مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر اشتیاق تحصیلی بر رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه ایوان بود. روش: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی جزء طرح های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است.جامعه آماری پژوهش، همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان ایوان بودند که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 30 نفر از دانش آموزان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه مبتنی بر اشتیاق تحصیلی آموزش داده شد. اعضای هر دو گروه در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامهرفتار خودشکن کانینگام را تکمیل کردند. داده ها نیز با روش تحلیل واریانس آمیخته بررسی شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمرات متغیر رفتارهای خودشکن تحصیلی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، در مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش معناداری داشته است. نتیجه گیری: بنابراین،برنامه آموزشی مبتنی بر اشتیاق تحصیلی بر کاهش رفتارهای خودشکن تحصیلی دانش آموزان اثربخش بوده است.
پیش بینی رابطه چندگانه کانون توجه، پردازش پس رویدادی و سوگیری تعبیر(مربوط به خود) با اضطراب اجتماعی دانشجویان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین روابط چندگانه کانون توجه، پردازش پس رویدادی و سوگیری تعبیر (مربوط به خود) با اضطراب اجتماعی در دانشجویان شهر اصفهان است. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی– همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر راکلیه دانشجویان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل می دهند و در مجموع نمون ه ای مشتمل بر 237 نفر دانشجو (96 مرد و 141 زن) با روش نمونه گیری خوشه ای ساده تصادفی از بین دانشگاه های شهر اصفهان انتخاب شدند و سپس به پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2002)، پرسشنامه کانون توجه وودی، چامبلس و گلاس (1997)، پرسشنامه پردازش پس از رویداد (2000)، فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه تعبیر باتلر و همکاران (1983)، پاسخ دادند. در مطالعه حاضر برای تحلیل توصیفی داده ها از آمار توصیفی و برای بررسی آزمون فرضیه ها از همبستگی درونی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سوگیری تعبیر و پردازش پس رویدادی با 4/13 درصد واریانس قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی است. سوگیری تعبیر (01/0 p <، 24/0=β) و پردازش پس رویدادی (05/0 p <، 14/0=β) توانایی پیش بینی اضطراب اجتماعی را داشتند. نتیجه گیری: از آنجایی که پردازش پس رویدادی و سوگیری تعبیر می تواند با اضطراب اجتماعی رابطه داشته باشد؛ بنابراین می توان برای پیش بینی و درمان اضطراب اجتماعی دانشجویان متغیرهای مذکور را نیز هدف قرارداد و راه های مقابله با اضطراب اجتماعی را به دانشجویان آموزش داد. تعیین روابط چندگانه کانون توجه، پردازش پس رویدادی و سوگیری تعبیر (مربوط به خود) با اضطراب اجتماعی در دانشجویان شهر اصفهان استروش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر راکلیه دانشجویان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل می دهند و در مجموع نمونه ای مشتمل بر 237 نفر دانشجو (96 مرد و 141 زن) با روش نمونه گیری خوشه ای ساده تصادفی از بین دانشگاه های شهر اصفهان انتخاب شدند و سپس به پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور و همکاران (2002)، پرسشنامه کانون توجه وودی، چامبلس و گلاس (1997)، پرسشنامه پردازش پس از رویداد (2000)، فرم تجدیدنظر شده پرسشنامه تعبیر باتلر و همکاران (1983)، پاسخ دادند. در مطالعه حاضر برای تحلیل توصیفی داده ها از آمار توصیفی و برای بررسی آزمون فرضیه ها از همبستگی درونی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سوگیری تعبیر و پردازش پس رویدادی با 4/13 درصد واریانس قادر به پیش بینی اضطراب اجتماعی است. سوگیری تعبیر پردازش پس رویدادی توانایی پیش بینی اضطراب اجتماعی را داشتند. نتیجه گیری: از آنجایی که پردازش پس رویدادی و سوگیری تعبیر می تواند با اضطراب اجتماعی رابطه داشته باشد؛ بنابراین می توان برای پیش بینی و درمان اضطراب اجتماعی دانشجویان متغیرهای مذکور را نیز هدف قرارداد و راه های مقابله با اضطراب اجتماعی را به دانشجویان آموزش داد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی، ادراک درد و اینترلوکین 12 در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی، ادراک درد و اینترلوکین 12 در بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به ام اس عود کننده- بهبود یابنده مراجعه کننده به مرکز تحقیقات ام اس دانشگاه علوم پزشکی تهران در بیمارستان سینا در سال 1398 بود. 20 بیمار با نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کرد و گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) و پرسشنامه چند وجهی درد وست هاون-ییل کرنز، ترک و رودی (1985) را تکمیل کردند. روش آنزیم ایمونوسیورسانس (ELISA) برای اندازه گیری اینترلوکین 12 مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تحمل پریشانی و بهبود مؤلفه های ادراک درد در بیماران مبتلا به ام اس در پس آزمون و پیگیری شد (p <0/001)، اما تأثیر معناداری بر اینترلوکین 12 نداشت. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند درمان مناسبی برای بهبود فاکتورهای روانشناختی تحمل پریشانی و ادراک درد بیماران مبتلا به ام اس باشد، اما درمان مناسبی در جهت کاهش بیومارکرهای زیستی نظیر اینترلوکین 12 در این بیماران نیست.
