مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
تهمینه
حوزه های تخصصی:
تهمینه یکی از زنان نامور شاه نامه ی فردوسی است و در داستان رستم و سهراب، نقش به سزایی از خود ایفا می کند. با این حال در شاه نامه، به سرنوشت تهمینه پس از مرگ سهراب، اشاره ای نشده است. این امر سبب شده است که در ادوار بعد، داستان پردازان و راویان داستان های حماسی، درباره ی فرجام کار تهمینه، به آفرینش داستان هایی دست بزنند. این داستان ها در دو دسته قرار می گیرد: روایت نخست؛ آن است که بر پایه ی آن، تهمینه به سوگواری سهراب می پردازد و سرانجام پس از گذشت یک سال، در غم فرزند خود، از دنیا می رود. برپایه ی روایت دیگر، تهمینه در کین خواهی سهراب، به سیستان حمله ور می شود؛ امّا سرانجام با رستم آشتی می کند و از پیوند آن دو فرامرز به دنیا می آید. از تازش تهمینه به سیستان، دو روایت منظوم کوتاه و بلند در دست است که از آن ها با نام های «تهمینه نامه ی کوتاه» و «تهمینه نامه ی بلند» یاد می کنیم. بررسی تهمینه نامه ی بلند و نیز خویشکاری تهمینه در روایات حماسی ایران، موضوع این مقاله است.
پزشک هژبر و پلنگان منم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده کمک گرفتن از اساطیر و قصه های عامیانه برای حل مشکلات تصحیح متن و رسیدن به صورت صحیح قدیمی تر یک واژه یا مصرع و... شیوه ای راهگشا در تصحیح متون کلاسیک است. این شیوه خصوصاً در تصحیح ابیات شاهنامه بسیار استفاده شده است. یکی از ابیات چالش برانگیز شاهنامه که در نسخه های خطی و چاپ های مختلف به صورت های گوناگون ضبط شده بیتی است که تهمینه در داستان رستم و سهراب، هنگام معرفی خود به رستم می آورد: یکی دخت شاه سمنگان منم بزشک هزبر و پلنگان منم خالقی مطلق در مقاله ای که پیرامون این بیت نوشته آن را جزو ابیات تاریک شاهنامه دانسته که در مصرع دوم ضبط درست کلمات و معنی مصراع مبهم است. ابهام در این بیت باعث شده هر یک از پژوهشگران با دلایل خود صورتی از این بیت را پذیرفته و در مورد آن اظهار نظر کند. خالقی مطلق در یادداشت های شاهنامه ضمن پذیرفتن نظر یکی از پژوهشگران، تأکید می کند که ضبط قدیمی تر بیت همین است که آورده ایم و احتمالاً آیینی در پشت آن است که ما بی خبریم. بر همین اساس ما در این پژوهش برآنیم تا به کمک اسطوره شناسی تطبیقی ثابت کنیم که شخصیت تهمینه بازمانده الهه مادر یا یکی از ایزدبانوان باستانی است و همچنان که خود او تأکید کرده به واقع پزشک شیر و پلنگان بوده و با آنها در ارتباط است و ضبط قدیمی تر بیت ضبط صحیح می باشد.
بررسی تطبیقی شخصیت های تهمینه و آرتمیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در چارچوب بررسی تطبیقی شخصیت های ادبی در قلمرو ادبیات تطبیقی انجام شده است. تهمینه یکی از زنان جسور و فرزانه اساطیر ایران است که در شاهنامه و متون نقالی ویژگی های گوناگونی به او نسبت داده اند. آرتمیس نیز ایزدبانوی جنگ و شکار اساطیر یونان است که صفات و ویژگی هایش به تهمینه بسیار شباهت دارد. نگارنده در این پژوهش براساس اصول مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی این دو شخصیت را مقایسه کرده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد این دو در مواردی چون نام، داشتن برادر توأمان، ارتباط با شکار و جنگل، زیبایی، باکرگی، پیشگامی در عشق، جنگاوری و تیراندازی با کمان به یکدیگر شباهت دارند، اما آرتمیس به خاطر ایزدبانو بودن و داشتن ویژگی های بغانه و همچنین تفاوت محیط فرهنگی یونان و ایران که باعث شده آرتمیس را زنی بی قید و بی رحم توصیف کنند که به زندگی خانوادگی پای بند نیست با تهمینه تفاوت دارد. بنابراین براساس نظریات استراوس و یونگ می توان گفت شباهت های این دو شخصیت در اساطیر ایران و یونان، در ساختار مشترک اساطیر دو ملت و ناخودآگاه جمعی مشترک ریشه داشته و در نتیجه ادبیات مشابهی تولید کرده است. البته به خاطر تفاوت های فرهنگی و ادبیات این دو ملت، در شکل ظاهری و برخی جزئیات با هم تفاوت دارند.
