فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۶, No ۲, Spring ۲۰۲۴
195 - 215
حوزههای تخصصی:
Drawing upon the notion of ‘paratextual agency’ (Paloposki, “Limits of Freedom” 191), the current study investigated the agency of the Iranian fansubbers. To do so, a corpus of 20 Persian fansubs of Hollywood movies released during the last decade was selected randomly. The study was carried out in two steps. Firstly, translators’ notes were categorized based on their content, frequency, and percentage of each category. Secondly, these notes were analyzed to scrutinize the agency of the Iranian fansubbers. The findings of the study reveal that notes added on the part of the Iranian fansubbers can be categorized into narrative-related notes, locations, famous figures, organizations, medical information, allusions, and transliteration. The study illustrates that by providing such notes to the audience, Iranian fansubbers move beyond the conventional role of subtitler and a mere linguistic conveyor of the movies and take the responsibility of teachers, researchers, cultural representatives, and intermediary agents. The study concludes that fansubbing in Iran is concerned with elucidating culture-bound items of the movies to make them more understandable for the audience. The conclusions of this study can open up prospective avenues for the sociologically-oriented approaches to audiovisual translation, with an eye on the agency and status of fansubbers
The Motivational Self-System of Learners of Kurdish as a Heritage Language: A Mixed-Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The ongoing increase in the population of Kurdish as Heritage Language (HL) learners encouraged the present study to explore the learners’ motivations as well as the influential factors on its development. Second Language Motivational Self-System (L2MSS) was adopted as the theoretical framework wherein, the subscales of the Ideal-self, Ought-to self and Motivational Intensity were explored. The study drew on a mixed-methods design in which semi-structured interviews were conducted with four undergraduate participants and a total number of 213 undergraduate Iranian learners of Kurdish participated in a survey. The qualitative results indicated that the interviewees had a positive experience of learning Kurdish in the classroom and were more enthusiastic to get engaged in the process of learning in the future . Furthermore, the quantitative results indicated that the participants more often pursued Kurdish in terms of the Ideal self and that learning Kurdish revealed to be an opportunity to fulfill the learners’ wishes. It was also found that the male participants were propelled by stronger motivational force which was more probably due to stronger sense of identity among male participants.
بازخوانی منطق گفت وگویی باختین در آثار صادق هدایت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظریه منطق گفت وگویی میخاییل باختین از نظریه های مطرح حوزه ادبیات است که در هر اثری ادبی، به ویژه رمان و داستان قابل تحلیل و بررسی است. در آثار صادق هدایت هم این ادعا قابل طرح است که می توان آثارش را با این نظریه تطبیق داد تا به این پرسش پاسخ داد که هدایت چه گزاره ها و روش هایی برای گسترانیدن سخن و طرح دیدگاه های فلسفی و اجتماعی خود بهره برده است. هدایت که بنا بر آموخته های خود، با روش بینامتنیت تأثیرات بسیاری از آثار تاریخی و هنری پیش از خود گرفته، در پردازش آثارش، مهارت قابل تأملی داشته تا در نقد و تحلیل آثارش، آشنایی با فضای ذهنی او نیازمند دقت و تکاپوی بیشتر در علوم مختلف باشد. این پژوهش، با رویکرد و روش تحلیل محتوایی و بامطالعه کتابخانه ای، دیالکتیک من و خود و همچنین، تقابل خود با جامعه و چگونگی بهره بردن از گزاره های خطابی و تقابل من و دیگری موردبررسی قرار گرفته است. بنابراین، با این فرضیه که صاحب اثر و اندیشمند، به هر موضوعی بپردازد، تعلق خاطر دارد، آثار هدایت را می توان گاه برآمده از کنش حاصل از تقابل خود و اجتماع و گاه دیالکتیک خود با خود دانست. نتیجه حاصل از این پژوهش با تحلیل مؤلفه هایی من و دیگری، بینامتنیت، شیوه روایی و گزاره های خطابی پرسشی، ندایی و امری نشان می دهد که هدایت میان تقابل خود و جامعه و دیالکتیک خود با خود، در سیلان بوده و او از هر شیوه ای برای بیان عقاید خود در باب زندگی و جامعه و اندیشه های فلسفی خود بهره برده است.
