فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال 18 تابستان 1403 شماره 67 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
جمعیت، یکی از مولفه های راهبردی هر کشوری به شمار می آید و یکی از مهم ترین منابع قدرت ملی و منشا افزایش نفوذ سیاسی در بین جوامع بین المللی است. قائلان نظریه تحدید نسل متأثر از فضای جامعه قرار گرفته و در دوره ای که جمعیت در ایران رشد فراوانی یافت و دولت های مستقر در پی اتخاذ سیاست های کنترل جمعیت برآمدند، آنان از آموزه های دینی برای تأیید این سیاست ها بهره گرفتند. پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی در پی بررسی و نقد برداشت های مخالفان افزایش جمعیت از آیات و روایات تحدید نسل برآمده است. یافته های پژوهش حکایت از آن داشت که مخالفان افزایش جمعیت معتقدند در قرآن آیاتی وجود دارد که اگر چه ارتباط مستقیم با کنترل جمعیت ندارند، اما به طور قهری به نوعی به تنظیم خانواده منجر می شود. با بررسی های انجام شده روشن گردید که برداشت های صورت گرفته از آیات، نادرست و ناتمام هستند و به آن ها نقد وارد است. مخالفان افزایش جمعیت همچنین به روایاتی برای اثبات تحدید نسل استشهاد کرده اند، بررسی اسناد و محتوای روایات نشان داد که اسناد برخی روایات ضعیف و اسناد برخی روایات صحیح هستند، بر فرض تمامیت و صحت همه اسناد، برداشت هایی عرضه شده از روایات نادرست هستند.
مؤلفه های الگوی مطلوب ارتباطات والدین با نوجوان: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعارضات والدین – نوجوان، از مهمترین مسائل این مقطع در نظام خانواده است که پیامدهای مختلفی در زمینه رشد فردی و اجتماعی آنها به همراه دارد. در صورت بندی این مسئله، مدل ارتباطی والدین با نوجوانان، از عوامل و متغیرهای اصلی در این زمینه محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف احصاء مؤلفه های اصلی الگوی مطلوب ارتباطات والدین با نوجوان در خانواده انجام شد. روش این پژوهش کیفی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شده است. نوع نمونه گیری هدفمند بوده و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه شونده ها بصورت هدفمند از بین کارشناسان و متخصصان علوم ارتباطات، روان شناسی و علوم تربیتی و معارف اسلامی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه نیز، روش تحلیل مضمون به روش آتراید – استرلینگ به کار گرفته شد. در فرآیند تحلیل که با استفاده از نرم افزار Maxqda2020 انجام گرفت، سه مضمون فراگیر و هشت مضون سازمان دهنده بدست آمد. مضامین فراگیر و به بیان دیگر مؤلفه های اصلی الگوی مطلوب ارتباطات والدین با نوجوان شامل «حفظ صمیمیت»، « کرامت بخشی» و «مسئولیت بخشی» می شود. بر اساس نتایج بدست آمده، نهادهای فرهنگی – ارتباطی می بایست علاوه بر آموزش و توانمندسازی خانواده ها در زمینه نحوه مطلوب ارتباط با فرزند نوجوان، با بازنمایی صحیح نوجوانی در رسانه، نگاه ایجابی و فرصت محور به این مقطع را در جامعه ترویج دهند.
تدوین بسته آموزش سلامت جنسی و اثربخشی آن بر عملکرد جنسی زوجین شاغل تازه ازدواج کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین بسته آموزش سلامت جنسی و اثربخشی آن بر عملکرد جنسی زوجین شاغل تازه ازدواج کرده در سال 1402-1401 بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوجین تازه ازدواج کرده دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمانشاه بود. جهت انتخاب نمونه آماری به روش نمونه گیری هدفمند، 40 نفر از زوجین تازه ازدواج کرده دانشگاه علوم پزشکی شهر کرمانشاه جهت استخراج مولفه های سلامت جنسی و برای بررسی تاثیر متغیر مستقل (رویکرد بسته آموزشی تدوین شده 10 زوج و برای گروه گواه نیز 10 زوج) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه-های آزمایش و گواه قرار گرفتند. لازم به ذکر است گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 40 دقیقه ای آموزش سلامت جنسی را دریافت کردند. آزمودنی ها در هر دو گروه، قبل از مداخله و بعد از گذشتن دو هفته از آموزش سلامت جنسی به پرسشنامه های عملکرد جنسی زنان و عملکرد جنسی مردان پاسخ دادند. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد مداخله آموزش سلامت جنسی بر عملکرد جنسی زوجین تازه ازدواج کرده تاثیر معناداری داشته است(001/0=P). بنابراین می توان نتیجه گرفت بسته آموزش سلامت جنسی می تواند در مشاوره های پیش از ازدواج و مشاوره خانواده مورد توجه روانشناسان و مشاوران جهت غنی سازی زندگی زوجین مورد استفاده قرار گیرد .
