فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
181-207
حوزههای تخصصی:
ادبیات استعمارپژوهی فرهنگی در جامعه عربی مصر، که برخاسته از عمق جان، تجربه، و حیات زیسته نخبگان و زنان اندیشمند و متعهدِ عرب است؛ درواقع از ارکان رکین دانش بومی و غیراقتباسی جامعه مصری تلقی می شود که از یک سو بیانگر تجارب زیسته زنان مصری است که در دامان استعمار و بطن جامعه بحران زده مصر، با ملت خویش و آلام ایشان زیستند و از سویی دیگر همچنان در چالش و نزاع مستقیم با استعمارگران، بر ضدّ آنان قلم می زنند و در راستای روشنگری و تبیین تبعاتِ خروجِ ظاهری استعمار از بلاد عربی و اعطای استقلال سیاسی وهم انگیز به دولت-های عربی می کوشند. یکی از این زنانِ اندیشمند و متعهد عرب، نُتَیلَه راشد (1934-2012م.) است که جستار پیش-رو با روش تاریخی انتقادی و رویکرد توصیفی تحلیلی و هدف نیل به دانش و معرفت افزون در حوزه استعمارپژوهیِ عربی، به مقوله پارادایم فرهنگی گفتمان استعمار در تفکر و ادبیات زنانه راشد می پردازد و سعی دارد به پرسش چگونگی بازتاب مؤلفه ها و مصادیق پارادایم فرهنگی استعمارپژوهی با تمرکز بر اثر پژوهشی راشد به نام «حکایه کفاح ضدّ الاستعمار» پاسخ دهد.
چالش ها و نیازهای پیش روی دانشجویان در حوزه فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۴)
93 - 134
حوزههای تخصصی:
با توجه به تطبیق سن باروری با سن تحصیل و افول آن پس از اتمام تحصیلات عالیه، نیاز است به فرزندآوری دانشجویان در حین تحصیل توجه ویژه ای صورت بگیرد. این مقاله به طور خاص بر نگرش ها و چالش های دانشجویان نسبت به مسئله فرزندآوری متمرکز است. گردآوری داده ها طی دو مرحله انجام شد؛ در مرحله اول با ۱۵ دانشجو مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته انجام گرفت. در مرحله بعد با استفاده از یافته های اولیه سؤالات جدیدی تدوین و در قالب پرسشنامه الکترونیک در فضای مجازی (گروه های دانشگاهی) منتشر شد و ۶۰ پاسخ معتبر دریافت شد. داده ها بر مبنای الگوی تحلیل مضمون آترید استرلینگ در یک فرآیند رفت و برگشتی کدگذاری شدند. درروند تحلیل ۷۵ مضمون پایه ای، ۸ مضمون سازمان دهنده و ۲ مضمون فراگیر شناسایی شدند. مضامین فراگیر «ضرورت فرزند آوری از نگاه دانشجویان» و «موانع و نیازهای دانشجویان درزمینهٔ فرزند آوری» هستند. ذیل مضمون اول چهار مضمون سازمان دهنده ی«انگیزه های فردی»، «انگیزه های خانوادگی»، «انگیزه های اجتماعی» و «انگیزه های دینی» و ذیل مفهوم دوم، پنج مضمون سازمان دهنده ی «نیازهای اقتصادی»، «نیازهای فرهنگی»، « نیازهای روانی»، «نیازهای حوزه سلامت» و «نیازهای تسهیلاتی- حمایتی» قرار دارد. درنهایت با مرور سیاست ها و قوانین موجود و استفاده از تجربه دانشگاه های دوستدار خانواده در جهان راهکارهایی برای ارتقاء وضعیت فرزندآوری در این قشر ارائه شد.
بررسی عوامل موثر بر گرایش به مد در بین دختران 15تا 20 سال شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
66 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف: کشف دلایل گوناگون گرایش جوانان، به ویژه دختران به انواع مد و جهت بخشی به مسیر انتخاب پوششِ مناسب عرف و فرهنگ جامعه، همواره از دغدغه های امروزینِ کشور است. این مسئله در شهرهای کوچک تر به دلیل قدرت بیشتر عواملی مانند سنت، مذهب و فرهنگ بومی، نسبت به کلان شهرها اهمیت زیادی پیدا می کند؛ لذا هدف این پژوهش تعیین عوامل مؤثر بر گرایش به مد لباس در دختران است.