تحلیل عوامل پیوستگی ساختاری و متنی سوره مزمل
حوزههای تخصصی:
سوره های قرآن از مجموعه هایی از آیات به هم پیوسته و منسجم تشکیل شده و این پیوستگی ناشی از انواع ارتباطی است که بین آن ها وجود دارد و شامل ارتباط های لغوی و دستوری و منطقی می گردد. انسجام به سازوکار درون متنی زبان گفته می شود که سخنور را در ایجاد و برقراری ارتباط در هر جمله یا بین جملات یاری می دهد؛ به بیان دیگر، انسجام به روابط ساختاری-واژگانی متن اطلاق می گردد..به این منظور در پژوهش حاضرنخست دیدگاه شاخص ترین مفسران درباره مکی و مدنی بودن این سوره تحلیل می شود وبه طور ویژه نیز سه تفسیری که به روش ترتیب نزول نگارش یافته، مفصل تر بررسی و دیدگاه مفسران این تفاسیر درباره مکی یا مدنی بودن سوره مزمل وچگونگی ارتباط میان بخش های این سوره وهم چنین میزان کارآیی تفاسیر تنزیلی در شیوهمواجهه با آیات استثنا شده و این امکان که پیوستگی متنی میان سوره دلیلی بر مکی یا بودن سوره ای به طور کامل باشد، تبیین می گردد.در ادامه با درنظر گرفتن زبان شناسی نقش گراونظریه انسجام متن با توجه به بافت وسیاق تا آن جاکه قابل انطباق بر محتوای قرآن باشد، عوامل پیوستگی ساختاری و متنی سوره مزمل بررسی ودر پایان، نمونه هاومصادیق مورد نظر در دو جدول ارایه می شود.
پیوندهای فکری بوستان سعدی و مددکاری اجتماعی بر اساس نظریۀ سعادت فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
350 - 398
حوزههای تخصصی:
سعدی در بوستان، به مفاهیمی توصیه دارد که با علم مددکاری اجتماعی امروزی در پیوندی تنگاتنگ است. از دیگرسوی نظریه سعادت فارابی (259ه ق-339) گویی خاستگاه بوستان سعدی و مددکاری اجتماعی نوین است. مساله بنیادین این پژوهش که به گونه ای کتابخانه ای و توصیفی-تحلیلی فراهم آمده، شناخت پیوندهای مفهومی و فکری میان سه ضلع این مثلث؛ بوستان سعدی، مددکاری اجتماعی و نظریه سعادت فارابی است. مهم ترین پرسش مقاله این است که؛ میان اندیشه ها و تعالیم سعدی در بوستان و مددکاری اجتماعی در مفهوم امروزین آن چه پیوندهایی وجود دارد و این هردو چگونه با نظریه سعادت فارابی پیوند دارند؟ فرضیه آن است که سعدی از نظریه سعادت فارابی تاثیر پذیرفته و مددکاری اجتماعی ریشه در آموزه های اندیشه های شرقی از جمله فارابی و تعالیم سعدی دارد. با نگاهی به برآیند تحقیق، مهم ترین بازتاب های علم مددکاری اجتماعی در بوستان سعدی که با نظریه سعادت فارابی نیز پیوند دارد مربوط به احسان و یاری رسانی به خلق است که قرب الی الله را موجب شده و آدمی را به سعادت قصوی –که در اندیشه فارابی بالاترین نوع سعادت است- رهنمون می گردد.
