مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
تحلیل واژگانی
حوزههای تخصصی:
دستور زبان نویسان و پژوهشگران زبان و ادب فارسی تمام افعال این زبان را بی قاعده فرض نموده ومعتقدند که هر فعل در زبان فارسی دو ریشه یا ماده دارد : ریشه گذشته و ریشه حال .صیغه هایی که برگذشته دلالت دارند ‘از ریشه گذشته و صیغه هایی که بر حال و آینده دلالت دارند ‘از ریشه حال مشتق می شوند . مقاله حاضر‘کوششی است برای اثبات این امر که تعداد قابل توجهی از افعال زبان فارسی ‘ همانند افعال زبان انگلیسی باقاعده بوده و تنها یک ریشه یا ماده دارند .در واقع می توان تمام صیغه های این افعال را – چه آنهایی که برگذشته دلالت دارند و چه آنهایی که بر حال یا آینده دلالت دارند – تنها از یک ریشه مشتق کرد . ریشه یا ماده گذشته این افعال ‘ با افزودن علامت گذشته ساده به ریشه حال ساخته می شود.
تحلیل ساختاری متن سوره الحاقة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب نقدی ساختارگرایی که در غرب مطرح و سپس در میان ما متداول گردید با انجام پژوهش های زبانی به دنبال روشن کردن ماهیت آثار ادبی و ویژگی های آنهاست. این مکتب کشف انسجام شکلی و معنایی میان این آثار را هدف خود قرار داده است. ساختار در حقیقت برگرفته از مجموع روابط موجود در اجزاء یک اثر است و ساختارگرایی آنها را به عنوان یک نظام کامل و یک کل درهم تنیده مورد بررسی قرار می دهد. بی شک با به کارگیری این نظریه های جدید در تحلیل متن قرآن که متنی ادبی و بی نظیر می باشد، می توان به صورت علمی جنبه اعجاز ادبی آن را از نظر زیباشناسی مشخص کرد. یافتن تناسب و ارتباط تنگاتنگ میان آیات، هماهنگی کامل لفظ و معنا و موسیقی، تأثیرگذاری کلام خدا را نمایان تر می سازد. این در حالی است که برخی گاه بی ارتباطی آیات در سوره های قرآن را مطرح می کنند. از این رو بحث حاضر تلاش دارد با روش تحلیلی- توصیفی و پس از ارائه مباحث مقدماتی پیرامون شیوه تحلیل متون در نقد ساختاری که امری ضروری به نظر می رسد، ساختار سوره «الحاقة» را بررسی و انسجام ساختاری آن را در سه سطح موسیقایی، واژگانی و نحوی در سطح کل سوره و آیات مشخص سازد. بررسی ساختار و محتوای سوره مورد بحث، هماهنگی میان غرض و معنا و لفظ را به خوبی نمایان می سازد. ایقاع حروف، کلمات و نوع جملات و ساختار کوتاه آیات و واژگان آن با توجه به غرض سوره یعنی ترسیم صحنه های قیامت و نشان دادن هول و هراس حاکم بر آن و... بیانگر شدت و عظمت موضوع است.
تحلیل واژه گزینی قرآنی در حوزه مفاهیم تربیتی اخلاقی، با گفتمان کاوی حضرت رضا علیه السلام در «عیون اخبار الرضا علیه السلام»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۳
139 - 177
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی از اساسی ترین نیازهای جوامع بشری است؛ به طوری که دین بدون آن در دست یابی به اهدافش ناتوان است. قرآن کریم و به تبع آن معصومان(ع)، اهتمام فراوانی به اتمامِ مکارم اخلاق مبذول داشته اند. «تحلیل گفتمانی» به عنوان یکی از علوم بین رشته ای علوم انسانی، ساز و کاری عالمانه در کشفِ ارتباط بینِ «دیدگاه های فکری اجتماعی» و «ساختارهای گفتمانی» و استخراج پیام واقعیِ لایه های زیرین متن است. پرسش اساسی مقاله که به روش توصیفی، تحلیلی و آماری نگارش یافته، چیستی ارتباط فرهنگیِ کاربست واژگان قرآنی تربیتی، اخلاقی حضرت رضا(ع) با محوریت کتاب عیون است. دستاورد مقاله آن است که 30/1 درصد از کل واژگان کتاب عیون، واژه های تربیتی و اخلاقی است که با عنایت به این که «عیون»، تألیفی مستقل در حوزه تربیتی و اخلاقی نیست و مشتمل بر طیف گسترده ای از مطالب تاریخی، اجتماعی، اعتقادی و... است، این درصد قابل توجه است؛ همچنین اساسی ترین اهداف رسالت پیامبر(ص) در قالب وفورِ نسبیِ کاربست تک واژه هایی همچون: علم، ایمان، صدق، طاعت، تذکّر، حکمت، ذنب، ظلم، تقوا، اصلاح، تقّرب، معرفت، بصیرت، عدالت، اخلاق و... و «واژگان متناسب و هم آوا»، در بیان حضرت تجلی کرده است. آمار کمّی این کاربست ها، به وضوح، معنادار و نشانه لایه های زیرین اندیشه تربیتی، اخلاقی قرآن مدّ نظر حضرت و طبقه بندی مفاهیم دارای اولویت در باور این بزرگوار است.
