مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه حمایت اجتماعی و سبکهای مقابله با تاب آوری در پسران نوجوان حومه شهر تهران بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از همبستگی بود. 410 نوجوان نوجوان از میان دانش آموزان مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان مناطق حومه شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های سبک های مقابله ای اندلر و پارکر(1990) حمایت اجتماعی ادراک شده واکس، فیلیپس،هالی، تامپسون، ویلیامز و استوارت(1986) و تاب آوری کانر و دیویدسون(2003) جمع آوری شد. داده ها با روشهای آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، همبستگی بین حمایت اجتماعی و سبکهای مقابله با تاب آوری در نوجوانان تاب آوری است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش میتوان چنین نتیجه گیری کرد که افزایش حمایت اجتماعی نوجوانان مناطق حومه شهر تهران خانواده شان و ارائه خدمات شهری توسط نهادهای ذیربط جهت حمایت هرچه بیشتر آنان، همچنین آموزش مهارت های اساسی و مفید مقابله با مشکلات می تواند نقش مهمی در افزایش تاب آوری نوجوانان داشته باشد.
اثربخشی تلفیق دو رویکرد شناخت درمانی و واقعیت درمانی گروهی بر ارتباط مادر- فرزندی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین اثربخشی تلفیق دو رویکرد شناخت درمانی و واقعیت درمانی گروهی بر ارتباط مادر- فرزندی دختران نوجوان بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون، گروه آزمایش و گواه و جامعه آماری کلیه دختران دبیرستانی 16-15 ساله به تعداد 2346 نفر در سال تحصیلی 90-1389 شهر شیراز بود.با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 30 آزمودنی که در پرسشنامه رابطه ولی – فرزندی فاین، مورلند و شوبل 1979 نمره میانگین پایینتر از میانگین کل(5/19) داشتند و در خانواده یکپارچه بودند، انتخاب و به دو گروه 15 نفری گواه و آزمایش تقسیم شدند.شناخت درمانی و واقعیت درمانی تلفیقی توسط پژوهشگران در سال 1389 در 8 جلسه یک ساعته هفته ای یکبار به گروه آزمایش ارائه شد ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد.یافته ها: نتایج نشان داد این روش درمانی تأثیر مثبت و معناداری بر رابطه مادر – فرزندی، گفت وشنود، عاطفه مثبت، سردرگمی نقش دختران نوجوان دارد، اما بر همانند سازی تأثیری ندارد. یک ماه بعد در زمان پیگیری نتایج همچنان پایدار بود. نتیجه گیری: از آنجا که در این پژوهش تلفیق فنون رویکردشناختی بک و واقعیت درمانی موجب بازسازی کیفیت روابط مادران و دختران نوجوان شد، میتوان از آن در مدارس و سایر مراکز درمانی به عنوان روشی مؤثر برای ارتقا روابط مادر – فرزندی سود جست.
روایی عاملی و تغییر ناپذیری اندازه گیری نسخه کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا در والدین کودکان عادی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف آزمون ساختار عاملی و تغییرناپذیری اندازه گیری فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا اندلر و پارکر(1999) در والدین کودکان عادی و استثنایی انجام شد. روش: در مطالعه همبستگی حاضر 800 والد(400 والد کودکان عادی و 400 والد کودکان استثنایی)، به نسخه کوتاه فهرست مقابله و نسخه کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ رامستد و جان (2007) پاسخ دادند.به منظور آزمون ساختار عاملی و تغییرناپذیری ساختار عاملی فهرست مقابله از روش های آماری تحلیل عامل اکتشافی، تحلیل عامل تأییدی و تحلیل عامل تأییدی چندگروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی با استفاده از چرخش واریمکس نشان داد که فهرست مقابله در والدین از سه سبک مقابله مسئله مداری، اجتنابی بودن و هیجان مداری تشکیل شده است. شاخص های برازش تحلیل عامل تأییدی بر پایه نرم افزار لیزرل وجود عوامل سه گانه را در دو گروه تأیید کرد. نتایج روایی بین گروهی، هم ارزی ساختار سه عاملی فهرست مقابله را در دو گروه نشان داد.ضرایب همبستگی بین زیرمقیاس هاس مقابله با عوامل شخصیتی روان رنجور خویی، روایی همگرای آن را تأیید کرد. ضرایب آلفای کرانباخ برای سه عامل مسئله مداری، اجتنابی بودن و هیجان مداری در والدین کودکان عادی و استثنایی نشان داد که نسخه کوتاه فهرست مقابله از پایانیی قابل قبولی برخوردار است. . نتیجه گیری: به واسطه هم ارزی ساختار عاملی و اعتبار فهرست مقابله دروالدین کودکان عادی استثنایی، این فهرست ابزار معتبر و قابل استفاده ای برای سنجش سبک ترجیحی این دو گروه بزرگسال ایرانی در مواجهه با تجارب تنیدگی زای وابسته به نقش والدینی است
اثربخشی برنامه آموزش والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی برنامه آموزش والدین بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان صورت گرفت. روش: روش پژوهشی نیمه تجربی با گروه آزمایش، گواه، پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 4 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان سوم و پنجم ابتدایی دارای مشکلات رفتاری شهر تهران در سال تحصیلی 90-89 و نمونه شامل والدین 18 کودک دارای مشکلات رفتاری بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از پاسخگویی به پرسشنامه اختلال رفتاری راتر1975 به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شد.والدین کودکان گروه آزمایش برنامه آموزش والدین را در 8 جلسه 60 دقیقه ای در 2 ماه دریافت کرد، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشکلات رفتاری آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بطور معناداری کاهش یافت، بعلاوه پس از گذشت 4 ماه نتایج مداخله در کودکان گروه آزمایشی پایدار بود. نتیجه گیری: برنامه آموزش والدین راهبردی مؤثر برای کاهش مشکلات رفتاری کودکان است. بر مبنای نتایج این پژوهش به مشاوران و روان شناسان کودک میتوان پیشنهاد نمود که با استفاده از این برنامه آموزشی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان بکوشند.
