مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
انتقادی
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت تفکر انتقادی در آموزش و تاثیر آن بر جامعه، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا به تاثیر مباحثه ادبی در رشد تفکر انتقادی بپردازد. بدین منظور دو کلاس زبان انگلیسی در سطح متوسط به بالا از کالج دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شدند. پس از تعدیل زبان آموزان از حیث تفکر انتقادی، در هر دو گروه کنترل و آزمایش پژوهشگر از متون ادبی از جمله شعر، داستان کوتاه و بعضی قطعات ادبی جهت تدریس استفاده نمود. زبان آموزان هر دو گروه باید متون مربوطه را در منزل مطالعه می کردند. زبان آموزان گروه کنترل باید تنها متون ادبی را خلاصه و خلاصه های خود را فقط در کلاس بازگو می کردند و معلم هم نظر خود را راجع به متن ابراز می داشت (آموزش انتقالی)، ولی از زبان آموزان گروه آزمایش خواسته شد راجع به متون مورد نظر بحث کنند، آن را به زندگی روزمره خویش ربط دهند، و احساس خود را از متن بیان نمایند(آموزش تبدیلی). در پایان ترم، مجدداً آزمون تفکر انتقادی به افراد هر دو گروه داده شد و از آنها خواسته شد به آن پاسخ دهند. نتایج نشان داد تفاوت معناداری میان دو گروه وجود دارد و مباحثه ادبی باعث رشد تفکر انتقادی گردیده است. در پایان، نتایج به دست آمده مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی هم برای پژوهش بیشتر ارایه گردیده است.
ارزیابی پارادایمی انسان به عنوان عنصر اساسی در طراحی پارادایم الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه بالاترین سطح معرفت از انسان، معرفت فلسفی اوست، ولی انسان به عنوان یک واقعیت اجتماعی زمانی قابل درک تجربی است که معرفت فلسفی بتواند به سطح پارادایمی و پس از آن به سطح معرفت علمی نازل گردد. در این بین پارادایم، مجموعه گفتارهای منطقی است که در ارتباط بین الاذهانی اندیشمندانی مورد پذیرش جامعه علمی قرار می گیرد و به سوالات اساسی درباره پیش فرض های هستی شناختی، معرفت شناختی، روش شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی علم پاسخ می دهد.در این مقاله ضمن معرفی پارادایم های غالب در علوم انسانی (اثبات گرایی، تفسیری و انتقادی)، سعی می شود تا پاسخ این سه پارادایم به سوالات انسان شناسی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. آشنایی با تلقی پارادایم های غالب علوم انسانی درباره ماهیت انسان می تواند زمینه ساز نقد نظریه های لیبرالیستی، انتقادی، امانیستی و ارایه و گسترش درک مشترک از ماهیت انسان در پارادایم الهی باشد. این امر مقدمه ای برای نظریه پردازی در عرصه علوم انسانی و اجتماعی دینی، به منظور توصیف و تبیین بهتر و کارآمدتر رویدادهای انسانی و اجتماعی است.
ضمان عاقله از دو منظر توجیهی و انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضمان عاقله در نظام قبیله ای عرب رایج بود و پس از آن که اسلام در جزیره العرب ظهور کرد با ایجاد تغییراتی آن را مورد تایید و امضا قرار داد ضمان عاقله حکمی متناسب با شرایط عشیرگی و نظام قبیلگی است مواد 305 تا 314 قانون مجازات اسلامی در بردارنده احکام مربوط به ضمان عاقله است مفاد این مواد در نشستهای قضایی قوه قضاییه در سراسر کشور به طور مکرر مورد تبادل نظر واقع گردیده است این قاعده همچنین از دو دیدگاه توجیهی و انتقادی مورد بررسی فقها و حقوقدانان اسلامی متقدم و متاخر قرار گرفته است از میان صاحب نظران بعضی سعی در توجیه و یا تعدیل آن داشته و برخی دیگر به نفی این حکم پرداخته اند به نظر مس رسد توجه به دو ویژگی همیاری و مواسات و تعداد زیاد افراد عاقله در این حکم فقهی اثر گذار باشد در این نوشتار خلاصه ای از اظهار نظرهای محققان و صاحبنظران در این زمینه در دو بخش دیدگاههای توجیهی و انتقادی مورد بررسی قرار گرفته است
ارتباط بین سلامت روان و تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توجه به تفکر انتقادی یکی از اهداف آموزش عالی و مولفه ای کلیدی در سلامت روان دانشجویان است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سلامت روان و تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد صورت گرفت.
