ساختارگرایی و پساساختارگرایی، در پاسخ به وضعیتی خاص در فلسفه و علوم انسانی پدید آمده اند و از این جهت باید مورد توجه قرار بگیرند. کتاب ساختارگرایی و پساساختارگرایی رویکرد فلسفی، از کتاب هایی است که در پاسخ به چنین نیازی نوشته شده است. تحلیل و بررسی کتاب فوق، به عنوان یکی از کتاب هایی که درباره نظریات مطرح علوم انسانی، به زبان فارسی نوشته شده، مهم ترین مسئله پژوهش حاضر است که با روش توصیفی-انتقادی و در چارچوب نظریات ساختارگرایان و پساساختارگرایان صورت گرفته است. این تحقیق، کتاب مذکور را در سه سطح روش، شکل، محتوا بررسی کرده است و از آنجا که اکثر کتاب ها در این حوزه، به زبان فارسی ترجمه شده اند، هدف این پژوهش، نشان دادن نقاط قوت و ضعف این کتاب است. بر مبنای این تحقیق، مهم ترین وجه ارزشمندی کتاب، تازگی موضوع آن در زبان فارسی است؛ همچنین بررسی ها نشان داد که بی توجهی به مسایل نگارشی و سجاوندی، تکیه صرف بر مطالب فلسفی، تعمیم نظرات ساختارگرایان و پساساختارگرایان در حوزه های مختلف علوم، عدم ارائه پیشینه مباحث فلسفی به طور شایسته، تکرار مطالب و عدم انسجام از دیگر ضعف های این کتاب است.