مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
افراد متأهل
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی آسیب های موجود در تعامل بین افراد متأهل با والدین خود بود. پژوهش قابل تفکیک به دو بخش می باشد. روش پژوهش در بخش اول، تحلیل کیفی بود که ابتدا متون نظری و پژوهشی مرتبط با عنوان بررسی شد، سپس با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بر روی یک نمونه ی 36 نفری (شامل افراد متأهل و والدین) که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مهم ترین آسیب های تعاملی زوجین با والدین استخراج گردید. سپس اطلاعات حاصل از تحلیل مصاحبه ها و کتب و مقالات مرتبط ادغام گردیده و از آن در جهت تهیه ی پرسشنامه ی آسیب شناسی تعاملی استفاده شد. در بخش دوم که به روش توصیفی مقطعی انجام گردید، پرسشنامه ی مذکور بر روی نمونه ای شامل 135 نفر (78 زن متأهل و 57 مرد متأهل) که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، اجرا گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با روش محاسبه فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که از منظر کیفی بیشترین آسیب ها عبارتند از وابستگی، انتظارات نابجا، بی اعتنایی، دخالت و رفتارهای منفی. در بخش کمی پژوهش نتایج نشان داد که آسیب های وابستگی عاطفی، انتظارات نابجای والدین، بی اعتنایی والدین و دخالت، با اختصاص بیشترین میانگین ها به ترتیب اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند. همچنین نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که در خصوص آسیب های تعاملی، در گروه افراد متأهل تفاوت معناداری (05/0>p) بین زنان و مردان وجود ندارد.
رابطه ساختار خانواده و جهت گیری مذهبی با واسطه گری ارزش های ازدواج در افراد متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : با توجه به نقش مذهب در عملکرد اعضا و سلامت روانی جامعه و با عنایت به تأثیرگذاری زمینه های خانواده و ارزش های آن در شکل گیری جهت گیری مذهبی، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر واسطه ای ارزش های ازدواج در رابطه بین ساختار خانواده و جهت گیری مذهبی در افراد متأهل انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه، 357 نفر (208 زن و 149 مرد) که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای (منطقه ای)، از بین افراد متأهل شهرستان بابل انتخاب شده بودند، شرکت نمودند. مشارکت کنندگان ابزارهای مدل ساختار خانواده Olson، جهت گیری مذهبی Allport و ارزش های ازدواج دلخموش را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشانگر تأثیر مستقیم انسجام خانواده با جهت گیری مذهبی درونی (01/0 > P)، جهت گیری بیرونی (01/0 > P)، محاط شدگی (01/0 > P)، برابرنگری (01/0 > P) خودمختاری عاطفی (05/0 > P)، خودمختاری عقلانی (05/0 > P) و سلسله مراتبی (01/0 > P) بود. همچنین، بین مؤلفه انعطاف پذیری با جهت گیری درونی (05/0 > P)، خودمختاری عاطفی (05/0 > P)، خودمختاری عقلانی (05/0 > P) و برابرنگری (01/0 > P) تأثیر مستقیمی وجود داشت و تحلیل مسیر و شاخص های برازش نکویی مدل نیز از اثر واسطه ای ارزش های ازدواج حمایت کرد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که مؤلفه های ساختار خانواده و ارزش های ازدواج به عنوان دو سازه روان شناختی، می توانند در نوع جهت گیری مذهبی نقش داشته باشند.
ساختار عاملی و ویژگی های روانسجی پرسشنامه رشد روانشناسی دوسویگی در بین افراد متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی پرسشنامه تحول روان شناسی دوسویگی در بین افراد متأهل ساکن در شهرهای شیراز و کرمان است. بدین منظور، نمونه ایبا حجم 894 نفر از متأهلین (447 زوج) ساکن شهرهای شیراز و کرمان براساسِ شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تحول روان شناسی دوسویگی (جنرو و همکاران، 1992) و سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976) بود. روایی محتوایی را پنج متخصص روان شناسی تأیید کردند و با تحلیل عوامل نیز تأیید شد. مقادیر شاخص های تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که الگوی دو عاملی پرسشنامه با داده ها برازش قابل قبولی داشت. نتایج این مطالعه نشان داد روایی ملاکی آزمون (همبستگی با سازگاری زناشویی) 56/0 به دست آمد که معنادار بود ( 001/0 p <). ضرایب همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه با مقدار 88/0 (خود دوسویگی، 89/0؛ دیگر دوسویگی، 90/0)، برای مردان 87/0 و برای زنان 89/0 بود. درمجموع، به نظر می رسد این پرسشنامه از قابلیت های لازم برای سنجش سازه دوسویگی در بین زوجین ایرانی برخوردار است و می توان از آن برای مقاصد مشاوره ای و پژوهشی درزمینه مسائل زناشویی و روابط بین فردی نزدیک استفاده کرد.
