عباسیان که گروهی انگیخته شده در اواخر حکومت امویان بودند، کوشیدند با ارایه ایدئدلوژی نوینی در قالب نظام دعوت، به بسیج منابع خویش در مبارزه با گروه حاکم بر آیند و کنش های معناداری را در جذب عناصر مخالف اموی و کشاندن آن ها به زیر چتر واحد «الرضا من آل محمد» به انجام رسانند. کتاب فراز و فرود عباسیان: پژوهش در ساختار و تحول ایدئدلوژی، اقتصاد و نهاد نظامی نوشته محمد احمدی منش است که در سال 1397 از سوی انتشارات سمت به حلیه طبع آراسته شده است. نگارنده کتاب را در دو بخش: «بررسی تاریخی» (شامل هشت فصل) و «بررسی نظری» (شامل دو فصل) به گونه ای شایسته سازمان داده و اثری قابل قبول پدید آورده است. مقاله حاضر می کوشد تا در چارچوب نقد اثر، نقاط قوت و ضعف آن را شناسایی و بررسی نماید. به هر روی، کم دقتی و غفلت در برخی زمینه ها، به طور مثال در گزینش عنوانِ «فراز و فرود» و ارایه پاره ای نظریات در مقدمه که نمود آن در متن دیده نمی شود، در کنار نپرداختن به پیچیدگی های حکومت عباسیان و عدم نگاه جامع به موضوع به قدرت رسیدن عباسیان به ویژه در خراسان، تا حدی به کتاب آسیب رسانده است.