آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۸

چکیده

پرداختن به مسئله محیط زیست درفضایی خلاءگونه امکانپذیر نیست، خصوصاً در روزگاری که چالش های زیست محیطی مانند تغییرات اقلیمی، تنها در ابعاد جهانی قابل تبیین هستند. ازسویی دیگر، مفهوم جهانی شدن مورد توجه ژرف نظریه پردازان اجتماعی بوده است و در گذر زمان چالش های بنیادین"پرسش درمورد وجود یا عدم وجود آن" نیز بطور پی درپی افزایش یافته است. این مقاله نگاهی به یکی از متفاوت ترین اندیشه های کنونی در این باب، یعنی مفهوم جهان وطنی اولریش بک با تأکید بر ابعاد زیست محیطی آن، خواهد داشت که آن را بدیل به حق و شایسته مفهوم جهانی شدن بر می شمارد و در این راستا تا آنجایی پیش می رود که از نو چارچوب مرجع متفاوتی برای جامعه شناسی معاصر، بر می سازد. در این مقاله، پس از پرداختن به اندیشه های بک در مورد مفهوم جامعه در مخاطره جهانی و ویژگیهای آن، تمایزات بنیادین جهانی شدن و جهان وطنی، فرآیند جهان وطنی و جامعه شناسی جهان وطن و در نهایت چندین نقد مطرح بر نظریه او، مطالعه تطبیقی ابعاد زیست محیطی جهانی شدن در اندیشه های هاروی، گیدنز، رابرتسون و بک، انجام شده است. مقاله، سه مدل نوین میان گفتمان محیط زیست و گفتمان اقتصادی، ارایه می کند و درنهایت دیدگاه هاروی و رابرتسون در راستای مدل تعارض، دیدگاه گیدنز در راستای مدل درهم تنیده و دیدگاه بک، نزدیکتر به مدل همپوشانی استنتاج می شوند.

تبلیغات