ریخت شناسی تحلیلی آیین نمایشی بومی «بازار مدینه»، در فرهنگ سوگواری زنان بوشهر با رویکرد انسان شناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۵۵
195 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه تحلیلی و ریشه شناختی حضور زنان بوشهر در آیین نمایشی «بازار مدینه» با رویکرد تفسیری براساس نظریه انسان شناسی کلیفورد گیرتز است. در فرهنگ مذهبی بوشهر، زنان با مشارکت مردان، هرساله در بیستمین روز از ماه صفر، آیین نمایشی «بازار مدینه» را با شیوه ای تأمل برانگیز به شکل یک نمایش میدانی برگزار می کند. در این مقاله آیین نمایشی مذهبی «بازار مدینه» با تأکید بر انسان شناسی تفسیری مبتنی بر شناخت نمادهای فرهنگی، در دو ساحتِ اساسی: 1)تفسیر نمادهای فرهنگی مذهبی در آیینِ نمایشی «بازار مدینه»؛ 2)واکاوی تأثیر حضور زنان در آیین نمایشی «بازار مدینه» از رهگذر دانش تأویل و تفسیر در انسان شناسی نمادین بررسی شده است. روش پژوهش، میدانی (مشاهده مشارکتی و مصاحبه) و نیز با بهره گیری از منابع کتابخانه ای بوده است. اطّلاعات گردآوری شده، به شیوه توصیفی و تحلیلی و براساس نظریه تفسیرگرایی کلیفورد گیرتز تحلیل محتوای کیفی شده و به پرسش های بنیادینی مانندِ عناصر کلیدی در آیین نمایشی «بازار مدینه»، جایگاه زنان در نظام باورهای اعتقادی و خاستگاه تاریخی و فرهنگی این آیین نمایشی در فرهنگ سوگواری در بوشهر پاسخ داده است. یافته ها حکایت از آن دارد که زنان در بوشهر، شبیه خوانِ نقش زنان اهل بیت(ع) هستند و حضورشان بر سه نکته در نظام نمادین دینی دلالت دارد: 1)جان پنداری؛ 2)انسجام بخشی جمعی؛ و 3) بازآفرینی باورهای دینی.
نمود به باشی و خوش بینی در غزلیات شمس در سنجش با اندیشه پروفسور سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا از جمله بحث نوینی است که مارتین سلیگمن نظریه روان شناسی مثبت گرا را کمتر از دودهه مطرح و بنیان گذاری کرد که امروزه در سراسر جهان رواج یافته است هم چنین در مثبت گرایی با زندگی، سعادت و خوشبختی انسان رابطه مستقیم دارد. روان شناسی مثبت گرا شاخه مهم روان شناسی است و اندیشه فرد را ساماندهی می کتد، علمی نوین است که به نقاط قوت و توانمندی های انسان مانند: سلامت روانی، به باشی و خوش بینی توجه می کتد و درست فکرکردن را مدیریت می کتد. این نظریه در کشورهای مختلف فراگیر شد، رابطه روان شناسی و ادبیات امری حیاتی است. در این پژوهش آموزه های مثبت گرایی مولانا در غزلیات شمس با دیدگاه و نظریه مارتین سلیگمن هم خوانی و مطابقت دارد. در پژوهش حاضر هدف نگرش نوین به دنیای پیرامون با توجه به غزلیات شمس است. مؤلفه های مهم روان شناسی مثبت گرای مارتین سلیگمن و همسویی مفاهیم آن ها در غزلیات شمس و ادغام نظریه روان شناسی مثبت گرا و روان شناختی در فرهنگ اصیل ایرانی بوده است. بنابراین سربلند به قدمت فرهنگ و ادب غنی کشورمان، افتخار می کنیم. پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی و توصیفی است و مفهوم نوعی نگرش نوین به دنیای پیرامون در غزلیات شمس و علم روان شناسی مثبت گراست.
بررسی مؤلفه های عشق ممنوعه در رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» زویا پیرزاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
40 - 58
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی شاخص های عشق ممنوعه در صفات رفتاری شخصیت های اصلی رمان «چراغ ها را من خاموش می کنم» زویا پیرزاد (متولد 1331) می پردازد. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی به عشق ممنوعه در این رمان می پردازد. عشق ممنوعه برقراری رابطه عاشقانه با افرد متأهل است که با زیر پاگذاشتن تعهد همراه است. زمانی که یک فرد متأهل خارج از رابطه زناشویی خود به فرد دیگری عشق بورزد، در حال تجربه یک عشق ممنوع است. راوی و شخصیت اصلی رمان ِ مذکور، زنی تحصیل کرده و خانه دار به نام کلاریس آیوازیان است که همراه با همسرش آرتوش و سه فرزندش به نام های آرمن، آرمینه و آرسینه در دهه چهل شمسی در آبادان زندگی می کند. دغدغه او تکرار و روزمرّگی است. با آمدن همسایه ای به نام امیل سیمونیان این جریان یکنواخت متحول می شود و کلاریس وارد مرحله عشق ممنوعه به همسایه تازه وارد می شود. در فصل پایانی، کلاریس به خودشناسی می رسد و با طی مراحل انواع خویشتن یابی، خوشحال است که امیل و خانواده اش از همسایگی آنها رفته و به توهم باطل وی در مورد عشق پایان داده اند.
