مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین میزان تأثیر آموزش هوش هیجانی بر مشکلات درون نمود دانش آموزان نارساخوان بود. روش: روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر نارساخوان مراجعه کننده به مراکز اختلال های یادگیری سازمان آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران بود که از میان آن ها 30 دانش آموز 11 تا 13 ساله که دارای پرونده بودند به روش نمونه در دسترس انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه خودسنجی نوجوانان آخنباخ و رسکورلا (2003) و پرسشنامه هوش هیجانی شات (1998) بود. با استفاده از روش تحلیل کوواریانس داده ها تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هوش هیجانی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری افزایش، و مشکلات درون نمود این گروه کاهش یافته است. نتیجه گیری: آموزش هوش هیجانی می تواند در افزایش هوش هیجانی و کاهش مشکلات درون نمود مؤثر باشد. لذا پیشنهاد می شود با آموزش هوش هیجانی و استفاده از نتایج این پژوهش در مراکز مشاوره نوجوانان نارساخوان، مشکلات درون نمود آن ها را کاهش دهند.
اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی بر سلامت روان و افسردگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان تأثیر زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی بر سلامت روان و افسردگی زوجین بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه و استفاده از طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 3 ماهه بود. 30 زوج از میان 60 زوج مراجعه کننده به کانون فرهنگی صاحب الزمان شهر اصفهان در سال 1389 به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی 15 زوج در گروه آزمایش و 15 زوج در گروه گواه جایگزین شدند. پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و افسردگی بک (1961) در هر دو گروه در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پس از 3 ماه اجرا شد. گروه آزمایش هفته ای دو بار در 8 جلسه به مدت 2 ساعت، در جلسات زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی شرکت نمودند ولی در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی سلامت روان زوجین را افزایش و افسردگی آن ها را کاهش داده است. تأثیر این رویکرد بر سلامت روان و افسردگی بر حسب جنس تفاوت نداشت. این نتایج در پیگیری 3 ماهه نیز تأیید شد. نتیجه گیری: می توان زوج درمانی کوتاه مدت به شیوه خودتنظیمی را به عنوان روش مؤثری برای افزایش سلامت روان و کاهش افسردگی و بهبود کیفیت زندگی زوجین در نظر گرفت و از آن در مراکز آموزشی و مشاوره استفاده کرد.
اثربخشی مقابله درمانگری بر احساس تنهایی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تعیین درجه تاثیر مقابله با تنیدگی بر احساس تنهایی زنان نابارور بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پس از 3 هفته بود. از بین 200 زن نابارور مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری دکتر چوبساز در کرمانشاه، 40 زن نابارور داوطلب شرکت در پژوهش شدند، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند. در مرحله پیش آزمون هر دو گروه همزمان به مقیاسهای احساس تنهایی راسل، پپلاو و کورتونا ( 1980 ) و نسخه کوتاه افسردگی بک (2000) جهت تعیین روایی مقیاس احساس تنهایی، پاسخ دادند. در مرحله بعد، در گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای هفته ای یک جلسه، مقابله درمانگری ارائه شد و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. سپس هر دو گروه به طور همزمان در مرحله پس آزمون و پیگیری بعد از 3 هفته با مقیاس احساس تنهایی آزمون شدند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر، استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت بین نمرات احساس تنهایی و زیر مقیاسهای انزوا، اجتماعی بودن، نداشتن فردی صمیمی و احساس تنهایی آزمودنیها در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بین دو گروه آزمایش و گواه معنادار است. نتیجه گیری: مقابله درمانگری می تواند روش مؤثری برای کاهش احساس تنهایی، انزوا و افزایش ارتباطات اجتماعی زنان نابارور باشد.
تأثیر درمان آرام سازی پیش رونده عضلانی بر سطح کیفیت زندگی زنان دچار بیماری تصلب چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین میزان تأثیر درمان آرام سازی پیش رونده عضلانی به عنوان یک درمان علامتی برای بالا بردن سطح کیفیت زندگی بیماران دچار تصلب چندگانه (ام. اس) بود. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه بود. 30 نفر از بیماران انجمن ام. اس شیراز از میان کلیه اعضا که دارای ملاک ورود به درمان و در دسترس بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله به پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1995) پاسخ دادند. برای پیگیری اثرات درمان 2 ماه بعد بار دیگر این سنجش به عمل آمد. درمان آرام سازی پیش رونده در 12 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای دو بار در مورد گروه آزمایش به کار گرفته شد و در گروه مداخله ای صورت نگرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون لوین و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که این درمان کیفیت زندگی بیماران ام. اس را افزایش داده و 37 درصد از تغییرات دیده شده مربوط به درمان آرام سازی پیش رونده عضلانی بوده است. نتیجه درمان در پیگیری 2 ماهه نیز سطح بالاتری از کیفیت زندگی را نشان داد. نتیجه گیری: می توان درمان آرام سازی عضلانی را به عنوان روشی موثر برای بالا بردن کیفیت زندگی بیماران ام. اس و به عنوان یک درمان علامتی به کار برد.
