مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
جایگاه زن
حوزه های تخصصی:
راهیابی به دنیای درون زن و کنکاش در شخصیت و خلق و خوی او، همواره توجه دانشمندان و ادیبان هر عصری را به خود جلب کرده است. شناخت جایگاه زن در فرایند تکاملی بشر نیازمند بررسی های جامعی است، زیرا باید بتواند پرده از ابهاماتی که باعث پیش داوری هایی درباره زن شده و او را به عنوان یک ""گناهکار ازلی"" معرفی کرده بردارد.
ما در ایران باستان با زنان کاردانی مواجه ایم که اهانت، بی توجهی و تحقیر را نه تنها برنتافته اند بلکه بعضا چنان عکس العملی نشان داده اند که تمام ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه را متزلزل کرده اند. هدف این پژوهش شناساندن چهره واقعی زنانی است که با اراده راسخ خود توانستند در مقابل سرنوشتی که دیگران برایشان رقم زدند بایستد.
در این مقاله سعی بر این است که ابتدا شخصیت اصلی زن در دو منظومه ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی و بیژن و منیژه فردوسی مورد بررسی قرار گرفته و سپس جایگاه زن در دو منظومه با توجه به زمان وقوع آنها که دوره اشکانیان است، از دیدگاه زن سالارانه مقایسه شود.
بررسی تطبیقی و تحلیلی جایگاه و نقش زن در مقام مادر و همسر در رمان معاصر ایران و سنگال (با تأکید بر دو رمان شوهرآهوخانم و نامه ای بسیار طولانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات جایگاهی ویژه در بازنمایی جامعه دارد. رمان قالب ویژهی ادبی و آینه واقع نمای رخدادهای جامعه و تحت تأثیر تحولات آن است. بویژه اینکه در هر دو کشور ایران و سنگال این سبک نگارش با دگرگونیهای اجتماعی و فرهنگی همراه بودهاست. خانواده مهم ترین و اساسی ترین رکن اجتماع است. مفهوم خانواده در اکثر رمانهای معاصر نقش کلیدی دارد و همواره نقش اصلی داستان در قالب خانواده معرفی می شود. از سویی دیگر، پرداختن به نقش هایی که انسان ها در خانواده به خود می گیرند، غالباً بیانگر واقعیت های موجود جامعه است. به مناسبت شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر هر دوره، چگونگی توجه به مسیله نهاد خانواده در آن دوره متفاوت است و دغدغه نویسندگان در بازتاب مسایل خانواده با اوضاع اجتماعی زمانه مناسبت تام دارد. در این مقاله، ضمن معرفی وضعیت ادبیات در دو جامعه ایران و سنگال در پاسخ به این پرسش که شباهتها و همچنین تفاوتهای ساختاری خانواده در داستانهای معاصر این دو ملت کدام است و چگونه در عناصر داستانی بروز و ظهور یافتهاند؟ این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و ابزار گردآوری اسنادی - - کتابخانهای به بررسی تطبیقی و تحلیلی خانواده در دو رمان شوهر آهو خانم و نامهای بسیار طولانی پرداخته می شود. این تحقیق، هم نوعی مقایسه میان دو فرهنگ ایرانی و سنگالی است و هم، آثار داستانی مهم نویسندگان معاصر در این دو کشور با هم مقایسه می- شوند که می تواند به رشد پژوهشهای ادبیات تطبیقی در هر دو کشور یاری رساند.
