مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش آزمون الگوی ناهماهنگی شناختی معیارهای خود(استون و کوپر،2001) بود که به منظور تبیین تناقضات موجود بین دیدگاه های مختلف درباره نقش «خود»در فرایند های ناهماهنگی شناختی انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه و جامعه آماری کلیه دانشجویان کارشناسی رشته روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در سال1388 به تعداد250 نفر بود.150 نفر از آنها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با توجه به نمرات عزت نفس که به وسیله آزمون عزت نفس روزنبرگ(1965)سنجیده شد به دو گروه دارای عزت نفس بالا و پایین تقسیم گردیدند و سپس با توجه به فرضیه های پژوهش در 4 گروه آزمایشی و 1 گروه گواه گمارده شدند. این افراد با استفاده از پارادایم موافقت القاشده دچار ناهماهنگی شدند. سپس با توجه به پیش بینی های الگوی ناهماهنگی شناختی معیارهای خود، طی مداخله ای کوتاه چند خوداسنادی خنثی و مثبت برای آزمودنی ها بر میزان کاهش ناهماهنگی آنها اندازه گیری شد. یافته ها: یافته ها نشان داد در گروههایی که خوداسنادی های خنثی برایشان قابل دستیابی شده بود، عزت نفس هیچ نقشی در کاهش ناهماهنگی نداشت.اما در بقیه گروهها عزت نفس آزمودنی ها بر میزان کاهش ناهماهنگی آنها اثرگذار بود. نتیجه گیری: این نتایج از پیش بینی های الگوی ناهماهنگی شناختی معیارهای خود پشتیبانی میکند، یعنی این الگو میتواند تناقض های بین دیدگاه های جدید درباره ناهماهنگی را تبیین کند.بدین ترتیب که درموقعیتهای ناهماهنگی- زا میتوان با توجه به سطح عزت نفس افراد، تکالیف دربردارنده معیارهای شخصی یا هنجاری را ارائه کرد و زمینه کاهش ناهماهنگی و حل تعارضهای ناشی از آن را فراهم کرد.
کیفیت دلبستگی و مشکلات رفتاری – هیجانی در نوجوانان: بررسی نقش پدران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین کیفیت دلبستگی به پدر در پیش بینی مشکلات رفتاری و هیجانی نوجوانان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقاطع سوم راهنمایی و اول دبیرستان شهر تهران به تعداد123718 نفر بود.به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله-ای از پنچ منطقه آموزشی در سطح تهران 320 نوجوان دختر و پسر(170 دختر و 150 پسر)انتخاب شدند و پرسشنامه های خودگزارش دهی نوجوان آخنباخ و رسکولا(2001) و سیاهه دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ(1987) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشان داد دلبستگی به پدر و همه مؤلفه های آن در دختران بیش از پسران با نشانگان برونی سازی و درونی سازی رابطه دارد. در دختران مهمترین عامل پیش بینی کننده منفی نشانگان درونی سازی شده، دلبستگی به پدر و بیگانگی از پدر مهم ترین عامل پیش بینی کننده مثبت نشانگان برونی سازی شده بود. در پسران بیگانگی از پدرهم در پیش بینی نشانگان برونی سازی شده و هم نشانگان درونی سازی شده بیشترین سهم را داشت. نتیجه گیری: با توجه به اینکه دلبستگی به پدر نقش معناداری در پیش بینی مشکلات روان شناختی نوجوانان پسر و دختر دارد و ماهیت این رابطه در دو جنس متفاوت است.لازم است برنامه هایی آموزش پدران در این زمینه طرح ریزی شود.
مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و رفتارهای مقابله ای اجتناب در مردان وابسته به مواد شبه افیونی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین و مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و رفتارهای مقابله -ای اجتناب در مردان وابسته به مواد شبه افیونی و افراد بهنجار بود.روش: روش پژوهش علی – مقایسه ای(پس رویدادی) و جامعه آماری 187 نفر از مراجعین سه کلینیک ترک اعتیاد بود که وابستگی به مواد شبه افیونی داشتند.از میان این افراد،56 بیمار به صورت تصادفی انتخاب و طرح واره های ناسازگار اولیه و رفتارهای مقابله ای اجتناب شان با 56 نفر از افرادی که وابستگی به مواد نداشتند مقایسه شد.ابزار پژوهش پرسشنامه کوتاه طرحواره یانگ نسخه سوم،2005 و پرسشنامه اجتناب یانگ- رای 1994 بود. یافته ها : یافته ها نشان داد که تفاوت طرح واره های ناسازگار اولیه در افراد وابسته به مواد و افراد بهنجار معنی دار است و سبکهای اجتنابی در افرادوابسته به مواد به طور معنی داری بیشتر از افراد بهنجار است. نتیجه گیری: طرحواره های ناسازگار اولیه می تواند عامل زمینه ساز و آسیب زای گرایش به سوء مصرف باشد.از سوی دیگر چون افراد وابسته به مواد بیش از افراد بهنجار از رفتارهای مقابله ای اجتناب استفاده می کنند که رویه های ناسازگار برای رویارویی با مشکلاتند، مداخله در این رفتارها ضروری به نظر میرسد تا از این طریق بتوان مانع تقویت طرح واره های ناسازگار اولیه شد و به فرد نیز برای تعغییر آن ها کمک کرد.
مقایسه جهت ترسیم اشکال متحرک توسط کودکان پیش دبستانی و دبستانی با توجه به دست برتری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین و مقایسه جهت ترسیم اشکال متحرک در کودکان پیش دبستانی و دبستانی با توجه به دست برتری آن ها بود روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری 459294 نفر دانش آموز دختر و پسر پیش دبستانی و دبستانی مشغول به تحصیل شهر تهران در سال تحصیلی 88-1387 بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 160 کودک (83 دختر و 77 پسر) با میانگین سنی 7/96 انتخاب شد. ابزارهای پژوهش آزمون دست برتری چاپمن (1987) و مقیاس جهت گیری ترسیم اشکال متحرک (محقق ساخته بر مبنای مقیاس اشکال استدگراس و اندروارت،1980) نتایج نشان داد که جهت ترسیم اشکال نتحرک در کودکان راست دست و چپ دست و نیز در کودکان پیش دبستانی با دبستانی تفاوت دارد،اما تحت تاثیر دست برتری نیست. این نتایج موید تاثیر جهت نگارش فارسی بر ترسیم اشکال متحرک است و می تواند کاربردهای مهمی در آموزش نقاشی و طراحی کودکان چپ دست و راست دست ایرانی داشته باشد.
الگوی ارتباط عدم تناسب فرد – شغل با فرسودگی هیجانی و تمایل به ترک خدمت : شواهدی برای الگوی استرس – نامتعادلی - جبران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین الگوی ارتباط عدم تناسب فرد- شغل با فرسودگی هیجانی و تمایل به ترک خدمت به عنوان شواهدی برای الگوی استرس-نامتعادلی-جبران بود.روش: روش پژوهش همبستگی(تحلیل واریانس و کوواریانس) و جامعه آماری 800 نفر کارکنان مرد دوشیفت کاری شرکت لاستیک دنا در پاییز 1388 بودند که از بین آنها 300 نفر به شیوه سها الوصول انتخاب شدند و به پرسشنامه های تمایل به ترک خدمت تک لیب و همکاران(2005) عدم تناسب فرد- شغل و فرسودگی هیجانی مولکی و همکاران(2006) پاسخ دادند.داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون،الگوسازی معادله ساختاری و تحلیل میانجی تحلیل شد.یافته ها: یافته ها نشان داد رابطه عدم تناسب فرد- شغل با فرسودگی هیجانی و تمایل به خدمت مثبت و معنادار است.الگوی ساختاری پژوهش نیز مشتمل بر پیوند مستقیم میان عدم تناسب فرد- شغل با فرسودگی هیجانی و تمایل به ترک خدمتو پیوند مستقیم فرسودگی هیجانی با تمایل به ترک خدمت بود. تحلیل میانجی،در رابطه با عدم تناسب فرد-شغل با تمایل به ترک خدمت از نقش میانجیگر پاره ای فرسودگی هیجانی حمایت نمود.نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش در مورد تایید نسبی الگوی استرس-نامتعادلی-جبران، لازم است برای پیشگیری از فرسودگی هیجانی و ترک خدمت، تناسب فرد-شغل محور برنامه ریزیها قرار گیرد.
