آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۷

چکیده

آموزش ترجمه ادبی درایران علیرغم تلاشهای ارزشمندی که دراین حیطه صورت گرفته است هنوز دارای کاستیهای بسیاریست. کتب درسی مربوطه که عموما از دو بخش تئوری وعملی تشکیل شده اند بیش از آنکه نقش و مسوولیت مترجم به عنوان کنشگر در حیطه ی ترجمه را به جویندگان این علم آموزش دهند،با زبان به عنوان مقوله ای انتزاعی و نه اجتماعی برخورد میکنند و لاجرم مترجمی که تعلیم میدهند نیز تعریفی غیر اجتماعی و گاها انتزاعی از این مقوله و از خویشتن دارد .مقاله ی حاضر نقدی بربخش نظری دو کتاب "در آمدی بر اصول و وروش ترجمه" تالیف کاظم لطفی پور ساعدی و "ترجمه ی ادبی"، اثرعلی اکبر عقیلی اشتیانی به عنوان نمونه هایی از کتب دانشگاهی در این حیطه است. این مقاله با رویکردی توصیفی بخش نظری این دو کتاب را بررسی و میزان همخوانی آنها را با دیدگاه های امروزی آموزش ترجمه مطالعه میکند و به دنبال روشها و نگاه هایی جدیدتر برای آموزش ترجمه میگردد که در آنها به ترجمه نه به عنوان عملی مجرد بلکه به عنوان فرایندی در حرکت دایم نگاه شود که در واقع از تعاملی دایمی میان انسان و جهانی که مترجم در آن میزید بر می آید.

تبلیغات