مقالات
اخلاق و عرفان اسلامى از دیدگاه استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فلاح»، که یکى از مفاهیم کلیدى قرآن است، به این معناست که هر موجودى مى تواند به کمالات خودش برسد و از تنگناها نجات پیدا کند و رستگار شود.
«تزکیه»، از دیگر مفاهیم قرآن، به معناى تقواست و از دیدگاه قرآن، عامل ترقّى و سعادت و رسیدن به کمال. «تقوا» هم عبارت است از: ایمان و عمل صالح.
انسان داراى دو لایه وجودى است: درونى و بیرونى. درونى جاى اعتقاد و عقد قلب است، و بیرونى محل بروز عمل.
شرط نیل به فلاح، تقواست و هر قدر ایمان انسان بالاتر باشد به مراتب بالاترى از فلاح مى رسد.
اسلام، هم جاودانه است و هم جامع; شریعتى است که امروز باید بدان عمل کرد و تا ابد هم باید چنین کرد، و براى زمان و مکان خاصى نیست. از این رو، جاودانه است. منحصر به رابطه شخصى افراد با خدا نیست، پس رابطه همه عالم وجود با یکدیگر را نیز دربر مى گیرد. بدین روى جامع است.
آنچه مى خوانید حاصل یکى از جلسات سلسله دروس اخلاق استاد آیة اللّه مصباح در باب اخلاق و عرفان اسلامى است.
الگوها و نظریه هاى عمده بهداشت روانى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از مسائل مهم جهان امروز مسئله بهداشت و سلامت انسان است. بدون شک، سلامت جسمانى و روانى افراد جامعه اهمیت بسزایى دارد. تأمین سلامتى اقشار جامعه یکى از مسائل اساسى هر کشورى است که باید آن را از سه بعد جسمى، روانى و اجتماعى مدنظر قرار داد. بهداشت روانى علاوه بر اینکه هدف هر جامعه اى به شمار مى آید، معیارى براى سلامت فرد نیز محسوب مى گردد. این اصطلاح داراى معانى متعددى است که از جامعه اى به جامعه دیگر، فرهنگى به فرهنگ دیگر و از فردى به فرد دیگر متفاوت است.
به همین دلیل، در روان شناسى، الگوها و دیدگاه هاى متفاوتى نسبت به بهداشت روانى وجود دارد. این نبشتار درصدد نقد و بررسى چهار الگو و دیدگاه عمده در این باره مى باشد. علاوه بر این، به دیدگاه اسلام در باب بهداشت روانى نیز اشاره مى گردد.
وعظ در فرهنگ اسلامى; مفهوم شناسى و بررسى ساحت هاى روان شناختى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موعظه، مسئله اى رایج در جوامع مذهبى است که در آموزه هاى دینى به آن توجه خاص شده است. این مقاله درصدد است تا ابعاد این پدیده را از منظر آیات و روایات مورد بررسى قرار داده، سپس ارتباط این مفهوم را با روان شناسى بررسى نماید تا معلوم شود آیا مفهومى مانند «وعظ و موعظه» را مى توان در روان شناسى نیز پى گیرى کرد یا خیر؟ و اگر جواب مثبت است، کیفیت آن چگونه مى باشد؟ در نهایت، به شرایط تأثیرگذارى موعظه پرداخته و آن را از منظر دینى و روان شناختى مورد بررسى قرار داده است.
آسیب شناسى تربیت اخلاقى (تربیت تحمیلى)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت اخلاقى بخش قابل توجهى از برنامه ها و فعالیت هاى تربیتى ما را در خصوص نسل آینده به خود اختصاص داده است. در عین حال، این ساحت از تربیت نیز همچون دیگر ساحت ها، از بروز آفت ها و آسیب هایى که در روند آن اختلال ایجاد مى کند، در امان نیست. نوشتار حاضر در پى آن است که «تربیت تحمیلى» را به عنوان مانع و آفتى در مسیر تربیت صحیح اخلاقى مورد بررسى قرار داده، با ارائه تعریفى از آن، برخى از نمودها و جلوه هاى آن را ترسیم نماید. همچنین با بازشناسى عوامل و ریشه هاى تحقق تربیت تحمیلى، آثار و پیامدهاى آن را مورد توجه قرار داده و در پایان نیز راه کارهایى براى مقابله با آن ارائه دهد.
سنّ ازدواج; عوامل افزایش و راهبردهاى کاهش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بالا رفتن سن ازدواج یکى از معضلات مهم جوامع بشرى است; زیرا با افزایش سن ازدواج، جوانان از شیوه بهنجار ارضاى غریزه جنسى و آثار و فواید آن محروم مى شوند. در جوامع گذشته پسران و دختران با رسیدن به سن بلوغ، یا کمى بعد از آن اقدام به ازدواج مى کردند و مجرّد ماندن یک نقص اجتماعى محسوب مى شد. اما با پیچیده تر شدن جوامع و ایجاد خواسته ها و انگیزه هاى کاذب، ذائقه اجتماعى تغییر یافت و به تبع این تغییر ذائقه، نیاز طبیعى و غریزى به ازدواج سرکوب و این روند، تا جایى پیش رفته که امروزه در بعضى جوامع غربى، جوانان بکلى از ازدواج سرباز زده اند و آن را مانعى براى آزادى خود تلقّى مى کنند. تنها زمانى به ازدواج روى مى آورند که نشاط جوانى را از دست بدهند و نیازمند یک پرستار یا مراقب هستند. متأسفانه این فرهنگ اشتباه جوامع اسلامى از جمله جامعه اسلامى ما را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است، به گونه اى که افزایش رو به تزاید سن ازدواج در کشور، مشکلات فراوانى به دنبال داشته است. مشکلاتى همچون افسردگى و از بین رفتن نشاط در جوانان، ابتلا به وسواس زیاد در انتخاب همسر، مشکل آفرینى فرزندان بزرگ و ازدواج نکرده در خانه، افزایش اضطراب و نگرانى ـ بخصوص در دختران ـ بلاتکلیفى، از دست رفتن طراوت و زیبایى، ناامیدى و تصمیم به عدم ازدواج به خاطر کاهش میل به ازدواج، بى دقتى در انتخاب همسر، احتمال افزایش انحرافات، و ده ها مشکل از این قبیل که جوانان ما را، به چالش کشانده است.1
از این رو، بر همه مسئولان و دست اندرکاران مسائل اجتماعى لازم است به این مسئله به عنوان یک مشکل فوریتى نگاه کنند و تمام همّت و تلاش خود را براى رفع آن مصروف نمایند.