بررسی جایگاه اجتماعی سیندخت، رودابه، تهمینه و گردآفرید در شاهنامه فردوسی
منبع:
قند پارسی سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
44-62
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به زندگی اجتماعی چند تن از زنان نامدار شاهنامه (سیندخت، رودابه، تهمینه و گردافرید) با تکیه بر روایت داستان آنان در شاهنامه نگاهی شده است؛ که نشان می دهد این زنان نامدار شاهنامه در کنار مردان بزرگ و پهلوان چه نقش مهم و مؤثری را در صحنه های اجتماعی سیاسی و حتی در صورت لزوم، در میدان جنگ ایفا می کنند. تصویر یک زن آرمانی در شاهنامه، زنی در کنج خانه و یا دلبری زیبا و همسری که صرفاً به ایفای نقش تولید نسل بپردازد، نیست؛ زنان نامدار شاهنامه، انسان های دانا و زیرکی هستند که در تدبیر و راه گشایی و حل چالش های سیاسی و اجتماعی توانمندی های خود را به نمایش می گذارند؛ حتی گاه در این زمینه از مردان نیز پیشی می گیرند و با درایت خاص خود نابخردی ها و بی تدبیری های مردان را جبران می کنند. این زنان همان قدر که در ابراز عشق و دلدادگی واقعی خویش، صادق و آزادوار عمل می کنند؛ برای پاسداشت مرز و بوم خود، با درک صحیح و خردمندانه شرایط، از متوسل شدن به سیاست، زد و بند و حتی فریب و نیرنگ هم ابا نمی کنند. در نهایت می توان گفت هر یک از این زنان دارای ویژگی های شاخصی است که مجموع این ویژگی ها در کنار هم تصویری از زن کامل در شاهنامه ارائه می دهد. سیندخت نماد تدبیر و خرد در اداره امور، گردآفرید اسوه شهامت و سیاست، رودابه نشانگر شور زندگی و آزادگی و صداقت است و تهمینه نیز، عشق و فرزند پروری را به نمایش می گذارد.
رویکردی روانشناختی به شخصیّت زن در شاهنامه فردوسی
منبع:
زن و فرهنگ سال هفتم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۶
95-107
حوزه های تخصصی:
به طور کلی در شاهنامه حدود بیست زن نقش آفرینی می کنند که اکثر آنان در دوره پهلوانی می زیند. از جمله این زنان می توان از تهمینه و گردآفرید نام برد که هر دو در روند داستان رستم و سهراب مؤثّر بوده اند. در این پژوهش با رویکردی روان شناختی و از دیدگاه کارن هورنای و زیگموند فروید شخصیت تهمینه و گردآفرید بررسی شده است. یافته های اساسی پژوهش بیانگر این است که تهمینه بر اساس نظریه هورنای تلاشی شدید به کار می گیرد تا با تصاحب رستم در قالب شریک زندگی مقتدر بر اضطراب اساسی و نیاز به ایمنی فایق آید و در فراق رستم با جایگزینی سهراب به دنبال برآورده سازی این نیاز است، اما با مرگ سهراب نه تنها از این وضعیت رهایی نمی یابد، بلکه سبب عدم توفیق وی در گذر از مراحل سوگ شده و در نهایت منجر به مرگ زودهنگامش می شود. گردآفرید نیز به نظر می رسد با توجه به نظریه فروید، عقده الکترا در وجود او سبب شکل گیری فراخود ناقص شده، در نتیجه با توسل به مکانیسم دفاعی شبیه سازی مردانه و با روش های انتقامی زنان علیه مردان سعی می کند با اعتراض به جنس مذکر برتری خود را بر نوع مرد به اثبات برساند. مهم تر از آن با فرار از نگاه دون مردانه علیه زن، می خواهد از زنانگی خود بگریزد، اگرچه حتی به قیمت نفی ویژگی های اصلی زنانه اش باشد. این در حالی است که در پایان با بازگشت به شخصیت واقعی خود (استفاده از ویژگی های زنانه) در نبرد توفیق بیش تری می یابد.