نقش میزان استفاده از وسایل دیجیتال در پیش بینی مشکلات خواب و تغذیهِ خردسالان با علائم اختلال طیف اُتیسم زیر سه سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: دسترسی خردسالان به وسایل دیجیتال در سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته است. افراد با اختلال طیف اُتیسم به دلیل علائق محدود و تکراری بیشتر از این وسایل استفاده می کنند. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین میزان استفاده از وسایل دیجیتال با مشکلات تغذیه و خواب خردسالان با علائم اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع مقطعی بود. 45 خردسال بین 16 الی 36 ماه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از چک لیست سبک زندگی، چک لیست ویرایش شده اُتیسم در کودکان نوپا (M-CHAT)، مقیاس درجه بندی اُتیسم گیلیام (GARS-2) و پرسشنامه مشکلات غذا خوردن (FPI) جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که میزان استفاده خردسالان از وسایل دیجیتال رابطه معنی داری با دیرخوابیدن (p <05، r=0/30)، علائق محدود غذایی (p <05، r=0/31)، رضایت مادر از غذاخوردن کودک (p <05، r=0/32) و نمره کل مشکلات تغذیه (p <05، r=0/31) در خردسالان دارد و به ترتیب 09/0، 11/0، 10/0 و 13/0 درصد از تغییرات مربوط به متغیرهای بالا را به طور معنی داری تبیین می کند. نتیجه گیری: استفاده بیشتر کودکان با علائم اختلال طیف اُتیسم از وسایل دیجیتال با تشدید مشکل دیر خوابیدن و تنوع غذایی محدود، نارضایتی مادر از رفتار تغذیه ای کودک و به طورکلی مشکلات تغذیه همراه است. ارائه مداخلات با هدف مدیریت استفاده خردسالان با علائم اختلال طیف اُتیسم از وسایل دیجیتال ضروری به نظر می رسد.
رضایت از زندگی و رضایت زناشویی برخاسته از تجارب زیسته زنان شاغل و خانه دار: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: خانه داری و اشتغال زنان ممکن است رضایت از زندگی و رضایت زناشویی که از عوامل مهم در تحکیم خانواده هستند را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه رضایت از زندگی و رضایت زناشویی زنان شاغل و خانه دار انجام شد. روش: در این پژوهش از رویکردی کیفی به شیوه پدیدارشناسی استفاده شد. بدین منظور تجربه زیسته 13 زن شاغل و 11 زن خانه دار که به روش نمونه گیری ناهمگون و هدفمند انتخاب شدند، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، مطالعه شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کلایزی استفاده شد. یافته ها: از تحلیل مصاحبه ها 34 کد بدست آمد. زنان شاغل و خانه دار در 8 تجربه شامل رضایت از رابطه با همسر، نقش حمایتی همسر، رضایت از زندگی، رضایت از رابطه با خانواده (های) اصلی، رضایت از داشتن فرزند، برنامه ریزی برای صاحب فرزند شدن، غنی تر شدن معنای زندگی با صاحب فرزند شدن، برقراری ارتباط سازنده متقابل، مشترک بودند، اما در زمینه زمان باهم بودن، فاعلیت، انطباق، لذت گرایی تجارت متفاوتی داشتند. بررسی تجارب زیسته برای زنان خانه دار انفعال و لذت گرایی و برای زنان شاغل گرانباری نقش، کمبود زمان با خانواده بودن، و کمبود میزان توجه به خود را مشخص کرد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که معایب شاغل بودن برای زنان بیش از معایب خانه دار بودن است، لذا انجام مداخلات روان شناختی در جهت بهبود تجارب منفی اشتغال برای زنان شاغل و همچنین تعدیل لذت گرایی و پرهیز از انفعال برای زنان خانه دار ضرورت دارد.