روش : این پژوهش کاربردی، توصیفی - پیمایشی است. تأثیر عواملی چون «ویژگی های ظاهری لباس»، «مسائل فرهنگی»، «ویژگی های شخصیتیِ فرد»، «اعتقادات مذهبی» و «طبقه اجتماعی» را به عنوان نمونه، بر انتخاب نوع لباس جوانان مورد تحلیل قرار داده است. جامعه آماری پژوهش، دختران سنین 15 تا 20 سال شهرکرد بوده و از بین آن ها با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران برای جامعه نامحدود تعداد 384 نفر، به شیوه تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری و رویکرد کمترین مربعات جزئی استفاده گردید.
یافته ها: ویژگی های ظاهری و فرم لباس، با ضرب مسیر 3/0، تاثیرگذارترین عامل بوده است. بدین معنی که علی چند تمام تغییرات موجود در جامعه، در نهایت این فرم، رنگ، سبک، دوخت و برش است که مهمترین عامل در تعیین پوشش سطوح تلقی می شود. شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه با 275/0 ضریب مسیر، دومین عامل تأثیرگذار بر انتخاب مد توسط دختران است. سومین عاملِ تأثیرگذار، با 217/0 ضریب مسیر، ویژگی های شخصیتیِ فرد بوده است. اعتقادات مذهبی با 186/0 ضریب مسیر، چهارمین عامل تاثیرگذار؛ و طبقه اجتماعی با 139/0 ضریب مسیر آخرین عامل انتخاب مد توسط دختران جوان شهری بوده است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد، کلیه عوامل مورد بررسی به ترتیب (ویژگی های ظاهری لباس، شرایط فرهنگی، ویژگی های شخصیتیِ فرد، اعتقادات مذهبی و طبقه اجتماعی) بر گرایش دختران به مد لباس تأثیر داشته اند اما ویژگیهای ظاهری دارای بیشترین تأثیر و طبقه اجتماعی کمترین تأثیر را دارند. در نتیجه تصمیمات مناسب سیاستگذاران و عملکرد طراحان لباس در چگونگی ارائه پوشاک مطابق مد به نسل جوان زنان برای ترجیح نمونه های داخلی منطبق با فرهنگ و اعتقادات به محصولات خارجی حائز اهمیت مضاعف است.
شکل گیری تمایزیافتگی خود در خانواده: کشف فرآیندها از طریق نظریه میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمایزیافتگی خود، پدیده ای بافتارمند، فرهنگی و وابسته به شرایط محیطی و اجتماعی است که در فرآیندی پویا و متأثر از عوامل مختلفی شکل می گیرد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی و بازنمایی چگونگی شکل گیری فرآیند تمایزیافتگی خود در خانواده، با رویکرد کیفی و به روش نظریه برخاسته از داده ها از نوع نظام مند انجام شد. جامعه مشارکت کنندگان پژوهش شامل متأهلین 30 تا 45 ساله شهر تبریز که با خانواده خود زندگی می کردند، بود که تعداد 17 نفر از ایشان به روش نمونه گیری هدفمند و نظری تا رسیدن به اشباع نظری در مصاحبه نیمه ساختار یافته برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. تحلیل داده ها هم زمان با گردآوری داده ها باروش کدگذاری نظری (طی سه مرحله؛ کدگذاری باز، محوری و گزینشی) انجام شد. در نهایت461 کد اولیه و 117 زیرمقوله و 18 مقوله استخراج شد و در بخش های شش گانه الگوی پارادایمی طبقه بند گردید و یک نظریه میانی تکوین یافت. نتایج نشان داد که انگیزه پیشرفت و شرایط چالش برانگیز، افراد را به استقلال فکری، هویت طلبی و منزلت اجتماعی سوق می دهد که این موارد پدیده های محوری فرآیند شکل گیری تمایزیافتگی خود را تشکیل می دهند. همچنین، چنانچه افراد تحت تأثیر شرایط واسطه ای نظیر کسب تجربه های متفاوت، ویژگی های خودتعیین گر و تمایل به موفقیت و شرایط زمینه ای مانند ارتباط با الگوهای موفق، ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، بسترها و رویدادها در خانواده و جو مشارکتی/حمایتی خانواده قرار گیرند، راهبردهایی همچون رفتارهای مسئولانه، همیارانه و سنجیده و تلاش برای کنترل احساسات را خواهند داشت که این راهبردها منجر به موفقیت در شغل و زندگی، رضایتمندی و خوداتکایی توأم با بهبود روابط می شود.
