آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۸

چکیده

با بنیانگذاری نوین فلسفه و علم، مفهوم روش جایگاهی محوری در اندیشه عصر جدید پیدا کرد. آغازگران فلسفه و علم جدید برآن بودند که راه خروج از شکاکیت برآمده از مناقشات پایان ناپذیر بر سر کلی ها و امکان شناخت عقلی فلسفی از طبیعت در تفکر مدرسی، یافتن روشی است برای کشف، تبیین و پیش بینی ساختارها، پدیده ها و جریان های پیچیده طبیعت. بیکن به عنوان یکی از بانیان این اندیشه در تلاش برای به دست آوردن فهم جدیدی از روش، گذشته از جستجوی تعاریف دقیق برای روش تجربی در علم طبیعت از استعاره هایی برای فهم و تبین روش بهره گرفته است که نقشی مهم در روشن ساختن ابعاد تفکر او در باب علم جدید و روش دارند. به کارگیری استعاره ها در دوره های گذار از مفهوم تعریف شده ای که به نظر می رسد دیگر تکافوی دلالت های جدید را نمی کند، به مفهوم آینده ای که هنوز به تثبیت نرسیده است، نقشی تعیین کننده در شناسایی دلالت های مفاهیم در حال تطور دارند که استعاره های مربوط به روش نزد بیکن به وجه بارزی نمایانگر آنند. مقاله حاضر برآن است تا با تحلیل استعاره کشتی، سرنخ و محکمه که بیکن آنها را در خصوص روش به کار برده است، این دلالت ها را شناسایی و به مدد آنها مفهوم روش در اندیشه علمی آغاز عصر جدید را بازیابی کند.

تبلیغات