فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۵۱٬۲۰۵ مورد.
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ششم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۰
93 - 120
حوزه های تخصصی:
وطن، یکی از اصطلاحات و مضامین شعر شاعران وطن دوست است که از زمان شکل گیری شعر و ادب فارسی، مورد توجّه شاعران بوده است. در هر دوره ای از تاریخ یک ملّت، حوادثی بوجود می آید که مرز های آن ملّت، مورد تهدید بیگانگان قرار می گیرد. این تهدید می تواند، در زمینه سرمایه های ملّی، فرهنگی و... باشد. دوران مشروطه، دورانی است که دولت های بیگانه، چشم به غارت سرمایه های ملّی وطن ما دوخته اند. یکی از عوامل مؤثّر بیداری مردم در دوران مشروطه، شاعران بوده اند که با آوردن مضامینی چون وطن، در پاسداری و نگهبانی آن کوشیده اند. سیّد اشرف الدّین، شاعری است که در دیوان اشعار خود، بطور برجسته از زوایای مختلف، به مفهوم «وطن» پرداخته است و هدف از به کارگیری مفهوم وطن، بیداری و آگاهی مردم، عشق به وطن و پاسدای از ارزش های ملّی میهنی است. با توجّه به اهمیّتی که مفهوم وطن در شعر فارسی دارد؛ نگارنده کوشیده است براساس تحلیل شعری نسیم شمال و همچنین یافته های موجود در این زمینه، به طور اجمالی به این موضوع بپردازد.
بررسی، تحلیل و نقد حماسی های دینی از قرن یازدهم تا چهاردهم هجری قمری با تأکید بر اردیبهشت نامه، شهنشاه نامه، مقامات حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
117 - 163
حوزه های تخصصی:
به پیروی از حماسه های اولیّه، گونه دیگری از حماسه شکل گرفت که با نام حماسه های ثانویه یا مصنوع از آن ها یاد می شود؛ گونه ای از انواع حماسه که به تقلید از حماسه های اولیّه شکل گرفته،حماسه دینی یا مذهبی است که سرایندگان آنها بر اساس جنگ هایی که در تاریخ اسلام ،بویژه روزگار نخستین ظهور اسلام، روی داده، به تبعیّت از متون حماسی،به شرح دلاوری های یکی از شخصیت های برجسته تاریخ اسلام که نزد بیشتر مسلمانان جایگاه والایی داشته،پرداخته اند. سرایش چنین منظومه هایی از قرن پنجم آغاز شده لیکن در روزگار صفویّه به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی رواج و ادامه یافته است به گونه ای که در فاصله قرن یازدهم تا چهاردهم فقط در منطقه اصفهان بیش از بیست منظومه حماسی دینی احصاء شده که هنوز به قلمروهای پژوهشی راه نیافته اند.پژوهش حاضر ضمن تبیین جنبه های مختلف حماسه های دینی با روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل و نقد حوزه های گوناگون سه منظومه (نسخه های خطی) اردیبهشت نامه سروش اصفهانی و شهنشاه نامه میرزا جعفر اصفهانی و مقامات حسینی، اثر محمداکبر اصفهانی قائنی به عنوان نمونه های حماسه های دینی پرداخته-است.حاصل پژوهش نشان می دهد سرایندگان آثار به دستگاه زبانی و بلاغی چندان توجه نکرده اند به نحوی که گاهی مختصّات حماسی و غنایی درهم آمیخته شده است؛دستگاه معنایی و محتوایی بسیار مورد توجّه سرایندگان بوده و کوشیده اند متن را محملی برای بیان دریافت های دینی و اعتقادی خویش که آمیزه ای از تاریخ و توان شاعر است، قرار دهند.در این میان اردیبهشت نامه و شهنشاه نامه دارای بسیاری از مؤلفه های حماسه هستند لکن مقامات حسینی غیر از وزن،فاقد بسیاری از مؤلفه های حماسی به نظر می رسد.