Effectiveness of Teaching Problem Solving and Decision-Making Skills on Critical Thinking of Female-Headed Households(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Female heads of households face various psychological and social challenges that significantly impact their lives. The objective of this study was to explore the impact of an intervention focused on teaching problem-solving and decision-making skills on the critical thinking abilities of female heads of households. This research employed a semi-experimental design with pre-test and post-test measures, including a control group. The study population comprised all female heads of households under the jurisdiction of the Welfare organization of Meybod city. Thirty participants were selected via purposive sampling and randomly assigned to either the experimental or control group (15 participants per group). The experimental group underwent a ten-session training program on problem-solving and decision-making skills, while the control group received no intervention. Both groups completed the California Critical Thinking Questionnaire before and after the intervention. The data were analyzed using multiple analysis of covariance (MANCOVA). The findings revealed that teaching problem-solving and decision-making skills significantly enhanced critical thinking among participants in the experimental group. This effect was observed across all three subscales of critical thinking (p < .01). These results suggest that instructing problem-solving and decision-making skills can effectively enhance the quality of critical thinking among female-headed households.
تدوین مدل اجرای موفق خط مشی های توسعه ورزش قهرمانی بانوان (مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۰)
60 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، تدوین مدل اجرای موفق خط مشی های توسعه ورزش قهرمانی بانوان بود.
روش : روش پژوهش، توصیفی-پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی بود. داده های پژوهش به صورت میدانی و به شیوه کیفی جمع آوری شد. نمونه آماری، خبرگان ورزش قهرمانی بانوان بودند که براساس تخصص، تجربه، تسلط نظری، تمایل و دسترسی به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش با 22 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند انجام شد که از مصاحبه هجدهم به بعد، پاسخ ها تکرار پاسخ مصاحبه های قبل بود. داده های حاصل از ادبیات پیشنه و متن مصاحبه ها پس از کدگذاری، بازنگری کدها توسط پنج نفر از مشارکت کنندگان و کدگذاری مجدد توسط دو کدگذار به غیر از گروه پژوهش انجام و سپس در پنل دلفی بررسی و غربال گری شد در نهایت، روایی داده ها توسط اساتید مدیریت ورزشی تأیید شد.
یافته ها: براساس یافته ها، در ابعاد خط مشی ها و مجریان، الزامات مدیریتی و شرایط محیطی و فرهنگی-اجتماعی 46 شاخص مؤثر بر اجرای خط مشی های توسعه ورزش قهرمانی بانوان در قالب 14 مؤلفه شناسایی شد. می توان گفت، شفافیت اهداف و فقدان اهداف متناقض، انگیزش و تمایل مجریان به اجرای خط مشی ها، مشارکت بانوان در تصمیم گیری ها، پرهیز از تبعیض جنسیتی، توانمندسازی مجریان خط مشی ها، تأمین منابع مالی و سرمایه گذاری کافی به همراه وجود بستر فکری و فرهنگی جامعه، توسعه بیش از پیش ورزش قهرمانی بانوان را درپی خواهد داشت.
واکاوی مفهوم شناسی کراهت در طلاق خلع از نگاه فقه و حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زن و خانواده؛ اصلی مهم در نظام فقهی حقوقی اسلامی که آثار موثر وی بر اجتماع، آن را از دیگر موضوعات متناظر جدا ساخته است. در این میان فرآیند سلب علقه ی نکاح و یا همان طلاق با تمامی انحاء آن بیشتر از دیگر موضوعات این نحله مورد توجه است. طلاق خلع که امروز مراجاعات قضایی بسیاری را در محاکم خانواده به خود اختصاص داده است به دلیل ابتلاء فروان جامعه بدان مورد واکاوی ماهوی قرار دارد. در میان آنچه که قابل تأمل است معنای کراهت معتبر در آن از سمت زوجه می باشد. برخلاف تصور مشهور و نص کتب فقهی متأخر و نیز قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، آنچه که مروی روایات و ادله ی استنباط احکام فقهی است، کراهت به معنای لغوی آن که مجرد تنفر زوجه از زوج است، نبوده و تنفر ناشی از عدم رعایت وظایف زناشویی و نیز عدم اقامه حدود الهی از جانب زوجه، مورد رأی و نظر است. از آنجا که واکاوی پیش رو بدون پژوهشی مرتبط با موضوع خود می باشد، جلوه هایی از پویایی و نوآوری فقه جعفری را به نظاره گذاشته و مسیر جدیدی را در رابطه با وضع و اصلاح قوانین مدنی پیرامون طلاق خلع رهگشایی نموده است.
