نقد ادبی شاید یکی از مهم ترین مباحث مدنظر رشته های ادبیات و زبان های خارجی باشد و همواره از جایگاه خاصی درمیان محققان و متخصصان فن برخوردار باشد، چراکه درک و شناخت جریان های ادبی و فکری، که در بستر تاریخی و در پس زمان به عرصة ادبیات جهانی ارائه شده اند، بدون یاری این شاخه از علوم انسانی چه بسا سخت و گاه ناممکن آید. تاریخچة نقد متون ادبی در ایران نیز به وفور مطالعه شده است. آثار بسیاری در این زمینه در داخل کشور به تألیف یا ترجمه رسیده اند که در سطح دانشگاهی مورداستفادة استادان و دانشجویان رشته های زبان های خارجی قرار می گیرند. این کتاب، که از بعد شکل و محتوا مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، به خوبی توانسته است خواننده را با چهارچوب های کلی و اولیة علم نقد آشنا کند. شاید مهم ترین کاستی اثر مذکور را بتوان در فقدان انسجام منطقی و تاریخی لازم میان خاستگاه فرهنگی و بستر اجتماعی، که باعث تولید نوعی جریان فکری می شود، ازیک طرف و ازطرفی دیگر جریان های ادبی ای دانست که آن نوع خاص نقد را در خود جای می دهند.