مقوله ویرایش در کتب درسی، موضوعی است که با دیدگاه علمی می توان به آسیب شناسی آن پرداخت. هدف این جستار که ساختار آن، از کُل به جزء تنظیم و در ذکر شواهد نیز از روش نمونه آماری استفاده شده است، بیان برخی مشکلات و کاستی ها در حوزه ویرایش کتب درسی فارسی دوره متوسطه به عنوان جامعه آماری است و از آنجا که هرساله گروه تألیف کتب آموزشی، در این کتب بازنگری کلّی یا جزئی می کنند، نیاز بازنگری دقیق گروه تألیف در حوزه ویرایش کتب آموزشی نیز به شدت احساس می شود. بنابراین، به برخی از موارد درخورِ ایراد در سه حوزه ویرایش، یعنی زبانی، محتوایی و فنّی اشاره، و گاهی نیز پیشنهادهایی برای بهبود موارد مذکور بیان شد. نتیجه حاصل از پژوهش حاضر بیان گر آن است که از بین سه حوزه ویرایشی مذکور در کتب ویرایش، بیشتر نواقص و اشکال ها در زمینه «ویرایش فنّی» بوده است و این کتب نیاز به بازنگری کلّی و دقیق در این حوزه ویرایشی خاص دارد که مهم ترین هدف این نوع ویرایش، رسایی و خوانایی بیشتر متون آموزشی برای دانش آموزان، فهم بهتر مطالب و سرانجام، فراگیری علم ویرایش از طریق کتب علمی است.