جایگاه زن در نظامی و چاسر: شیرین و کریسید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که برای پی بردن به جایگاه زن در فرهنگ ملی هر سرزمینی یکی از گزینه ها مراجعه به متون ادبی است، مقاله حاضر با مقایسه خسرو و شیرین نظامی و تریلس و کریسید چاسر و با بیان شباهت ها و تفاوت های موجود در آنها در صدد باز آفرینی تصویر زن در این دو اثر است. هر دو شاعر در تاریخ ادبیات سرزمین خود از اهمیت بسیاری برخوردارند. چاسر، پدر ادبیات انگلیسی و حضرت عشق خوانده شده و نظامی به عنوان سراینده قصه های بزمی و عاشقانه توفیق قدرت نمایی یافته، تا آنجا که سرایندگان دیگر تحت تاثیر سبک و نفوذ انکار ناپذیر وی قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت این دو شاعر، دیدگاه آنها به نقش زن، خصوصاً در نظام پدرسالار آن دوران، قابل تامل است. نکته حایز اهمیت پایان داستان ها است. شواهد بر آمده از داستان ها نشان می دهد که وفاداری شیرین در عشق، پایداری و ایثار جان، او را تبدیل به زنی نمونه و خوب می کند. اما کریسید با خیانت به تریلس و پیوستن به دیومد، تبدیل به یک زن خیانتکار می شود. این پژوهش تفاوت دیدگاه به زن را در این دو اثر نشان می دهد. نظامی در اثر خویش با این فرهنگ می جنگد و نگاهی روشن به زن دارد که با جامعه بسته و فیودالی آن روزگار سنخیت زیادی ندارد. حال آن که چاسر با دیدی طعنه آمیز به این موضوع می پردازد. شباهت های عمده این داستان ها که این دو اثر را مناسب مقایسه می کند در طرح و پیرنگ، درون مایه و شخصیت پردازی آن ها است که از آن جمله می توان به زمینی و خاکی بودن عشق، حضور شاپور و پندروس به عنوان شخصیت های واسطه میان شخصیت های اصلی، مرگ شخصیت مرد، حضور فرهاد و دیومد که عاشق شخصیت های زن می شوند، موانع، هجران، بی وفایی، نصیحت و اظهار نیاز اشاره کرد.
نگرش شاهنامه به نقش اجتماعی و هویت فاخر زن ایرانی
شاهنامه آینه روشن و تمام نمایی از اصول، آداب، اندیشه ها و تفکرات و به قولی جامع جمیع خصایص مدنی و اخلاقی و فرهنگی ایران باستان است. این اثر بی نظیر با پرداختن منطقی به داستان ها و حکایات، به شخصیت ها و بازیگران آن روح تازه ای می بخشد. لذا باید گفت که زن در شاهنامه آمیخته ای از خردورزی، عفاف و زیبارویی است. این سه خصلت بانوان شاهنامه را از تمامی بانوان حماسه ها ممتاز می گرداند و فردوسی، در جای جای اثر خویش این ویژگی ها را ستوده است. زنان شاهنامه، به جزء آنها که زنان در سایه محسوب مى شوند و تأثیر چندانى در روند داستان ندارند بقیه تاثیرگذار در سیاست و اجتماع و سایر شئونات زندگى اند و حتى به مرتبه پادشاهی هم می رسند. این اثر که منعکس کننده واقعیات و تقابل فرهنگ های جوامع و سرزمین های مختلف آن زمان است، می تواند نقش بسیار حائز اهمیتی در باورها و پیشینه فرهنگی نسل کنونی ایفا نماید. شاهنامه با بیان محسنات زنان در ابیات خویش، سعی نموده است تا استوارترین باور و تصویر، از سیمای زنان ایرانی را منتشر نماید. بنا به اهمیتی که زن و نقش آن در اجتماع و ادبیات ایران دارد و براساس پژوهش هایی که درباره نقش اجتماعی صورت گرفته است، می توان اذعان نمود که زن در شاهنامه از حیث اجتماعی، موقعیت و هویتی فاخر داشته و از شخصیت زن بعنوان یک اسوه وارسته اجتماعی یاد می شود.
جایگاه و مقام زن در یهودیت و اسلام
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، جایگاه و منزلت زن در یهودیت و اسلام بررسی میشود. بر اساس متن کتاب مقدس، زن آفرینشی تبعی و طفیلی از آفرینش مرد داشته و از او خلق شده، یعنی زن، انسان درجه دوم است. همچنین زنان، به تبع گناه اولیه حوا که نماینده زنان است، خطاکار بوده و منشأ فساد مردان نیز آنها هستند. این دو اعتقاد یهود، بیانگر جایگاه زن نزد آنها، به خصوص نقش اجتماعی اوست. زنان یهودی، حق مطالعه و فراگیری تورات را ندارند. شهادت و گواهی آنها ارزشی ندارد و از آن بالاتر، زنان از حق مالکیت نیز محرومند. با ظهور اسلام و تلاش در بالابردن جایگاه زن، مشخص میشود که در موضوع مهم در قرآن، بحث انسانیت انسانهاست نه مرد و زنبودن آنها. از دیدگاه قرآن، زن میتواند فعالیتهای اجتماعی داشته و بسیاری از پستهای اجتماعی را بر عهده بگیرد و حتی بهتر از مردان آنها را انجام دهد.