پیش بینی میزان رغبت به ازدواج بر اساس کیفیت زندگی و عملکرد خانواده در دختران مجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی میزان رغبت به ازدواج براساس کیفیت زندگی و عملکرد خانواده در دختران مجرد دانشگاه علم و هنر بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دختران مجرد دانشکده علوم انسانی دانشگاه علم و هنر یزد در سال 1401 ، که تعداد آنها 955 نفر بود. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام شد و 280 نفر (با استفاده از فرمول کوکران) از دختران مجرد در پژوهش شرکت کردند. با توجه به اینکه پیش فرضی مبنی بر وجود سلسله مراتب یا ترتیبی از تاثیرات بین متغیر های مستقل وجود نداشت از روش تجریه تحلیل داده ها از طریق رگرسیون چند متغیری همزمان انجام شد. از پرسشنامه های عملکرد خانواده اپشتاین(1993)، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1989) و رغبت به ازدواج پرساد(1389) جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. نرم افزار spss جهت تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان داد بین متغیرهای پیش بین(ابعاد عملکرد خانواده و ابعاد کیفیت زندگی) با رغبت به ازدواج رابطه مثبت و معنادار وجود دارد(01/0 P<). در متغیر عملکرد خانواده خرده مقیاس های ارتباط، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی و عملکرد کلی خانواده در سطح معنی داری 01/0 و خرده خرده مقیاس نقش ها در سطح 05/0 با رغبت به ازدواج همبستگی مثبت معنی دار داشتند. از میان خرده مقیاس های دیگر متغیر پیش بین پژوهش یعنی کیفیت زندگی دو خرده مقیاس کیفیت زندگی محیطی و کیفیت زندگی روانشناختی با رغبت به ازدواج در سطح معنی داری 01/0 P<همبستگی مثبت معنی دار داشتند. از آنجا که کیفیت زندگی و عملکرد خانواده با رغبت به ازدواج رابطه معنادار دارد، برنامه مداخلاتی بهبود عملکرد خانواده و کیفیت زندگی در دختران مجرد می تواند جهت ترغیب و ترویج ازدواج آنان به کار گرفته شود.
رابطه رضایت زناشویی با ذهن آگاهی در زوجین: نقش میانجی نظریه ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های نظری جدید شروع به تغییر مطالعه ویژگی های ذهن آگاهی فراتر از فرآیندهای فردی به روابط عاشقانه بین فردی کرده اند. دوام این اهداف ممکن است مشروط به این فرض اساسی باشد که ذهن آگاهی با ویژگی های بالاتر با نتایج مفیدی مانند رضایت از رابطه مرتبط است. این پژوهش باهدف تدوین مدل رضایت زناشویی بر اساس ذهن آگاهی با نقش میانجیگری نظریه ذهن در زوجین انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 500 نفر (250 زوج) از زوج های شاغل شهر تهران در سال 1401 بود که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی (ادارات) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های رضایت زناشویی (انریچ، 1989) ، ذهن آگاهی (فرایبرک، 2006) و نظریه ذهن (کوهن، 2001) گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری، تحلیل رگرسیون چند متغیری و تحلیل واریانس استفاده شد. پردازش اطلاعات و بررسی فرضیه ها با استفاده از نرم افزارهای SPSSV25 و AMOSV26 صورت گرفت. نتایج به دست آمده از مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از رابطه مستقیم و معنادار ذهن آگاهی با نظریه ذهن (001/0=p، 350/0=β) ، ذهن آگاهی با رضایت زناشویی (001/0>p، 710/0=β)، نظریه ذهن با رضایت زناشویی (001/ 0>p، 451/0=β) بود. همچنین نتایجشان داد که نظریه ذهن در رابطه بین ذهن آگاهی و رضایت زناشویی زوجین نقش میانجی ایفا می کند (001/ 0>p، 107/0=β). ذهن آگاهی به طور مستقیم و غیرمستقیم با میانجی نظریه ذهن با رضایت زناشویی زوجین رابطه دارد. ازاین رو برنامه ریزی جهت افزایش میزان ذهن آگاهی و نظریه ذهن زوجین می تواند رضایت آنان از زندگی زناشویی را افزایش داده و ساختار خانواده را بهبود بخشد.
