ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
۵۰۱.

بازنمایی سویه های تئوری صدق ابن طباطبا، در دو بافتار معرفت شناسی و زیبایی شناسی؛ با تکیه بر کتاب "عیار الشعر"(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن طباطبا عیار الشعر مطابقت صدق معرفت شناسی زیبایی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۰
مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و به منظور ارائه نوشتاری جامع در منظومه اندیشه فلسفی و ادبی ابن طباطبا، سویه های تئوری صدق را در مهم ترین اثر دوران ساز او، یعنی کتاب "عیار الشعر"، در دو بافتار معرفت شناختی و زیبایی شناختی، بازنمایی و تحلیل کند؛ بنابراین، ابتدا به جهت روشن شدن جغرافیای موضوع، مبانی نظری معرفت شناسی، تئوری ها و رویکردهای صدق را بازاندیشی می کند؛ سپس سویه های هنری، اخلاقی، تاریخی و تصویری صدق را در منظومه معرفتی ابن طباطبا، با عنایت به تفکیک دو بافتار معرفت شناسی و زیبایی شناسی مورد تحلیل و واکاوی قرار می دهد. رهاورد پایانی این جستار بیانگر این است که از نظرگاه معرفت شناختی؛ نظریه شناخت ابن طباطبا، با نظریه کلاسیک حوزه معرفت شناسی؛ یعنی تئوری مطابقت صدق همسویی و همگرایی دارد؛ ازاین رو، موجّه، معرفت بخش و واقع نما است و صلاحیت داوری گزاره ها را نیز دارا است؛ اما ازآنجایی که اثر هنری فربه تر از آن است که تنها در ترازوی سنجش صدق و کذب پذیر معرفت شناختی بگنجد؛ بلکه سنجه زیبایی شناختی نیز باید آن را محک زند؛ نظریه شناخت ابن طباطبا از نظرگاه زیبایی شناختی نمی تواند چندان معرفت بخش، واقع نما و دارای عینیت باشد؛ در نتیجه صلاحیت داوری گزاره های ادبی را که ذاتاً منطق گریز و آشنازدا است، نیز ندارد.
۵۰۲.

بازنگری در دسته بندی قالب های شعر فارسی و معرّفی برخی قالب های نوساخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالب شعری قالب کهن قالب نوکهن قالب نوین نوواره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۹
قالب های شعریِ زبان فارسی در تمامی دوره های تاریخی و ادبی تا به امروز تغییرات و تحوّلاتی داشته اند؛ این تغییرات در دو حیطه محتوا و ساختار بوده است. هنجارشکنی در زبان و مفاهیم اشعار سبب پیدایش شیوه ها و قالب هایی نو در زبان فارسی شده است، امّا با کاوش در بسیاری از آثار این شاعران، روشن می شود که هنوز قالب های جدیدی در آثار بسیاری از شاعران معاصر وجود دارد که ناشناخته مانده اند و در دسته بندی ها نام خاصّی بر آن ها اطلاق نشده است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و قالب های جدید در آثار پنج شاعر منتخب معاصر (نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، فریدون مشیری، نادر نادرپور، و محمّدرضا شفیعی کدکنی) برگزیده و سپس نام گذاری و بررسی شده است. قالب هایی جدید شامل ترکیب بند نو، مسمّط نو، سه پاره، قطعه پیوسته، رباعی پیوسته و دوبیتی پیوسته به قالب های «نوکهن» و «نوواره» به قالب های نوین افزوده شد.
۵۰۳.

بررسی تطبیقی «بَکَتِ الرَّباب» خاقانی و «قِفا نَبْکِ» امرؤالقیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی خاقانی امرؤالقیس بَکَتِ الرَّباب قِفا نَبْکِ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۵۶
خاقانی، این سراینده ی خودباور از هم روزگارانش کسی را سزاوار همتازی نمی بیند و می گوید: «بل مرا این مراست با قدما». از این روی به هماوردی با شاه شاعران عرب، رأس عمود شعری، جندح بن حجر الکندی نامور به امرؤالقیس برمی خیزد و «قِفا نَبْکِ» او را قفا می زند. روشن است که بررسی چنین ادعایی باید در سروده های تازی خاقانی، این سراینده ی ذواللسانین انجام گیرد پس نگارندگان در پژوهش پیش روی برای رسیدن به شناختی تازه از منش دو سراینده، با بهره گیری از روش ادبیات تطبیقی به سنجش «بَکَتِ الرَّباب» خاقانی و«قِفا نَبْکِ» امرؤالقیس پرداخته و کوشیده اند که نگاه خاقانی را در برخورد با معلقه ی امرؤالقیس ارزیابی کنند. برای دست یافتن به خواسته یاد شده، نخست در روساخت به کاوش وزن، قافیه، زبان و واژگان پرداخته و سپس در زیرساخت، گریه بر اطلال و دمن، زمان و جایگاه آن در اندوه سرایندگان، چگونگی پرداختن به مکان و چرایی آن، شیوه ی شاعری هر یک در خودستایی، صراحت امرؤالقیس و عفت خاقانی در عشق بازی، نگرش سرایندگان به صبح و شب و سرانجام پیوند خاقانی و امرؤالقیس با پدیده ها را بررسی کرده و نشان داده اند که خاقانی فراخور درون مایه، وزن را دگرگون کرده؛ قافیه را همزه آورده تا چامه را بلندتر بسراید؛ به واژگان امروالقیس، کاربردی دیگر بخشیده؛ تصاویری نو آفریده؛ برخلاف سراینده تازی، در گذشته به سر نبرده و آشکارا از سرآمدی ادبی خویش می گوید. عشق ورزی امرؤالقیس بی پروا ولی عشق خاقانی عفیف بوده؛ سراینده ایرانی توصیف گر صبح ولی سراینده تازی همدم شب است. البته خاقانی شیوه پرداختن به پدیده ها را نیز گونه ای دیگر کرده است.
۵۰۴.