آفرینش و جایگاه زن در قرآن و عهدین
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
61 - 73
حوزه های تخصصی:
زن، نیمی از پیکره اجتماع است که با داشتن مقام انسانی، با مرد همتا و همسو بوده و میتواند به مقام خلیفه الهی برسد. زن، نقش تعیین کنندهای در ایجاد، بقا و گسترش نسل انسانی داشته و همواره در طول تاریخ، حضور فعال و مؤثر خود را اثبات کرده است. برای همین، شخصیت انسانی او و نقش چشمگیرش در خانواده و اجتماع و نیز دیدگاه دین اسلام به ویژه قرآن کریم نسبت به او همیشه مورد توجه دانشمندان اسلامی بوده و همواره ابعاد هویتی او را جستوجو کرده است. این مقاله، آفرینش و جایگاه زن در قرآن و عهدین و تفاوت این دو را بررسی کرده است. در گزارش قرآنی، زن عامل بدبختی یا بیرون رفتن انسان از بهشت نیست. برخلاف باورهای یهودی و مسیحی که زن را عامل بدبختی و گناه نخست آدم میدانند، در قرآن، زن و مرد هر دو به یک اندازه در تحقق گناه دست داشته و مرتکب آن شدهاند. با توجه به هدف خلقت انسان که عبودیت خداست، بین زن و مرد تفاوتی نیست؛ زیرا هر دو انسان بوده و هر دو روح و فطرت الهی دارند. نوشتار حاضر با روش توصیفی-تحلیلی جمعآوری شده و مواردی مانند وجه تسمیه آدم و حوا، چگونگی آفرینش زن، فلسفه آفرینش زن و مقام و جایگاه زن در قرآن و عهدین را بررسی میکند.
جایگاه زن در تمدن ساسانی براساس شواهد تاریخی و باستان شناختی
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
19-31
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه زن در تمدن ساسانی از منظر شواهدِ تاریخی و باستان شناختی می باشد. جامعه پژوهش شامل نقوش زنان در آثار فرهنگی برجای مانده از دوران ساسانی است. نمونه پژوهش شامل نقش زن در مواد فرهنگی برجای مانده از عصر ساسانی براساس شواهد باستان شناختی است. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی بود. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و از طریق فیش-برداری انجام شد و پس از آن به بررسی شواهد برجای مانده باستان شناختی از جایگاه زن در ایرانِ فرهنگی ساسانی پرداخته شد و اطلاعات به صورت کیفی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد نقش زن در هنرهای وابسته به معماری نظیر نقاشی، گچ بری، پارچه بافی، موزاییک وغیره مشهود است و به لحاظِ جایگاه سیاسی، زنان از قدرت خوبی در جامعه برخوردار بودند و منابع تاریخی و شواهد باستان شناسی نظیر سکه ها آن را تأیید می نماید؛ از طرفی دیگر یافت شدن تصویر زنان در میان اکثر مواد فرهنگی باستان شناسی نشان از آن دارد که احترام به زن و گستردگی فعالیت های سیاسی، اقتصادی وغیره هنر، دیگر خاص دربار و در دستِ اعضای سلطنتی نیست، بلکه با بهبود یافتن قوانین اجتماعی، زنان از جایگاه و آزادی عمل بهتری در کنار با جامعه طبقاتی مردسالار داشتند.
بررسی جایگاه زن و عشق در ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی
حوزه های تخصصی:
زن در عرفان از دیدگاه حکیم سبزواری و امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در موردجایگاه زن در منابع و متون اسلامی از جمله متون عرفانی بحث شده و آراء متفاوتی درباره آن اظهار شده است. در این پژوهش دیدگاه عرفانی حکیم سبزواری و امام خمینی به جایگاه زن مورد بررسی قرار گرفته است. در دیدگاه امام خمینی به جایگاه زن پژوهش هایی انجام شده است ولی در مورد دیدگاه حکیم سبزواری و تطبیق آن با دیدگاه امام خمینی تحقیقی صورت نگرفته است. برای تبیین نگاه این دو متفکر در مورد جایگاه زن کوشیده ایم نگاه قرآنی و روایی این دو عارف را کشف کرده و برای این منظور به کتب: اسرارالحکم، نبراس الهدی و تعلیقات حکیم سبزواری بر اسفار و به صحیفه امام خمینی رجوع شده است. نگاه حکیم سبزواری به زن از نظر عرفانی محدودساز و به لحاظ اجتماعی و فردی نسبتاً منفی و مبتنی بر سنت پذیرفته شده دوره خویش است و در بعضی موارد با سخن خود حکیم در مواضع آثارش متناقض است و هماهنگی ندارد. از این سو امام خمینی به جهت شرایط اجتماعی و فردی که در آن زیست می کرده نگاهش" جمالی و رحامتی" است و زن را واجد همان کمالات و شرایط اجتماعی می داند که مرد از آن برخوردار است.