تحلیل زمانمندی روایت در داستان های بازنویسی آذریزدی از مثنوی برای کودکان (بر اساس نظریه ژنت و نیکولایوا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک و شناخت مخاطبان کودک از زمان، متفاوت با بزرگ سالان است؛ بنابراین نویسندگان در نگارش داستان برای این رده ی سنی و تأثیرگذاری بیشتر، باید از الگوی زمانمندی مناسب با فهم آنان استفاده کنند. بر این اساس، هدف در این پژوهش نیز بررسی زمانمندی روایت در داستان های بازنویسی آذریزدی از مثنوی برای مخاطبان کودک است. بدین منظور ابتدا نظریه ی ژنت درباره ی زمانمندی روایت و نگرش نیکولایوا به زمانمندی در داستان کودکان، در چارچوب اصلی پژوهش، بررسی شد و سپس بر مبنای آن ها، عناصر زمانمندی در سه داستان بازنویسی شده از مثنوی به روش اسنادی با این فرض که آذریزدی، مناسب با درک مخاطب کودک از زمان، نوع نگرش به کودکی و اهداف ادبیات کودک، تغییراتی در الگوی زمانمندی داستان ها ایجاد کرده است، تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد آذریزدی براساس نگرش آموزشی که به ادبیات کودک داشته است و همچنین این دیدگاه که مخاطبان کودک نیاز به توضیح بیشتر درباره ی مطالب دارند، از درنگ توصیفی در بخش شخصیت پردازی و بیان رویدادها، گذشته نگری و بسامد مکرر استفاده کرده که این امر موجب شتاب منفی در داستان های بازنویسی شده است. آذریزدی صحنه های حذف شده در مثنوی را به صورت خلاصه روایت کرده و صحنه های خلاصه را با جزئیات بیشتر بازنویسی کرده است تا اطلاعات ضروری در اختیار مخاطب کودک قرار گیرد. مقایسه ی الگوی زمانمندی داستان های بازنویسی شده با نگرش نیکولایوا نیز نشان می دهد آذریزدی بیشتر به ساختار زمانمندی داستان های کلاسیک کودک نظر داشته است تا داستان های معاصر.
پژوهشی در نگارگری بودایی رایج در سرزمین های هند و چین، با مطالعه موردی نگاره های موجود در غارهای آجانتا و دون هوانگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
111 - 126
حوزه های تخصصی:
میراث فرهنگی سرزمین های کهن هند و چین، بخش مهمی از فرهنگ بودایی را تشکیل می دهد. آیین بودا یکی از مهم ترین جریان های اعتقادی رایج در این سرزمین هاست که تأثیر عمیقی بر هنر سرزمین های هند و چین برجای نهاده است. درهم آمیختن مبانی هنری رایج در این دو تمدن با عقاید بودایی که در غار-معابد آجانتا و دون هوانگ تجلی یافته است، این پرسش را مطرح می کند که مبانی هنری رایج در سرزمین های هند و چین چه تأثیری بر ساختار و مضامین رایج در نقاشی این غارها بر جای نهاده است؛ بنابراین در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تدوین شده، این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این پژوهش حکایت از آن دارد که هرچند بین مضامین رایج در نگاره های بودایی موجود در این مکان ها، شباهت بسیار زیادی وجود دارد، هنرمندان چینی با تکیه بر فرهنگ و مبانی فکری کهن سرزمین خود، ضمن ایجاد تحول در شیوه های هنری، بر غنای هرچه بیشتر فرهنگ و آیین بودایی نیز افزوده اند.
مشترکات مضامین اشعار داراشکوه با آموزه های قرآنی و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
145 - 162
حوزه های تخصصی:
محمد داراشکوه یکی از عجایب هند، دارای شخصیتی کم نظیر در جهان و از دانشمندترین شاهزادگان دوره تیموری بوده است که از طریق تألیف و ترجمه کتاب های بسیاری، تلاش گسترده ای برای وحدت و تقریب مفاهیم عرفان اسلامی و هندو انجام داد. آنچه موجب حیات جاوید و بقای نام داراشکوه شده، نوشته های ادبی و عرفانی اوست. یکی از آثار وی، دیوان اشعار فارسی او به نام اکسیر اعظم، مشتمل بر ۲۱۶ غزل و ۱۴۸ رباعی است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی کلیه شعرهای دیوان او مشخص شد که اشعار او فاقد تغزلات زمینی است و بیش از هر چیز، مضامین عرفانی و آسمانی را دربرداشته است و در عرفان نیز بیشتر نظریه وحدت وجود در آن به چشم می خورد. همچنین گلچینی از دیوان اشعار او که مشتمل بر تمامی موضوعات مذکور در سروده های اوست، برگزیده و در سه دسته «اعتقادات (توحید و صفات الهی؛ نبوت)»، «عبادت و سیر و سلوک» و «مواعظ و اخلاق» طبقه بندی و بررسی شد. نتیجه آنکه، مضمون اکثر اشعار او همسو با آموزه های قرآن و حدیث است و همگرایی منویات او با معارف اسلامی کاملاً قابل مشاهده است. البته در مواردی نیز به اشعار وی نقدهایی وارد می شود.
