در مقالة حاضر به بررسی نوشتارهای انتقادی مرتبط با مسائل سیاسی اجتماعی ایران پرداخته شده است. هدف تحقیقْ شناسایی میزان رعایت اصول نقد و ارزیابی علمی در مقالات انتقادی است. روش تحقیقْ تحلیل محتوا و جامعه آماری آن 123 مقاله، یعنی تمام مکتوبات انتقادی، است که در سه دهه گذشته در منابع مختلف به چاپ رسیده و برای پژوهش گران دردسترس بوده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که در 7/56 درصد مقالات انتقادی هم به نقاط قوت و هم به نقاط ضعف آثار توجّه شده است و در مابقی آن ها یا فقط نقاط قوت و یا صرفاً نقاط ضعف مورد توجّه بوده است. در 8/65 درصد مقالات نیز بیش تر به نقد مؤلف (مثبت یا منفی) پرداخته شده است. هم چنین فقط در 2/ 14 درصد مقالات برای رفع کاستی های مطالعات پیشنهاد و راه کار ارائه شده است. براین اساس می توان گفت تا رعایت شدن قواعد نقد علمی و بی طرفانه و پرهیز از قضاوت های جانب دارانه در نقد کتاب های مرتبط با تحوّلات سیاسی اجتماعی ایران و نیز در نقد سایر آثار هم چنان فاصله زیادی وجود دارد.