روش کار: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی 357 نفر از دانشجویان (196 دختر و 161 پسر) که در سال تحصیلی 90-1389 در دانشگاه علوم پزشکی مشهد مشغول به تحصیل بودند با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های سلامت عمومی گلدبرگ و آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم ب) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون مانوواتحلیل شدند.
یافته ها: همبستگی معنی داری بین سلامت روان و تفکر انتقادی دانشجویان وجود داشت (01/0>P) که از بین مولفه های سلامت روان اضطراب، بیشترین همبستگی(17/0- =r، 01/0=P) و افسردگی، کمترین همبستگی (06/0- =r، 05/0P). در ضمن دختران در سلامت روان نسبت به پسران از وضعیت بهتری برخوردار بوده (001/0>P) اما از نظر میزان تفکر انتقادی هر دو جنس در یک سطح قرار داشتند (05/0
نتیجه گیری: با توجه به رابطه ی معنی دار بین سلامت روان و تفکر انتقادی، می توان نتیجه گرفت که بهبود فرایند تفکر انتقادی به ارتقای سطح سلامت روان دانشجویان منجر می گردد. به ویژه این که مهارت های تفکر انتقادی در دانشجویان رشته های مرتبط با مشاغل پزشکی و بهداشتی، ضرورتی مضاعف دارد.
سبک شناسی انتقادی رویکردی نوین در بررسی سبک بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، سبکشناسی فارسی به وضعیت رکودی- پژوهشهای منفردی که اغلب سبک را جدا از بافت موقعیتی متن بررسی می کنند- دچار شده که خروج از آن ضروری است. راه حلی که در این مقاله پیشنهاد می شود، معرفی شاخههای جدید سبکشناسی و بازیابی ابزارهای مناسبی جهت تجزیه و تحلیل متون فارسی است. به منظور برداشتن یکی از گامهای نخست در این زمینه، مقالة حاضر به معرفی سبک شناسی انتقادی میپردازد و در معرفی این شاخه از سبک شناسی، به دو پرسش بنیادی پاسخ میدهد: 1. سبکشناسی انتقادی بر چه مبنایی متون را مطالعه و بررسی می کند؟ 2. سبکشناسی انتقادی در تحلیل متن از چه ابزارهایی استفاده می کند؟ در این پژوهش، به مفاهیم «سبک»، «انتقادی»، «ایدئولوژی» و «قدرت» بهعنوان چهار مفهوم پایه در سبکشناسی انتقادی پرداخته می شود و سپس ابزارهایی که صاحب نظرانی ازقبیل فولر، سیمپسون و جفریز ارائه کردهاند، معرفی می شود. در پایان، به زمینههای سبک پژوهی انتقادی در ادبیات فارسی و پژوهشهایی که می توانند انتخابهای زبانی و سبک گسترش یافته در متن را با هدفِ نشان دادن ارتباط های پنهانی و ایدئولوژی پوشیدة متن تجزیه و تحلیل کنند اشاره می شود.
جستاری در نظریه و روش تحلیل گفتمان فرکلاف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش انتقادهای نظری از رویکرد اثبات گرایی، بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی و انسانی به جای جمع آوری داده های کمّی و تحلیل های آماری، بر روش های کیفی تحقیق تأکید می ورزند. یکی از روش های بسیار رایج پژوهش های کیفی، تحلیل گفتمان انتقادی است. تحلیل گفتمان انتقادی، به لحاظ فلسفی مبتنی بر ساخت گرایی است که با تأکید بر عاملیت انسانی، واقعیت را به سازه های انسانی تقلیل می دهد.
این نوشتار با اشاره به استلزامات منطقی مبانی سازه گرایانة تحلیل گفتمان انتقادی، به این نتیجه می رسد که این دیدگاه به لحاظ معرفت شناختی به نسبی گرایی، سفسطه و انکار شناخت، نسبیت ارزشی، خودمتناقض بودن، امتناع صدق و کذب، و امتناع اخلاق منجر می شود.