رابطه نوع تجرد دختران با بهزیستی روان شناختی: نقش واسطه ای احساس تنهایی رمانتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
112 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای احساس تنهایی عاشقانه در رابطه بین نوع تجرد (تجرد خودخواسته و ناخواسته) با بهزیستی روانشناختی دختران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از بین دختران مجرد بالای 40 سال شهر تهران نمونه-ای به تعداد 267 نفر (139 خودخواسته و 128 ناخواسته) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و احساس تنهایی اجتماعی-عاطفی بزرگسالان دیماتسو و همکاران (2004) بود. مدل پژوهش از طریق روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل آزمون شد نتایج نشان داد که احساس تنهایی عاشقانه نقش واسطه ای معنی داری بین نوع تجرد و بهزیستی روانشناختی ندارد(05/0<p). بنابر یافته های پژوهش حاضر، احساس تنهایی عاشقانه بر بهزیستی روانشناختی تاثیری ندارد و نمی تواند نقش واسطه ای در رابطه بین نوع تجرد و بهزیستی روانشناختی ایفا کند. بنابراین پیشنهاد می گردد در پژوهش های آتی نقش سایر متغیرهای مداخله کننده در این رابطه بررسی شود.
پیامدشناسی اجرت المثل کار خانگی زن و نقش آن در سیاست گذاری و توسعه تحکیم خانواده و افزایش جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
823 - 842
حوزههای تخصصی:
کار زن در خانه از نظر فقه اسلامی تکلیف نیست، بلکه فضیلتی است که اگر به صورت رایگان در اختیار خانواده قرار دهد مأجور خواهد بود و اگر زن بخواهد در قبال آن دستمزدی دریافت کند، شارع برای او حق مطالبه قرار داده است؛ ولی در فرهنگ عرفی حق زنان نادیده گرفته شده و در برخی موارد مطالبه آن قبیح دانسته می شود. پژوهش حاضر با هدف تبیین اثر و ارتباط سیاست گذاری در راستای اجرای حکم اخذ اجرت المثل خانه داری زن با توسعه استحکام خانواده و رفع مشکلات عدم استقلال مالی و پوچ انگاری فعالیت های زنان خانه دار انجام گرفت. تحقیق از نوع توصیفی و روش آن اسنادی است. مطابق نتایج، عدم ارزش گذاری و دستمزد برای خانه داری زن در عرف موجب بروز مشکلات عمده ای مانند احساس پوچی، افسردگی و خستگی و تمایل به فعالیت های اقتصادی خارج از محیط خانه و پیامدهایی از جمله کاهش فرزندآوری می شود؛ درحالی که با اجرای کامل و مدبرانه سیاستی که قانون گذار اسلام از قراردادن حق مطالبه اجرت المثل پیش گرفته است، از مشکلات عدم استقلال مالی زن در خانواده و پوچ انگاری فعالیت های زنان خانه دار پیشگیری و از این رهگذر استقلال و امنیت مالی برای زنان تأمین می شود و تمرکز زنان بر خانواده و تربیت فرزند را بیشتر خواهد کرد. به این ترتیب ضروری است براساس الگوی توسعه ای خانواده محور و افزایش جمعیت، سازوکار مناسب و بسترسازی فرهنگی برای اجرای کامل حکم اجرت المثل درنظر گرفته شود و براساس آن قانون گذاری شود.
ارزیابی تاثیر دینداری و آگاهی از مُد بر قصد خرید محصولات حجاب زنان جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
65 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش، ارزیابی تاثیر دینداری و آگاهی از مُد بر قصد خرید محصولات حجاب زنان جامعه ایرانی دانشجوی تحصیلات تکمیلی در شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز بوده است.