واکاوی تطبیقی مضامین و ویژگی های غنایی در اشعار حمید سبزواری و پابلو نرودا با تکیه بر ادبیات پایداری ایران و شیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
72 - 89
حوزههای تخصصی:
شعر غنایی از قدیم ترین ایام مورد توجه شاعران بوده و یکی از اصلی ترین گونه های شعر به شمار می آید. بر اساس تعاریف ایرانی و غربی بارزترین ویژگی های شعر غنایی را می توان بیان احساسات و عواطف، تراژیک بودن، اندوه، حسرت، ماهیت نمایشی، اجتماعی بودن، زبان اول شخص، ایجاز و کوتاهی، وابستگی به زمان حال، وصفی بودن، تخیل نیرومند و بیان موسیقایی دانست. برخی از این ویژگی ها را در ادبیات پایداری نیز می توان مشاهده کرد؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی مضامین و ویژگی های غنایی در ادبیات پایداری اشعار حمید سبزواری و پابلو نرودا از شاعران برجسته ادبیات لاتین آمریکا و از تأثیرگذارترین شاعران «شعر نو» قرن بیستم میلادی است. نتایج به دست آمده نشان می دهد علیرغم تفاوت های بسیار فرهنگی و اجتماعی و پیشینه تاریخی شیلی و ایران، بن مایه های مشترک ادبیات غنایی بر پایه ادبیات مقاوت و پایداری در اشعار سبزواری و نرودا دیده می شود که از دغدغه های انسانی و فطرت آزادی خواه انسان ها برمی خیزد.
پذیرش سعدی در انگلستان: تبیین حضور سعدی از رهگذر ترجمه های مستشرقان در سده هجدهم و نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
89 - 106
حوزههای تخصصی:
این مقاله، زمینه های پذیرش و حضور سعدی در انگلستان عصر نئوکلاسیسم رااز منظر ترجمه های مستشرقان کمپانی هند شرقی تبیین و تحلیل می کند و نشان می دهد چگونه این مستشرقان به معرفی سعدی و پذیرش آثار او در جامعه انگلیسی کمک کرده اند. تحلیل عمدتاً بر روش توصیفی-تبیینی استوار است. سعدی و دیگر شاعران ایرانی با ویژگی های جهانی و انسان محور آثار خود، توانستند در دوره های مختلف تاریخ اروپا، به ویژه دوران روشنگری و رمانتیسم، تأثیرگذار باشند. همچنین، مقاله به نقش فارسی دوستی در تحولات تاریخی غرب اشاره می کند و تأکید دارد غرب از فارسی دوستی به مثابه ابزاری برای بازتعریف هویت و گذار از اسکولاستیک به انسان گرایی بهره برده است. در این فرایند، ترجمه آثار فارسی به زبان های غربی نقش اساسی در انتقال مفاهیم انسان محور و غیرمسیحی ایفا کرده است. یافته ها نشان می دهند انسان گرایی جهانی، ویژگی خاص آثار ترجمه شده فارسی، به ویژه سعدی، است و همین ویژگی باعث تمایز آثار فارسی از دیگر آثار ادبی، به ویژه ادبیات انگلیسی، شده است.
مرزبان بن رستم: شخصیتی خیالی یا تاریخی؟ (نگاهی به نقد و نظرهای پیرامونِ نویسنده مرزبان نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۲۶
47 - 25
حوزههای تخصصی:
مرزبان نامه از جمله آثارِ مهمِ نثرِ مصنوع است که اسپهبَد مرزبان بنِ رستم بنِ شَروین از فرمانروایانِ آلِ باوند در اواخرِ قرنِ چهارمِ هجری آن را نوشته است. به این دلیل که در قابوس نامه و تاریخِ طبرستان مرزبان بنِ رستمِ بنِ شَروین نویسنده مرزبان نامه معرفی شده؛ ولی در مرزبان نامه تحریرِ وراوینی نویسنده آن مرزبان بنِ شَروین آمده است و از طرفِ دیگر نسب نامه آلِ باوند و احوالِ مرزبان بنِ رستم / شَروین در تاریخ ها و تذکره ها به روشنی نیامده است؛ در بینِ پژوهشگران بحثِ درازدامنی در خصوصِ نویسنده مرزبان نامه وجود دارد. گروهی بر این باورند که مرزبان بنِ رستم نویسنده کتاب است و گروهی دیگر مرزبان بنِ شَروین را نویسنده آن می دانند. حتّی برخی نویسنده و مترجمِ مرزبان نامه را برساخته و جعلی دانسته اند. فارغ از اینها، دیدگاه های متفاوتی نیز در موردِ زبانِ نخستینِ اثر مبنی بر اینکه طبری یا فارسی دری بوده است، می بینیم. پژوهشِ حاضر پس از بررسی دیدگاه های گوناگون و بحث در این مورد، نشان می دهد احتمالاً مرزبان بنِ رستم بنِ شَروین این کتاب را که دویست سال پیش از او مرزبان پسر شَروین بن سهراب (پنجمین فرمانروای کیوسیانِ آلِ باوند) به زبانِ طبری نوشته بوده، به فارسی دری ساده برگردانده و دویست سال پس از وی سعدالدّینِ وراوینی آن را به فارسی دری مصنوع تحریر کرده است.