بنیان های فلسفی و بررسی ارتباط بین هستی شناسی و معرفت شناسی پارادایم های تفسیری، انتقادی و علمی با روش شناسی و روش های مورد استفاده در این پارادایم ها
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ارتباط بین بنیان های فلسفی سه پارادایم اصلی تحقیق، یعنی تفسیری، علمی و انتقادی می پردازد. هدف اصلی این است که رابطة متقابل معرفت شناسی، هستی شناسی و روش شناسی این سه پارادایم مورد بررسی قرار گیرد. همچنین برخی از فرضیات اساسی تحقیق بررسی شود. چیستی دانش و راه های کشف آن، امری ذهنی است. با توجه به مباحث مطرح شده، پارادایم علمی به دنبال تعمیم پارادایم تفسیری به دنبال درک، و پارادایم انتقادی به دنبال آزادی بخشی است. درک فرضیات فلسفی، که زیربنای هریک از این پارادایم هاست و نحوة ظهور این فرضیات در روش شناسی و روش های مورد استفاده در تحقیق، به فهم، واکاوی و کاربرد بهتر تحقیق موردنظر کمک می کند.
مکتب فرانکفورت (نظریة انتقادی) ارزیابی انتقادی مبانی نظری (فلسفی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مکتب «فرانکفورت» (نظریة «انتقادی» به عنوان مبنای اصلی آن) بخشی از یک جنبش فکری، موسوم به «مارکسیسم غربی» و برآمده از شرایط خاصی است که در پی تفاسیر مجدّد از نظریة مارکس درباره جوامع سرمایه داری و انتقاد از جامعة نوین و نظام های گوناگون معرفتی مانند اثبات گرایی است. در این نوشته، تلاش بر آن است که ضمن معرفی نظریة «انتقادی» و زمینه های اجتماعی و نظری (معرفتی) شکل گیری آن، به مبانی نظری (فلسفی) این نظریه با توجه به نسل اول نظریه پردازان مشهور آن (همچون هورکهایمر، آدورنو، مارکوزه و فروم) بپردازد و ضمن توضیح هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی و روش شناسی آن، به بررسی و ارزیابی مبانی آن همت گمارد.
بررسی تحلیلی سیر تفسیر اجتماعی قرآن کریم در قرن اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش، بررسی فرایند شکل گیری تفسیر اجتماعی، به عنوان یکی از تحولات فرهنگی - اجتماعی قرن اخیر در جهان اسلام است که با روش تحلیل محتوای و با مطالعه تفاسیر ترتیبی و موضوعی مفسران قرآن صورت می پذیرد. این رویکرد تفسیری، در چارچوب مواجهه جهان اسلام با جهان مدرن قابل شناسایی است. مواجهه دنیای اسلام با پیشرفت های علمی و فنی جهان غرب، در کنار عقب ماندگی جهان اسلام، برخی از مصلحان اجتماعی را به چاره اندیشی واداشت. آنان با شناخت درد جامعه اسلامی، درمان آن را در بازگشت به قرآن و بازخوانی آن، به گونه ای که پاسخ گوی نیازهای زمانه باشد، یافتند. تفسیر اجتماعی از آغاز قرن چهاردهم توسط برخی مفسران، مثل رشیدرضا، در قالب تفسیر ترتیبی «المنار» شروع شده و سیر تکاملی آن را در قالب تفسیر ترتیبی و موضوعی تا به امروز ادامه داده است. مهم ترین ویژگی این رویکرد تفسیر واقع گرایی و ملاحظه واقعیت اجتماعی در بررسی پیام الهی و نیز رویکرد انتقادی نسبت وضعیت موجود جهان اسلام و به ویژه جامعه مدرن است.
