آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۷

چکیده

محمدتقی غیاثی در زمرة نخستین کسانی جا می گیرد که تلاش کرده است با نگارش چندین کتاب در درازنای سه دهه فارسی زبانان را با نقد نوی فرانسوی آشنا کند. از همین رو، او نقش انکارناپذیری در شکل دهی برداشت نخستین ایرانیان، به ویژه در محیط علمی و دانشگاهی، از این جریان داشته است. او در روند این کوشش گاه خود را مترجم و گاه پژوهش گر و حتی نویسنده هم به شمار آورده است، گرچه باید نقش او را در تمامی کتاب هایش بیش تر به ترجمة نوشته های نویسندگان فرانسوی زبان خلاصه کرد. نوشتة پیش رو بر این باور است که به مرور زمان از کیفیت کار و کوشش غیاثی در گسترة یادشده کاسته شده است. این روند نزولی تا بدان جا پیش رفته که گاه غیاثی تصویری نادرست، گنگ، و حتی گم راه کننده از برخی جریان های نقد نو به هم سخنانش نشان داده است. تردیدی نیست که خاستگاه چنین تصویر مخدوشی از نقد ادبی را نخست باید در نبود وفاداری برگردان او به نوشته های فرانسوی و ایجاد دگرگونی های بنیادین در آن ها جست. هم چنین خوانندة فارسی زبان با متن هایی روبه رو می شود که نه با نام «کتاب های» غیاثی هم خوانی دارند و نه با درآمدهایی که او برای آن ها نگاشته است.

تبلیغات