کارکرد عناصر پیرامتنی در آثار داستانی لیلا صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیرامتن لیلا صادقی ژرار ژنت بینامتنیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۳
در میان آثار ادبی جهان، یکی از راه های  اثرگذاری بیشتر بر مخاطب، استفاده از عناصر پیرامتنی است. عناصر پیرامتنی به صورت کلاسیک چندان جدی و اثرگذار تلقی نمی شدند اما نسل جدید، نویسندگان آنها را به کار می گیرند تا  بخشی از فرایند خلق و انتقال معنا را بر عهده آنان قرار دهند. لیلا صادقی از جمله نویسندگانی است که همواره عناصر پیرامتنی را به بخش مهمی از آثار خود تبدیل کرده است، تا جایی که خوانش آثارش، بدون توجه به عناصر پیرامتنی مانند جلد، تقدیم نامه، فهرست و ... ناقص است. برای بررسی کارکرد عناصر پیرامتنی و هم چنین پاسخ به این پرسش که این عناصر، دقیقاً چه نقشی در انتقال معنا برعهده دارند، از بخشی از نظریه بینامتنیت- پیرامتنیت ژرار ژنت کمک گرفته ایم. در تکمیل نظریه ژنت، بیرک و کریس سه کارکرد برای عناصر پیرامتنی در ادبیات دیجیتال در نظر گرفته شده است: کارکرد تفسیری، کارکرد تجاری و کارکرد هدایتگری. برای پاسخ به پرسش پژوهش این سه کارکرد را نیز در نظر گرفته ایم. در این پژوهش که به روش کیفی و تحلیلی انجام شده، ابتدا داده ها بادقت گردآوری و طبقه بندی شده ، سپس براساس مبانی نظری، تلاش پژوهشگران بر یافتن یک الگوی مشترک بر مبنای نظریه معطوف شده است. در مرحله بعد، داده های مستخرج از آثار براساس نظریه تحلیل شده است. بر طبق آنچه از عناصر پیرامتنی در آثار لیلا صادقی به دست آمده، این عناصر کارکرد تکمیلی دارند؛ به این معنا که بخشی از متن اصلی بشمارمی روند و دریافت معنا، چه به لحاظ روایی و چه غیرروایی، بدون درک آنها امکانپذیر نیست. این مقاله بر آن است تا این کارکرد را که به عنوان «کارکرد تکمیلی» شناسایی می شود به عنوان مشخصه سبکی صادقی تشریح و تبیین کند.
۵۰۵.

تحلیل بن مایه های اسطوره ای و آیینیِ بیتی از منوچهری «عروس غریق در بن دریای چین»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره چین خدای رود قربانی منوچهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۴۶
برخی از ابیات شعرا به آیین اسطوره ای خاصی دلالت دارند که تنها با تحلیل بن مایه های آن آیین می توان به درک درست و دقیقی از مفهوم بیت، دست یافت. در این پژوهش با تحلیل بیتی از منوچهری، شاعر قصیده پرداز سده پنجم هجری: (گشت نگارین تذرو پنهان در کشتزار/ همچو عروسی غریق در بن دریای چین) در پی آن هستیم که به ریشه های تاریخی آیین به کار رفته در مصراع دوم اشاره نماییم. برای دستیابی به این هدف، نگارندگان در این جستار کوشیده اند تا با استفاده از نظریه های حوزه اسطوره شناسی و مراجعه به اسطوره های گوناگون با روش توصیفی- تحلیلی به هدف یاد شده پاسخ دهند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در دوره ای از چین، دختران بنا به دلایلی مثل زندگی بخشی و پیشگیری از طغیان رودخانه، با چهره و لباس های آراسته، در رودخانه قربانی می شدند.
۵۰۶.

