از دیدگاه های مطرح در چند دهة اخیر دربارة فلسفه و هدف قیام امام حسین (ع) دیدگاه «قیام برای تشکیل حکومت» است که در کتاب شهید جاوید به آن پرداخته شده است. این دیدگاه، که در مقابل دیدگاه «تعبد به شهادت» مطرح شده بود، موجی از اعتراض و نارضایتی در محافل دینی و روحانی و مجالس خطبا و وعاظ شیعه ایجاد کرد و نقدها و ردیه های بسیاری را ازسوی نویسندگان و حتی برخی از علما و فرهیختگان حوزه در چند دهة گذشته در ایران به خود اختصاص داد، اما صاحب این نظریه کوشش گسترده ای را برای اثبات نظریة خود انجام داده است. پژوهش حاضر، درصدد تقریر این نظریه و نقد و بررسیِ آن با رویکرد تاریخی است. قیام عاشورا همانند نهضت ها و انقلاب های دیگر نیست که رهبران و نقش آفرینان آن افراد عادی و غیرمعصوم باشند. ویژگی برجستة این قیام منحصر به فرد در رهبر آن خلاصه می شود که انسانی است برگزیده ازسوی خدا و برخوردار از مقام و منصب امامت و به سبب دارابودن دو شأن علم و عصمت، هیچ گونه خطا و لغزشی از او صادر نمی شود. بنابراین، نمی توان سیره و رفتار او را با دیگران مقایسه کرد، بلکه سیرة او ملاک و معیار رفتار برای دیگران است.