اثربخشی درمان راه حل مدار بر نگرش به خیانت زناشویی و صمیمیت زناشویی افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: نگرش به خیانت و صمیمیت متغیرهایی هستند که می توانند نقشی پررنگ در گرایش به خیانت زناشویی در زوجین ایفا نمایند؛ اما آیا درمان راه حل مدار در کاهش نگرش به خیانت زناشویی و بهبود صمیمیت زناشویی افراد متأهل کمک می کند؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان راه حل مدار بر نگرش به خیانت زناشویی و صمیمیت زناشویی افراد متأهل شهر بوشهر انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره مسیر زندگی در سال 1398 بود. 4 زوج (8 نفر) به روش نمونه گیری داوطلبانه - هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارتند از: مقیاس نگرش به خیانت زناشویی واتلی (2006)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان راه حل مدار به شیوه استیو دی شازر (عزیزی و قاسمی، 1396). داده ها به روش ترسیم دیداری ، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند . یافته ها: درمان راه حل مدار باعث کاهش متغیر نگرش به خیانت زناشویی با (23/22 درصد بهبودی) و اثر آن تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (20/07 درصد بهبودی). درمان راه حل مدار توانست صمیمیت زناشویی زوج ها را نیز افزایش دهد (14/64درصد بهبودی) که اثر آن تا پایان دوره پیگیری ماندگار بود (12/61 درصد بهبودی). شاخص تغییر پایای آنها هم حاکی از معنی دار بودن این تغییرات بود (0/05 P< ). نتیجه گیری: نتایج تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که درمان راه حل مدار در کاهش نگرش به خیانت زناشویی و افزایش صمیمیت زناشویی افراد متأهل مؤثر است .
تحلیل کیفی عوامل مؤثر بر عضویت در شبکه اجتماعی تلگرام (مطالعه افراد متأهل 15-40 سال شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
288-257
حوزههای تخصصی:
شبکه اجتماعی «تلگرام»، کاربرپسندترین شبکه اجتماعی در کشور ایران است که حجم بالایی از روابط و محتواها را در خود جای داده است. پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر عضویت افراد متأهل در این شبکه، به روش تحلیل مضمون انجام شده است. جامعه آماری، افراد متأهل 40-15 ساله شهرستان بروجرد بودند که تجربه استفاده از این شبکه را حداقل به مدت یک سال داشتند. تعداد نمونه 31 نفر، روش نمونه گیری هدفمند و روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق بوده است. نتایج کدگذاری مصاحبه ها نشان داد که فرد در اثر 1)مکانیزم های سوق دهنده (فشار فناوری، تنهایی، بیکاری، محدودیت های هنجاری، خستگی ذهنی و جسمی، خلأ عاطفی، خودِ حقیقی نامقبول، جامعه مصرفی) و 2)مکانیزم های جذب کننده (ارتباط امن، آسان، ارزان، گسترده و سریع، آگاهی بخشی، سرگرمی، رونق کسب و کار، کرسی های آزاداندیشی)، به عضویت این شبکه درآمده است. در نتیجه فرد به طور کلی در اثر محدودیت های دنیای حقیقی و همچنین جذابیت های تلگرام به عنوان عامل مضاعف به عضویت این شبکه در می آید.
پریشانی رابطه زناشویی : نقش پیش بین فراهیجان مثبت و ماکیاول گرایی در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش فراهیجان مثبت و ماکیاول گرایی در پیش بینی پریشانی رابطه زناشویی در افراد متأهل شهر رشت انجام گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه متأهلین شهر رشت در تابستان 1398 تشکیل دادند که تعداد 200 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از سنجه خودگزارش دهی وضعیت زناشویی تاکسون ویزمن و همکاران (MTSRM) (2009)، مقیاس فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران (MES) (2009) و فرم کوتاه مقیاس سه صفت تاریک شخصیت جانسون و وبستر (SDTPM) (2010) استفاده شد. داده های جمع آوری شده نیز با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به وسیله نرم افزار23spss تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که فراهیجان مثبت با پریشانی رابطه زناشویی، رابطه منفی و ماکیاول گرایی با پریشانی رابطه زناشویی رابطه مثبت و معنی دار دارد (01/0>P). همچنین مجموع فراهیجان مثبت و ماکیاول گرایی 8/60 درصد واریانس پریشانی رابطه زناشویی را تبیین می کنند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که عدم آگاهی زوجین نسبت به ویژگی های شخصیتی و هیجانی خود می توانند عامل خطری برای پریشانی زناشویی باشد، بنابراین با برگزاری کارگاه های آموزشی برای زوجین می توان از شدت پریشانی زناشویی کاست.