بررسی نیاز عشق در شخصیّت تهمینه و سودابه براساس نظریه آبراهام مزلو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی، از جهت حضور انسان، موضوع نقد روان شناختی واقع می شوند و بستر مناسبی برای این پژوهش ها به شمار می آیند. ویژگی برخی از آثار، ارائه تصویری از انسان خودشکوفاست. انسان گرایی از جریان های تأثیرگذار در روان شناسی است که انسان و رسیدنش به خودشکوفایی از مباحث مهم آن به شمارمی آید. مزلو، از پیشگامان انسان گرایی، الگویی ارائه می دهد که در آن نیازهای اساسی را در پنج سطح طبقه بندی می کند. این الگو در بعضی از آثار مانند شاهنامه که ماهیتی انسان محور دارد، قابل بررسی است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، بررسی عشق در شخصیت تهمینه و سودابه، براساس نظریه مزلو است که می تواند رهنمونی در بررسی دیگر شخصیت ها، برای شناسایی انسان خودشکوفا باشد. از این رو این دو شخصیت، براساس شاخص های هرم مزلو سنجیده می شوند. با بررسی این دو شخصیت، تهمینه، الگوی افراد خودشکوفا و سودابه نمونه ناشکوفایی شخصیت معرفی می گردد و دلایل آن مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، شخصیت های حماسی تا چه حد به رشد انسانی دست یافته و چه اندازه با الگوهای شخصیت رشدیافته حوزه روان شناسی، منطبق هستند. در میان شخصیت های شاهنامه، تهمینه از معاشیق داستان های حماسی غنایی است و می توان شاهد ویژگی های افراد خودشکوفا در رفتار او بود. عشق، موضوع مشترک داستان های غنایی و نیازهای نظریه مزلو، تهمینه را تا خودشکوفایی پیش می برد و باعث رشد او می شود. در تقابل با تهمینه، سودابه را می توان مورد توجه قرارداد؛ بررسی شخصیت سودابه بیانگر ناکامی او در تأمین نیازها و گذر نکردن از پایین ترین سطوح آن است.
فراخوانی شخصیت های حماسی در رمان به مثابه کنش اجتماعی (مطالعه موردی: رمان قصه تهمینه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه فراخوانی شخصیت های حماسی به رمان، یکی از دست مایه های اصلی نویسندگان برای بیان دغدغه های فردی و اجتماعی خود است؛ دغدغه هایی که ارتباطی مستقیم با بافت فرامتن تولید اثر دارند. با توجه به این نکته، هدف از پژوهش حاضر، بررسی چگونگی و چرایی فراخوانی شخصیت های حماسی به این رمان، پیوند این عناصر با بافت فرامتن و همچنین بررسی موضع نویسنده است. بنابراین، در این پژوهش ابتدا به واکاوی بافت سیاسی-اجتماعی زمان نگارش رمان (اواسط دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد شمسی)پرداخته ایم. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و کدگذاری متن و مقوله بندی کدها، موضع موافق یا مخالف نویسنده را نسبت به بافت فرامتن خود روشن ساخته ایم. شایان ذکر است برای تحلیل و استخراج جداول و نمودارها از نسخه 2020 نرم افزار مکس کیودا استفاده کرده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد محمدعلی شخصیت های حماسی را به اثر خود فرامی خواند تا برخی گفتمان های تجددخواهانه دوره اصلاحات؛ ازجمله توجه به حقوق زنان، استقلال و انواع فعالیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنها را تقویت و درمقابل برخی گفتمان های سنت گرا ازجمله مردسالاری، مادرهمسری صرف و عدم استقلال زن را تضعیف کند.