بررسی تطبیقی مضامین رمانتیستی در شعر هوشنگ ابتهاج و لطیف هلمت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادب معاصر ادبیات تطبیقی رمانتیسم هوشنگ ابتهاج لطیف هَلمت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۹۴
اشعار هوشنگ ابتهاج شاعر معاصر ادب فارسی و لطیف هلمت شاعر معاصر کرد از نظر محتوا و مضمون و در چارچوب ادب رمانتیستی دارای مشابهت هایی هستند. پژوهش حاضر بر آن است تا اشعار این دو شاعر را با رویکرد تحلیل محتوا و با پشتوانه ی تفسیری برگرفته از مکتب رمانتیسم در هر دو سطح رمانتیسم فردی و اجتماعی بررسی کند. به این منظور ابتدا تمام اشعار ابتهاج و هلمت مطالعه و بررسی شدند سپس اشعاری که دارای مضامین رمانتیستی (چه رمانتیسم اجتماعی، چه رمانتیسم فردی) بودند استخراج شدند. سپس به طبقه بندی مضمونی این اشعار ذیل دو سطح کلان رمانتیسم فردی و رمانتیسم اجتماعی پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در مجموع، 103 نمونه ی شعری از مجموعه اشعار هر دو شاعر حاوی مضامین رمانتیستی بودند (52 مورد اشعار هلمت و 51 مورد شعر ابتهاج) که تعداد 27 مورد (26 درصد) آن دارای مضامین سه گانه ی رمانتیسم فردی (عشق، اخلاق فردی و ناپایداری دنیا) و تعداد 76 مورد (74 درصد) آن دارای مضامین رمانتیستی از نوع رمانتیسم اجتماعی بود که در پنج دسته اصلی طبقه بندی شدند و عبارتند از: تعهد و التزام شاعر، آسیب های اجتماعی چون فقر، گرسنگی و ...، بیدارگری و ستایش آزادی، نکوهش قدرت، ستم و جنگ، شکوه از جابه جا شدن ارزش ها و ضد ارزش ها. بر این اساس، هر دو شاعر، جنبه ی اجتماعی رمانتیسم را بر دغدغه های فردگرایانه و شخصی مقدّم دانسته اند و می توان به هر دو شاعر لقب شاعران تعهد و التزام اجتماعی را بخشید.
۵۰۷.

بررسی تطبیقی کاربرد تابو در داستان های معاصر فارسی و عربی (با تکیه بر آثاری از مصطفی مستور و زویا پیرزاد و هیفاء بیطار و هانی الراهب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان فارسی و عربی زبان و تابو جنسیت مستور پیرزاد بیطار الراهب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۶۳
در فرهنگ های مختلف، هاله ای از نفی ها، طردها و به حاشیه راندن ها گاه دور بخش هایی از مفاهیم و عواطف درونی انسان کشیده می شود که تحت عنوان تابو یا پرهیزه شناخته می شوند. مضامین تابوها شکل ها و ابعاد گوناگون از جمله سیاسی، دینی، جنسی و اجتماعی دارند. با وجود ممنوعه بودن تابوها در مناسبات اجتماعی، عرصه ادبیات میدانی برای ظهور و بروز مستقیم و غیرمستقیم آنهاست. توجّه به تابوها و انعکاس دادن آنها در متون ادبی، صرف نظر از اینکه در راستای ذات ادبیات است که هنجارهای مرسوم را برای آفرینش های خلّاقانه در هم می شکند، جنبه ای زیبایی-شناختی دارد. برای نشان دادن این جنبه از آثار داستانی معاصر به صورت تطبیقی داستان هایی از ادبیات فارسی و عربی؛ یعنی دو نویسنده زن و دو نویسنده مرد از دو زبان و فرهنگ برگزیده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد نویسندگان داستان ها در پرداخت شخصیّت ها و انتخاب نوع زبان آنها از تابوها استفاده کرده اند. در این آثار، زنان داستانی از صورت های زبانی غیررکیک و مردان بیشتر از صورت های رکیک استفاده می کنند. نویسندگان سوری، در بیان تابوها آزادتر و نویسندگان ایرانی محتاط تر هستند و با بهره گیری از شگردهای بلاغی کنایی تر سخن می گویند. در باب مضامین تابوها نیز می توان گفت نویسندگان ایرانی و عربی در امور دینی و اعتقادی چندان تابوشکنی نمی کنند. تابوهای رفتاری مانند ذکر مشروبات الکلی و مواد مخدر در همه متن ها دیده می شود. در حوزه تابوهای زنانگی ضمن اینکه همه نویسندگان به آنها پرداخته اند، در داستان های عربی این تابوها وضوح بیانی بیشتری دارند.
۵۰۸.