بررسی روش شناسی و معرفت شناسی اندیشه سیاسی آیت اله حائری یزدی
پژوهش حاضر به روش شناسی و معرفت شناسی آیت اله مهدی حائری در موضوع حکومت و سیاست می پردازد. دیدگاه وی که معتقد است حکومت از شئون پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) نیست، حکومت امری عرفی است و در زندگی اجتماعی، تنها از طریق وکالت می تواند مشروعیت داشته باشد. به این صورت که مردم کسانی را آزادانه بعنوان وکلای خود برای سامان دادن زندگی اجتماعی خویش انتخاب کنند، براساس کلام شیعه و در قالب نظریه استرشاد نقد و رد می شود. براساس کلام شیعی زندگی اجتماعی انسان طبق طبع اولیه آدمی تکامل گرا است و هرگونه جدایی از این طبع نوعی آسیب از این طبع اولیه است و انسان در جستجوی کمال و رشد با تأسی به یک الگو کامل انسانی به شکل گیری جامعه کمال گرا می انجامد. بدین جهت ماهیت زندگی اجتماعی انسان تجمع بر حول محور انسان کامل است تا با تأسی به وی زمینه تکامل فردی و اجتماعی فراهم شود. بی تردید عرصه های تکامل فردی و اجتماعی در این رویکرد مبتنی بر زیست در حیات جمعی حول محور انسان کامل است. اساس چنین جامعه ای رهبر آن است که در سنت کلامی امام و در عرفان انسان کامل نامیده می شود. لذا با رهبری نبی و امام است که انسان به تکامل می رسد و اینکه گفته شود؛ دستور الهی برای تشکیل حکومت از سوی امام و اطاعت مردم از امام وجود ندارد و حکومت امری شخصی است؛ سخن پسندیده ای نبوده و براساس نظریه استرشاد قابل قبول نیست. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- اکتشافی است.
بررسی الگوی تدریس حل مسئله در ارتباط با تفکر انتقادی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی آموزش وپرورش در هر جامعه ای بهبود فرایند یادگیری در دانش آموزان است که از نتایج مهم این امر پرورش تفکر منطقی و به ویژه تفکر انتقادی دانش آموزان است. عوامل بسیاری در تحقق این امر دخیل هستند، یکی از این عوامل روش تدریس معلمان است که در یادگیری و عملکرد دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است. به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و مطالعه اسنادی استفاده شده است. در پژوهش حاضر سعی بر آن شده است تا در مورد یکی از روش های تدریس یعنی روش تدریس حل مسئله به بحث و بررسی پرداخته شود و همچنین در پژوهش حاضر به بررسی اهمیت و تأثیری که روش تدریس حل مسئله، بر روی ابعاد شناختی دانش آموزان به ویژه تفکر انتقادی آن ها دارد پرداخته شده است. درنهایت نیز به بررسی روابط بین دو متغیر پژوهش، یعنی روش تدریس حل مسئله و تفکر انتقادی در دانش آموزان پرداخته شده است.
تأثیر رویه قضایی دادگاه های اختصاصی بر صورت بندی مفاهیم حقوق کیفری بین الملل:مطالعه انتقادی کتاب حقوق بین المللی کیفری در رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۶)
1-18
هدف نگارنده در این نوشتار بررسی چگونگی شکل گیری و صورت بندی مفاهیم ماهوی و شکلی حقوق کیفری بین المللی در بستر رویه قضایی دادگاه های کیفری بین المللی است. حقوق کیفری بین المللی رشته نوپایی است که از حقوق بین الملل و حقوق کیفری ریشه گرفته است و تا زمان محاکمات نورنبرگ چندان شکل نگرفته بود. نخستین بار رأی دادگاه نورنبرگ در 1946 م اصول اولیه حاکم بر حقوق کیفری بین المللی را، که بعدها از آن ها با عنوان «اصول نورنبرگ» یاد شد، پایه ریزی کرد. دادگاه های دیگری که در فاصله بین دادگاه نورنبرگ تاکنون تشکیل شده اند، آرا و تصمیماتی اتخاذ کرده اند که درخور بررسی و توجه است. رویه قضایی دیوان یوگسلاوی سابق و رواندا پربارترین منبع حقوق کیفری ماهوی را فراهم می کنند؛ این نوشتار به [تحلیل] رویه قضایی این دیوان ها اختصاص دارد. تأثیر مستقیم و سترگ رویه قضایی در شکل گیری حقوق کیفری بین المللی در تدوین اساس نامه دادگاه کیفری بین المللی، که در فرصت کوتاهی پس از تشکیل دیوان های اختصاصی صورت گرفت، به وضوح مشهود است. نگارنده در این نوشتار هم زمان به نقد کتاب حقوق بین المللی کیفری در رویه قضایی می پردازد که بر همین موضوع تمرکز دارد.