نقد روانشناسانه زنان شاهنامه بر اساس نظریه یونگ (با تکیه بر شخصیت های گردآفرید، کتایون و تهمینه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴۴
186 - 216
حوزه های تخصصی:
نقد روان شناختی از مهم ترین حوزه های نقد ادبی است که بر مبنای روان شناسی جدید و بر اساس نظریات یونگ صورت می پذیرد. این امر با استفاده از کُهن الگوهای مختلف، به واکاوی شخصیتهای افراد می پردازد و کُنش رفتاری آنها را در موارد گوناگون مورد ارزیابی قرار می دهد. در این میان کتاب شاهنامه و شخصیت های زنان آن، از نظرهای گوناگونی دارای اهمیت است که در این پژوهش به بررسی روانکاوی آنها از نظر یونگ پرداخته شده است. در این تحقیق که بر مبنای شخصیت های، گُرد آفرید، کتایون و تهمینه صورت پذیرفته است، کُهن الگو های پنهان در ذات آنها را بر مبنای نظریات یونگ، مورد روانکاوی قرار داده ایم. در این میان کهن الگوهای مادری، فردیت و آنیموس در موقعیت های مختلف، شخصیت های آنان را از هر نظر ممتاز نموده است تا این امر با رفتار های بالقوه ای که از آنان بروز کرده، روانشناسی شخصیت آنها را به خوبی نشان دهد. با بررسی افراد مورد بحث در شاهنامه، مشخص شد که کتایون بیشترین نشانه های کهن الگو را داراست و کُنش های رفتاری او در موارد گوناگون، نظریه فوق را بیشتر برجسته می-سازد. این پژوهش با روش تحلیلی و توصیف رفتار های آنان صورت گرفته تا شخصیت هر کدام از زنان مورد بحث در شاهنامه را مورد ارزیابی قرار داده و با استفاده از نظریات یونگ، کهن الگوهای مختلف هر یک از افراد را به خوبی تفسیر و تبیین نموده ایم.
بررسی نیاز عشق در شخصیت تهمینه و سودابه براساس نظریه آبراهام مزلو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی، از جهت حضور انسان، موضوع نقد روان شناختی واقع می شوند و بستر مناسبی برای این پژوهش ها به شمار می آیند. ویژگی برخی از آثار، ارائه تصویری از انسان خودشکوفاست. انسان گرایی از جریان های تأثیرگذار در روان شناسی است که انسان و رسیدنش به خودشکوفایی از مباحث مهم آن به شمارمی آید. مزلو، از پیشگامان انسان گرایی، الگویی ارائه می دهد که در آن نیازهای اساسی را در پنج سطح طبقه بندی می کند. این الگو در بعضی از آثار مانند شاهنامه که ماهیتی انسان محور دارد، قابل بررسی است. هدف این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، بررسی عشق در شخصیت تهمینه و سودابه، براساس نظریه مزلو است که می تواند رهنمونی در بررسی دیگر شخصیت ها، برای شناسایی انسان خودشکوفا باشد. از این رو این دو شخصیت، براساس شاخص های هرم مزلو سنجیده می شوند. با بررسی این دو شخصیت، تهمینه، الگوی افراد خودشکوفا و سودابه نمونه ناشکوفایی شخصیت معرفی می گردد و دلایل آن مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، شخصیت های حماسی تا چه حد به رشد انسانی دست یافته و چه اندازه با الگوهای شخصیت رشدیافته حوزه روان شناسی، منطبق هستند. در میان شخصیت های شاهنامه، تهمینه از معاشیق داستان های حماسی غنایی است و می توان شاهد ویژگی های افراد خودشکوفا در رفتار او بود. عشق، موضوع مشترک داستان های غنایی و نیازهای نظریه مزلو، تهمینه را تا خودشکوفایی پیش می برد و باعث رشد او می شود. در تقابل با تهمینه، سودابه را می توان مورد توجه قرارداد؛ بررسی شخصیت سودابه بیانگر ناکامی او در تأمین نیازها و گذر نکردن از پایین ترین سطوح آن است.
تطبیق شخصیت های حماسی انه اید ویرژیل با شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۳۹۱ شماره ۲۱
11 - 22
حوزه های تخصصی:
رسالت خطیر ادبیات تطبیقی، تشریح خط سیر روابط و مناسبات میان ادبیات ملل جهان و ﺗﺄکید و توسعه مبادلات فکری، ادبی و فرهنگی است. پتانسیل و ظرفیت ادبی شاهنامه فردوسی قابل سنجش با هر اثر حماسی است. از این رو، شاهنامه، اثر سترگ فردوسی که حماسه ای ملّی و طبیعی است با انه اید اثر ویرژیل که برترین نمونه حماسه کلاسیک مصنوع است، قابل سنجش و تطبیق است. بنابراین، هدف مقاله حاضر سنجش و بررسی وجوه افتراق و اشتراک میان شخصیت های محوری و حماسی این دو اثر گران سنگ است.