Julian Barnes’s Flaubert’s Parrot and the Writerly Text(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Barthes Writerly Text The Five Semiotic Codes S/Z Julian Barnes Flaubert’s Parrot

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۱۹۰
This paper examines Julian Barnes’s Flaubert’s Parrot by the five semiotic codes of the French literary critic Roland Barthes introduced in his renowned work S/Z, to show that the novel is a ‘writerly’ rather than a ‘readerly’ text. The paper defines what Barthes means by the text of the writerly and then attempts to see if the selected novel yields to this sort of interpretation. Since the novel has been categorized as both modernist and postmodernist by prominent literary critics, it can be a proper case to be examined as a writerly text. The paper shows that the codes of semantic, symbolic and cultural which produce the writerly text are at work in this novel whereas the codes of the hermeneutic and proairetic which are concerned with the conventional realist novels are marginalized or even absent. The article examines the writerly text makers of the author role, the theme of biography, the notion of literary criticism and the narration of the novel, referring to the codes creating the writerly text. The paper finally concludes that the semiotic sophistication and innovations in the narrative act of the novel stem from the categories discussed in the essay, ending in the construction of a highly sophisticated writerly text.
۵۰۹.

«نور» و «نفس» در تفکّر باستان و تصوّف سیار بسطام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بایزید بسطامی نور فر نفس شهود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۸
بایزید بسطامی(161-234)، صوفی ای متناقض نما، با تجربه عرفانی جدید، زبانی رمزآلود، آنی متفاوت و معراج روحانی، گنجینه ای از عرفان ایرانی و یکی از احیاگران این حکمت است. او در اقوال خود عناصری چون نور و نفس را، برای معرفی امور لطیفه، کشف راز و رمز دریای وجودی انسان، سعادت نفس و حلّ و معماهای وجودی او در اقوال و احوال خود بیان داشته است. فرضیه پژوهش این است که محتوای برخی از عناصر حکمای ایران باستان و عرفان بایزید به هم مرتبط هستند. نویسنده تلاش کرده است، تا با بهره مندی از رهیافت های فلسفی و کلامی، مباحث مرتبط را شرح و تفصیل نماید. پرسش های پژوهش عبارتند از: نور و نفس در حکمت ایرانی و تصوّف بایزید چه کاربردی داشته اند؟ و چه وجهی از نور و نفس با عرفان بایزید پیوند خورده است؟ نتیجه پژوهش مشخص می کند که، ارزش وجودی نور در نگاه بایزید ریشه ای کهن دارد و کیهان شناسی مشترکی در تضاد عوالم ملک و ملکوت، نور و نفس، خلق و امر، غیب و شهادت، بین این دو تفکّر وجود دارد که هدف آن تلاش مفرط انسان، برای رسیدن به سعادت حقیقی است. نفس محوری ترین عنصر تفکّر بایزید است که می تواند در نهایت به نور بپیوندد. در قال او، طریق نور تنها روشنی بخش عالم موجود نیست، بلکه راه گشای حقیقت حقّ است. این عناصر ، با هستی شناسی واحد، دگردیسی عرفانی و محتوای ایرانی، در تنش نیروهای متضاد و برتری نیروهای اهورایی برای سعادت نفس، در اقوال بایزید نیز تجلی یافته اند
۵۱۰.

نظریه آستانگی و اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آستانگی مناسک گذار ویکتور ترنر سهراب سپهری هشت کتاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۱
سپهری در بسیاری از اشعار خود، از ورود و خروج هایی به عوالم شخصی با فضاهای خاص انتزاعی و تجریدی سخن می گوید؛ این اشعار روایت گر سفری باطنی، متضمن گذار (شکاف/گسست) از فضای اولیه (جامعه متعارف انسانی) و حضور در فضای ثانویه شهودی -به قصد استکمال روح و راحت جان- و سپس بازگشت به عالم اولیه است. این دسته اشعار سپهری، یادآور نظریه های فرهنگ شناسی مناسک و -به گونه ویژه- دیدگاه آستانگی است. مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحلیل تطبیقی نظایر این اشعار در هشت کتاب سپهری با نظرگاه آستانگی بوده است. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیل محتوای قیاسی است و از انجام آن این نتایج به دست آمد: سه مرحله مناسک گذار: پیشاآستانگی (تفکر انتقادی و گسستگی از فضای عادی اجتماعی)، درآستانگی (تمنای ارتقای موقعیت و درک فضایی بالاتر از نظم موجود-عادی اجتماعی) و پساآستانگی (بازگشت به وضعیت متعادل و بهنجار ابتدایی) طی فرایند تشکیل یافته از چهار گام عملیاتی: شکاف، بحران، عمل جبرانی و انسجام در گفتمان شعری سپهری قابلیت رهجویی و انطباق دارد. نیز اغلب ویژگی های درنظر گرفته شده برای آستانگی (نمادین بودن، فضامندی، ریخت مندی، میانگی، تجویزی، ایدئولوژیک، تعلیقی و هم پیوندی با اساطیر) در فضای آرمانی و استعلایی که سهراب آن را در شعر خود مفهوم سازی می کند، یافت می شود.
۵۱۱.