نگاهی نو به فلسفه و روش آموزش بزرگ سالان در دیدگاه پائولو فریره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۴۳
113 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر معرفی فلسفه و روش «آگاه سازی انتقادی» در آموزش بزرگ سالان و تحلیل اجتماعی انتقادی است. مروری بر برخی از مقالات پژوهشی که در داخل کشور درباره دیدگاه تربیتی فریره تحریر شده حاکی از آن است که گرچه برخی از مضامین تربیتی و اجتماعی او در جامعه ما آشناست و تا حدی در مقالات مختلف به آن پرداخته شده است، اما کمتر به شکل یک نظام فکری معرفتی منسجم مورد بررسی قرار گرفته است. در راستای هدف فوق خاستگاه های فکری معرفتی فریره بر حول چهار محور عمده فلسفه هگل، دیدگاه انتقادی مکتب فرانکفورت، ساختارگرایی گلدمن و اندیشه ویگوتسکی تبیین شده است. علاوه بر آن مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی او نیز در چهارچوب هرمنوتیک انتقادی و رئالیسم انتقادی مورد بررسی قرار گرفته است.
سیمای پارادایمی آینده پژوهی: از بازخوانی تا بازنمایی آینده های یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۵
1 - 17
امروزه آینده پژوهی به عنوان یک حوزه مستقل و ساختارمند در قلمروهای علمی حضور چشمگیری دارد و بنیاد مطالعات و پژوهش های راهبردی را تشکیل می دهد. آینده پژوهی دانش تحلیل، اکتشاف، طراحی و برپایی هوشمندانه آینده است و ریشه در نظام تدبیر بشری دارد و بر مهندسی، خلق و بازآفرینی آگاهانه، فعالانه و پیش دستانه آینده تأکید می کند. آینده پژوهی و مسئله اکتشاف و شکل بخشی آینده تابع مبانی، اصول و قواعدی است که در قالب چارچوب های مستحکم نظری و مفهومی تحت عنوان پارادایم ها انعکاس می یابند و ساماندهی مشاهدات، قالب بندی ادراکات و جهت گیری اقدامات را مدیریت می نمایند. مقاله حاضر با محوریت روش شناسی توصیفی−تحلیلی، ضمن تبیین مفهوم و منطوق پارادایم، به بازخوانی پارادایم های متعارف آینده پژوهی−اثباتی، تکاملی و انتقادی− می پردازد و در ادامه، نگاشت و خوانشی نوین از پارادایم نوظهور این حوزه −آینده های یکپارچه− ارائه می دهد. بازخوانی فرایند تحول و گذار پارادایمی معطوف به ظهور پارادایم آینده های یکپارچه حکایت از توسعه ظرفیت آینده پژوهی در پردازش مسائل و تبدیل آینده پژوهی به یک حوزه فراطبیعی دارد.
تبیین مؤلفه های امر نمایشی در نسبت با فرهنگ و معماری (مبتنی بر آراء اندیشمندان انتقادی و غیر انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
59 - 68
حوزه های تخصصی:
تغییرات ناهمگون در عرصه معماری امروز ایران، بیشتر از آن که ناشی از ذائقه ای زیباشناختی و یا ضرورتی مبتنی بر اقتضائات مهندسی باشد، متغیری وابسته به عناصر فرهنگی و جامعه شناختی است. از عوامل تأثیرگذارِ فرهنگی اجتماعی بر کالبد معماری، متغیر «امر نمایشی» است. ازاین روی فهم نسبت امر نمایشی با معماری، بخشی از فهم نسبت مطالعات فرهنگی با معماری است. هدف این تحقیق شناسایی مؤلفه های متغیر امر نمایشی، در نسبت با فرهنگ و معماری است. روش تحقیق تحلیلی – تفسیری بوده، بدین صورت که ابتدا مفاهیم مرتبط با امر نمایشی مبتنی بر دو قطب انتقادی و غیر انتقادی استخراج شده و نهایتاً مدل مفهومی مربوطه بحث و بررسی شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد امر نمایشی مرتبط با فرهنگ نمایشی امروز، در اثر «وادادگی» متأثر از «رشد تعمیقی رسانه» مبتنی بر قدرت و بازار سرمایه داری، وجهی از تمایز را بر جامعه تحمیل می کند که در نسبت با سنت ها و عرف های فرهنگی و دینی جامعه ما در تعارض است.
