آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۷

چکیده

محمدتقی غیاثی کار ترجمه را با چند اثر نقد ادبی، ازجمله تفسیری بر سرخ و سیاه ستندال ، تفسیری بر بیگانة کامو ، و تفسیری بر غثیان سارتر آغاز کردند. بنابر ادعای ایشان این ترجمه ها منابع مفیدی در اختیار اهل ادب و منتقدانِ زمان خود قرار دادند تا با نقد نو و چگونگی تفسیر و تحلیل یک اثر ادبی آن طورکه باید و شاید آشنا شوند. برای بررسی صحت این ادعا و تأثیر سه اثر نام برده بر روند شکل گیری نقد مدرن داستان در کشور، ابتدا نگاهی به تاریخچۀ نقد ادبی ایران می اندازیم تا بتوانیم وضعیت نقد آن زمان و دستاوردها و کمبودهایش را بهتر بشناسیم. سپس به معرفی خود آثار پرداخته و چهارچوب، اهداف، و مخاطبان آن ها را بررسی خواهیم کرد تا ببینیم انتخاب غیاثی تا چه حد نوآورانه و پاسخ گوی مقتضیات زمانۀ او بوده است. در آخر نیز رویکرد انتخابی تألیفی مترجم در ترجمۀ تفسیری بر بیگانة کامو مطالعه خواهد شد.

تبلیغات