در بسیارى از ادعیه و مناجاتهاى مأثور از امامان معصوم علیهمالسلام تعابیرى به کار رفته است که گویا آن بزرگواران مرتکب گناه شدهاند! این شبهه با اعتقاد ما مبنى بر عصمت ایشان ناسازگار است. به راستى به چه دلیل انبیا و ائمّه اطهار علیهمالسلام به خود نسبت گناه داده و به درگاه ربوبى توبه و استغفار مىکنند؟ در پاسخ به این شبهه، پاسخهایى ارائه شده است.
اجمالاً در این زمینه باید گفت: هرچند انبیا و ائمّه اطهار علیهمالسلام انسانهاى کامل، صاحب مقام عصمت و از هرگونه خطا و لغزش مصون هستند اما هم ایشان، آنگاه که در برابر عظمت و کبریایى و جلال و جبروت خداى متعال قرار مىگیرند و نعمتهاى بىکران خداوندى را که به بشر و ایشان عطا فرموده است به یاد مىآورند، بىاختیار با خضوع و خشوع در برابر عظمت الهى زبان به تضرع مىگشایند و از اینکه به لطف و کرم الهى از وساس شیطانى محفوظ مانده، خداى را شاکرند.
تأثیر دستورالعملهاى دینى بر ابعاد روانشناختى انسان، یکى از موضوعات مهمى است که مورد توجه روانشناسان جدید قرار گرفته است. حج و مناسک آن به عنوان یکى از اعمال مهم و اساسى دین اسلام است که مىتواند مورد بررسى علمى قرار گیرد که تاکنون به آن پرداخته نشده است. مقاله حاضر با هدف بررسى برخى ابعاد روانشناختى مناسک حج تدوین شده است. بدین منظور، با بهرهگیرى از روش تحلیلى ـ توصیفى و با مراجعه به منابع معتبر اسلامى و دانش روانشناسى به بررسى تأثیر مناسک حج بر بعد عاطفى انسان مىپردازد. نتایج تحقیق نشان داد که در بعد عاطفى، مناسک حج موجب افزایش احساس آرامش، تقویت دلبستگى به خدا، هموار نمودن قطع تعلقات و بالا بردن احساس حرمت خود حجگزار مىشود.
انسان موجودى است کمالطلب و یکى از انگیزههاى اساسى وى همین گرایش به کمال است. همچنین پژوهشهاى انسانشناختى نشان مىدهد که آدمى از ظرفیتهاى علمى و عملى گسترهاى برخوردار است. اما سؤال اصلى این نوشتار این است که شکوفایى و فعلیت کدامیک از این استعدادها کمال واقعى و نهایى وى را به دنبال دارد.
هدف اصلى این مقاله این است که با الهام از آموزههاى وحیانى و یافتههاى علمى، نقطه اوج کمال انسان را تعیین کند. روش مورد استفاده در این نوشتا، روش توصیفى ـ تحلیلى است؛ یعنى در وهله نخست ظرفیتهاى وجودى انسان در ابعاد گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس با استفاده از آیات و روایات جایگاه انسان در نظام هستى مشخص گردیده است.
در پایان این نتایج به دست آمد: 1. انسان در بعد ادراکى، جاذبهها و همچنین به لحاظ رفتارى نسبت به سایر مخلوقات از ظرفیت فوقالعادهاى برخوردار است. 2. انسان جایگاه والایى در نظام هستى دارد. 3. نقطه اوج کمال آدمى دستیابى به «مقام قرب الهى» و رسیدن به مقام خلیفهاللهى است به گونهاى که مظهر اسما و صفات الهى گردد.
یکى از مهمترین زمینههاى سلامت در زندگى، مهارت برقرارى ارتباط مؤثر است؛ چراکه ارتباط یکى از مؤلفههاى اصلى زندگى اجتماعى است و چنانکه این مؤلفه نادیده گرفته شود، بىشک پایه اصلى زندگى به لغزش مىافتد و رضایتمندى از آن محو مىشود. ارتباط مؤثر نوعى ارتباط سلامتآفرین است که به افراد جرئت حرف زدن مىدهد و بیان احساسات را تسهیل مىکند. در نتیجه، احساس اعتماد به نفس و دورى از احساس ترس و تهدید در ارتباط میان افراد پدید مىآید. هدف اصلى از برقرارى ارتباط، انتقال پیام است که به صورت کلامى و غیرکلامى، آشکار یا ضمنى منتقل مىشود. بروز هرگونه اشکال در انتقال پیام، سبب بروز اختلال در ارتباط و در نتیجه، باعث سوءتفاهم میان افراد مىشود و سازگارى را مخدوش مىسازد. بخش عمده تأثیر، در زبان غیرکلامى نهفته است که اگر به آن دقت نشود، محتواى مفید هم نمىتواند تأثیر کامل و جامعى برگیرنده پیام داشته باشد.
در این نوشتار، الگوهاى ارتباط، همگرایى و واگرایى، لحن صدا، حالات چهره، تماس چشمى، گشادهرویى، ژست، گوش دادن، علامتهاى مثبت و منفى در برقرارى ارتباط، بازى ارتباط و انواع مواجهه افراد با یکدیگر و تأثیر آن در ارتباط میان افراد مورد بحث قرار گرفته است.
امروزه به تبع تغییر و تحولات گسترده در عرصههاى اجتماعى و تأثیرپذیرى جوامع از فرهنگهاى بیگانه و نیز هجمه گسترده برخى فرهنگها به ارزشها و هنجارهاى ملى و سنتى، کارکرد خانواده دچار تغییرات بسیارى شده است. اما به رغم این تحولات، خانواده توانسته است نقش خود را در تعلیم و تربیت، انتقال افکار و ارزشها، تأمین نیازهاى مادى و معنوى و انتقال مفاهیم عمیق اخلاقى و اجتماعى ایفا نماید.
بررسى کارکردهاى خانواده از موضوعاتى است که مورد توجه صاحبنظران رشتههاى مختلف مانند روانشناسى، جامعهشناسى و رواندرمانگرى قرار گرفته، به گونهاى که برخى کارکردهاى خانواده را مىتوان از مباحث بینرشتهاى برشمرد.
اگر خانواده به دلایلى همچون فقر، بىسوادى، ناآگاهى اجتماعى و اقتصادى، و نداشتن تکیهگاه براى تأمین نیازهاى مادى و معنوى، قادر به انجام کارکردهاى خود نباشد، بهناچار اعضاى آن براى تأمین نیازهاى خود به خارج خانواده روى مىآورند و در نتیجه، دچار مشکلات رفتارى، ارزشى، اخلاقى و هنجارى مىشوند. این مقاله با بهرهگیرى از روش توصیفى ـ تحلیلى و جمعآورى اطلاعات به روش کتابخانهاى، به بررسى این موضوع پرداخته است.