نقش واسطه ای سبک های عشق ورزی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
23 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای سبک عشق ورزی در رابطه بین ویژگی های شخصیتی با رضایت زناشویی در افراد متأهل شهر مشهد بود. این پژوهش از نوع همبستگی و 344 زن و مرد متأهل به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس نگرش های عشق و سیاهه شخصیت NEO-FFI را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل مسیر و از طریق نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و نیز سبک عشق ورزی شاعرانه، بازیگرانه، دوستانه، منطقی و الهی با رضایت زناشویی همبستگی معناداری وجود دارد (0/01> p ). نتایج رگرسیون نیز حاکی از آن بود که سبک شاعرانه، روان آزرده خویی، سبک منطقی، سبک بازیگرانه، توافق پذیری و برون گرایی 34 درصد واریانس رضایت زناشویی را تبیین می کنند. همچنین، سبک های عشق ورزی شاعرانه، منطقی و بازیگرانه در مسیر روان آزردگی گرایی و برون گرایی به رضایت زناشویی، نقش واسطه ای نشان داد (0/05>p). براساس یافته های تحقیق، رضایت اززندگی زناشویی تحت تأثیر سبک های عشق ورزی و ویژگی های شخصیتی قرار دارد.
نقش واسطه ای شرم ناسالم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی در افراد متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نارضایتی زناشویی با اختلال در سلامت جسمی و روانی یک عامل خطر برای طلاق محسوب می شود لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای شرم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی در افراد متأهل صورت گرفت. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و جامعه آماری شامل زنان و مردان متأهل شهر اصفهان بود. 320 نفر (204 زن و 116 مرد) با روش تصادفی خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های عاطفه خودآگاه (TOSCA-2) (تگنی، درینگ، واگنر و همکاران، 2000)، پرسشنامه تصور از خود بک (BSCT) (بک و استیر، 1978) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (MCQ) (سنائی ذاکر و براتی، 2000) پاسخ دادند.داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری، همبستگی و رگرسیون تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین احساس شرم و تعارضات زناشویی و همچنین بین احساس شرم و ابعاد خودپنداره رابطه معناداری وجود دارد و ابعاد خودپنداره، پیش بینی کننده معنادار تعارضات زناشویی هستند. همچنین احساس شرم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی، نقش واسطه ای دارد. نتایج این پژوهش، بیانگر رابطه بعد شناختی (خودپنداره) و بعد هیجانی (شرم) شخصیت زنان و مردان با میزان تعارضات زناشویی درآنان است که می تواند مورد توجه پژوهشگران و درمانگران حوزه خانواده قرار گیرد.
ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ارزیابی ازدواج و مشاوره زناشویی در زوج های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه ارزیابی ازدواج و مشاوره زناشویی جوامع مسلمان که در قطر هنجاریابی شده است، به روش تحلیل عاملی انجام شد. جامه آماری پژوهش شامل زنان و مردان متأهل شهرای زنجان و قزوین در سال 1402 بود که تعداد 404 نفر از ایشان به روش نمونه گیری دردسترس برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه ارزیابی ازدواج و مشاروه زناشویی، پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ و پرسش نامه سازگاری زناشویی دونفره جمع آوری شد. در بخش توصیف داده ها، جداول توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار محاسبه و ترسیم شد و در قسمت آمار استنباطی برای تحلیل اکتشافی از spss و در بخش تأییدی از lisrel استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه ازسوی شش نفر از متخصصین حوزه روان سنجی و مشاوره تأیید شد. مطابق نتایج، روایی ملاکی آزمون (همبستگی با پرسش نامه انریچ و پرسش نامه سازگاری دو نفره) به ترتیب 73/0 و 79/0 و معنادار بود (p<0.001). ضرایب همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه برابر با 86/0 بود. نتایج حاصل از ضرایب همبستگی به صورت گویه- مقی اس ح اکی از آن است که این همبس تگی در م ورد تم امی گوی ه ه ا از ح داقل (20/0) بالاتر و دامن ه همبس تگی گویه- مقیاس آن نیز بین 37/0 تا 80/0 می باشد. بررسی اعتبار درونی پرسش نامه با روش تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی، چهار عامل به دست داد که یک عامل کمتر از نسخه اصلی دارد. براین اساس، عنوان آن به پرسش نامه ارزیابی ازدواج و مشاوره زناشویی در زوج های ایرانی تغییر کرد. بنابراین، پرسش نامه مذکور قابلیت های لازم برای ارزیابی ازدواج زوج های ایرانی و خانواده ها را دارد و می توان از آن برای مقاصد مشاوره ای و پژوهشی استفاده نمود.