روش : پژوهش حاضر از حیث هدف یک پژوهش کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها یک پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دختر تحصیلات تکمیلی شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز می باشد. همچنین تعداد ۳۸۴ نفر با روش فرمول کوکران به عنوان نمونه تعیین شده و 410 پرسشنامه به روش نمونه گیری در دسترس توزیع و تعداد 397 پرسشنامه جمع آوری گردیده است. پایایی پرسشنامه با ارزیابی ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت که به میزان 820/۰ بوده است. در آزمون فرضیات پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار Smart-PLS استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که دینداری، هنجارهای ذهنی، اثربخشی ادراک شده مصرف کننده، بازاریابی محتوا، آگاهی از مُد و منبع شناخت مُد بر قصد خرید محصولات حجاب زنان ایرانی دانشجوی تحصیلات تکمیلی شهرهای تهران، تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز تأثیر معناداری دارند. همچنین نقش دینداری بر نگرش نسبت به رفتار نشان داده شده است. نگرش نسبت به رفتار بر قصد خرید محصولات حجاب زنان ایرانی تاثیر مثبتی دارد. در نهایت، نقش کنترل رفتاری درک شده بر قصد خرید محصولات حجاب زنان ایرانی ناچیز است.
پیش بینی آمادگی برای خیانت زناشویی بر اساس وجدان گرایی، رضایت از زندگی و استقلال خواهی زنان شاغل در بستر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۱
63 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی آمادگی برای خیانت زناشویی براساس وجدان گرایی،رضایت از زندگی و استقلال خواهی زنان شاغل در بستر فرهنگی بود.. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان شاغل دستگاه های اجرایی شهرستان ارومیه در سال 1402 بود. نمونه پژوهش 267 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار پژوهش پرسش نامه آمادگی برای خیانت زناشویی دریگوتاس وهمکاران( 1999)، مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران( 1985)، پرسشنامه شخصیت ده ماده ای رامستد و جان ( 2007) و مقیاس فردگرایی و جمع گرایی هوی (1988) بود. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، وجدان گرایی و رضایت از زندگی با آمادگی برای خیانت زناشویی رابطه منفی معنی داشته و با استقلال خواهی رابطه مثبت و معناداری در زنان شاغل وجود دارد. هم چنین، نتایج نشان داد که سه متغیر وجدان گرایی ،رضایت از زندگی و استقلال خواهی توانایی پیش بینی 59 درصد از تغییرات آمادگی برای خیانت زناشویی را در زنان شاغل دارند. مطالعه حاضر، وجدان گرایی و رضایت از زندگی را به عنوان عوامل محافظت کننده و استقلال خواهی را به عنوان عامل خطرساز در مستعد کردن زنان شاغل به خیانت زناشویی گزارش می کند. بنابراین با توجه به هنجار فرهنگی، آگاهی عموم از علل و شرایط بروز آسیب های فرهنگی، اجتماعی وروانی خیانت، نقش مهمی در پیشگیری ازآن در جامعه ایفا می کند.
پیش بینی گرایش به یادگیری مادام العمر براساس فرهنگ دانشگاه و تاب آوری تحصیلی با نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
71 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی گرایش به یادگیری مادام العمر براساس فرهنگ دانشگاه و تاب آوری تحصیلی با نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر و نمونه پژوهش 350 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس یادگیری مادام العمر وتزل و همکاران(2010)، مقیاس فرهنگ دانشگاه هیگنز و ساد (1998)، مقیاس تاب آوری تحصیلی مارتین و مارش(2003) و خودکارآمدی تحصیلی مک ایلری و بانتینگ(2001) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و از نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب مسیر اثر فرهنگ دانشگاه به خودکارآمدی تحصیلی معنی دار نیست اما ضریب مسیر اثر فرهنگ دانشگاه به یادگیری مادام العمر معنی دار است و ضریب مسیر اثر تاب آوری تحصیلی به خودکارآمدی تحصیلی و یادگیری مادام العمر و ضریب مسیر خودکارآمدی تحصیلی و یادگیری مادام العمر معنی دار است. هم چنین، ضریب مسیر اثر غیرمستقیم فرهنگ دانشگاه به گرایش به یادگیری مادام العمر با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی معنی دار نیست اما ضریب مسیر غیرمستقیم تاب آوری تحصیلی به گرایش به یادگیری مادام العمر با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی معنی دار است. هم چنین مدل از نیکویی برازش مطلوبی برخوردار بود. در نهایت خودکارآمدی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین تاب آوری تحصیلی با یادگیری مادام العمر می تواند نقش مهمی را ایفا کند.