رابطه بین شیوه های فرزندپروری با عزت نفس جنسی و مؤلفه های آن در دانشجویان زن دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه شیوه های فرزندپروری با عزت نفس جنسی و مؤلفه های آن (مهارت، تجربه، کنترل، جذابیت، انطباق پذیری و قضاوت اخلاقی) بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود . با استفاده از جدول کرجسی- مورگان ( 1970 ) از بین 3200 دانشجو 345 نفر از دانشجویان زن دانشکده ادبیات و زبان های خارجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال تحصیلی 1389 به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گزینش آنها تأهل، حداقل طول زندگی مشترک 2سال، و در قید حیات بودن مادر در نظر گرفته شد . ابزار پژوهش پرسشنامه عزت نفس جنسی زنان زینا و شواترز ( 1996 ) و شیوه های فرزند پروری بامریند 1972 بود . یافته ها: یافته ها نشان داد رابطه بین شیوه فرزندپروری مقتدرانه با مؤلفه های جذابیت و کنترل مثبت و با مؤلفه مهارت و تجربه منفی بود. رابطه بین شیوه فرزندپروری سهل گیرانه با مؤلفه های مهارت ، تجربه و جذابیت مثبت و با مؤلفه کنترل منفی بود .رابطه بین شیوه فرزندپروری مستبدانه با کنترل و جذابیت منفی بود و با مولفه های دیگر معنی دار نبود .نتیجه گیری : شیوه فرزندپروری مناسب عامل مهمی در رشد عزت نفس جنسی و مؤلفه های آن است. از سوی دیگر عزت نفس جنسی نقش مهمی در تقویت عوامل روانشناختی مثل جذابیت جسمانی، احساسات، افکار و رفتار جنسی دارد که در رابطه جنسی سالم، عوامل روانشناختی علاوه بر هورمون های جنسی نقش مهمی ایفا می کند. بنابراین لازم است شیوه فرزندپروری مناسب را به والدین آموزش داد ، تا آنها با اعمال شیوه درست فرزندپروری بتوانند عزت نفس جنسی فرزندانشان را ارتقاء دهند و بدین طریق از بی بند و باری جنسی و آشفتگی خانوادگی در زندگی آتی آنان پیشگیری نمایند.
ارتباط حافظه و زبان: تأثیر سطح مهارت و تجربه ی زبانی در یادآوری آزاد افراد دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به فرضیه نسبیت زبانی ورفیان در سال 1956 زبان بر تفکر تأثیر دارد که در این مطالعه هدف تعلین ارتباط بین حافظه و زبان است. روش: این پژوهش از نوع شبه تجربی و جامعه ی آماری شامل 1500 نفر دانشجوی دختر دوره کارشناسی دانشگاه پیام نور شاهین دژ و زبان اصی آزمودنی ها آذری بود. از میان آن ها 100 نفر از افراد در دسترس دوزبانه فارس و آذری انتخاب شدند و به پرسشنامه سطح مهارت و تجربه ی زبانی ماریان، بلومنفلد و کاشانسکایا (2007) پاسخ دادند، سپس افراد با مهارت بالا و یکسان در دو زبان به عنوان افراد دوزبانه متوازن و افراد با مهارت متفاوت در دو زبان به عنوان افراد دوزبانه نامتوازن انتخاب و آزمون یادآوری آزاد در مورد آن ها اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تعامل معناداری بین زبان رمزگردانی و زبان بازیابی در آزمودنی های دوزبانه متوازن وجود دارد، ولی این تفاوت در گروه آزمودنی های نامتوازن معنادار نبود. نتیجه گیری: زمانی که زبان رمزگردانی و بازیابی یکسان باشد، میزان یادآوی در گروه آزمودنی های متوازن بیشتر از زمانی خواهد بود که دو زبان یکسان نباشد، یعنی وقتی زبان رمزگردانی و بازیابی در افراد دوزبانه یکسان باشد عملکرد حافظه بهتر از زمانی است که دو زبان یکسان نباشد. این امر حاکی از اثر تعدیل سطح مهارت و تجربه آزمودنی ها در دو زبان بر نتایج آزمون یادآوری است. به عبارت دیگر بافت زبان منجر به اثرات رمزگردانی اختصاصی می شود و عوامل مربوط به زبان در زمان یادآوری بر دسترسی پذیری حافظه تأثیرگذار است. لازم است این نکته در یادگیری و آزمون افراد دوزبانه در نظر گرفته شود، تا یادآوری مطالب تسهیل گردد.
ویژگی های روان سنجی مقیاس امید اسنایدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس امید اسنایدر بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمام دانشجویان مقطع کارشناسی 1388- 1387 دانشگاه شهید بهشتی به تعداد 6970 نفر بود. با توجه به حداقل نمونه مورد نیاز جهت تحلیل عاملی که 250 نفر است 371 نفر 276 زن و 95 مرد به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس های امید اسنایدر (1991)، حمایت اجتماعی ادارک شده زیمت (1988)، هدف در زندگی کرامباخ و ماهولیک (1964) و افکار خودکشی محمدی فر، بشارت و حبیبی (1384) پاسخ دادند. داده ها با استفاده نرم افزار تحلیل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: بررسی روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس دارای ساختاری دو عاملی شامل تفکر عامل و مسیرها است. بررسی روایی همزمان با محاسبه ی همبستگی این مقیاس با مقیاس افکار خودکشی، حمایت اجتماعی ادراک شده و معنا بیانگر رابطه منفی بین نمرات مقیاس امید با نمرات مقیاس افکار خودکشی و رابطه مثبت با نمرات مقیاس های حمایت اجتماعی ادراک شده و معنا در زندگی بود. ضریب اعتبار این مقیاس با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 86/0 و از طریق بازآزمایی 81/0 به دست آمد. نتیجه گیری: مقیاس امید اسنایدر برای جمعیت ایرانی از اعتبار و روایی خوبی برخوردار و در سنجش های روان شناختی کشور ایران قابل استفاده است و از آن می توان به عنوان ابزاری معتبر و مناسب در محیط های بالینی و آموزشی به منظور ارزیابی افراد و تهیه برنامه های درمانی و پیشگیرانه سود جست.