شیوع اختلال نقص توجه/بیش فعالی مبتنی بر خودگزارشی در زنان شهرستان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف. هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع اختلال نقص توجه/بیش فعالی مبتنی بر خودگزارشی در زنان شهرستان ملایر بود.روش. روش این پژوهش توصیفی بود. جامعه پژوهش حاضر را تمامی زنان شهرستان ملایر تشکیل داده بود که از این جامعه به صورت در دسترس، ۲۶۳۳ فرد انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از مقیاس خودگزارشی اختلال نقص توجه/بیش فعالی بزرگسالان کانرز (1999) انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری خی دو استفاده شد. تجزیه وتحلیل با نرم افزار آماری SPSS-22 انجام شد.یافته ها. یافته ها نشان داد که شیوع اختلال نقص توجه/بیش فعالی در زنان 19 تا 40 سال 2/8 درصد بود و اختلال نقص توجه با 6/9 درصد شایع تر از اختلال بیش فعالی (4/7%) بود. همچنین، با افزایش سن از شیوع اختلال نقص توجه/بیش فعالی در زنان کاسته می شود.نتیجه گیری. اختلال نقص توجه/بیش فعالی در زنان جوان از شیوع بالایی برخوردار است به همین خاطر، توجه به این اختلال و برنامه ریزی برای درمان آن ضروری است.
اثربخشی آموزش سرمایه ی روان شناختی و باورهای فراشناخت بر احساس پیوستگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش سرمایه ی روان شناختی و باورهای فراشناخت بر احساس پیوستگی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که از طرح پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل استفاده شد. مشارکت کنندگان در پژوهش 60 نفر از زنان روستایی متأهل شهرستان دهاقان بودند که با گمارش تصادفی، 20 نفر در گروه آموزش سرمایه ی روان شناختی، 20 نفر در گروه آموزش باورهای فراشناخت و20 نفر نیز در گروه کنترل قرار گرفتند. این گروه ها به تصادف در گروه های آزمایشی و کنترل گمارش شدند. گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه ی 1ساعته، یک گروه تحت آموزش سرمایه ی روان شناختی و یک گروه هم تحت آموزش باورهای فراشناخت قرار گرفتند. در پایان هر سه گروه به پرسشنامه ی احساس پیوستگی آنتونوسکی (1987) پاسخ دادند. روایی و پایایی ابزار پژوهش برای استفاده در فرهنگ ایرانی رضایت بخش بوده است. نتایج تحلیل واریانس یک متغیره (ANOVA) نشان داد که آموزش سرمایه ی روان شناختی و فراشناخت بر احساس پیوستگی تأثیر معنی داری داشته است. بنابراین، می توان از آموزش سرمایه ی روان شناختی و آموزش باورهای فراشناخت یا تلفیقی از این دو روش جهت افزایش احساس پیوستگی زنان بهره برد.
