ارائه الگویی برای افزایش خلاقیت در آموزش کارگاههای طراحی رشته مهندسی معماری
آرشیو
چکیده
مطالعات بر روی فرایند یادگیری از قرن بیستم آغاز شد. روان شناسان رفتارگرا یادگیری را امری موروثی و تابع حواس می دانستند؛ با مطالعات تکمیلی شناخت گرایان یادگیری محصول تمایزات ذهنی یادگیرنده ها عنوان شد. درواقع تمایزات ذهنی افراد به الگوی ثابتی در رفتار و عملکرد منجر شده که از آن به عنوان سبک یادگیری یاد می شود. منظور از سبکها ترجیح افراد در استفاده از تواناییها ی یادگیری است. این مقاله با هدف شناسایی تمایزات ذهنی یادگیرنده ها و ارتباط آن با عملکرد خلاق دانشجویان در کارگاههای طراحی معماری است. ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که سبکهای متمایز یادگیرنده ها چگونه عملکرد آنها را متأثر می سازد؛ یا به عبارتی چگونه با بهره گیری از سبکهای متمایز یادگیرنده ها می توان در کارگاههای طراحی معماری بستری برای بروز خلاقیت دانشجویان فراهم ساخت. راهبرد اصلی برای پاسخ گویی به این پرسش، باتوجه به رویکرد کمّی تحقیق، از نوع همبستگی است که اثربخشی سبک یادگیری بر عملکرد خلاق را مورد ارزیابی قرار می دهد؛ در جمع آوری اطلاعات از ابزار سنجش سبک یادگیری هِرمان(HBDI) استفاده شده است. از نرم افزار تحلیل آماری(SPSS) برای راستی آزمایی مطالعات تئوری از طریق تحلیل داده های کمی استفاده شد. دستاوردهای این مقاله نشان می دهد که یک رابطه ی معناداری بین سبک یادگیری تعاملی و عملکرد تحصیلی وجود دارد. یافته های این تحقیق می تواند امر هدایت هر چه مؤثرتر و خلاق تر آتلیه های طراحی معماری را به ویژه با کاربست فعالیتهای گروهی بهبود بخشد.A model to enhance creativity in education of design studios in the discipline of architectural engineering
Studies on the learning process began in the twentieth century. Behavioral psychology, knew learning as Inheritable matter which related to senses; further studies by cognitive psychologists emphasized learning as learner's mental differentiation product. In fact, mental differences, leading to a consistent pattern of behavior which is called as learning style. The meaning of learning styles is students' preference in using of learning abilities. This paper aims to identify different learning styles and its relation to the creative performance of students in architectural design studios. Hence this question arises that how learners' distinct learning styles affects their performance; or in other words, how applying of different learning styles provides a platform for creative response in architectural design students. The main strategy for responding to this question, according to a research quantity approach, is correlation research that evaluates the impact of learning styles on creative education performance; Herman Brain Dominance Instrument (HBDI) is used for data collection to measure learning styles. The SPSS statistical software was used to validity results of theoretical studies through quantitative data analysis. Findings indicate that interactive learners had better performance in class team work and internal learners were creative in home activities. Results also show that there is a significant relation between the learning style of interactive learners and their academic performance. The results of this study can be used to promote in leading more efficient and more creative architectural design studios, especially in implementation of group activities.