رابطه عوامل شخصیت با گرایش به خشونت: نقش میانجی گر با پایگاههای هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه بین پنج عامل شخصیت و گرایش به خشونت، به علاوه شناسایی نقش پایگاههای هویت به عنوان متغیری بود که ممکن است در این بین اثر میانجیگر داشته باشد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانشجویان مجرد مشغول به تحصیل در دو مقطع کارشنناسی و دکترای حرفه ای در دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که 458 نفر(267 دختر و218 پسر)از آنان با روش نمونه گیری طبقه ای و در دسترس انتخاب شدند و نسخه کوتاه سیاهه پنج عامل بزرگ شخصیت مک کرا و کاستا(1987)، پرسشنامه گسترش یافته سنجش هویت من آدامز(1985) و خرده مقیاس خطرپذیری جوانان زاده محمدی و احمدآبادی (1389) را تکمیل کردند. یافته ها: از بین ابعاد شخصیت ، روان آزرده خویی رابطه ای مثبت و باز بودن، موافقت پذیری و وجدانی بودن به گرایش به خشونت با واسطه هویت سردرگم و مسیرهای برون گرایی و باز بودن به گرایش به خشونت با واسطه هویت زودرس معنی دارند. نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر رابطه بین شخصیت و گرایش به خشونت را تأیید میکند.به علاوه،اثبات نقش تعدیل کنندگی هویت در رابطه با شخصیت و خشونت، می تواند باعث بسط و گسترش مبانی پژوهشی و نظریاتی این حوزه شود.
نقش واسطه ای خودشیفتگی در رابطه بین همدلی و کیفیت روابط بین شخصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین واسطه ای خودشیفتگی بین همدلی و کیفیت روابط بین شخصی بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجویان ساکن خوابگاههای دانشگاه تهران در سال تحصیلی1389-1388 بود که از میان آنها 609 دانشجو(169پسر،399 دختر، 45 نفر جنس اعلام شده) در این پژوهش شرکت و مقیاس همدلی عاطفی علی و همکاران(2009)، مقیاس مشکلات بین شخصی هرویتز و همکاران(1988)، مقیاس مشکلات خودشیفته راسکین و تری(1988) را تکمیل کردند.از ضریب همبستگی برای تحلیل داده ها و از ماتریس واریانس – کوواریانسبه عموان داده ورودی و الگویابی معادلات ساختاری(تحلیل مسیر) برای آزمون الگوی فرضی پژوهش استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی فرضی اولیه با داده های مشاهده شده،برازش مطلوب دارد.ضرایب تمامی مسیرهادر الگوی فرضی معنادار بود.همبستگی همدلی با کیفیت روابط بین شخصی مثبت و همبستگی خودشیفتگی با کیفیت روابط بین شخصی منفی بود. الگوبرداری معادلات ساختگی نشان دهنده تأثیرگذاری غیر مستقیم همدلی بر کیفیت روابط بین شخصی از طریق خودشیفتگی بود.نتیجه گیری: از آنجایی که همدلی و خودشیفتگی میزان بالایی از تغییرپذیری کیفیت روابط بین شخصی را تبیین مینماید می توان توجه به این عوامل را در کیفیت روابط بین شخصی مهم دانست.