نگاهی انتقادی بر نفثه المصدور از منظر تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی نوین از تحلیل گفتمان و به عبارتی نوعی پژوهش گفتمانی است که وجه جامعه شناختی دارد. همچنان که از لفظ انتقادی برمی آید،به مساله ی قدرت،سلطه، نابرابری و بازتولید و مقاومت در برابر قدرت در متون می پردازد. تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف یکی از برجسته ترین نظریات در حوزه ی گفتمان محسوب می شود که به ساخته شدن هویت ها در چارچوب زبان،کشف خصائص ایدئولوژیک و سیاسی،کاربست های زبان و بازتولید روابط قدرت در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین می پردازد. نفثه المصدور از جمله آثاری است که با توجه به ظرافت های زبانی و زبان شاعرانه، دارای مفاهیم ضمنی و لایه های زیرین موجود در اثر است که نشان می دهد کلام نسوی قابلیت تحلیل گفتمان انتقادی را دارد.پژوهش حاضر برآن است تا به شیوه ی توصیفی_تحلیلی،در سه لایه ی توصیف، تفسیر و تبیین،لایه های زیرین و پنهان متن یعنی وضعیت قدرت و ایدئولوژی درعصر مغول را بررسی کند تا با کنارهم گذاشتن ایدئولوژی های مختلف درمتن به آشنایی زدایی انتقادی و رهیافتی نو در این حوزه دست یابد.یافته-های پژوهش حاکی از آن است، با وجود آنکه در روساخت نفثه المصدور گفتمان جبر، گله و شکایت از روزگار و استبداد و غارتگری مغولان بیداد می کند اما در ژرف ساخت و اندیشه ی زیدری، گفتمان جبر و خیانت کارگزاران حکومتی و طبقه ی فرودست بیش از استبداد و جبراندیشی الویت دارد.
ابوالحسن مستوفی از ورای متن و تصویر
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
71 - 83
حوزه های تخصصی:
گرچه ابوالحسن مستوفی غفاری به عنوان اولین نقاش از سلسله نقاشان خاندان غفاری از اهمیت برخوردار است اما آنچه او را حتی از دیگر هنرمندان عرصه تصویرگری ایران متمایز و برجسته می نماید، حیات دوگانه وی از یک سو به عنوان تاریخ نگار و دبیر دربار و از سوی دیگر هنرمندی نقاش است. این مهم رویکرد نوینی را در ارتباط با تبیین شخصیت، افکار و هنر او می گشاید. از این رو در نظر است در گستره روش های نوین مطالعات کیفی تاریخی و با به کارگیری رویکرد آیکونوگرافی از طریق مطالعه تطبیقی متن ارزشمند تاریخی برجای مانده از او (گلشن مراد) و دیگر متون مستند تاریخی به مطالعه آیکونوگرافیک آثار وی پرداخته و ضمن تبیین زوایای هنر و افکار وی، ضمن تحلیل آثار برجای مانده آراء و نظرات و تحلیل های موجود در رابطه با آثار او را محک و بازنگری کند. از این راه نشان داده شده که تا چه اندازه تعمیم دریافت های بی واسطه حسی مبتنی بر تجربه تمایزنیافته شخصی در انحراف معنای مستتر در آثار هنری می تواند گمراه کننده و نادرست باشد.
پردازش و درک پارادایمی از انسان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
189 - 225
حوزه های تخصصی:
شهرستان ممسنی، زیستگاه انسانِ ممسنی است. این انسان از بدو مهاجرت به قلمرو جغرافیایی شولستان و تغییر نام قلمرو اخیر به ممسنی به کنش گری در بستر ساختار ایلی عشیره ای پرداخته است. از این حیث، انسانِ ممسنی و فضای زیست ایشان به طور متقابل به یکدیگر قوام بخشیده اند. هرگونه شناخت علمی از انسان، نیازمند استفاده از چارچوب پارادایمی معینی است. تحلیل و پردازش انسانِ ممسنی سوای از این امر نیست و نیازمند پارادایم خاصی است. از این رو هدف از پژوهش حاضر پردازش و درک پارادایمی انسان ساکن در فضای جغرافیایی ممسنی است. بنیان پژوهش کنونی بر این سؤال استوار است که پردازش و درک پاردایمی از انسان ممسنی چگونه بوده و چه نتایجی به همراه دارد؟ برای این منظور نویسندگان ضمن بررسی و تجزیه و تحلیل این انسان از منظرهای گوناگون تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی، روانشناختی، اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیک با اتکا بر پارادایم های اثباتی، تفسیری، انتقادی و پست مدرن به تبیین پارادایمی از این انسان پرداخته است. پژوهش حاضر از ماهیتی بنیادی برخوردار است و داده کاوی به صورت توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات مبتنی بر داده های کتابخانه ای و یافته های میدانی (مصاحبه و مشاهده) است. نتایج تحقیق نشان داد چنین پارادایم های شناختی در پردازش انسانِ ممسنی و نیل ایشان به کیش شخصیت تأثیرگذار هستند.