مقایسه جایگاه زن در فرهنگ ایران و ایتالیا از طریق بررسی مقابله ای ضرب المثل های فارسی و ایتالیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
525 - 550
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها پاره های ادبی هستند که بخش عمده ای از زبان و فرهنگ یک ملت را تشکیل می دهند و بیانگر نگاه مردم جامعه به مسائل مختلف بوده و لذا نقش بسزایی در تعیین هویت فرهنگی هر ملت دارند. هدف پژوهش حاضر مقایسه جایگاه زن در فرهنگ ایرانی و یک کشور اروپایی، به کمک آشنایی دیرینه محقق با زبان و فرهنگ ایتالیایی از طریق تحلیل مقابله ای ضرب المثل های دو زبان است. این تحقیق در چندین مرحله انجام گرفت: گردآوری 1384 نمونه فارسی و ایتالیایی مرتبط با موضوع زن، ترجمه نمونه های ایتالیایی، حذف مثل های تکراری یا نامفهوم (جامعه آماری برابر با 984 ضرب المثل)، ترجمه و ارائه برخی توضیحات فرهنگی، دسته بندی موضوعات مثل ها، یافتن وجوه اشتراک و افتراق بین نمونه های دو زبان، آمارگیری، و مقایسه عددی. نتایج نشان می دهند که فرهنگ دو کشور در برخی موارد مشابه و در برخی دیگر بسیار متفاوت اند. اما فرهنگ ایرانی، در زمینه هر دو قطب عمده متضاد چه تحقیر و توهین به زن و چه تکریم وی نسبت به فرهنگ ایتالیایی جایگاه نخست را به خود اختصاص می دهد.
بررسی تطبیقی جایگاه اجتماعی و فرهنگی زنان در ضرب المثل های فارسی، انگلیسی و آذری با رویکرد فمینیستی-انتقادی
پژوهش حاضر بر این فرض استوار است که جایگاه اجتماعی و فرهنگی زن در فرهنگ های مختلف متاثر از نگاه منحصر به فرد یک فرهنگ و جامعه خاص است. برای بررسی این مسئله ضرب المثل های فارسی، انگلیسی و آذری با موضوعیت زن بررسی شدند. به این ترتیب واژه زن به عنوان واژه شمول و واژگان دختر، مادر، عروس، مادرزن، مادرشوهر ... و معادل آن ها در هریک از زبان ها به عنوان واژگان زیرشمول انتخاب شدند. پس از جمع آوری، براساس تحلیل محتوایی داده ها در پنج حوزه، معیارهای اخلاقی و سرشت، وظایف زن، تبعیض جنسیتی، ارزش گذاری، دفاع از حقوق زنان و برابری جنسیتی طبقه بندی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ضرب المثل های فارسی و آذری بسامد قابل توجهی آنهم به یک میزان درحوزه های معیارهای اخلاقی و ارزش گذاری داشتند که در این میان بسامد ضرب المثل های فارسی بیشتر از آذری بود. نکته جالب توجه دیگر در خصوص حوزه تبعیض جنسیتی بود که در آن بسامد ضرب المثل های فارسی بیش از دو زبان دیگر بود. ولی در حوزه دفاع از حقوق زنان و برابری جنسیتی هر سه زبان عملکرد یکسانی داشتند.