اهمیت و ضرورت تصحیح مجدد رساله «لطیفه غیبی» نوشته ملا محمد دارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۲
283 - 310
حوزههای تخصصی:
اصالت متن مبنای هر نوع نقد و ارزشیابی است و دستیابی یه یک تصحیح معتبر و انتقادی نیازمند جست وجو در نسخ خطی و مقابله آن ها به یکی از روش های علمی در تصحیح متون است. در پژوهش حاضر با معرفی دو نسخه کهن و معتبر کتاب لطیفه غیبی نوشته ملامحمد دارابی، بسیاری از عبارات و کلمات غلط و یا مبهم به شیوه انتقادی بررسی شده است. این کتاب هر چند در سال 1385 تصحیح شده است، اما مبنای کار بر همان چاپ افست سال 1319 شمسی -که در سال 1357 (با خوشنویسی) تجدید چاپ شده است- قرار گرفته است. با توجه به اشکالات عدیده متن در سطوح مختلف (عبارات و کلمات و...) در پژوهش حاضر با توجه به دو نسخه ای که در سال 1234 قمری و 1244 قمری کتابت شده است، بیش از 50 مورد از اغلاط کتاب مورد ارزیابی قرار گرفته و صورت صحیح آن پیشنهاد داده شده است. نتایج نشان می دهد که بسیاری از لغات و عبارات که مربوط به استدلالات نویسنده است به دلیل کتابت نادرست آن و یا غلط خوانی کاتب مغشوش و مبهم است. از میان نسخ، نسخ مقدم که در تاریخ 1234 قمری نگاشته شده است، صحیح تر از دیگر نسخ است. این نسخه به ویژه در عبارات عربی و اعراب گذاری کلمات (فارسی و عربی)، دقت کافی به عمل آورده است.
La Formation Requise des Enseignants de Français aux Écoles: Une Étude Comparative entre l'Iran et le Canada(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cet article analyse les programmes de formation des enseignants de français des écoles au Canada et en Iran, en mettant en lumière les différences et similitudes. L'objectif est de mieux comprendre les méthodes qui peuvent améliorer la qualité du travail des enseignants dans ces deux contextes éducatifs. L’étude compare les programmes de deux universités canadiennes, l'Université de Colombie-Britannique (UBC) et l'Université Simon Fraser (SFU), avec les pratiques éducatives en Iran. Il est important de noter que le ministère de l'Éducation en Iran ne requiert pas de certification spécifique pour les enseignants de français dans les écoles. Bien que des universités comme Farhanguian et Rajaei certifient les enseignants pour l'enseignement en milieu scolaire, elles n'offrent pas de formation spécialisée pour les enseignants de français. Cette étude se concentre donc sur les institutions officiellement responsables de la formation des enseignants. Les données proviennent d'analyses documentaires, d'entretiens avec des enseignants et des formateurs, ainsi que de questionnaires remplis par des élèves. Cependant, cet article aborde spécifiquement la structure des programmes de formation, les entretiens et les questionnaires faisant partie de la recherche principale. Les résultats révèlent qu'au Canada, la formation des enseignants de français est bien structurée et comprend des stages pratiques essentiels, tandis qu'en Iran, la formation reste souvent optionnelle et manque de composantes pratiques. Ces différences influencent directement la qualité de l'enseignement et la compétence des enseignants dans les deux pays.
