آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۷

چکیده

اندیشیدن در باره تاریخ در چند دهه اخیر فربهی بسیار و یک دگرگونی دامنه دار یافته است. اگر "فلسفه تاریخ" را مولود این تحول بدانیم، با توجه به فاصله تقریبا زیاد ما ایرانیان با آن، آگاهی روشمند از مطالعات و رویکردهای جدید در این شاخه معرفتی اهمیت می یابد. کتاب "تاریخ به روایت فلسفه؛ از هرودت تا آلن بدیو" به دلیل ویژگیهایی که دارد، به عنوان یک اثر شاخص در این زمینه شایسته بازخوانی است. نوشتار پیش رو مروری انتقادی بر این کتاب در قالب محورهای زیر دارد: ابهام زایی عنوان کتاب، چندگانگی واگرایانه هدف تدوین کتاب، آشفتگی فصل بندی و زیرفصلها، مشخص نبودن جایگاه این کتاب در بین آثار تألیف یافته در این زمینه، کاستی آشکار توجه به میراث شرقی و اسلامی، و در هم آمیختگی و ناهمترازی اصطلاحات مربوط به جریانهای فکری و ابهام در چیستی تعریف جدید تاریخ. مقاله پس از پرداختن به تأملاتی در باره جنبه فنی و ویرایشی اثر، با این جمع بندی به پایان می رسد که هر چند کتاب نتوانسته است بین روایت فلسفی تاریخ و روایت فلسفه تاریخ مرزی آشکار بگذارد و به همین دلیل از ذهنیت متعارف تاریخ پژوهان در باره فلسفه تاریخ فاصله گرفته است، اما آورده های سودمند بسیاری برای آنها دارد.

تبلیغات