بررسی جایگاه بانوان در اشعار عصر بیداری، مطالعه موردی سید اشرف الدین گیلانی «نسیم شمال»
یکی از ابعاد مهم عصر مشروطه، پیدایش ادبیات سیاسی-اجتماعی و شعر مردمیست. شاعران فراوانی در مقابل گروه اندکی که هنوز شعر بازگشتی می سرودند، به زبان مردم و برای آنان شعر سرودند و هم آوا با مشروطه خواهان، فریاد آزادی و نفرت از بیگانه و هر آن چه نابرابریست را سر دادند. در این میان اشرف الدین حسینی قزوینی (1247-1313ش.)، معروف به نسیم شمال زبان مردم کوچه و بازار، لحن عامیانه، طنزآمیز و بی پروا را در اشعار خود به کار گرفت، او در کلیات دیوان به بانوان در جایگاه مهمی از مخاطبان خود نگاه کرد و اشعاری به زبان آنان و برای آن ها سرود. نسیم شمال را باید در زمره شاعران مدافع حقوق بانوان دانست. او از جمله شاعرانیست که در مبارزه با جهل و استثمار و نیز تنویر افکار عمومی، در راستای طرد هرگونه ظلم و تعدی، نقش بسزایی داشته است. در این مقاله کوشش می شود به آن دسته از اشعاری که نسیم شمال درباره بانوان سروده است را مورد بررسی قرار می دهیم. هدف این پژوهش بررسی جایگاه بانوان در اشعار نسیم شمال است، جامعه مورد بررسی دیوان نسیم شمال است.
نظریه وضع طبیعی و تأثیر آن بر جنبش فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
107 - 136
حوزه های تخصصی:
برخی فلاسفه حقوق طبیعی بر این باوراند که نمی توان با معیار قرار دادن جوامع مدنی و قوانین و مقررات رایج در این جوامع حقوق طبیعی را استنباط کرد زیرا در این جوامع تشخیص آنچه طبیعی است از آنچه طبیعی نیست کار آسانی نبوده و گاهی نیز گمراه کننده است. از این رو، این اندیشمندان در صدد بر آمده اند با تحلیل عقلی، وضعی را تحت عنوان وضع طبیعی ترسیم کنند که مشخصاً مقطع قبل از وضع قوانین را مد نظر قرار می دهد و می کوشند با تحلیل این برهه، حقوق طبیعی را استنباط کنند. در این مقاله جایگاه زن در وضع طبیعی از منظر فیلسوفانی همچون توماس آکویناس، توماس هابز، جان لاک و ژان ژاک روسو مورد بررسی قرار می گیرد. توصیف وضع طبیعی به عنوان وضعی که در آن برابری حکم فرما است زمینه را برای ایجاد تغییر در اندیشه فرودستی زنان نسبت به مردان فراهم کرد و به سنگ زیرین شکل گیری جنبش های فمینیستی تبدیل شد.
زن و جایگاه اجتماعی او در حوزه خانواده و اجتماع (براساس آثار زویا پیرزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نویسندگان زن طی چند دهه اخیر توانسته اند مسائل اجتماعی، فرهنگی و عاطفی مربوط به زن را در آثار خود به خوبی منعکس کنند. از جمله مضامینی که در آثار آنان به چشم می خورد، مردسالاری، روزمرگی و تنهایی، تلاش برای هویّت یابی و ... است. زویا پیرزاد یکی از نویسندگان زن معاصر به خوبی توانسته زن و دنیای زنانه را با اندیشه و قلمی زنانه به تصویر بکشد. در آثار او شخصیّت اصلی و محوری، زن است. زنی با تمام دغدغه ها و مسائل مربوط به دنیای زنانه. برخی از زنان آثار پیرزاد مانند زنان در رمان «عادت می کنیم»، حالت منفعلانه در پیش گرفته و صبورانه در برابر مشکلات سر خم می کنند. اما برخی دیگر با اراده در صدد رفع و حل مسائل زندگی فردی و اجتماعی و تثبیت جایگاه خود هستند. در این پژوهش به زن و جایگاه اجتماعی او با روش توصیفی- تحلیلی در آثار این نویسنده پرداخته می شود.
