آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۷

چکیده

رویکرد «فرازبان معنایی طبیعی» از برجسته ترین تلاش ها در معنی شناسی معاصر برای تحلیل و توصیف معنا در فرهنگ های گوناگون است که آنا ویرزبیکا آن را مطرح کرده است. این رویکرد برپایه وجود مفاهیم پایه و جهانی ای به اسم «نخستی های معنایی» استوار است که با به کارگیری آن ها می توان معنای هرگونه مفهوم ساده و پیچیده ای را در زبان های گوناگون توصیف کرد و از آن به منزله ابزاری برای ورود به فرهنگ های متفاوت و ارائه تحلیل های معنایی (معنی شناسی بین فرهنگی) بهره جست. تاکنون پژوهش گران چهارچوب ارائه شده ویرزبیکا را بر بیش از سی زبان اجرا کرده اند. هدف این مقاله بررسی و نقد کتاب ویرزبیکا باعنوان کاربردشناسی بین فرهنگی: معنی شناسی تعاملات انسانی (2003) است که در آن وی رویکرد فرازبان معنایی طبیعی و آرای خود را به بحث می گذارد. در این مقاله، ابتدا به معرفی چهارچوب پیش نهادی نویسنده و مرور فصول کتاب و سپس به نقد این رویکرد پرداخته می شود و نقاط قوت و ضعف، مثال ها، و استدلال های متعدد ارائه شده در این کتاب بررسی می شود. درپایان، نتیجه گرفته می شود که رویکرد فرازبان معنایی طبیعی قطعاً می تواند برای توصیف معنا در زبان ها و فرهنگ های گوناگون ارزش مند و راه نما باشد، اما باید از برخی ادعاهای مطرح شده در آن فاصله گرفت.

تبلیغات