تبیین مدل مفهومی شبکه سبز شهری از منظر علوم محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد پدیده های شهری براساس اصول «ایجاد شبکه» است. شبکه سازی در جهت تعریف اصول و روابط تنظیم کننده بین عناصر و بهینه سازی عملکرد زیر سیستم های شهری است؛ از این رو، فضای سبز در شهرها عاملی برای ارتقای زیست شهروندان در قالب یک شبکه موردمطالعه قرار می گیرد. به طوری که با ایجاد مدل هایی بتواند عملکرد سیستم را بسنجد و اساس یک حوزه تحقیقاتی جدید را تحت عنوان شبکه سبز ایجاد کند. شبکه های سبز شهری موجب پشتیبانی از عملکردها و خدمات اکولوژیکی می شود که به برنامه ریزی برای آینده شهرها کمک می کند. هدف این پژوهش، این است که با توجه به برداشت های گوناگون از مفهوم شبکه سبز شهری مبتنی بر دیدگاه های مختلف علمی با استنباط و استخراج اهم ابعاد، رویکردها و نگرش های مرتبط با این حوزه، مدل مفهومی را نسبت به شبکه سبز شهری از منظر علوم محیطی تبیین می کند. این پژوهش، با استفاده از روش کیفی و تحلیل اسناد مکتوب با بهره گیری از تجزیه وتحلیل هم واژگانی به استنباط و ارزیابی ابعاد، رویکرد و نگرش های حاصل از دیدگاه های مختلف توجه کرده که از بررسی 205 منبع علمی معتبر طی 21 سال گذشته به دست آمده است. سپس اطلاعات با استفاده از ابزار تجزیه و تحلیل LCA بررسی و به منظور تجزیه وتحلیل ارتباطات بین اطلاعات جمع آوری شده از نرم افزار SPAD استفاده شد. در گام آخر با تحلیل و بررسی علوم محیطی مؤثر با استفاده از نرم افزار VOSviewer، مهم ترین ابعاد، رویکردها و نگرش ها مشخص شد. یافته های پژوهش نشان دهنده آن بود که مفهوم شبکه سبز شهری با سه علوم محیطی مطالعات شهری، جغرافیای شهری و علوم اکولوژی ارتباط مستقیم دارد و این علوم در شکل گیری مدل مفهومی برای ارائه تعریف و تصویری روشن از این مفهوم در راستای به کارگیری در برنامه ریزی زیرساخت سبز شهری تأثیر بسزایی دارد. نتایج تحقیق نشان دهنده آن بود که مطالعات شهری به مفاهیمی همچون حفاظت از فضای سبز موجود در شهرها، ایجاد فرم های جدید فضایی، ترمیم و نگهداری از اتصالات میان اجزای تشکیل دهنده و ... توجه می کند. در جغرافیای شهری توجه به اصول اکولوژیک موجود در شهرها، رفع نیازهای اکولوژیکی طبیعت و انسان، زندگی شهری و ... مفاهیمی اثرگذار هستند. در علوم اکولوژی به عنوان مهم ترین حوزه تحقیقاتی در باب مفهوم شبکه سبز شهری، به ارتقای پیوستگی در فضای سبز شهری، ایجاد و طراحی کریدورهای بهینه، توجه به پیوند میان اکوسیستم های بزرگ تر با اکوسیستم شهری و ... اشاره می شود. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که مفهوم شبکه سبز شهری یک زمینه تحقیقاتی چند رشته ای، با بهره گیری از روش برنامه ریزی شهری پشتیبانی شده به وسیله ابزارهای تصمیم گیری که قادر به مدل سازی زیرساخت های سبز به عنوان شبکه شهری است که از مناطق طبیعی و نیمه طبیعی شکل گرفته و به منظور توزیع برابر خدمات عمومی برای افزایش کیفیت زندگی و همچنین طیف گسترده ای از خدمات اکوسیستم و پایداری در شهرهاست.