بررسی صحت وسقم چند انتساب از سفینه روضة الناظر و نزهة الخاطر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روضه الناظر و نزهه الخاطر انتساب بررسی صحت سقم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۷۱
روضه الناظر و نزهه الخاطر سفینه ای است به جامانده از قرن هشتم، مشتمل بر اشعاری با زبان فارسی و عربی. این سفینه را عزالدین عبدالعزیز کاشی گردآوری کرده است. نسخه مد نظر ترقیمه ندارد و در ارتباط با تاریخ دقیق آن به حدس و گمان روی آورده اند. روضه الناظر و نزهه الخاطر ازنظر معرفی و ارائه نمونه های شعریِ شاعران گمنام و شناخته شده، دارای ارزش و اهمیت ویژه ای است. تمامی اشعاری که در این سفینه آمده، از شاعران پیش از سده هشتم است. سفینه مد نظر ازنظر تاریخی و معرفی شاعران و حل تنازع در انتساب شعرِ شاعران بسیار درخور است؛ بااین حال نباید از این موضوع مهم نیز غافل بود که گاهی خطاهایی در انتساب اشعار شاعران، در آن رخ داده است. پژوهش پیش ِ رو بر آن است تا با مطابقت نسخه های خطی و چاپی بتواند چند انتساب مشکوک این سفینه را بررسی و صحت و سقم آنها را مشخص کند. تقدم و تأخر تاریخیِ نسخه ها و متونی که بررسی و با متن روضه الناظر و نزهه الخاطر مقابله شده اند، در تأئید و رد این انتساب ها از اهمیت بالایی برخوردار است. در این جُستار هشت مورد از انتساب های مشکوک سفینه مزبور بررسی شد که سه مورد با قطعیت تأیید و سه مورد رد شد. در دو مورد دیگر اگرچه با قاطعیت نمی شود نظر داد، اما می توان حدود منطقی انتساب ها را مشخص کرد.
۵۱۲.

تحلیل گفتمان انتقادی تبلور آزادی در اشعار خلیل الله خلیلی و احمد شوقی بر اساس نظریل فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی خلیل الله خلیلی احمد شوقی آزادی فرکلاف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۰
آزادی، تحفه ای الهی است و حس آزادی و آزادی خواهی در ضمیر بشر نهفته است. خلیل الله خلیلی و احمد شوقی دو شاعر برجسته ادبیات فارسی و عربی در طول زندگی خود، متحمل مرارت های زیادی شده اند. آن دو برای آزادی میهن خود با سلاح شعر به مقابله با استعمارگران برخاسته و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نکرده اند. این پژوهش قصد دارد تبلور آزادی را در اشعار این دو شاعر به گونه توصیفی–تحلیلی و از منظر تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و با استفاده از داده های مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی بررسی نماید و به کاربرد واژگان، ساختارهای دستوری، بیان بافت موقعیتی، مشارکان، گفتمان های موجود، بینامتنیت و ایدئولوژی پنهان بپردازد. یافته های این پژوهش حاکی از آنست که دو شاعر برای بیان هدف خویش، با پرهیز از پیچید گی های کلامی از واژگانی ساده و روشن بهره برده اند. گفتمان های فعال در این اشعار، گفتمان میهنی، مبارزان و شهیدان، زنانه و متقابل است. واژگان و تعابیر به کار رفته در این اشعار، دارای بار ایدئولوژیک است. دو شاعر از این طریق سعی کرده اند در راستای بصیرت افزایی هموطنان، بیداری جامعه، تقویت حس مبارزه با استعمارگران در بین مردم و بیان اهمیت و جایگاه آزادی گام های اثرگذاری بردارند. گفتمان اشعار دو شاعر، بیان کننده تلاش آن دو برای سهیم شدن در مبارزه با استعمار است. 
۵۱۳.

اعتبارسنجی حکایات مرتبط با مناسبات ابوالقاسم قشیری با ابوسعید ابوالخیر در اسرار التوحید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابوالقاسم قشیری» ابوسعیدابوالخیر» اسرارالتوحید» مقامه کهن و نویافته» « السیاق لتاریخ نیسابور»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۹
قرن پنجم، در سیرِ تاریخیِ تصوّف، دوران طلایی این مَسلک، از نظر بالندگی است. ظهورِ مشایخ متعدد، و هم چنین کمالِ تعدادی از عالمانِ عارف را در این دوران می توان دید. بررسیِ احوال و مقاماتِ بر جای مانده از معاریفِ این روزگار، مشخص می کند میانِ برخی از ایشان، صرف نظر از تقارن در ایامِ حیات، یا اشتراک در زیست بومِ جغرافیایی، روابطی از نوع استادی و شاگردی، یا پیوندهای مرادی و مریدی، و هم چنین ملاقات و مُراوده، برقرار بوده است. دو تن از نام آورانِ زمانه مذکور، که مناسباتی ویژه میانِ ایشان وجود داشت، ابوالقاسم قشیری و ابوسعیدابوالخیر هستند. این در حالی است که برخی بر مبنای چند استدلالِ کلی، ضمن انکارِ مُراودات این دو، هر سندِ تاریخی را که در این باب وجود دارد، ساختگی می دانند. این جُستار در پیِ آن است تا ضمن بحث درباره این استدلال ها ، با بهره گیری از اسنادِ کهن، و استناد به آن چه مؤیدِ اعتبارِ آن هاست، صحت یا سُقمِ مناسبات این دو شیخ را در بوته نقد قرار دهد. نتایجِ حاصل از این پژوهش مؤید آن است که میانِ قشیری و ابوسعید، مراوداتی ویژه، نه فقط میانِ دو شخص، بلکه تا حدِّ شکل گیریِ روابطِ مستحکمِ خانوادگی، برقرار بوده است.
۵۱۴.