همزیستی ادب غنایی و تعلیمی در آینه تحلیل بینامتنی آثار نظامی و قابوس نامه بر اساس نظریّه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۷
151 - 176
حوزه های تخصصی:
تحلیل روابط بینامتنی متونِ ادبیِ ژانرهای مختلف، یکی از راهکارهای عملی بررسی آمیختگی یا «همزیستی» انواع ادبی است. قابوس نامه و آثار نظامی به عنوان متونی کانونی در ادب فارسی، نقش رسانه ای در دادوستد فرهنگی، ادبی و تمدّنی ایران داشته اند. تأثیرپذیریِ نظامی از قابوس نامه با شواهد چشمگیر بینامتنی قابل اثبات است. از نشانه های مهم این تأثیرپذیری، رسوخِ اندیشگانی و زبانیِ قابوس نامه در آثار اوست. بررسی آثار نظامی و قابوس نامه، اهمیّت تعاملات بینامتنی را در همزیستی انواع ادبی نشان می دهد. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی، بینامتنیّت قابوس نامه و آثار نظامی را با ارائه شواهد، بررسی-کرده، به این نتیجه رسیده است که تعاملات بینامتنی، آشکارا نشان دهنده دادوستد انواعِ مختلف ادبی است. عنصرالمعالی و نظامی هر دو به همزیستی انواع ادبی اشراف داشته ، از این طریق گفتگویی بین انواع و آثار ادبی برقرارکرده اند. در قابوس نامه علاوه بر اختصاص باب هایی به غنا و حماسه، در مطاویِ مطالب تعلیمی نیز عناصر غنایی و حماسی به کار رفته است. نظامی نیز به فراخورِ بافتِ متنی و موقعیّتی آثارِ غیرتعلیمی خود، از عناصر تعلیمی به عنوان اجزائی جدایی ناپذیر، استفاده کرده است که از نمونه های بارز آن درج «اندرزنامه» در آثار غنایی و حماسی خود، بویژه در ادامه «ساقی نامه»هاست. فراوانی بینامتنیّتِ ضمنی(تلمیح و اشاره) و صریح(عقد) نشان گر نبوغ و خلاقیّت نظامی در استفاده از میراث منثورّ پیش از خود بویژه قابوس نامه است. وی به این میراثِ گران قدر جامه وزن، قافیه وتصاویر ادبی پوشانده، تا به آثار خود غنای محتوایی، اتّساع معنایی، انسجام متنی و جذّابیّت هنری بخشد.
بازخوانی سیر دگردیسی اسطوره اسب در گذر از حماسه به عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
271 - 290
حوزه های تخصصی:
اسب به عنوان توتم ایرانیان، اسطوره ای است که در متون آیینی- ادبی ادوار مختلف، حضوری چشمگیر داشته، اسطوره ای پرتکرار محسوب می شود. اسب به دلیل بهره مندی از طبیعتی دوگانه، در اساطیر و همچنین آموزه های عرفانی، هم سمبل و نمادی از مضامین اهورایی و هم اهریمنی است که به دلیل محبوبیت آن در میان اقوام ایرانی، بیشتر به عنوان اسطوره ای نیک و مینوی شناخته می شود. این مقاله با روش تحلیل- محتوا در پی بررسی سیر دگردیسی اسطوره اسب در گذر از عصر حماسی به دوره عرفانی است که نتایج پژوهش نشان می دهد اسب در متون حماسی و پهلوانی، دارای نقش و جایگاه ویژه ای است که نیمه پنهان و تکمیل کننده پهلوانان محسوب می شود و یاریگر آنان در تمام مراحل زندگی است. پس از گذر از عصر حماسی، اسب همچنان در متون عرفانی، نمادی از مضامین عالی است؛ اما به دلیل داشتن طبیعت سرکش، به عنوان نمادی از نفس نیز به کار رفته است؛ اما همین نفس، چون اسبی تعلیم پذیر، قابلیت رام شدن دارد که می توان با ریاضت و تمرین، آن را مطیع و رام ساخت.
بررسی نقش فرزندپروری در اخلاق ناصری با تکیه بر نظریه دیانا بامریند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
123 - 135
حوزه های تخصصی:
سبک فرزندپروری یکی از نظریه های مطرح در حوزه روان شناسی است که در آن به بررسی جایگاه خانواده و تعامل آن با فرزندان می پردازد. براساس تقسیم بندی که «دیانا بامریند» از انواع سبک فرزندپروری ارائه کرده، چهار نوع شیوه فرزندپروری اقتدارگرایانه، مسامحه گرایانه، مستبدانه و آسان گیرانه را معرفی می کند و براین اساس به تحلیل نقش والدین در تربیت کودکان می پردازد. خواجه نصیرالدین طوسی، حکیم، فیلسوف و متکلم بزرگ قرن هفتم هجری، در اثر ارزشمند خود، اخلاق ناصری که از مهم ترین رساله های حکمت عملی به شمار می رود، در سه باب اخلاق فردی، تدبیر منزل و سیاست مدن به تحلیل انسان، خانواده، تعلیم و تربیت و جامعه می پردازد. این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی نمودهای تعلیم و تربیت و شیوه های فرزندپروری در اخلاق ناصری براساس نظریه دیانا بامریند بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد، آنچه خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری از شیوه های تربیتی فرزندان و نقش والدین ارائه می دهد، براساس سبک فرزندپروری مستبدانه قابل بررسی است. از سویی دیگر، تحلیل مؤلفه های موجود در این اثر ما را به دستاوردهای درخوری در زمینه ویژگی های تربیتی و آموزشی در ادبیات کلاسیک، به ویژه ادبیات تعلیمی می رساند.
