آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۷

چکیده

در این مقاله، سه جلد آخر مجموعة تاریخ ادبیات کودکان ایران ، تألیف محمدهادی محمدی و زهره قایینی، را در دو حوزة کلی ارزیابی کردیم: الف) مقدمات و زمینه های نظری، شامل: 1. نداشتن پیشینة کامل، 2. مشخص نبودن مبنای نظری و رویکرد نویسندگان در نوشتن تاریخ ادبیات و، به طور خاص، تاریخ ادبیات کودکان؛ ب) مسائل ساختاری و محتوایی، شامل: 1. نداشتن ساختار منسجم، 2. مشخص نبودن تعاریف و اصطلاحات و گسست اثر از زمینة نظری ادبیات کودکان در ایران و جهان، 3. ارجاع ندادن به منابع معتبر و طرح مدعاهای اثبات نشده، 4. گستردگی بیش از حد دامنة کار، 5. مشخص نبودن مبنای دوره بندی ها، 6. مسائل مربوط به هیئت و ظاهر کتاب، و 7. مشکلات نگارشی و ویرایشی. درمجموع، علی رغم اشکالات نظری، ساختاری، و محتوایی، ارزش اصلی این مجموعه را می توان در گردآوری منابع و اسناد مربوط به تاریخ ادبیات کودکان (به خصوص اسناد نادر) دانست و آن را به منزلة منبع مهمی در این زمینه معرفی کرد.

تبلیغات