کاربست الگویِ وینی و داربلنه در واکاوی تأثیر قرآن بر مثنوی معنوی از دیدگاه ترجمه پسا استعماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی و ترجمه قرآن کریم مثنوی معنوی دیدگاه های پسا استعماری الگوی وینی و داربلنه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۶
ترجمه پژوهان نظریه های گوناگونی برای نشان دادن ماهیت ترجمه پرورانده اند. یکی از آنها رویکرد پسا استعماری آدم خوارانه (کانیبالیستی) است. ماجرا از این قرار است که بومیان برزیلی، در مراسمی آیینی، کشیش پرتغالی (نماد استعمار) را می خورند. بعدها از این واقعه با عنوان بیانیه آدم خواری رونمایی شد و خوردن گوشت و خون طرف مقابل در چرخشی استعاری به هضم و جذب دستاوردهای استعمارگر برای تقویت و رشد مستعمره تبدیل شد. به منظور واکاوی تأثیر قرآن بر مثنوی معنوی از دیدگاه ترجمه پسا استعماری، الگوی وینی و داربلنه مدنظر قرار گرفت؛ زیرا نظریه های پسا استعماری، اغلب رویکرد توصیفی دارند و ضروری است که با رویکردهای الگومحور و تحلیلی ادغام شوند. الگوی وینی و داربلنه ناظر به دو استراتژی ترجمه مستقیم و غیرمستقیم در مطالعات زبان شناسی و ترجمه است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مثنوی معنوی از دیدگاه پسا استعماری، شکلی از ترجمه قرآن است؛ انگیزه مولوی در استفاده از آیات قرآن، افزون بر مانایی اشعارش، ساختن آرمان شهر ادبیات فارسی است تا بدین وسیله جایگاه زبان و ادبیات فارسی را به سطح فرهنگ های برتر دنیا برساند؛ و سرانجام اینکه مولوی با وجود استفاده متناوب از راهبردهای ترجمه مستقیم و غیرمستقیم در انتقال آیات قرآن به مثنوی معنوی، نسبت به بهره گیری از برخی روش ها نظیر قرض گرفتن، مدولاسیون و تعادل علاقه بیشتری نشان داده است.
۵۱۵.

خوانش تطبیقی شعر روایی «اهریمن» سروده لرمانتوف و یکلیا و تنهایی او از تقی مدرّسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی مضمون شناسی یکلیا و تنهایی او تقی مدرسی اهریمن لرمانتوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۶۹
رمان های فارسی دهه سی و چهل مشتمل بر مضامین مشترکی همچون تنهایی، ناامیدی، سرخوردگی، ترس و سوءظن به روابط فردی و اجتماعی است. تقی مدرّسی یکلیا و تنهایی او را، متأثر از فضای سیاسی اجتماعی دهه سی، بویژه اوضاع پس از کودتای 28 مرداد 1332، نوشت. ردپای آشنایی نویسنده با کتاب مقدّس نیز هم در سبک نوشتار و هم در محتوای این رمان مشهود است. فضای خفقان بار آن دوران نویسنده را ناگزیر کرده تا دغدغه های سیاسی خود را در پسِ اسطوره و زبان نمادین بیان کند. میخائیل لرمانتوف، شاعر روس، نیز متأثّر از اوضاع سیاسی اجتماعی روسیه، پس از شکست قیام «دکابریست ها»، برای فرار از سرخوردگی و ناامیدی و طردشدگی قشر روشنفکر، به اسطوره های توراتی پناه برد و منظومه روایی «اهریمن» را که بازتابی از سرخوردگی های او بود سرود. شباهت خاستگاه سیاسی اجتماعی خلق این دو اثر، افکار و عقاید دو نویسنده، مضامین مشترک و بهره گیری خالقان هر دو اثر از عهد عتیق و قصه «تامار»، ضرورت پژوهشی با رویکرد تطبیقی بین این دو اثر ادبی به روش توصیفی تحلیلی را تقویت می کند. این مطالعه نشان می دهد مدرّسی برای خلق اثر خود از داستان «تامارا» در سِفر آفرینش و لرمانتوف از داستان قسمت دوم سموئیل از کتاب مقدّس بهره گرفته اند و مضامین مشترکی همچون ناامیدی، تنهایی، طردشدگی، اعتراض، عشق و...، متأثر از اوضاع اجتماعیِ زمانه خالقان اثر، در هر دو روایت دیده می شود.
۵۱۶.