دیرینه شناسی ستیز قدرت در خاندان های شاهی شاهنامه و ایلیاد (با تکیه بر اسطوره های فریدون و پریام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۵
181 - 120
حوزه های تخصصی:
دیدگاه دیرینه شناسی فوکو به بررسی گفتمان ها می پردازد و تأکیدش بر فضای متخاصم گفتمان ها، منازعات معنایی و تعیین زمان و مکان است. در بُرهه های زمانی و مکانی خاندان های شاهی فریدون و پریام، تحت تأثیر خاستگاه ها، گفتمان هایی بر اساس ستیز برای کسب قدرت پدید آمده اند که برخی در فضای متخاصم توانسته اند غالب شوند و در منازعات معنایی، معنای خود را تثبیت کنند؛ این مقاله تحلیلی _ توصیفی و تطبیقی به این پرسش که خاستگاه ها چگونه در کلانْ گفتمان های هویت دینی _ سیاسی، هویت سیاسی و هویت شاه که غلبه گفتمانی در دو متن دارند، تأثیر گذاشته اند و توانسته اند بر هویتِ گفتمان های دیگر تأثیر بگذارند، می پردازد؛ نتایج پژوهش نشان می دهد گفتمان های غالب از طریق مفصل بندی واحدهای گفتمان سازیی چون مقدس بودن، تقدیرگرایی و ... هژمونی شده اند و با بسامد بالا در رفتاروکردار سوژه ها نمود دارند؛ همچنین روابط خاستگاه های دین و سیاست به عنوان خاستگاه های قدرتمند و گفتمان ساز از طرفی و هنجارپذیری سوژه ها از طرفی دیگر نمایانده شده است.
نقد روانشناسانه رمان «بانو گوزن» بر اساس مفهوم فانتزی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۸
153-181
حوزه های تخصصی:
زیگموند فروید به عنوان اولین روانشناس مطرح کننده ایده ناخودآگاه به مثابه مخزنی برای ذخیره افکار، امیال، آرزوها و احساسات فروخورده، در تأملات خود از فرایندی روانی با عنوان «فانتزی» یاد می کند که وظیفه اصلی آن کنترل اضطراب ها و تعارض های درونی افراد است. فانتزی هایی که خاستگاه آنها همان امیال و آرزوهای ذخیره شده در ناخودآگاه است و کارکرد اصلیشان نیز انکار واقعیت های بیرونی و فراهم آوردن شرایطی انتزاعی برای ارضای ذهنی این امیال و آرزوها. برخی از این فانتزی پردازی ها به شکل ناآگاه اند و برخی نیز حالتی آگاهانه دارند. یعنی فردی که در واقعیت از برآورده کردن خواسته هایش عاجز می ماند، در عالم رؤیا شرایطی را برای احساس کاذب ارضای امیالش مهیا می سازد؛ همان ترفندی که «طاطا»، شخصیت اصلی رمان «بانوگوزن»، برای خالی کردن خشم خود از آن بهره می جوید. رمان «بانوگوزن» اثر مریم حسینیان ازجمله آثار داستانی معاصر است که پس از انتشار مورد توجه طیف متنوعی از خوانندگان و منتقدان قرار گرفت؛ رمانی که محور اصلی آن فانتزی پردازی های ذهنی شخصیت اصلی در ذهن و البته تأثیرات این نوع فانتزی پردازی در زندگی واقعی او و اطرافیان است. توفیق رمان یادشده در میان مخاطبان و همچنین نگاه ویژه نویسنده به مفهوم فانتزی روانی در طراحی روایت، سبب شد تا در این مقاله که به شکل تحلیلی- توصیفی نوشته شده است، سرگذشت شخصیت اصلی، خاستگاه های گرایش به فانتزی و ویژگی های این فانتزی پردازی و نسبت آن با خشم درونی این شخصیت بررسی و تحلیل شود. نتایج نشان می دهد که خشم منبعث از گذشته پرمسئله «طاطا» در کنار خشمگینی از شرایط بارداری ناخواسته، باعث می شود که او با استفاده از ظرفیت های نمادین گوزن همچون خشم، غیرت، چالاکی، بی رحمی و نرینگی، به تسویه حساب با مقصران شرایط زندگی اش بپردازد؛ خشمی مخرّب که درنهایت آثار منفی اش متوجه خود «طاطا» نیز می شود.