کاربست پارادایم انتقادی در فهم عدالت فضایی در حاشیه کلانشهر تهران مورد مطالعه: اسلامشهر و شهر قدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
19 - 33
حوزه های تخصصی:
عدالت فضایی یکی از ارکان اصلی توسعه متعادل در درون و بیرون کلانشهر است. امروزه در حاشیه کلانشهرها میتوان نمودی از بیعدالتی فضایی را مشاهده نمود که منجر به تشدید تلههای فضایی شده و فقر شهری را تشدید نموده است. هدف این پژوهش تبیین انتقادی عدالت فضایی در نواحی پیرامونی کلان ً شهر تهران مشخصااسلامشهر و شهر قدس است. در این راستا، با استفاده از پارادایم انتقادی و روش تحلیل گفتمان انتقادی به جمعآوری دادهها با دو روش مصاحبه و تحلیل اسناد پرداخته شده است. شش مقوله قدرت، سلطه، عدالت، وابستهسازی، ایدئولوژی، حق به شهر و شهروندی تبیین شدند و حاصل این تبیین نشاندهنده آن است که این شش مقوله بر ابعاد گوناگون مفهوم قدرت، عدالت و اقتصاد سیاسی دلالت دارند و همچنین اهمیت بُعد سیاسی-نهادی قدرت در کنار سایر ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی سایهای از نافضایی در این شهرها ایجاد کرده است. در نتیجه جهت تغییر و رسیدن ً به عدالت فضایی و رهایی از تله فضایی فقر صرفا عدالت توزیعی کافی نیست بلکه حرکت در توزیع متناسب قدرت در بُعد نهادی میتواند راهگشا باشد
تحلیل جامعه شناختی تئوری های حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به وجود پارادایم ها و تئوری های متنوع در حسابداری و فقدان دسته بندی مشخص نظریه های حسابداری و از آنجایی که حسابداری دانش اجتماعی است، بر آن شدیم تا نظریه های حسابداری را به بافت وسیع تر جامعه شناختی آنها ارتباط دهیم. جهت نیل به این هدف از روش تحلیل مضمون استفاده کردیم. به این گونه که ابتدا با بررسی مکاتب و نظریه های جامعه شناسی سه پارادایم اصلی اثباتگرایی، تفسیرگرایی و انتقادی، شناسایی و مؤلفه هایی که معرف و شاخصه های این پارادایم ها بود از مضامین استخراج و دسته بندی شده سپس خروجی ها به تأیید اساتید جامعه شناسی رسانده و پس از آن تئوری های مختلف حسابداری با استفاده از روش فیش برداری از کتب و متون و مقالات استخراج و مؤلفه های جامعه شناسی در مضامین تئوری های حسابداری جستجو و تجزیه و تحلیل شده و در پایان تئوری های حسابداری با توجه به مضامین استخراج شده و کدهای تحلیلی آن دسته بندی و بر اساس نتایج بدست آمده تحلیل و تفسیر شده است. نتایج تجزیه و تحلیل مضامین، تئوری های حسابداری را در سه دسته پارادایم های اصلی جامعه شناسی، اثبات گرا، تفسیرگرا و انتقادی قرار داد و با توجه به نتایج بدست آمده تحقیق، اکثر تئوری های حسابداری در دسته تئوری های تفسیرگرایی قرار گرفته اند که این نشان دهنده نقش مؤثر افراد مرتبط با این تئوری ها از جمله حسابداران، مدیران و سرمایه گذاران و ... می باشد و همچنین موضوع اختلاط پارادایمی در بین برخی تئوری های حسابداری به چشم می خورد