تشبیه در شعر غلامرضا بروسان
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۲
79 - 107
حوزههای تخصصی:
تشبیه در شعر غلامرضا بروسان (۱۳۹۰ - ۱۳۵۲ ه.ش) یکی از مهم ترین و کاربردی ترین ابزارهای بیانی است. در این پژوهش، تشبیهات این شاعر معاصر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. محدوده کار تحقیق، سه دفتر از اشعار آزاد او و روش کار، توصیفی _ تحلیلی بر مبنای داده های آماری است. تشبیهات یافت شده بر پایه انواع تشبیه به اعتبار طرفین (حسی یا عقلی بودن، مفرد، مقید یا مرکب بودن و تعدد طرفین)، به اعتبار وجه شبه (مفصل یا مجمل، قریب یا بعید، مفرد، متعدد یا مرکب و تحقیقی یا تخییلی بودن)، به اعتبار ادات تشبیه (مرسل و مؤکد) و در نهایت به اعتبار تعداد تشبیه (مفروق و ملفوف) تقسیم بندی و برای هر مورد نمونه هایی ذکر گردیده و در انتهای هر بحث هم بسامد هر یک از تشبیهات، در جدول هایی ارائه شده است. در انتها نیز بسامد عناصر تشبیهات وی آمده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که وی شاعری تشبیه گراست و در انتخاب و پردازش این تشبیهات روند خلاقانه و بکری را دنبال کرده است. به طوری که بیشتر این تشبیهات از نوع غریب با وجه شبه هایی تخییلی هستند. تشبیهات وی اکثراً از نوع حسی اند که انسان و متعلقاتش، طبیعت و مظاهرش، و اشیا و وسایل حضور پررنگی در آن ها دارند.
Translations and Imitations of the Shahnameh in Turkish Lands(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۰
9 - 40
حوزههای تخصصی:
Reading and reciting the Shahnameh in Persian was popular not only in Persianate lands, like some parts of the Caucasus and Central Asia, but in Ottoman empire as well. Furthermore, some of the stories of the Shahnameh were known through oral tradition. Copying and making illuminated manuscripts of the Shahnameh was another method of spreading the fame of Ferdowsi. Ferdowsi, like many other poets of Iran, had considerable influence on the Ottoman literature. The present article examines translations and imitations of the Shahnameh in Turkish Lands.
تحلیل نشانه شناسیک غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
213 - 243
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با عنوان «تحلیل نشانه شناسیک غزلی از حافظ»، شعری انتخابی با مطلع «یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نویسنده در این جستار با بهره گیری از روش تحلیل درون متنی و با استفاده از منابع دست اول کتابخانه ای به پرسش های تحقیقاتی مقاله پاسخ داده است. کشف، ارائه و تحلیل هسته مرکزی رمزگان و کدهای تقویت کننده این کانون، تحلیل روابط دال و مدلول ها و تبیین دلالت هر یک، بررسی عوامل ایجاد انگیختگی دال ها مانند، نشستن در جایگاه موصوف در ترکیب وصفی، نشستن در جایگاه مضاف در ترکیب اضافی، نشستن در جایگاه مشبه به در تشبیه اضافی، نشستن در جایگاه وجه شبه در اضافه استعاری، نشستن روی محور همنشینی و بهره گیری از جادوی مجاورت، وجود دلالت های صریح در بیت، پس یا پیش از دال مورد نظر و... تأکید بر تأثیر درهم تنیدگی نشانه ها و تصاویر چند بُعدی در لایه ای شدن معنا و ایجاد سطوح معنایی تازه، باز کردن نقش عناصر رمزگان در ایجاد تخیل شاعرانه و آفرینش کلام هنری و کاربرد زنجیره های متعدد معنایی (مراعات النظیر و تناسب) به عنوان وجه غالب این عناصر نیز به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد تصاویر سه یا چند بُعدی در محور عمودی هر غزل، موضوعات اساسی پژوهش بوده که ضمن استخراج و ارائه یافته ها در راستای هر یک از این محورها در پایان به تفسیری منسجم و کلی از غزل نیز دست یافته است.