رابطه ناگویی هیجانی و رضایت زناشویی: مطالعه فرا تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش متغیر شخصیتی ناگویی هیجانی در رضایت زناشویی زوجین از جمله مباحث مطرح در روانشناسی است. تحقیقات متعددی درباره رابطه ناگویی هیجانی و رضایت زناشویی انجام شده است، اما گاهی نتایج آن ها ناهماهنگ و متناقض است، از این رو هدف پژوهش حاضر به کار گیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات صورت گرفته پیرامون ارتباط میان ناگویی هیجانی و رضایت زناشویی بود. برای انجام فراتحلیل، از میان پژوهش های مرتبط با رابطه ناگویی هیجانی و رضایت زناشویی که در نشریات علمی پژوهشی فارسی و خارجی (انگلیسی) بین سالهای ۱۳۸۸ الی ۱۴۰۱ چاپ شده اند، ۳۵پژوهش که به روش توصیفی انجام گرفته و ملاک ورود به پژوهش را داشتند، انتخاب نموده و در مرحله بعد ضریب اندازه اثر با استفاده از نرم افزارCMA ارزیابی شد. نتایج نشان می دهد، اندازه اثر یا ضریب تاثیر ناگویی هیجانی بر رضایت زناشویی در مدل اثرات تصادفی (۳۹/۰-) و در مدل اثرات ثابت (37/۰-) است که بر حسب نظام تفسیری کوهن این میزان تاثیر بالاتر از حد متوسط ارزیابی می شود. ترکیب تحقیقات انجام یافته، رابطه منفی ناگویی هیجانی و رضایت زناشویی را نشان می دهد.
شناسایی عوامل موثر در ضربه عشقی دانشجویان دختر: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضربه عشقی پدیدهای رایج در دانشجویان است که باعث مسائل تحصیلی و روان شناختی می شود. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر در ضربه عشقی دانشجویان دختر بود. روش پژوهش کیفی از طریق مضاحبه نیمه ساختار یافته بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1402 بودند که درگیر تجربه شکست عشقی شده بودند. از بین آنها تعداد 10 نفر به صورت نمونه گیری هدف مند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد. بر اسا یافته ها پنج مضمون اصلی ضربه عشقی شناسایی شد که شامل موارد زیر می شد: علل مربوط به خانواده مبداء و کودکی، علل درون-روانی، علل رابطه ای، علل مربوط به پسر، و علل همزمان با رابطه. هر کدام از این مضامین فراگیر شامل مضامین سازمان یافته و پایه زیادی می شدند. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که قبل از هر چیز گذشته و بافت رشدی فرد در خانواده اهمیت بسیاری در ضربه عشق دارد و علل مربوط به زمان حال در درجه دوم اهمیت هستند. بنابراین، پیشنهاد می شود برای پیشگیری از ضربه عشق قبل از هر چیز به شناسایی روابط اولیه فرد و تاثیر آنها در زندگی جاری و نوع انتخاب های فرد پرداخت و فرد را در این زمینه آگاه کرد تا انتخاب درست تری انجام دهد.
مقایسه اثربخشی درمان های ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار بر عملکرد خانواده در زوج های با خودافشاگری پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان های ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار بر عملکرد خانواده در زوج های با خودافشاگری پایین انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون، پس آزمون باگروه آزمایش و گواه و پیگیری 3ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره غیردولتی شهرکرمانشاه درسال 1401-1402 بودند که میزان خودافشاگری پایین داشتند. ازمیان آنان 30 زوج به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده، به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین گردیدند (هرکدام 10 زوج). گروه آزمایش اول تحت درمان ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه (هشت جلسه زوجی 90 دقیقه ای و یک جلسه روزکامل) و گروه آزمایش دوم تحت مداخله هیجان مدار (نه جلسه زوجی 90 دقیقه ای) قرارگرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودافشاگری زناشویی وارینگ و همکاران (۱۹۹۸) و پرسشنامه عملکردخانواده تاویتی ان و همکاران (1987) بود. نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که هردو مداخله موجب بهبود عملکردخانواده گردیده (01/0p<) و این اثر درطول دوره پیگیری نیز حفظ شده است. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین درمان ذهن آگاهی مبتنی بر تقویت رابطه و هیجان مدار تفاوت معنی داری دربهبود عملکردخانواده وجودندارد. باتوجه به نتایج پژوهش توصیه می شود مشاوران از هردو رویکرد به عنوان روش درمانی مؤثر درجهت کمک به بهبود روابط زوجین و خانواده استفاده نمایند.