نویسندگان: الناز نجارنجفی

کلید واژه ها: فرهنگ تربیت پرورش عمارت صناعت اهلیت

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۱۷ - ۳۵
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۴۶

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

امروزه، به تربیت در هر ساحتی از علم و فن به طریقی نگریسته و بر مبنای هر نگاه، روشهایی برای آموزش انسانها در آن ساحت پی گرفته می شود. معماری نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ بحثها و نظرهای متنوع و گاه مختلفی در تربیت معماران مطرح است. در این میانه، دغدغه هویت و فرهنگ در معماری ایرانی نیز پررنگ شده است و آنانی که معماری را فرع بر فرهنگ می دانند، معتقدند که برای رسیدن به معماری مطلوب باید فرهنگ را به آموزش معماری و تربیت معماران وارد کرد. اقسام دیدگاههای تربیتی با رویکرد فرهنگی به معماری، علی رغم تفاوتهایشان، در موضوعی مشترک اند و آن اینکه معمولاً ماهیت فرهنگ، تربیت و معماری را به وضوح روشن نمی کنند! همین موضوع به سوءتفاهمها دامن می زند و سبب می شود روز به روز بیشتر بین این مفاهیم فاصله افتد تا جایی که آشتی دادن آنها به سادگی میسر نشود. این درحالی ا ست که تلقی قدما از فرهنگ و تربیت از یک سو و ساختن و آبادان کردن از سوی دیگر، نشان می دهد که روزگاری این معانی چنان در هم تنیده بودند که میانشان جدایی نبود. پیشینیان از «فرهنگ»، «تربیت» و «عمارت» مرادی داشتند که با آنچه امروزه با همین اسامی می خوانیم، شباهتها و تفاوتهای ظریفی دارد. روشن شدن استنباط و تلقی حقیقی آنان از این مفاهیم ما را به گنجینه ای از رویکردها و ارزشهایی رهنمون می کند که به دست فراموشی سپرده ایم و همین نسیان به بسیاری از گرفتاریها و مسائل امروزیمان در فهم معماری و آموزش آن منجر شده است. بدین منظور، از فرهنگ می آغازیم، همان مفهومی که معماری را پرتوی از آن می دانیم.

Educating and building: some thoughts about architecture training by exploring the original meaning of “culture”

Nowadays education has different meanings in different domains of sciences and techniques. According to these meanings there are different methods for educating human beings. Architecture is one of the subject in the domain in art or science, so there are various ideas and discussions on the methods of educating architecture, and sometimes they have contrast. In this context, there is an additional problem in Iran about identity and cultural originality. The one, that puts architecture as a subject of the culture, believes that for achieving the ideal architects we should attend to the culture in the architectural education. In such a way we are facing various educating methods that, in spite of obtaining different understanding about culture, have a common point; they do not clear the object of culture, education, and architecture essentially! This is a main subject of misunderstanding and increased day by day until you could not find a way of reconciliation easily. Considering the idea of our predecessors about the relation between ‘culture’ and education’ one hand, and educating and cultivating on other hand, shows that they had an inter-wrought concept. The similarities and differences between what they understood and what we understand of “culture”, “education”, and “building” could clear some dark and forgotten part of our misunderstandings. By this purpose, I begin with exploring the “culture”; the essence that architecture is a row of it.

تبلیغات