گونه شناسی دیدگاه ها پیرامون مواجهه قرآن با فرهنگ اجتماعی عصر نزول درباره حقوق زن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
۱۱۱-۹۱
حوزه های تخصصی:
حقوق زنان در جامعه از مسائل مهم فرهنگی اجتماعی است. قرآن، متنی فرهنگی و اجتماعی است؛ در نتیجه به حقوق زن در عصر نزول توجّه داشته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی پاسخ این پرسش بنیادین را جستجو کرده است که در خصوص مواجهه قرآن با فرهنگ عرب عصر نزول در باره حقوق زن چه دیدگاه هایی وجود دارد؟ این تحقیق به دست داده است که عربیت زبان قرآن مورد اتفاق اندیشمندان است؛ لکن پیرامون ارتباط قرآن با فرهنگ عصر نزول دو دیدگاه کلان وجود دارد: گروهی فرهنگ قرآن را وام دار فرهنگ عربی دانسته و احکام قرآن در خصوص زنان را متأثّر از فرهنگ عربی می دانند؛ چرا که متن قرآن محصول شخصیت پیامبری است که در فرهنگ عربی تکوّن یافته است. تحقیق به دست داده که این دیدگاه با تصریح آیات مغایرت دارد و مردود انگاری شده است. گروه دوم معتقدند که فلسفه نزول قرآن، اثر گذاری بر فرهنگ هاست و نازل شده تا با عادت ها و رسوم فرسوده جاهلی عصر نزول مبارزه کند. از این منظر، قرآن نیامده تا در برابر فرهنگ جاهلی در خصوص زنان منفعل و یا اثر پذیر باشد؛ بلکه به بازسازی و اصلاح فرهنگ عرب عصر نزول در خصوص جایگاه زن پرداخته است. این دیدگاه با تصریح آیات همسویی داشته و اثبات شده است.
بررسی جایگاه و نقش زن در عرفان و تصوف اسلامی
منبع:
عرشیان فارس سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
25-36
حوزه های تخصصی:
بحث پیرامون شخصیت، نقش و جایگاه زن در تحولات دینی و اجتماعی قدمت طولانی دارد و این موضوع توجه بسیاری از صاحب نظران عرصه های مختلف را به خود جلب کرده است. در این میان دین در ترسیم جایگاه زن نقش بسزایی داشته است. درپی مطالعاتی که انجام گردیده مشخص شد که در دیدگاه اسلامی زن و مرد در همه معیار های ارزشی و معنوی باهم برابرند. پس؛ زن همچون مرد می تواند به کمال برسد. می توان گفت على رغم نگاه متعالی اسلام به زن در عرفان و تصوف اسلامی، بوجود نحله ها و فرقه های مختلف یک قرائت ثابت از جایگاه زن وجود ندارد. برخی از عرفا مانند ابن عربی و مولانا، زن را مظهر تجلی و رحمت الهی دانسته اند و مقام زن را به بالاترین مرتبه رسانده اند. اما در مقابل برخی مانند غزالی و سهرودی، زن را مظهر و مصداق نفس و اماره و مانعی در رسیدن به کمال می دانند. این مقاله با روش تحلیلی، توصیفی، به بیان و مطالعه در خصوص موضوع تحقیق پرداخته سپس به توصیف و بررسی کوتاهی نسبت به نظرات آنان پرداخته است.
بازنمایی جایگاه زن در جامعه سنتی رمان های میرال الطحاوی؛ الخباء و نقرات الظباء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
35 - 50
حوزه های تخصصی:
احساس نیاز به بازگو کردن حقایق جامعه، نویسنده را به خلق آثاری وا می دارد که بافت و درون مایه ای اجتماعی دارند. جامعه شناسی ادبیات با بررسی محتوای آثار ادبی و رابطه آن با فضای اجتماعی، نشان دهنده جهان بینی حاکم بر متن است؛ بنابراین بررسی فرهنگ و رفتار افراد در آثار نویسنده می تواند به شناخت جامعه وی منجر شود که این امر، بدون تردید سنگ بنای نخست و گامی مؤثر در جهت اصلاح ارزش ها و هنجارهای نادرست نهادینه شده در دل این جامعه است. از این رو، بررسی جایگاه زن عرب در جامعه سنتی ترسیم شده در رمان های «الخباء» و «نقرات الظباء» نوشته میرال الطحاوی، با روش توصیفی تحلیلی امری ضروری می نماید. چنین به نظر می رسد که نویسنده با طرح مسئله اصلی رمان بر محوریت زنان و سیطره فرهنگ عامه گذشته، آشفتگی ها، تحقیر و خوار داشت، ظلم پذیری و سلطه سنت، تصویری تک بعدی و اغلب یک وجهی از یک زن منفعل عربی در محیطی بدوی و احیاناً حضری را به تصویر می کشد که تسلیم گفتمان حاکم است و اگر به ندرت تمردی دارد، این تمرد به تغییر و بهبود وضعیت وی در خانواده و جامعه منجر نمی شود. می توان دریافت که زن کامل با تمام وجوه منشوری در جامعه مورد نظر نویسنده، جایگاهی ندارد و قهرمانان زن نه تنها تلاشی برای رهایی از قید و بند سنت ندارند، بلکه در ظلم به خود و زنان همانند خویش با گفتمان غالب همگام می شوند تا کورسوی امید به تحول در میان شخصیت های زن به خاموشی گراید.