تصویرسازی زنان در آثار شکسپیر در عصر ویکتوریا: گراوور فلز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
543 - 565
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی در بررسی نسخه هایی مصور از آثار شکسپیر داشته که تصاویرشان از گراوور فلز به چاپ رسیده بودند تا تعیین کننده ترین عواملی که بر نحوه درک شخصیت های زن در نمایشنامه تأثیر می گذارند را بیابد و به این سوال پاسخ دهد که «شاخصه ی تصویرسازی ویکتوریایی زنان در ویراست های شکسپیر چه بوده است؟». از آنجایی که انواع پیشرفته ی گراوور همچون گراوور فولاد، گراوور طرح کلی، گراوور نقطه چینی، داگوئروتایپ و فتوگراوور از تکنیک های اصلی بازتولید تصاویر در دوره ویکتوریا به شمار می رفتند، نشان دادن زنان شکسپیر به عنوان پیرامتن های زیباشناختی نسخه های چاپ شده ی قرن نوزدهم، انتخابی هنری بود که لایه ای از جذابیت غیر متنی را به نمایشنامه ها اضافه کرده و کیفیت خوانش و درک هرمنوتیکی مخاطب از کاراکترها را بهبود می بخشید. به دیگر سخن، هنرمندان با به تصویر کشیدن قهرمانان زن شکسپیر به شیوه های بصری جذاب، به دنبال تأکید بر زیبایی، قدرت و پیچیدگی آن ها بودند. لذا تصاویر در این نسخه ها به خوانندگان امکان تفسیر غنی تری از کاراکترها ارائه داده و به طور بالقوه بر درکشان از شخصیت های نمایشنامه تأثیر می گذاشتند. همچنین در این عصر، تصاویر از تاکید بر ارتباط مفهومی و معناشناختی تصاویر زنان با متن که در قرن هجده رایج بود، به صرفا بازنمایی زیبایی زنان رسید. شایان ذکر است که برای توصیف کامل این روند، بر نظریات ویلیام جان توماس میچل در مورد اهمیت نمایش بصری متن های ادبی تکیه خواهد شد.
بررسی جایگاه و عملکرد زنان شاعر در دولت نبوی و علوی و مقایسه آن با دولت خلفای سه گانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
585 - 602
حوزههای تخصصی:
شناخت و بررسی مصادیق تاریخی درباره جایگاه و عملکرد زنان شاعر در دول صدر اسلام و مقایسه آن ها، از نظر پژوهشی تازگی دارد و بنابراین در اینجا مسئله اصلی مقاله حاضر است. هدف پژوهش مشخص کردن اهتمام رسول خدا (ص) به جایگاه زنان شاعر و قائل شدن به نقش آفرینی آنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی توسط آن حضرت و مقایسه تطبیقی عملکرد دولت های موسوم به خلفای راشدین با سیره رسول اکرم (ص) در این مورد است. در این راستا سؤال پژوهش به این صورت طرح شده که دولت های خلفای سه گانه و حضرت علی (ع) تا چه اندازه به جایگاه زنان شاعر، مطابق عملکرد دولت نبوی (ص) اهتمام ورزیدند. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای و اسنادی است. یافته ها بیانگر آن است که بیشترین روایت ها از جایگاه و عملکرد زنان شاعر حکومت اسلامی در صدر اسلام مربوط به دوران حکمرانی نبوی و علوی بوده است که این برگرفته از دو مکتب فکری و دو سبک مدیریتی مختلف در این خصوص است. اولی تلاش می کند جایگاه زنان شاعر مسلمان را براساس معیارهای دینی تنظیم کند و درنتیجه ارتقا بخشد و دومی براساس نظریه های شخصی و سلایق فردی برگرفته از فضای محلی قبل از اسلام و منافع در پیش، درمورد این جایگاه آن طور که خود می پسندد عمل می کند.
