مطالب مرتبط با کلیدواژه

گویش هزارگی


۱.

نقش وام واژه ها در گویش هزارگی: گفتمان کاوی رمان ملکه بامیان طبق الگوی فن لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش هزارگی تحلیل نقادانه گفتمان ملکه بامیان الگوی فن لیوون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۳
  «زبان»، «فرهنگ» و «کنشگران اجتماعی» اصلی ترین مولفه های هویتی در ادبیات معاصر هستند. در رمان خودزندگینامه ای ملکه بامیان (1399)، معصومه حلیمی مخاطبان پارسی زبان را با گویش های هزارگی و ایرانی از این زبان کهن آشنا می سازد. هدف از این پژوهش بررسی ساختاری گویش هزارگی در رمان ملکه بامیان و کشف دیدگاه های ایدئولوژیکی نویسنده بر مبنای الگوی تحلیل گفتمان فن لیوون است. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی با  استفاده از منابع کتابخانه ای است. داده های پژوهش بر پایه مولفه های هشت گانه فن لیوون (2008) تحلیل می شوند و بسامد آن ها با استفاده از نرم افزار SPSS 25 و  بر مبنای آزمون خی دو مشخص می شود. این جستار درصدد پاسخگویی به این پرسش ها است که عناصر ساختاری گویش های هزارگی و ایرانی زبان پارسی تا چه میزان با  یکدیگر تطابق دارند؟ همپوشانی مولفه های هشت گانه الگوی گفتمان کاوی فن لیوون با محتوای مضمونی رمان ملکه بامیان به چه اندازه است؟  فرضیه اصلی این پژوهش آن است که با توجه به پیشینه تاریخی بخش هزاره جات افغانستان، میزان وام واژه های ترکی در گویش هزارگی بیش از سایر وام واژه ها است. یافته های پژوهش نشان می دهند که  در سطح زبانی میان وام واژه های ترکی در گویش هزارگی و سایر وام واژه ها تفاوت معناداری وجود دارد. وام واژه های ترکی از بسامد و فراوانی بالاتری نسبت به بقیه برخوردار هستند که نشان گر تاثیرپذیری بالای گویش هزارگی از زبان ترکی است. این پژوهش در سطح محتوایی تکیه بیش تری بر مولفه« نام دهی»  دارد و کنش گران اجتماعی را بر مبنای فرهنگ شیعی بامیان به صورت عام یا خاص بازنمایی می کند. این مطالعه با بهره گیری از دو گویش گامی ارزش مند در جهت پاسداری از زبان پارسی برداشته است.  
۲.

تنوع ساخت فعل در گونه های فارسی کابلی، هروی و هزارگی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گویش هروی فارسی کابلی گویش هزارگی فارسی دری گویش های فارسی افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۴
پژوهش های مقایسه ای در زمینه زبان ها و گویش های ایرانی به دلیل «پیکره بنیاد» بودن آن، به گونه مقبولی در ایران صورت نگرفته و این موضوع انجام مطالعات تطبیقی بین گونه های معتبر زبان فارسی را دشوار می سازد. به جهت فقدان نهادهای نظارتی و حمایتی در مورد فارسی دری در افغانستان و نیز وجود جنگ های فرسایشی و همچنین مهاجرت های گسترده، به جایگاه زبان فارسی در آن سرزمین عنایت کافی مبذول نشده است. در غیاب چنین توجهی در آن کشور همسایه و مسلمان که پیوندهای عمیق فرهنگی با ایران دارد، ضروری می نماید تا زمینه مطالعات گویشی در مورد فارسی دری در دانشگاه های ایران تقویت شود. این پژوهش از نتایج یک تحقیق میدانی در زمینه بررسی تطبیقی گویش های مرزی ایران است. برای مزید اطمینان، آثاری که به بررسی گویش های فارسی افغانستان پرداخته، مورد بازبینی قرار گرفته اند. به علاوه پژوهشگر برای امکان مقایسه تنوعات ساخت فعل در گویش های کابلی، هروی و هزارگی از طریق مصاحبه و همچنین مشاهده مستقیم، داده های مورد نیاز را استخراج و ثبت کرده است. تعداد گویشوران در هر کدام از گویش های مورد نظر 5 نفر از دانشجویان افغانستانی واحد بین الملل دانشگاه بیرجند با میانگین سن 30 سال در 2 گونه جنسیتی است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از شباهت نسبی الگوی رده شناختی حاکم بر گویش های کابلی، هروی و کابلی با فارسی معیار و به ویژه گویش های مرزی خراسان در حوزه هایی چون زمان های فعل، ساخت های امر و نفی، مجهول و انواع سببی است. گویش هزارگی نسبت به گویش های فارسی هروی و کابلی از تفاوت های واژگانی و دستوری قابل توجهی با فارسی معیار در ایران برخوردار است.
۳.

جاندارانگاری "دل" در ترکیبات و تعبیرات کنایی گویش هزارگی بامیان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۶
با توجه به اهمیت گویش هزارگی که از مهم ترین و قدیمی ترین گویش های خراسان بزرگ است و با عنایت به کاربرد کنایات در گویش ها که از جنبه های زبان شناسی، روان شناسی و جامعه شناسی حائز اهمیت است، در این جستار کوشیده ایم به این پرسش ها پاسخ دهیم که نقش جاندارانگاری واژه "دل" در ترکیبات و تعبیرات کنایی گویش هزارگی، در چه حد است و آیا می شود جاندارانگاری "دل" را در ترکیبات و تعبیرات کنایی طبقه بندی کرد؟ برای پاسخ به این پرسش ها، جاندار انگاری واژه دل را که از واژه های محوری در این گویش است، در کنایات گویش هزارگی بررسی و تحلیل کرده ایم. این پژوهش با روش توصیفی و با رویکرد تحلیل محتوا انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ترکیبات و تعبیرات کنایی "دل" در گویش هزارگی، دارای "انسان انگاری"، "حیوان انگاری" و "انسان/ حیوان انگاری" است و از این میان، انسان انگاری دل، بسامد و اهمیت بیشتری دارد؛ حتی در انواع دیگر جاندارانگاری نیز رد پای انسان خیلی برجسته است که بیانگر قدرت تخیل گویشوران این گویش است که برای پدیده های بی روح، روح قائل می شوند و دل را مانند انسان، حیوان و موجودات زنده قلمداد می کنند.