اسطوره کاوی الگوی عشق در فرهنگ مشترک گیلان و منطقه الموت (نمونه موردی روایت عزیز و نگار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان عزیز و نگار تحلیل اسطوره کاوی عزیز و نگار مضمونهای عشق ماندگار و منطقه ای تحلیل ادبیات عامه با نظریات ادبی جدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۸۴
یکی از روایتهای شفاهی، داستان عزیز و نگار از خطه طالقان و منطقه الموت است که علاوه بر مردمان آن دیار در استان گیلان و بخشهایی از مازندران نیز نقل می شود. این پژوهش در نظر دارد به روش توصیفی تحلیل محتوا و با استفاده از رویکرد اسطوره کاوی به بررسی این روایت بپردازد. در روش اسطوره کاوی، علاوه بر متن به شرایط گفتمانی، پیرامتنی و فرامتنی نیز پرداخته خواهد شد؛ از این رو با اسطوره کاوی روایت، می توان به مطالعه الگوی عشق در فرهنگ منطقه مورد مطالعه و ضمیر ناخودآگاه آن جامعه پرداخت. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از مراحل ششگانه اسطوره کاوی عشق شامل شرح روایت، تحلیل مضمونی، بیش متنهای روایت، اسطوره شناسی تطبیقی، وضعیت معاصر و تحلیل ترکیبی، کارکرد الگوشدگی اسطوره های روایت و کیفیت حضور آنها به عنوان الگوی عشق در جامعه معاصر بررسی شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که با وجود گسترش روابط موقت و ناپایدار عاطفیِ تحت تأثیر دنیای پست مدرنِ غرب در جامعه مورد مطالعه، مضمون عشق ازلی و ابدی به عنوان اصلی ترین مضمون روایت عزیز و نگار هنوز در ضمیر ناخودآگاه جامعه زنده است. این جامعه نه تنها ضرورت وجود اسطوره های عشق ازلی و ابدی را انکار نمی کند، بلکه اقدام به زایش اسطوره هایی با این مضمون در جامعه می کند. در نتیجه اسطوره عزیز و نگار الگوی مناسبی برای عشق ورزی در جامعه است.
۵۱۷.

اخلاق در آینه اشعار لسانی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق لسانی شیرازی قرن دهم سبک هندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۶۶
ایرانیان از دیرباز به اخلاق و انسان مداری اهمیت می دادند. اندرزنامه های به جا مانده از دوره پیش از اسلام و فراوانی حکایات اخلاق محور در متون پیشنیان گواه صادق این مدعاست. از آنجا که تأکید بر آموزه های اخلاقی غالباً برآمده از جامعه های متمدن و خداباور است، محوریت اخلاق و فرهنگ را در دوره پس از اسلام نیز شاهدیم. یکی از مظاهر آشکار آن، مباحث اخلاقی و تعلیمی، در میان آثار شاعران گذشته تا به امروز ماست که بیش و کم همه شاعران در این مقوله مضمون آفرینی و قلم فرسایی کرده اند. لسانی شیرازی شاعر برجسته قرن دهم نیز از شاعرانی است که مباحث اخلاقی و تعلیمی در اشعار او نمودی آشکار دارد. در این پژوهش، در ابتدا مختصری از زندگی لسانی و تعریفی از اخلاق ارائه گردید و در ادامه مکارم و آفات اخلاقی مستخرج از دیوان شاعر به همراه شواهد مثال ذکر گردید. مکارم اخلاقی با یازده بخش و مجموعاً شامل چهل و دو شاهد مثال است و آفات اخلاقی را با دو منشأ عوامل نفسانی و عوامل فکری و ذهنی بیان کردیم که عوامل فکری و ذهنی مبادرت به خطا در سه بخش، با ده شاهد مثال و عوامل نفسانی در شانزده بخش، با صد و نه شاهد مثال ذکر گردیده است.
۵۱۸.