حفاظت از اشیای آیینی با رویکرد ارزش محور (نمونه پژوهی عروسک های باران خواهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میراث فرهنگی و مفاهیم مرتبط با آن در طول تاریخ تکامل یافته است. در مفهوم جدید میراث فرهنگی، تمرکز از روی اشیا و آثار تاریخی گسترش یافته و ساختارهای اجتماعی، روش های زندگی، اعتقادات، آداب و رسوم، شخصیت ها و آیین ها را دربرگرفته است. لازمه این تغییر، تغییر در رویکردها و روش های حفاظت و مرمت است. امروزه حفاظت به عنوان فرایند اجتماعی پیچیده و مداوم شناخته می شود که شامل شناسایی و ارزش گذاری میراث است و نحوه استفاده، مراقبت و تفسیر را دربر می گیرد. فرهنگ عامه به عنوان یکی از مصداق های میراث معنوی ارزشمند است که بایستی تلاش شود چون نمادی از اصالت و هویت به نسل های آینده انتقال پیدا کند. متناسب با این مفهوم، در این مقاله سعی شده است آیین باران خواهی با محوریت عروسک در مناطق مختلف جغرافیایی و در فرهنگ آن ها بررسی شود، سپس درمورد ارزش های این آثار بحث و درنهایت رویکردهای حفاظتی و مرمتی در ارتباط با این آیین و اشیای مورد استفاده در آن بررسی و تحلیل شود. نتایج نشان می دهد که عروسک ها در جایگاه یک شیء آیینی و به عنوان یک شیء فرهنگی هنری، دارای مفاهیم، معانی، ارزش ها و کارکردهای آیینی، هنری، فرهنگی، اعتقادی و نمادین هستند. امروزه جهت حفاظت و حراست از این اشیای آیینی روش ها و رویکردهای متفاوتی لازم است. رویکردهایی که بتواند شناخت و آگاهی نسبت به این اشیا و آیین ها را در جامعه افزایش دهد و از طرفی لازمه این رویکرد استفاده از همه علوم مرتبط با حفاظت و مرمت، اعم از علوم سخت و علوم نرم است. درواقع، هر جامعه برای استمرار بخشیدن به حیات اصیل و واقعی خود، باید در حفاظت از الگوهای فرهنگی کشورش بکوشد.
نقدی بر روش شناسی علوم سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«روش شناسی علوم سیاسی» قصد دارد شیوه های پژوهش در دانش سیاسی را جمع آوری، طبقه بندی، توصیف و تحلیل کند. کتاب دکتر حقیقت با عنوان «روش شناسی علوم سیاسی» تلاش کرده است بیشتر روش شناسی های موجود در علوم سیاسی را بررسی و نقد کند. فصول کتاب از انسجام مناسبی برخوردار است و نویسنده در بررسی و نقد روش های مختلف علوم سیاسی، شیوه منسجمی را اتخاذ کرده است. در برخی موارد توجه به فضای بومی جامعه ایران، مطالب کتاب را سودمندتر کرده است. توجه اساسی به تمایز میان روش تحقیق و روش شناسی از نقاط برجسته این پژوهش محسوب می شود. از سوی دیگر، ابهام در تعریف علم انسانی وسیاست، عدم ارائه معیاری مشخص برای طبقه بندی روش های پژوهش و ابهام در کثرت گرایی روش شناختی از مهمترین نقائص کتاب است. نویسنده محترم روش شناسی علوم اجتماعی و سیاسی را بخشی از فلسفه این علوم می داند. اما در بررسی روش های علوم سیاسی، معنای مورد تاکید از روش شناسی به عنوان بخش مهمی از فلسفه علوم اجتماعی و سیاسی مورد غفلت جدی قرار داده است. میان بحران مفاهیم مطرح شده در کتاب و ادعای عدم قطعیت درعلوم انسانی تعارض وجود قرار دارد.
اهمیت بلاغی ساختارهای نحوی در قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
89 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف از نوشتن این مقاله غور در شگردهای سنایی در خلق زبان تعلیمی در قصاید اوست. ازاین رو، بعد از مقدمه ای کوتاه در مورد «بلاغت خطابی» و طرح چشم اندازی نظری در این مورد، به طرح برخی شگردهای نحوی سنایی در ایجاد «زبان خطابی» و بلاغت تعلیمی می پردازیم. بی شک، هنر سنایی در کاربرد الگوهای نحوی خلاصه نمی شود و از طرفی، طرح تمام الگوهای نحوی سنایی مجال گسترده ای می طلبد، اما در اینجا به بعضی الگوهای نحوی به ویژه کاربرد جملات شرطی و ساختار جمله های پایه و پیرو در قصاید او می پردازیم که شاکله زبان خطابی و آرایش موسیقایی بسیاری از قصاید او به شمار می رود. سنایی از طریق جمله های شرطی و ساختار جمله های پایه و پیرو، آمریت خود را در مقام واعظ اخلاق به نمایش می گذارد. گذشته از این، این ساختارها در موسیقی شعر او نیز نقش مؤثری دارند. ازاین رو، با تمرکز بر چند قصیده سنایی تلاش می شود الگوهای نحوی که سنایی برای ایجاد اقتدار در زبان وعظ و افزایش تأثیر کلام به کار گرفته است، معرفی شود.