بررسی رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی و اختلالات رفتاری دختران نوجوان شهر مشهد با نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه ی طرح واره ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی و اختلالات رفتاری نوجوانان دختر بود. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم ناحیه 4 شهر مشهد و والدین آن ها که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند. جامعه این پژوهش شامل 369 نفر از دانش آموزان و والدین آن ها بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (2003)، پرسشنامه هویت جنسیتی بم (1974)، پرسشنامه اختلالات رفتاری آیشنباخ و سکولار (2001) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی زیمت و همکاران (1988) بودند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین طرح واره ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی نوجوانان دختر در سطح P˂0.05 رابطه معنادار و معکوس حاصل شده است. همچنین بین طرح واره ناسازگار اولیه والدین با اختلالات رفتاری نوجوانان دختر در سطح P˂0.05 رابطه معنادار و مستقیم حاصل شد. علاوه بر آن نتایج نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی و رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه والدین با اختلالات رفتاری نوجوانان دختر دارای نقش میانجی بود.
تحلیل سیمای کنونی حق سقط جنین در ایالات متحدۀ آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۹)
71-100
حوزههای تخصصی:
جنبش حق سقط جنین در آمریکا متضمن دو گفتمان «جنبش انتخاب» و «جنبش زندگی» است. در این مقاله با روش مطالعه موردی و با تکنیک تحلیل متن، 54 متن سخنرانی و بیانیه بررسی شد تا زمینه های تاریخی جنبش حق سقط جنین در آمریکا از منظر حقوق مدنی و با عنایت به معیارهای سازمان بهداشت زنان بررسی شوند. یافته های پژوهش نشان داد که مقوله محوری «جنبش انتخاب» استناد به حق خودمختاری بدن زنان است که برپایه اسناد بین المللی حقوق بشر از حق مالکیت فردی بدن زنان حمایت می کند، لذا جرم انگاری سقط جنین بر اساس این گفتمان فاقد توجه لازم به حق مالکیت بدن و خودمختاری در تصمیم گیری است. در مقابل «جنبش زندگی» تأکید بر اخلاق، دفاع از حق زندگی جنین به نیابت از دولت و جرم انگاری جنین آزاری دارد. یافته های پژوهش می گویند در کنار اهداف رهایی بخش جنبش حقوق زنان، لازم است که از حق جنین و رفع خشونت علیه آن حمایت شود. افزون بر این، ضروری است کشورها دیگر نیز با عطف به متن و بستراجتماعی خود درخصوص دخالت دولت در امر باروری تصمیم بگیرند. زیرا دخالت بدون لحاظ الزامات فرهنگی و اجتماعی تبعات سنگینی در حوزه سلامت جامعه، خانواده و زنان به همراه خواهد داشت.
نقش واسطه ای شرم ناسالم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نارضایتی زناشویی با اختلال در سلامت جسمی و روانی یک عامل خطر برای طلاق محسوب می شود لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای شرم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی در افراد متأهل صورت گرفت. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و جامعه آماری شامل زنان و مردان متأهل شهر اصفهان بود. 320 نفر (204 زن و 116 مرد) با روش تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های عاطفه خودآگاه (TOSCA-2) (تگنی، درینگ، واگنر و همکاران، 2000)، پرسشنامه تصور از خود بک (BSCT) (بک و استیر، 1978) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) (سنائی ذاکر و براتی، 2000) پاسخ دادند.داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری، همبستگی و رگرسیون تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین احساس شرم و تعارضات زناشویی و همچنین بین احساس شرم و ابعاد خودپنداره رابطه معناداری وجود دارد و ابعاد خودپنداره، پیش بینی کننده معنادار تعارضات زناشویی هستند. همچنین احساس شرم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی، نقش واسطه ای دارد. نتایج این پژوهش، بیانگر رابطه بعد شناختی (خودپنداره) و بعد هیجانی (شرم) شخصیت زنان و مردان با میزان تعارضات زناشویی درآنان است که می تواند مورد توجه پژوهشگران و درمانگران حوزه خانواده قرار گیرد.