الگوی ساختاری استفاده آسیب زای مادران از اینترنت و مشکلات رفتاری کودکان با میانجی گری تعامل مادر- کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: استفاده آسیب زای مادران از اینترنت با اخلال در تعامل مادر-کودک و مشکلات رفتاری کودک همراه است. این مطالعه با هدف بررسی مدل ساختاری استفاده آسیب زای مادران از اینترنت و مشکلات رفتاری کودکان با میانجی گری تعامل مادر-کودک انجام شد. روش: جامعه آماری این پژوهش تمام مادران شهر تهران در سال 1399 بود. نمونه ای از 322 مادر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد استفاده آسیب زا از اینترنت کاپلان (2010)، پرسشنامه توانایی ها و مشکلات رفتاری کودک گودمن (1997) و پرسشنامه تعامل والد-کودک پیانتا (1992) بود. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که استفاده آسیب زای مادران از اینترنت با تعامل مادر-کودک رابطه منفی و معنادار و با مشکلات رفتاری کودک رابطه مثبت و معنادار دارد. یافته های برآمده از معادلات ساختاری نشان داد که شاخص های نیکویی مدل در محدوده مطلوب قرار دارند و نقش میانجی متغیر تعامل مادر-کودک در رابطه بین استفاده آسیب زای مادران از اینترنت با مشکلات رفتاری کودک تایید شد. نتیجه گیری: براساس این نتایج، به والدین و روان درمانگران پیشنهاد می شود که با مدیریت استفاده والدین از اینترنت در هنگام تعاملات مادر-کودک و تقویت این تعامل، مشکلات رفتاری در کودکان را بهبود بخشند. بدین سان می توان در گستره روابط خانوادگی، تربیتی و درمانی به متغیر های یاد شده، توجه نمود.
نقش الگوهای ارتباطی و سبک های هویت در پیش بینی رضایت زناشویی: یک مطالعه تشخیصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: خانواده، یک نظام اجتماعی طبیعی است که در همه مراحل تکوین آن زن و مرد، خرده نظام اصلی بوده و عوامل متعددی چون الگوهای ارتباطی و سبک های هویت در رضایت زناشویی آنان نقش دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی الگوهای ارتباطی و سبک های هویت در پیش بینی رضایت زناشویی بود. روش: طرح پژوهش، تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش مردان و زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی وابسته به نظام مشاوره و روان شناسی شهر تهران در سال 1398 بودند. 480 نفر از این افراد بر اساس فرمول کرامر و به شیوه نمونه گیری دسترس انتخاب شدند به پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (EMSQ) السون و همکاران(1987)، الگوهای ارتباطی (CPQ) کریستنسن و سالاوی (1984) و سبک های هویت (RISI) برزونسکی و همکاران (2013) پاسخ دادند. از بین آن ها به این منظور تعداد 100نفر دارای رضایت زناشویی بالا و 100نفر دارای رضایت زناشویی پایین انتخاب شدند و داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش تابع تشخیص (ممیزی) تحلیل شد. یافته ها:نتایج نشان داد که با کمک الگوهای ارتباطی و سبک های هویتی می توان رضایت زناشویی را پیش بینی کرد و تحلیل ممیزی توانست با 74 درصد پیش بینی صحیح افراد را به دو گروه دارای رضایت زناشویی پایین و بالا طبقه بندی نماید. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد عواملی همچون الگوهای ارتباطی و سبک های هویت بر رضایت زناشویی تأثیرگذار است. پیشنهاد می شود درمانگران در ارائه راهکارهای ارتقادهنده رضایت زناشویی به این عوامل توجه بیش تری مبذول نمایند.