ارزیابی محتوای دستور در کتاب «پارسا» فارسی عمومی (1) در سطح مقدماتی، بر اساس رویکرد دستور آموزشی
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
238 - 283
حوزه های تخصصی:
این مقاله به ارزیابی دستور آموزشی دوره مقدماتی در کتاب «پارسا» فارسی عمومی (1) در زمینه آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان می پردازد که بر اساس رویکرد ارتباطی، به ویژه چارچوب دستور آموزشی تنظیم شده است. برای دستیابی به این هدف، نخست، دیدگاه های مختلف درباره تعریف دستور، ویژگی های دستور آموزشی و اصول مبانی نظری از نگاه زبان شناسان بیان گردید. نگارنده پس از مطالعه مباحث نظری دستور، به یک بازبینه در اصول دستور آموزشی دست یافت. بعد از این مرحله، اساتید آموزش زبان، روایی سؤالات را بررسی نمودند و با توجّه به شاخص های ارزیابی محتوایی، زبانی، روش شناختی و ساختاری دستور آموزشی و ملاک های رویکرد ارتباطی، بازبینه ای با 22 سؤال تهیه شد. در ابتدا، مفاهیم، کارکردها و صورت های دستوری موجود در کتاب فارسی عمومی( 1) در اختیار اساتید مرکز آموزش زبان فارسی قرار داده شد. بعد از جمع آوری فرم های ارزیابی، داده های بازبینه به وسیله نرم افزار spss بررسی گردید. مؤلفان در خصوص «روایی مباحث کتاب»، «آموزش دستور زبان برای ارتباط و انجام کار»، «تأکید بر کارکردهای زبانی»، «آموزش نکته های دستوری به صورت چرخه ای»، «تناسب مفاهیم درس ها با کارکردها»، «تناسب کارکرد مفاهیم و صورت دستوری با سطح و نیاز زبان آموزان»، «طراحی مناسب درس ها» و «جذابیّت موضوع تمرین ها» شاخص های مذکور را به درستی در محتوای کتاب لحاظ کرده اند. در برخی از موارد مانند: «تمرین های گشتاری»، «درجه بندی تمرین ها از نظر سطح دشواری»، «حفظ شدن ترتیب منطقی کارکردها، مفاهیم و صورت دستوری» و همچنین «آموزش مؤثرتر قواعد دستوری با مواد کمک آموزشی» و «کارکرد، مفاهیم و صورت دستوری متناسب با یادگیری» مؤلفان باید با مراجعه به کتاب، موارد فوق را اصلاح کنند.
مؤلفه های شاخصِ واژگانی در رویکرد لیکاف در رمان های شیوا ارسطویی و سیمین دانشور با تأکید بر «دشواژه ها، رنگ واژه ها و سوگندواژه ها»
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
91 - 122
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با رونق مطالعات میان رشته ای «ادبیات و زبان شناسی»، مباحثی مانند «ادبیات مردانه»، «ادبیات زنانه» و «مردانه نویسی» و «زنانه نویسی» مدّنظر پژوهشگران قرار گرفته است. اهمیت اصلی این گونه مطالعات توجه به رابطه میان «زبان» و «جنسیت» است. با توجه به اهمیت رمان به ویژه رمان های زنان، مطالعه شاخص های زبانی مرتبط با مقوله جنسیت می تواند در مسیر مطالعات سبک شناسی ادبی آثار زنان راهگشا و مؤثر باشد. در این پژوهش اختلافات زبانی شخصیت های زنان و مردان به لحاظ شاخص واژگانی در رمان های دانشور و ارسطویی به شیوه توصیفی – تحلیلی بررسی شد. پرسش اصلی پژوهش چنین بود: در بافت متنی داستان های دانشور و ارسطویی، تفاوت میان زبان «زنان» و «مردان» در قالب شاخص واژگانی چگونه نمود یافته است؟ یافته ها حاکی از آن است که در بافت متنی رمان های دانشور و ارسطویی، زبان زنان به لحاظ واژگان و اصطلاحات متفاوت از زبان مردان بازنمایی شده است. در مواردی کاربرد پارامترهای واژگانی بازنمایی شده در داستان های دانشور و ارسطویی با شاخص های مدّنظر لیکاف همخوانی دارد و در مواردی نیز با آن ها مطابقت ندارد. ازآنجاکه در هر 4 رمان زنی درباره زنان می نویسد، بسامد استفاده از واژگان مخصوص زنان زیاد است. از دیگر ویژگی های زبان زنان در این رمان ها استفاده از تصویرگری دقیق و جزئی نگر، و بهره گیری از رنگ واژه های متعدد است. زن های هر دو رمان به دلیل اعتمادبه نفس کمی که حاصل زیستن در جوامع مردسالار است از تردیدنماها، تشدیدکننده ها و تقریب نماهای بیشتری استفاده می کنند و از طریق پرهیز از به کارگیری دُشواژه ها و استفاده از سوگندواژه ها، زبانی مؤدبانه را برای گفت گوهای خویش برمی گزینند که نشانگر ساختارهای زبانی گویندگان محتاط و فرودست است.