کبوتر و کبوتربازی به عنوان امری اجتماعی؛ بررسی کبوتر و کبوتربازی در فرهنگ عامه با تکیه بر متون ادبی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷
1 - 12
حوزههای تخصصی:
کبوتر از پرندگانی است که از دیرباز با انسان ها همزیستی داشته و دارای نقش چشم گیری در اغلب جوامع بشری بوده است، به گونه ای که می توان جایگاه و عملکرد آن را به عنوان یکی از عناصر اجتماعی بررسی کرد. در این مقاله کوشش شده است با بررسی متون ادبی (دیوان های شاعران، متون منثور ادبی، داستان ها و...)، تاریخی و دینی و از منظری اجتماعی به کبوتر نگریسته شود و نقش ها، فواید و کارکردهایی را که کبوتر در اجتماع داشته، بررسی شود. از این رو ابتدا تصویر کبوتر را در قرآن و متون دینی بررسی کردیم. این بررسی ها نشان می دهد کبوتر نوعی تقدس و حرمت دارد، تاجایی که برای شکار و ذبحِ آن قواعد شرعی خاصی وضع شده است. همچنین تفحص در متون ادبی- تاریخی، نشان می دهد که کبوتر یکی از عوامل سرگرمی بشر در ادوار مختلف بوده و کبوتربازی یکی از بازی های رایج، نه تنها در بین عموم مردم، که حتی در بین شاهان نیز بوده است. بنابراین برخلاف این باور رایج که «باز» تنها پرنده شاهانه بوده، پژوهش پیش رو نشان می دهد کبوتر نیز برای شاهان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. افزون بر موارد فوق، این پژوهش نشان دهنده نقش های گوناگونِ کبوتر، از جمله سرگرم کنندگی، فواید پزشکی و کشاورزی و نیز داشتنِ وجهه ای مقدس در بین ایرانیان است و نیز دلایل و اسباب اجتماع پذیر بودنِ این پرنده و عللِ حضورِ پررنگ آن را در بین انسان ها بیان می کند.
تحلیل رویکرد تربیتی طالبوف در «کتاب احمد»: استنباط و نقّادی کاربست های آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
240 - 272
حوزههای تخصصی:
زمینه: میراث مکتوب بر جای مانده از گذشتگان که در پس هر یک داستانی خاص نهفته است، در فهم مطالعه ی تاریخ تربیتی بشر مؤثّر هستند. نقّادی آن ها از منظرهای گوناگون، تلاشی است برای حفظ آن ها از راه کاربست شان در زمان کنونی. هدف پژوهش حاضر، تبیین رویکرد تربیتی طالبوف، بیان کاربست های امروزین و نقّادی آن در کتاب احمد، است. برای دست یابی به این هدف، از روش های پژوهش اسنادی- کتابخانه ای، موردپژوهی و تحلیل محتوای کیفی بهره برده شد. میدان پژوهش، کتاب سه جلدی کتاب احمد، نسخه ی چاپ دوم نشر شبگیر 1356، با مقدمه و حواشی محمدباقر مؤمنی است. یافته های پژوهش در چهار بخش تدوین شد. بخش نخست شامل معرفی کتاب احمد، بخش دوم به تبیین چگونگی تربیت در کتاب احمد در سه مرحله پرداخته است: ویژگی های متربی، سؤالات احمد و استخراج مفاهیم تربیتی از کتاب مذکور. در بخش سوم به استنباط کاربست های امروزین از نوع تربیت مدّنظر نویسنده پرداخته شد که کاربست های زیر حاصل شد: 1. شیوه ی برخورد مربی با متربیان، مهارت افزایی، اجازه ابراز وجود دادن 2. روش مند بودن در آموزش، مانند: روش گفت وگو، پرسش و پاسخ، سخنرانی و... 3. آموزش مسائل فراتر از کلاس و درس. 4. پیش برد آموزش های اخلاقی و دینی در کنار آموزش های علمی. در بخش چهارم، نقدهایی بر نوع تربیت طالبوف در کتاب احمد وارد شد از قبیل: توبیخ، سرزنش، نادیده گرفتن نقش مادر در تربیت متربی، عدم اجازه نقّادی به متربی، توضیحات طولانی و فراتر از درک مخاطب.از این رو، پیشنهاد می شود که معلمین از رویکرد تربیتی این کتاب در مدارس با دید انتقّادی بهره ببرند.
