آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۷

چکیده

ارزیابی انتقادی، به منزلة فرایندی فعال و سازمان دهی شده، طی چند دهه اخیر، به فعالیتی ضروری برای درک بهتر متون علمی و شفاف سازی اهداف، نکات برجسته، و نتایج و هم چنین پویایی مطالعات بدل گشته است. این فعالیت اما اغلب با خرده گیری، ایرادجویی های تلخ، و گاه سوگیری های تند هم راه می شود که تأثیرگذاری آن را تا حد زیادی کاهش می دهد. ارزیابی انتقادی یکی از مؤلفه ها یا کارکردهای تفکر انتقادی است. تفکر انتقادی، بیش از آن که به معنای جست وجوی ایرادها باشد، درپیِِ نگاه به موضوع از زاویه متفاوت است. متأسفانه، یکی از مشکلات رایج ارزیابی انتقادی تمرکز بیش از اندازه بر فرایندهای منطقیِ نقد و جداسازی منطق از عواطف است. در این مطالعه می کوشیم امکان ارائة رویکردی شناختی عاطفی به نقد را بررسی کنیم و به این سؤال پاسخ دهیم که در فعالیت شناختی و ناخوشایند نقد تا چه حد می توان مؤلفه های عاطفی را در نظر گرفت؟ ضرورت توجه به مؤلفه های عاطفی و ارزشی در حینِ فرایند نقد چیست؟ و در این میان چگونه می توان میان تفکر انتقادی و تفکر مراقبتی ارتباط برقرار کرد؟ در پاسخ به این سؤالات، ضمن توصیف تفکر انتقادی و مراقبتی و مؤلفه های آن، ایده نقد مراقبتی را مطرح خواهیم ساخت.

تبلیغات