چگونگی شکل گیری معنا در سوره نازعات از منظر نظریه ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۵۵
151 - 179
حوزههای تخصصی:
نقد متون بر اساس نظریه ساختارگرا، امری است که اخیراً در محافل علمی رواج یافته است و بر اساس آن، از کوچک ترین علائم صوتی و موسیقایی تا بزرگ ترین آن یعنی واژگان و چگونگی کنار هم قرار گرفتن آن، در معنا مؤثر است و بر این اساس، بین شکل و معنا انسجام قابل ذکری وجود دارد. بدون تردید به کارگیری چنین نظریه هایی در باره قرآن که متنی به غایت ادبی است، مفاهیم بلند آن را هر چه روشن تر می نماید. این مقاله می کوشد نظم موجود در سوره نازعات را با توجه به نظریه ساختارگرا، در سطوح مختلف صوتی و واژگانی و نحوی و بلاغی، به قدر وسع نمایان سازد. با این هدف، سؤال پژوهش این است که متن سوره نازعات در قالب چه ساختار زبانی بیان شده و مفاهیم برآمده از آن در چه ساختاری ارائه شده است؟ روش تحقیق روشی توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا نظریه ساختارگرا توضیح داده می شود و سپس مقاطع مختلف سوره، با توجه به این نظریه تبیین می گردد و در نهایت نتیجه تحقیق می آید. یافته ها حاکی از آن است که عناصر ساختار زبانی سوره نازعات در جهت انسجام کامل نسبت به موضوع سوره، یعنی حقیقت آخرت و وقایع هول انگیز آن است. مقاطع کوتاه و کوبنده ابتدایی با القای خوف و هراس از قیامت منطبق است و مقاطع بلند و ملایم انتهایی، با محتوای سازنده آن، یعنی سرانجام مؤمن و کافر، هماهنگ است. این هماهنگی و نظم در سطوح دیگر کلام، مانند سطح آوایی، واژگانی و نحوی و بلاغی نیز به چشم خورده و تأثیرگذاری آیات را دوچندان کرده است.
تحلیل واژگانی گفتمان نظارت در نظام حقوقی ایران؛ با تأکید بر روش دیرینه شناسی فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
۲۵۱-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
«نظارت»، به مثابه گفتمان بنیادی در حقوق عمومی، شالوده نظام های حقوقی مدرن را بنا می نهد. حتی می توان مدعی شد مهمترین کارویژه دولت حقوقی، یعنی تضمین و حمایت از حقوق و آزادی های شهروندان، نیز از رهگذار نظارت محقق می شود. با این همه، تعدد واژگانی نظارت و مآلاً ابهام در شناخت ابعاد و کارکردهای چندوجهی این گفتمان، تدقیق در «منظومه واژگانی نظارت» را ضروری ساخته است. از همین رو، پرسش اصلی این مقاله آن است که «منظومه واژگانی گفتمان نظارت در نظام حقوقی ایران کدام اند؟» برای پاسخ به این پرسش با روش کیفی مبتنی بر دیرینه شناسی فوکویی و گردآوری داده ها از طریق کتابخانه ای تلاش گردید تا با تأکید خاص بر «اُبژه» در تحلیل گفتمان نظارت از میان چهار عنصر دیرینه شناختی فوکویی _«اُبژه»، «سوژه»، «مفاهیم» و «استراتژی»_، منظومه واژگانی نظارت در سه سطح «لغوی»، «اصطلاحی» و «مصادیق عملی آن در نظام حقوقی ایران» مورد بررسی قرار گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد نخست می توان از میان واژگان متعدد متناظر با نظارت، هشت کلیدواژه مهم را برجسته ساخته و با تدقیق در معانی لغوی، اصطلاحی و کاربست عملی، به استفاده زبانی دقیق از آن ها در بافتار مناسب خود مبادرت ورزید. همچنین می توان منظومه واژگانی نظارت را مبتنی بر استنباط لغوی و اصطلاحی به دست آمده، بر اساس دو مؤلفه مهم «عمق» _شامل منظومه واژگانی کم عمق و عمیق_ و «ماهیت» _شامل اداری (اعم از مالی و انتظامی)، سیاسی و قضایی_ طبقه بندی نمود و از این رو، برخی کاربست های زبانی ناصواب در نظام حقوقی ایران را نمایان ساخت.