جان راولینز و اقتباس ایدئولوژیک از شرق: مطالعه موردی فیلم هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات بینارشته ای از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا بسیاری از رشته ها را به هم وصل می کند. مطالعات بینارشته ای که بخشی از پژوهش های ادبیات تطبیقی است، پلی ارتباطی بین رشته های علوم انسانی و هنری ایجاد می کند که بازآفرینی در شکل فیلم در این حوزه می گنجد که بین سینما و ادبیات ارتباط و نزدیکی برقرار می کند. گستره مقاله پیش رو، بررسیِ تفسیر خاصِ جان راولینز از کتاب هزار و یک شب در شکل بازآفرینی آن در فیلم هزار و یک شب (1942) است. این فیلم که به پیروی از کتاب هزار و یک شب، هزار و یک شب نام دارد، از هزار و یک شب فاصله گرفته و آن را تحریف کرده است. این تحریف و تغییر در ذات اقتباس است؛ چراکه راولینز نمی خواهد به طور کامل به داستان وفادار بماند و عملاً وفاداری را فدای تخیل خود می کند. از آنجاکه کارگردان فیلم، کارگردانی غربی است که به بازنمایی شرق می پردازد، این سؤال مطرح است که آیا این تغییر، ایدئولوژیک است و باید فیلم در حوزه شرق شناسی بررسی شود؟ آیا وی شرق را تحریف کرده است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد راولینز شخصیت شهرزاد را به کلی تغییر داده است و وی را زنی رقاصه معرفی می کند که برای اعراب می رقصد و آنان را مسحور رقص خویش می کند. ممکن است این طور استنباط شود که راولینز شرق را تحریف کرده و تصاویر کلیشه ای و منفی ارایه کرده است و اقتباس او تصاویری خودکامه، قانون گریز، احساسی، خرافی، شهوانی و قدرت طلب از شرقیان را به تصویر کشیده است.
شاهنامه منسوب به محرمی، برگی دیگر از شاهنامه سرایی در سرزمین عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۳
45 - 73
حوزه های تخصصی:
بعد از فتوحات سلجوقیان در آسیای صغیر، زبان و فرهنگ پارسیان با آنان وارد این خطه شد و در دوره های سپس تر به دلیل انس و علاقه شاهان سلجوقی و عثمانی به فرهنگ پارسی، بخصوص اثر گران قدر فرزانه توس، از دو جهت این اثر ارزشمند را مد نظر قرار دادند: سرودن آثاری به سبک و سیاق شاهنامه و ترتیب دادن ترجمه هایی از این نامه خسروان. یکی از آثار پدیدآمده در دوران یادشده، شاهنامه منسوب به محرمی است که کشورگشایی و لشکرکشی های بایزید دوم را به رشته تحریر درآورده و بسیار از نکته های ارزشمند تاریخی را در این گیتی ستانی یادآور شده است. نگارندگان در این پژوهش ابتدا به معرفی مفصّلی از شاهنامه منسوب به محرمی پرداخته، تأثیرپذیری شاعر از شاهنامه فردوسی نشان داده اند. حاصل این پژوهش این است که شاعر سبک حماسی را با الگوی سرودن قصاید مدحی در هم آمیخته و سعی کرده در صورت های بیانی بخصوص تشبیه نوآوری هایی داشته باشد. این اثر در چندین مورد تحت تأثیر شاهنامه بوده است: تأثیر مستقیم از ابیات بخصوص توصیف دقایق جنگ، استفاده از تعبیرات و اصطلاحات، ذکر مضامین حماسی، یادکرد قهرمانان شاهنامه.