سیمای زن در شعر نزار قبانی و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
83 - 105
حوزه های تخصصی:
زن در جامعه بشری و از ابتدای تاریخ تا کنون، شریک زندگی مرد تلقی می شود و بخش وسیعی از اندیشه ها، احساسات و عواطف مرد متوجه زن می باشد. در همه دوره های تاریخی مختلف ادبیات عرب و ادبیات فارسی، تصویری از زن در قالب شعر و نثر ادبی دیده می شود. این مقاله به بررسی شعر نزار قبانی شاعر برجسته ادبیات معاصر عرب معروف به «شاعرالمرأه»، و هم چنین شعر فروغ فرخزاد که در ادبیات معاصر فارسی به عنوان تاثیرگذارترین «شاعر زن» تلقی می شود می پردازد. از این رهگذر می توان به تأثیر این دو شاعر معاصر در شعر و جامعه معاصر در خصوص جایگاه زن پی برد.
بررسی جایگاه زن در آثار واقع گرایانه ی جمالزاده و بالزاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ بهار ۱۳۸۹ شماره ۳
39-58
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه مکتب واقع گرایی، ادبیات ابزاری است برای شناساندن رویه ی واقعی قواعد، روابط و مناسبات اجتماعی. این مکتب بر آن است تا گستره ی آگاهی های اجتماعی خوانندگان را افزایش دهد. این هدف، مضامین تازه ای را پیش روی نویسندگان قرار می دهد. مسأله ی زندگی زنانه نیز، بر اساس همین روی کرد، وارد آثار ادبی جوامع مختلف می شود. بررسی آثار بالزاک و جمالزاده، به عنوان بنیان گزاران این مکتب در فرانسه و ایران نشان می دهد که این دو نویسنده، کم و بیش به این مضمون پرداخته اند. آن ها از یک سو، جایگاه سنتی زنان را به تصویر می کشند و از سوی دیگر، تأثیر سرمایه داری بر زندگی آنان را افشا می نمایند. اگرچه این دو نویسنده، در بعضی از موارد، موضوعات مشترکی را مطرح می کنند که منجر به بروز شباهت های قابل توجهی در دیدگاه های آن ها می شود، اما تجربیات فرهنگی و اجتماعی ناهمانند و نیز حضور در دو دوره ی تاریخی متفاوت باعث می شود که در تصاویری که آنان ارایه می دهند، همسانی چندانی وجود نداشته باشد.
جایگاه زن در ادبیات نمایشی دفاع مقدس از دید نظریه ی فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ بهار ۱۳۹۰ شماره ۳
77 - 96
حوزه های تخصصی:
نظریه فمینیسم به عنوان یکی از نظریه های مطرح عصر حاضر، تلاش دارد مطالعات جهان پیرامون خود را در معرض پرسشی اساسی قرار دهد: «درباره زنان چه می دانیم؟» از درون این پرسش سوال های مهم دیگری مطرح می شود: موقعیت زنان چگونه است؟ و زنان در این موقعیت ها، چه تأثیری دارند و چه می کنند؟ در این مقاله به نقد و بررسی ادبیات نمایشی دفاع مقدس با تأکید بر جایگاه زن در شش نمایشنامه ی شاخص از این جریان هنری معاصر ایران خواهیم پرداخت. با آنکه دفاع مقدس ملت ایران بدون هیچ گونه تمایز جنسیتی، زنان و مردان را درگیر خود ساخته بود، اما جایگاه زنان در نمایشنامه های دفاع مقدس؛ متزلزل و میزان تأثیرگذاری آنان در زندگی فردی و اجتماعی در دنیای متن آثار نمایشی، کم اهمیت تصویر شده است. تحلیل کارنامه سی ساله ادبیات نمایشی دفاع مقدس چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی، بر اساس روی کردهای لیبرال فمینیسم تا فمینیسم اسلامی، نشان می دهد این آثار نتوانسته اند بازتاب دهنده جایگاه واقعی زن و نقش غیرقابل انکار او در دوران جنگ و پس از آن، باشند.