فرمالیست هایی چون شکلوفسکی در بررسی اثر دیدگاه فرامتنی را به کناری می نهند و باتوجه به خود متن و عناصر و مؤلفه های درون متنی به ادبیت متن دست می یابند و کم تر به تَسری عوامل فرامتنی به متن توجه دارند. اینان ویژگی «شگفتی» را در زبان ادبی قائل اند و به نگاه متفاوت به امور عادی باور دارند و در این مسیر، انواع هنجارگریزی را باعث آشنایی زدایی می دانند. پرویز شاپور، علاوه بر نگاه متفاوتش به ژانر طنز، که منتهی به خلق نوع جدیدی به نام کاریکلماتور شده، در کاریکلماتورهایش از برخی شگردهای آشنایی زدایی به ویژه هنجارگریزی معنایی بهره برده است تا زبانش هم چون ژانرش غیرتکراری، تازه، و نو بنمایاند. با استفاده از شگردهایی چون تناقض، تشخیص، تشبیه، استعاره، دلالت چندگانه واژگانی، حسن تعلیل، حس آمیزی، و وارانگی سعی داشته است تا جلوه ای تازه از دنیا را به خوانندگان بنمایاند و در این راه نگاه جان دار او به طبیعت و درپی آن درهم آمیختن امور عینی و ذهنی غبار عادت از این شگردها زدوده و جان دوباره ای به امور مألوف بخشیده است. در این پژوهش، مطابق با مفاهیمی که ذکر می شود، به بررسی کاریکلماتورهای کتاب به نگاهم خوش آمدی پرویز شاپور پرداخته می شود تا با بررسی دقیق پرده از راز و رمز نگاه و بیان ساده اما جالب اذهان این کاریکلماتورنویس برداشته شود.