بررسی و تحلیل شعر کارگری در دهه های پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
25 - 50
حوزه های تخصصی:
شعر کارگری از زیرمجموعه های شعر متعهد است که از دوران مشروطه تا انقلاب اسلامی، در آثار برخی از شاعران رواج داشته است. ازآنجاکه بعد از پیروزی انقلاب با تغییر ساختار سیاسی و اجتماعی، جامعه ی ایران دچار تحول و ادبیات نیز دستخوش تغییراتی شده؛ بنابراین سیر تحولات این نوع شعر در دوران پس از انقلاب با توجه به این تغییرات قابل بررسی است. به منظور انجام این پژوهش، آثار شاعران کارگری پیش از انقلاب که در طول نزدیک به سه دهه پس از انقلاب اسلامی شعر سروده بودند و همچنین مطرح ترین مجموعه شعرهای شاعرانِ پس از انقلاب در قالب های گوناگون به روش توصیفی- تحلیلی و متکی به فرآورده های پژوهشی که از مطالعه در کتابخانه و فیش بردای به دست آمده ، بررسی شده است. بر اساس یافته های پژوهش شعر کارگری پس از انقلاب تا پایان دهه ی هشتاد، دچار رکود شده است و نه تنها از سوی شاعران تازه ی این دوره استقبال نشده، در اشعار شاعران کارگری پیش از انقلاب هم ادامه نیافته است؛ اما در دهه ی نود شاهد رونق نسبی شعر کارگری نسبت به سایر دهه های پس از انقلاب تاکنون هستیم. نکته ی قابل توجه در شعر کارگریِ دهه ی نود آن است که ازنظر محتوا و مضمون نسبت به اشعار کارگری دوران پیش از انقلاب دچار تغییراتی شده که این تغییرات با ذکر نمونه هایی از شعر کارگری دهه ی نود و مقایسه ی آن با شعر کارگری پیش از انقلاب نشان داده شده است.
مقاله کوتاه: «این عروس» یا «إبن عِرس»؟ تصحیح بیتی از دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
169 - 174
حوزه های تخصصی:
در شعر خاقانی به سبب وفور واژه ها و ترکیبات و اطلاعات گونا گون، گشتگی ها و خوانش های اشتباه بسیاری رخ داده که برخی از این تصحیف ها همچنان تا به امروز ازنظر شارحان و مصححان دیوان خاقانی پنهان مانده است. یکی از همین تصحیفات جالب توجه در بیتِ «چنانک این عروس از درم خرّم است/ به زر بود خرّم روان عنصری» رخ داده که نگارنده در این جُستار، پیشنهاد تصحیحِ قیاسیِ مصرع نخست را به صورت «چنانک إبن عِرس از درم خرّم است» مطرح کرده است. «إبن عرس» واژه ای است به معنی راسو و چنان که در این مقاله نشان داده شده از حیواناتی است که بنا بر اطلاعاتی که از برخی کتاب های حیوان شناسی به زبان عربی به دست آمده است، علاقه ی بسیاری به جواهرات به ویژه پول های دینار و درهم داشته و از جمع آوری آن ها لذتی می یافته است. در این تحقیق به اجمال این تصحیف در دیوان خاقانی بررسی و تحلیل شده است.
تطوّر مفهوم «فرهنگ» در فرهنگ های فارسی و نقد فرهنگ نویسان از یکدیگر تا بهار عجم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
165 - 189
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش که پس از معرّفی فرهنگ های فارسی و فرهنگ نویسان شاخص، به تطوّر مفهوم «فرهنگ» و نقد فرهنگ نویسان از یکدیگر در فرهنگ های فارسی به فارسی پرداخته، بیست وسه فرهنگ براساسِ بازه زمانی تألیف از لغت فرس تا بهار عجم بررسی شدند و دلایلی از کاربرد واژه «فرهنگ» در معنی «کتاب لغت» بیان شد؛ نتیجه اینکه تطوّر مفهوم «فرهنگ»، به صورت هایِ «نیاوردن مدخل فرهنگ»، «آوردن مدخل فرهنگ با معانی گوناگون از جمله کتاب لغت» و «مدخل سازی های گوناگون از این واژه و معانی آن» بوده است. تطوّر «نقد کردن» نیز در فرهنگ های فارسی به فارسی از ساختار به محتوا و به عبارتی از صورت به معنا بوده است؛ در این بررسی که براساس بازه زمانی تألیف فرهنگ هاست و شامل نقد دوازده فرهنگ نویس از یکدیگر می شود مشخّص شد که فرهنگ نویسان پس از پرداختن به مواردی مانند شیوه تنظیم واژگان، شیوه تنظیم باب ها و فصل ها و کمّ و کیف شواهد شعری، به درستی یا نادرستی واژگان و در مرحله نهایی به درستی یا نادرستی معنا پرداخته اند و از کلّی گویی به جزئی نگری رسیده اند. برجسته ترین فرهنگ نویس منتقد، لاله تیک چند بهار مؤلّف فرهنگ بهار عجم است که با سه روشِ «آوردن آرای منتقدانه خود»، «آوردن آرای منتقدانه دیگران بدون داوری خود» و «آوردن آرای منتقدانه دیگران با داوری خود» علاوه بر پرداختن بیشتر به مقوله نقد نسبت به دیگران، همراهی خود را با جریان های نقد شبه قاره در قرن دوازدهم نشان داده است.