بررسی پیوند کواسیر، نوشاکِ اِدایی ایزدان نورس با هئومه و سومَه اوستایی _ودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۰
87 - 125
حوزههای تخصصی:
در ایزدستان مردمان هند و اروپایی باستان، خدای رازآلودی است که معمولاً به صورت یک گیاه- نوشاک بازنمایی می شده است. این ایزد – گیاه – نوشاک، در متون کُهن ایرانی و از جمله اَوِستایِ نو هَئومه = هوم و در سَنسکریتِ ودایی، سومَه نامیده می شود. اما در فرهنگ های دیگر منشعب از هند و اروپایی آغازین نیز می توان رد او را با نام هایی دیگر و با هویّتی دگرگون شده دنبال نمود. کًواسیر ِاساطیر نورس باستان که وصف او در اِدای اسنوری(یا ادایِ منثور) و هایمسکرینگلا ، هردو ازآثار ایسلندی قرن سیزدهم میلادی نوشته ی اسنوری استورلسون و نیز اشعار اسکالدیک آمده، از آن جمله است. کًواسیر ایزدی است که از سوی خدایان ایسیر و ونیر خلق می شود و سپس در مراسمی آیینی به دست دو دورف قربانی می شود تا با درآمیختن خون او با عسل، آشامه ی مید (یا شرابِ انگبین) به دست آید که استفاده از آن موجب الهام شاعرانه می گردد. به همین خاطر از آن با نام «باده ی انگبینِ شاعرانگی» یاد می شود. نام کواسیر که مشتق از لغت کواس به معنای آبجوی قویِ است، بازنمود آشامه ی سکرآور هئومه/ سئومه است. ازدیگرسو، همانگونه که سومَه را عقابی از ملکوت می آورد و در اختیار اینْدْرَ قرار می دهد، کواسیر را نیز اُدین ، به شکل عقابی، از جایگاه کوهستانی ستونگ می رباید تا آن را به خدایان برساند. نکته ی شایان توجه دیگر اینکه کواسیر همچون سومَه، خدایی است که قربانی می شود تا دیگربار به صورت نوشاکی هستی یابد و آشامه ی خدایان و شاعران حماسه سرا گردد؛ چنانکه هئومه/ سومه نیز قربانی می شود و پاداش قربانی نمودن او...
رویکرد بوم-زن مداری روایت شناختی به «روز اسبریزی» از بیژن نجدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
225 - 247
حوزههای تخصصی:
این مقاله، داستان «روز اسب ریزی» را از منظر نقد بوم-زن مداری مبتنی بر روایت شناسی تحلیل می کند. مسئله اصلی، چگونگی بازنمایی سرکوب زنان و طبیعت در ساختار مردسالارانه از طریق روایت پردازی نجدی است. هدف اصلی این پژوهش بررسی نحوه استفاده نجدی از تکنیک های روایت شناسی برای برجسته سازی سرکوب همزمان زنان و طبیعت و تحلیل ژرف روابط قدرت مردسالارانه در جامعه سنتی است با تاکید بر این پرسش ها که چگونه نجدی با استفاده از تکنیک های روایت شناسی همبستگی میان زنان و طبیعت را به تصویر می کشد؟ و چگونه این روش ها به بررسی ساختار قدرت در جامعه فئودالی و قبیله ای کمک می کنند؟ داستان نجدی می تواند به عنوان نمونه ای از ادبیات زن-بوم مداری ایرانی شناخته شود که به تفکر و آگاهی بخشی در مورد مسائل زنان و محیط زیست در بافتار فرهنگی ایران کمک می کند. روش تحقیق شامل تحلیل کیفی متن داستان با استفاده از رویکرد زن-بوم مداری و روایت شناسی است. اینکه چگونه همبستگی زنان با طبیعت از رهگذر صدای اسب و آسیه بازنمایی می شود و چگونه نجدی از زبان شاعرانه و تصاویر نمادین برای نشان دادن ارتباط عاطفی و هویتی بین اسب و آسیه بهره می گیرد. نتایج نشان می دهد نجدی با دادن صدای اول شخص به اسب و نمایش داستان از دیدگاه آن، ساختار مردسالارانه روستا را به چالش می کشد. فرار اسب و آسیه و سپس به دام افتادن و تحریف هویت اسب، نماد سرکوب ناپایدار و اجتناب ناپذیر زنان در جامعه مردسالارانه است. این مطالعه نشان می دهد روابط قدرت در این بافتارها عمیقاً ریشه دار است و تلاش برای فرار از آنها معمولاً ناکام می ماند.