مقایسه خودکارامدی، اختلال هیجانی، و احساس تنهایی در دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین و مقایسه خودکارامدی، اختلال هیجانی، و احساس تنهایی در دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری و عادی انجام شد. روش: روش پژوهش پس رویدادی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی چهار ناحیه آموزش و پرورش استان البرز در سال تحصیلی 89-1388بود که به طور تصادفی از بین آنها ناحیه 3 و از این ناحیه 40 دانش آموز 12-9 ساله دچار ناتوانی یادگیری انتخاب و با 40 دانش آموز عادی همتا شد. ابزار پژوهش پرسشنامه نسخه معلم راتر 1967 و مقیاس احساس تنهایی آشر، هامیل و رنشاو(1984 ) بود.داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت میزان خودکارآمدی، اختلال هیجانی و احساس تنهایی در دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری و عادی معنادار، بگونه ای که خودکارآمدی در دانش آموزان عادی و اختلال هیجانی و احساس تنهایی در دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری بیشتر بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر نتیجه میشود که با افزایش خودکارآمدی دانش آموزان دچار ناتوانی یادگیری می توان اختلال هیجانی و احساس تنهایی آنها را کاهش داد.
اثربخشی درمان دلبستگی مادران بر علائم فزون اضطرابی دختران دارای مشکلات دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی درمان دلبستگی مادران بر علائم فزون اضطرابی دختران دارای مشکلات دلبستگی آنها بود.روش: روش پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری و نمونه هدف 32 دانش آموز از جامعه 388 نفری دانش آموزان مقطع دوم و چهارم ابتدایی شهر اصفهان در سال 1389 بود که نمره را در مشکلات دلبستگی و علائم فزون اضطرابی بدست آوردند و مادران آنها نیز در پژوهش شرکت داده شدند. از پرسشنامه مشکلات دلبستگی راندولف1997 و سلامت روان کودکان انتاریو 1987 استفاده شد. جلسات درمانی به صورت 10 جلسه گروهی در مورد مادران انجام و تأثیر آن بر میزان فزون اضطرابی دخترانشان بررسی شد.یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بردلبستگی مادران باعث کاهش علائم فزون اضطرابی و در نتیجه بهبود دخترانشان در پس آزمون و در پیگیری یک ماهه شد. این میزان از کاهش علائم در شرکت کنندگان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه نیز معنادار بود. نتیجه گیری: درمان دلبستگی مادران راهبردهای کارامد و سودمندی را برای درمان اختلال فزون اضظرابی که از مشکلات دلبستگی رنج میبرند، در اختیار والدین و مراکز روان درمانی کودکان قرار میدهد.
اثربخشی آزمون بخشایش بر میزان خشم و مؤلفه های آن در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیر زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی بر سلامت روان و افسردگی زوجین بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه و استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری 3ماهه بود. 30زوج از میان 60 زوج مراجعه کننده به کانون فرهنگ صاحب الزمان شهر اصفهان در سال 1389 به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی 15 زوج در گروه آزمایش و 15 زوج در گروه گواه جایگزین شدند. پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ(1972) و افسردگی بک(1961) در هر گروه در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پس از 3 ماه اجرا شد. گروه آزمایش هفته ای 2بار در 8 جلسه به مدت 2 ساعت، در جلسات زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی شرکت نمودند ولی در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که زوج درمانی به شیوه خودتنظیمی سلامت روان زوجین را افزایش و افسردگی آن ها را کاهش داده است. تأثیر این رویکرد بر سلامت روان و افسردگی برحسب جنس تفاوت نداشت. این نتایج در پیگیری 3 ماهه نیز تأیید شد. نتیجه گیری: می توان زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی را به عنوان روش مؤثری برای افزایش سلامت روان و کاهش افسردگی و بهبود کیفیت زندگی زوجین در نظر گرفت و از آن در مراکز آموزشی و مشاوره استفاده کرد.