من در این نوشه تلاش خواهم کرد تا ضمن مطالعه درباره شکل و محتوای کتاب علیه لیبرالیسم، اثر جان کِکس این مسئله را نشان بدهم که یک جور تله تئوریک بر سرتاسر کتاب کِکس حاکم است. دامی نظری که نهایتاً نویسنده کتاب را در دست یابی به هدفش، یعنی ارائه نقدی منسجم از لیبرالیسم است، ناکام گذاشه و اثر او را به بیانیه ای بلاغی، در جدالهای سیاسی تبدیل می کند. من سعی کرده ام تا جایی که ممکن است در این نوشه از به کار بردن نظریات شخصی خودم درباره سیاست،مخصوصاً در مواجه با لیبرالیسم و محافظه کاری، خودداری کرده و محتوای نوشته کِکس را مورد مطالعه قرار بدهم. نوشته ای که در مجموع، به لحاظ اعتبار علمی و افزوده هایش به ادبیات موضوع از اعتبار و کیفیت بسیار پایینی برخوردار است.من این کار را از طریق مطالعه ای متن محور انجام داده و تلاش می کنم تا نامتکافی بودن این صورت بندی و تله تئوریکی را که ایجاد کرده است مشخص کنم.