بررسی و تحلیل کارکردهای تعلیمی و اخلاقی عشق در غزلیات حسین منزوی با رویکرد به مفهوم «صمیمیت» در نظریه مثلث عشق از رابرت استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حسین منزوی عشق رابرت استرنبرگ مثلث عشق صمیمیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۶۹
عشق را باید پدیده ای انسانی و فراتر از معیارهای تمایزگذار بشری دانست. وجود این عنصر در آدمی، به او هویت بخشیده و لذت های زندگی را برایش افزایش داده است. در حوزه روان شناسی، رابرت استرنبرگ در چهارچوب نظریه مثلث عشق به ابعاد گوناگونی از مفهوم عشق پرداخته و آن را دارای سه ضلع صمیمیت، شور و تعهد دانسته است. در شعر فارسی نیز، شاعران بسیاری به این مفهوم اشاره کرده-اند. در این بین، حسین منزوی بارها در غزلیات خود از اهمیت عشق و لزوم صمیمیت در آن سخن گفته و کارکرد تعلیمی آن را مورد نظر قرار داده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی کارکردهای اخلاقی صمیمیت در پیوندهای میان عاشق و معشوق در غزل های منزوی است. این تحقیق با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده است. نتایح تحقیق نشان می دهد مفهوم صمیمیت در روابط عاشقانه ای که در غزلیات شاعر تبیین شده است به سویه های تعلیمی متنوعی چون: حمایت احساسی و هیجانی از معشوق؛ تجربه خوشحالی در کنار معشوق؛ احترام بسیار برای معشوق و ارج نهادن به یکدیگر؛ تکیه کردن بر معشوق هنگام نیازمندی ها، افزایش روحیه ایثارگری و بذل مال برای همدیگر در رابطه اشاره دارد. در یک نگاه کلی، عشق در ساختار فکری منزوی، صرفاً در روابط هیجانی و احساسی بینافردی خلاصه نمی شود و او کارکردهایی اخلاقی برای این پدیده انسانی در نظر گرفته و در اشعار خود بازتاب داده است. بنابراین، نگاه شاعر به پدیده عشق، دارای دو وجه اخلاقی- عاطفی است و این نگاه را می توان به عنوان شاخصه ای سبکی در نظر گرفت.
۵۱۹.

تحلیل نحوی سبک نثر در داستان های جلال آل احمد

کلیدواژه‌ها: جلال آل احمد آثار داستانی جلال آل احمد سبک لایه نحوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۵۱
نحو، بخشی از دستور زبان است که در مورد رابطه واژه ها در جمله بحث می کند. کیفیّت این روابط از آن جهت اهمیت دارد که نظم حاصل از آن ها، حاکی از انسجام و هدف مندی ذهن و فکر است؛ لذا کشف نظم و رابطه بین بخش های مختلف کلام می تواند راهنمای رسیدن به نوع نگاه صاحب کلام به موضوع باشد. هدف این پژوهش، یافتن نشانه ها و شاخصه های نحوی در سبک آثار داستانی جلال آل احمد است که بتواند در رسیدن به ساختار اخلاق و افکار و اندیشه او راهنما باشد. در این بررسی میانگین بالای ویژگی هایی نظیر جملات نشان دار، تعداد واژه در جمله، هم پایگی و وابستگی عبارات، وجه اخباری افعال، صدای دستوری و زمان ماضی ساده فعل نشان می دهد که آل احمد نسبت به مسائل پیرامون خود حساس، متأمل و تحلیل گر بوده و نظرش را با صراحت و اعتقاد راسخ بیان می کرده است. همچنین او را شخصیتی واقع گرا و دارای ثبوت شاکله روحی می یابیم.   
۵۲۰.

تحلیل فرآیند عاطفی گفتمان در دماوندیه بهار و فی البدء.. و ثلاثیات اوراس عزالدین میهوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه-معناشناسی نظام عاطفی گفتمان فرآیند عاطفی گفتمان ملک الشعرای بهار عزالدین میهوبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۳
نشانه-معناشناسی که نشانه شناسی برآمده از مکتب پاریس و آرای گریمس و فونتنی است، تحول نشانه شناسی سوسوری به شیوه ای از تحلیل متن است که در آن معنا عنصری سیال است که در فرآیندی گفتمانی شکل می گیرد. در شکل گیری این فرآیند گفتمانی ابعاد مختلفی از نظام گفتمان نقش دارند که در هر متن یکی از این ابعاد برجسته می شود. به منظور خوانشِ نشانه-معناشناختیِ متن، لازم است ابتدا مشخص شود، کدام بعد گفتمانی در متن برجستگی دارد. در مقاله حاضر دو شعر از عزّالدین میهوبی و دماوندیه بهار را از نظر چگونگی شکل گیری فرآیند عاطفی گفتمان، به روش توصیفی-تحلیلی بررسی کرده ایم. دلیل این انتخاب شباهت های موجود در صحنه عاطفی و بافت برون زبانی مشترک این دو شعر بوده است که خود به خود لحن و عاطفه مشترکی را به وجود آورده است. نتایج نشان می دهند در دماوندیه بهار و شعر فی البدء.. میهوبی مرحله شوش عاطفی به صورت کاملاً یکسانی بیان شده است. و در هر دو شعر خشم عاطفه مرکزی فرآیند عاطفی گفتمان است. همچنین افعال مؤثر، صحنه عاطفی، گفته پرداز، گفته یاب، شوش گر در شعر هر دو شاعر دلالت های مشابهی دارند. ارزیابی عاطفی یکسان از دیگر نتایج این پژوهش است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان