آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۷

چکیده

در چشم اندازی تاریخی به جریان ها و آبشخورهای معرفت در جامعه ایران درمی یابیم که ردپای تفکر انتقادی را کم تر در جریان تبادلات فکری می توان جست؛ یعنی شیوه های ارتباط و انتقال معرفتی به گونه ای بوده است که تفکر انتقادی در آن ها جایگاهی ندارد یا به صورت ضعیف و کم مایه حضور دارد. برآیند و میراث این خصیصه تاریخی جریان های معرفتی امروزه در اجتماعات علمی به منزله یک ویژگی فرهنگی در عرصه عمومی در جامعه معاصر ایرانی بیان گر «کم مایگی خردورزی و تفکر انتقادی» است. ازاین رو، در انواعِ ارتباط ِمیان افراد و مناسبات اجتماعی و حتی در محافل علمی تفکر انتقادی جایگاه قابل توجهی ندارد. ازسوی دیگر، پیشرفت علمی مستلزم توجه جدی به تفکر انتقادی است. به این ترتیب، درصورتی که توسعه را راه برد و خواست ملی در نظر بگیریم، با کیفیت تفکر انتقادی در جامعه و روابط و مناسبات اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی نمی توان انتظار دگرگونی خاصی را داشت، چراکه با پدیده کم مایگی خردورزی و تفکر انتقادی مواجهیم و تقویت این بایسته توسعه مستلزم توجه جدی تر و تلاش برای فراهم آوردن زمینه های رشد آن در جامعه است. در این مقاله، با استفاده از روش تحلیل تاریخی، معرفی پیشینه ضدتفکر انتقادی در جامعه ایران، و بیان اهمیت آن برای پیشرفت و توسعه پیش نهادهایی برای ارتقای آن ارائه می شود.

تبلیغات