تأثیر مدل برنامه ریزی شده بر کیفیت حسابرسی با تأکید برمعیارهای رفتاری و هویت فرهنگی زنان حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
87 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مدل برنامه ریزی شده بر کیفیت حسابرسی با تأکید برمعیارهای رفتاری و هویت فرهنگی زنان حسابرس بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان حسابرس شاغل در موسسات حسابرسی بود. روش نمونه گیری پژوهش دردسترس بود و تعداد 350 نفر زنان حسابرس شاغل به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های رفتار در جهت استفاده از هوش مصنوعی برای کیفیت حسابرسی چن در سال( 2022)، پرسشنامه نگرش مقیمی (1397)، پرسشنامه هنجار ذهنی وانگ(2022)، پرسشنامه کنترل رفتاری ادراک شده حسابرسی جنسن(2021)، پرسشنامه قصد رفتاری داوتانس و دیماتولوس در سال (2017) و پرسشنامه هویت فرهنگی طاهری(1392 ) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون ، تحلیل مسیر و از نرم افزارهای spss-26 و smart pls-4 استفاده شد. نتایج نشان داد که نگرش از طریق قصد رفتاری با میزان19/0- ، هنجار ذهنی از طریق قصد رفتاری با میزان 30/0 ، کنترل رفتاری ادراک شده حسابرسی از طریق قصد رفتاری با میزان 34/0 و هویت فرهنگی از طریق قصد رفتاری با میزان 62/0 به طور غیرمستقیم و رفتار در جهت هوش مصنوعی برای کیفیت حسابرسی را پیش بینی می کند. هم چنین مدل از نیکویی برازش مطلوبی برخوردار بود. در نهایت زنان در نمونه مورد بررسی از نظر هنجار ذهنی، نگرش ،کنترل رفتاری ادراک شده حسابرسی، قصد رفتاری و هویت فرهنگی در موسسات حسابرسی نقش مهمی را ایفا می کنند و می توانند در جهت بهبود کیفیت حسابرسی گام مهمی را بردارند.
مقایسه اثربخشی درمان های ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار بر عملکرد خانواده در زوج های با خودافشاگری پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان های ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار بر عملکرد خانواده در زوج های با خودافشاگری پایین انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون باگروه آزمایش و گواه و پیگیری 3ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره غیردولتی شهرکرمانشاه درسال 1401-1402 بودند که میزان خودافشاگری پایین داشتند. ازمیان آنان 30 زوج به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده، به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین گردیدند (هرکدام 10 زوج). گروه آزمایش اول تحت درمان ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه (هشت جلسه زوجی 90 دقیقه ای و یک جلسه روزکامل) و گروه آزمایش دوم تحت مداخله هیجان مدار (نه جلسه زوجی 90 دقیقه ای) قرارگرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودافشاگری زناشویی وارینگ و همکاران (۱۹۹۸) و پرسشنامه عملکردخانواده تاویتی ان و همکاران (1987) بود. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هردو مداخله موجب بهبود عملکردخانواده گردیده (01/0p<) و این اثر درطول دوره پیگیری نیز حفظ شده است. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین درمان ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار تفاوت معنی داری دربهبود عملکردخانواده وجودندارد. باتوجه به نتایج پژوهش توصیه می شود مشاوران از هردو رویکرد به عنوان روش درمانی مؤثر درجهت کمک به بهبود روابط زوجین و خانواده استفاده نمایند.
نقش میانجی احساس تنهایی در رابطه استفاده از رسانه های اجتماعی با کیفیت زندگی مادران خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
108 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدلی جهت پیش بینی کیفیت زندگی مادران خانه دار براساس استفاده از رسانه های اجتماعی و نقش واسطه ای احساس تنهایی بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مادران خانه دار منطقه 6 شهر تهران بود، که 400 مادر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1996)، پرسشنامه میزان و نوع مصرف رسانه ای محمودیان و همکاران (1394) و احساس تنهایی دهشیری و همکاران (1387) بود. جهت ارزیابی مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل تدوین شده، با داده-های این پژوهش از برازش کاملی برخوردار بود. همچنین نتایج حاکی از این بوده که استفاده از رسانه های اجتماعی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم، از طریق واسطه گری احساس تنهایی بر کیفیت زندگی مادران خانه دار تاثیر معنادار داشتند (000/0=P). بر اساس یافته های پژوهش لازم است که در رابطه با متغیرهای زیربنایی مانند استفاده از رسانه های اجتماعی و احساس تنهایی که بر کیفیت زندگی مادران خانه دار تاثیر می گذارند، مداخله و بررسی صورت گیرد تا زمینه ارتقا و بهبود کیفیت زندگی مادران و متعاقب آن خانواده، فراهم شود.