
مطالعات اجتماعی روان شناختی زنان (مطالعات زنان سابق)
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان دوره 22 تابستان 1403 شماره 2 (پیاپی 79) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی چرایی مبادرت افراد به خشونت علیه همسر با استفاده از تئوری کنش موقعیتمند است. بدین منظور با استفاده از نمونه 450 نفری از زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به دادگاه های خانواده، مراکز بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی شهر رشت که به روش نمونه گیری در دسترس اننخاب شدند، مفروضه های تئوری کنش موقعیتمند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که اخلاقیات فردی ضعیف (ضریب بتا: 142/0)، خودکنترلی پایین (ضریب بتا: 180/0)، اخلاقیات موقعیتمند ضعیف (ضریب بتا: 131/0)، بازدارندگی ادراکی پایین (ضریب بتا: 198/0) تأثیر معناداری بر مشارکت افراد در خشونت علیه همسر دارند. همچنین، جنسیت (ضریب بتا: 187/0)، سن (ضریب بتا: 111/0-) و سطح تحصیلات (ضریب بتا: 223/0-) بر خشونت علیه همسر تأثیرگذار هستند. در ادامه ضریب تعیین مدل رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای مورد بحث قادرند 37 درصد از واریانس خشونت علیه همسر را پیش بینی نمایند. همچنین تمایل به جرم رابطه بستر مجرمانه و خشونت علیه همسر را تعدیل می کند.
مقایسه سبک حل تعارض زناشویی، بهزیستی روان شناختی و کنترل خشم بین زنان نابارور ورزشکار و غیر ورزشکار شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه حل تعارض زناشویی، بهزیستی روان شناختی و کنترل خشم بین زنان نابارور ورزشکار و غیر ورزشکار انجام گرفت. روش پژوهش پس رویدادی و از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به 5 کلینیک ناباروری شهر تهران بود. براساس ملاک های ورود، 220 نفر (110 نفر زنان نابارور ورزشکار و 110 نفر زنان نابارور غیر ورزشکار) به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه سبک حل تعارض رحیم فرم (1983)، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و پرسشنامه خشم اسپیلبرگر (1999) مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS 22 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مانوا (MANOVA) انجام شد. نتایج نشان داد بین دو گروه زنان نابارور ورزشکار و غیر ورزشکار، در سبک حل تعارض زناشویی، بهزیستی روان شناختی و کنترل خشم تفاوت معنادار وجود دارد. به این صورت که نمره سبک حل تعارض زناشویی، بهزیستی روان شناختی و کنترل خشم بیرونی گروه زنان نابارور ورزشکار به طور معناداری بالاتر از زنان نابارور غیر ورزشکار است. به توجه به نتایج، ایجاد زمینه ای مناسب برای ورزش و فعالیت بدنی در کنار برنامه ریزی های جامع نگر در مراقبت های درمانی، حمایتی و تسکینی برای زنان نابارور پیشنهاد می شود.
طراحی و آزمون مدل ساختاری تأثیر صفات تاریک شخصیتی بر کیفیت زندگی زناشویی با تحلیل نقش واکنش پذیری عاطفی و باورهای مذهبی مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمون مدلی برای تأثیر صفات تاریک شخصیتی بر کیفیت زندگی زناشویی با تحلیل نقش واکنش پذیری عاطفی و باورهای مذهبی مشترک در بین دانشجویان متأهل است. روش پژوهش، همبستگی با رویکرد مدل ساختاری و متکی بر حداقل مربعات جزئی (PLS) می باشد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان متأهل الزهرا تهران در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 510 نفر بوده و از این تعداد، 230 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی (لیچر و کارمات)، پرسشنامه صفات تاریک شخصیتی (جوناسون و وبستر) و پرسشنامه واکنش پذیری عاطفی (ناک و همکاران) می باشد. تحلیل مسیر نشان می دهد که صفات تاریک شخصیتی به صورت مستقیم بر واکنش پذیری عاطفی اثر مثبت و بر کیفیت زندگی زناشویی اثر منفی دارند. باورهای مذهبی مشترک اثر منفی بر واکنش پذیری عاطفی و مثبت بر کیفیت زندگی زناشویی دارند. صفات تاریک شخصیتی از طریق متغیر میانجی واکنش پذیری عاطفی بر کیفیت زندگی زناشویی اثر می گذارند. باورهای مذهبی مشترک در رابطه بین صفات تاریک شخصیتی و کیفیت زندگی زناشویی اثر تعدیل کننده و کاهنده دارند، درحالی که در رابطه بین صفات تاریک شخصیتی و واکنش پذیری عاطفی و همچنین رابطه بین واکنش پذیری عاطفی و کیفیت زندگی زناشویی اثر معناداری ندارند. بر اساس نتایج حاصل، می توان گفت صفات تاریک شخصیتی نقش مهمی در تضعیف کیفیت زندگی زناشویی ایفا می نمایند و می توان با تقویت باورهای مذهبی مشترک زوجین، آثار منفی این صفات را بهبود بخشید.
شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر کارآفرینی زنان بر مبنای تحلیل کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه پژوهشی به بررسی مولفه های تاثیرگذار بر کارآفرینی زنان می پردازد. ابتدا از یک تحلیل آماری به روش کتاب سنجی، مجموعه داده ای متشکل از 1416 پژوهش در مورد زنان، فرهنگ و کارآفرینی منتشر شده بین سال های 1995 تا 2022 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. سپس روی واژگان حاصل از تحلیل هم رخدادی بررسی جهت دستیابی به یک چارچوب انجام شد. یافته ها نشان می دهد که با وجود دیدگاه های اجتماعی غالب در مورد کارآفرینی به عنوان یک حوزه مردانه، زنان می توانند در کارآفرینی اجتماعی پیشرفت کنند. کلیشه های جنسیتی و نقش های اجتماعی تأثیرگذارترین عوامل بر اقدامات کارآفرینانه و انتظارات اجتماعی زنان دارند که می توانند از طریق منتورینگ یا کوچینگ تعدیل شوند. همچنین عوامل فردی از جمله انگیزه، سلامت روان، سلامت جسمانی و خودکارآمدی به دلیل تاثیر زیاد در شبکه دانش، می تواند بر کارآفرینی زنان تأثیرگذار باشد. این تحقیق نقش احتمالی مربیگری را به عنوان یک عامل تعدیل کننده در فعالیت های کارآفرینی زنان پیشنهاد می دهد. این مقاله بر نیاز به مطالعات آینده در مورد نقش خودکارآمدی کارآفرینانه در میان زنان و تفاوت های فرهنگی آن تاکید می کند.
تحلیل و ارزیابی تأثیر ادراک بر خطر تاب آوری زنان روستایی دهستان درزآب شهرستان مشهد در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی یک نگرانی جهانی است که به کرات در تمام دنیا روی داده و انسان های زیادی را متأثر نموده است و یکی از استراتژی های بین المللی برای کاهش بلایا ایجاد تاب آوری جوامع در برابر سوانح طبیعی است. در این بین زنان روستایی با توجه به شرایط زیستی خود در نواحی روستایی معمولاً در معرض آسیب های بیشتری از فاجعه قرار دارند، زیرا در شرایط و موقعیت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی آسیب پذیرترند. هدف این پژوهش بررسی سطح تاب آوری زنان روستایی در برابر مخاطرات طبیعی خصوصاً زلزله در دهستان درزآب می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ نوع کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات آن در بخش نظری از منابع اسنادی و بررسی و مرور اسناد فرادست، آمارنامه ها، تحقیقات، مقالات و کتب علمی در بخش عملی از روش پیمایشی مبتنی بر توزیع پرسش نامه و مشاهده مستقیم بهره گرفته شده است. نتیجه مقاله حاضر بر آن است که درک خطر از طریق شناختی و احساسی بر روی تاب آوری اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار است و با افزایش پایگاه اقتصادی و منزلت اجتماعی میزان ریسک پذیری جامعه ی زنان کمتر و توانایی مقابله ی با بحران آن ها در زمان زلزله بیشتر می شود و درنهایت تاب آوری زنان از طریق درک خطر و تاب آوری اجتماعی و اقتصادی در برابر مخاطرات محیطی مانند زلزله می یابد. در انتها راهکارهای اقتصادی و اجتماعی جهت افزایش تاب آوری زنان در هنگام زلزله آورده شده است.
پیش بینی اضطراب بارداری بر اساس انگیزه های باروری، طرحواره های ناسازگار اولیه، رضایت زناشویی و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش انگیزه های باروری، طرحواره های ناسازگار اولیه، رضایت زناشویی و کیفیت زندگی در پیش بینی اضطراب بارداری بود. تعداد 240 زن باردار مراجعه کننده به مراکز درمانی منطقه 6 شهر تهران در سال 1400 به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اضطراب بارداری وندنبرگ (1989) ، انگیزه های باروری میلر (1995)، فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1999)، رضایت زناشویی انریچ (1978) و کیفیت زندگی توسط سازمان بهداشت جهانی (1996) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد رابطه منفی معناداری بین انگیزه های مثبت باروری، رضایت زناشویی و کیفیت زندگی و رابطه مثبت معناداری بین انگیزه های منفی باروری و حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه با اضطراب بارداری به دست آمد. نتایج رگرسیون نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین توانستند 56 درصد از واریانس اضطراب بارداری را پیش بینی کنند. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که انگیزه های باروری، طرحواره های ناسازگار اولیه، رضایت زناشویی و کیفیت زندگی می توانند اضطراب بارداری را به طور معناداری پیش بینی کنند.
بررسی رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی و اختلالات رفتاری دختران نوجوان شهر مشهد با نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه ی طرح واره ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی و اختلالات رفتاری نوجوانان دختر بود. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم ناحیه 4 شهر مشهد و والدین آن ها که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند. جامعه این پژوهش شامل 369 نفر از دانش آموزان و والدین آن ها بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ی طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (2003)، پرسشنامه هویت جنسیتی بم (1974)، پرسشنامه اختلالات رفتاری آیشنباخ و سکولار (2001) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی زیمت و همکاران (1988) بودند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین طرح واره ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی نوجوانان دختر در سطح P˂0.05 رابطه معنادار و معکوس حاصل شده است. همچنین بین طرح واره ناسازگار اولیه والدین با اختلالات رفتاری نوجوانان دختر در سطح P˂0.05 رابطه معنادار و مستقیم حاصل شد. علاوه بر آن نتایج نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه والدین با هویت جنسیتی و رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه والدین با اختلالات رفتاری نوجوانان دختر دارای نقش میانجی بود.