ارزیابی تعقیب مجازی همسر در افراد متأهل: تعیین ویژگی های روان سنجی و اعتباریابی نسخه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعقیب مجازی همسر به نظارت و کنترل شریک زندگی ازطریق فناوری اشاره دارد و اثرات فیزیکی، روانی و مالی هم بر فرد قربانی و هم بر فرد تعقیب کننده دارد و می تواند بر کانون خانواده به ویژه در میان زوج های جوان تأثیر بگذارد؛ بنابراین، این مسئله نیازمند مطالعیه عمیق تر در جوامع مختلف است. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی، ساختار عاملی و تغییرناپذیری مقیاس تعقیب مجازی همسر (IPCS) براساس جنسیت در بین افراد متأهل جامعیه ایران بود. این مطالعه از لحاظ هدف بنیادی و ازنظر تحلیل داده همبستگی از نوع تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بود. جامعیه آماری شامل معلمان متأهل استان زنجان بود که با روش نمونه گیری در دسترس404 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به سؤالات پاسخ دادند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تعقیب مجازی همسر اسموکر و مارک (2017) و اعتماد زناشویی رمپل و همکاران (1985) بود. یافته های حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی ساختار سه عاملی مقیاس و برازش مناسب مدل اندازه گیری را نشان داد. همسانی درونی گویه ها به شیویه آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 93/0 محاسبه شد که مطلوب بود. مقدار شاخص AVE و ریشیه دوم این شاخص به ترتیب روایی همگرا و روایی تشخیصی را در سطح سازه تأیید کرد. تحلیل عاملی چندگروهی، تغییرناپذیری جنسیتی را برای این ابزار تأیید کرد. اندازه و جهت ضریب همبستگی پیرسون بین تعقیب مجازی همسر و اعتماد زناشویی حاکی ازآن بود که مقیاس از روایی ملاکی برخوردار است؛ بنابراین، می توان گفت نسخیه فارسی مقیاس سه عاملی تعقیب مجازی همسر ((IPCS از روایی و پایایی مناسبی برای استفاده در پژوهش های آتی برخوردار است. باتوجه به ماهیت رفتار تعقیب مجازی و تأثیرپذیری آن از فرهنگ جامعه مطالعات بیشتری درباریه ابعاد مختلف این رفتار به ویژه در حوزیه چرایی آن ضروری است.
واکاوی معنای روابط فرازناشویی از دیدگاه افراد متأهل (مطالعه موردی: افراد متأهل درگیر در رابطه فرازناشویی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
197 - 217
روابط فرازناشویی در میان جوامع، فرهنگ ها و حتی افراد متفاوت معنا و تفسیر یکسانی نداشته و همواره مورد اختلاف بوده است. براساس نتایج تحقیقات اینکه افراد چه تعریفی از رابطه فرازناشویی دارند و آن را چگونه تفسیر می کنند پیش بینی کننده درگیری آن ها در این روابط خواهد بود. لذا، یکی از مهم ترین وجوه بررسی روابط فرازناشویی پرداختن به دیدگاه افراد درباره این روابط است. براین اساس در مقاله حاضر بر آن شدیم با بهره گیری از روش کیفی به بررسی تفسیر و معنابخشی افراد متأهل درباره این روابط بپردازیم. بدین منظور با هجده فرد متأهل ساکن شهر تهران مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. این افراد بایستی حداقل یک بار تجربه درگیری در یکی از روابط جنسی، عاطفی یا جنسی-عاطفی در فضای واقعی یا مجازی را می داشتند. نتایج تجزیه و تحلیل روایت مشارکت کنندگان که از طریق تحلیل تماتیک انجام شد نشان می دهد معنا و تفسیر این افراد شامل تقلیل روابط فرازناشویی به آمیزش جنسی، ناچیزانگاری روابط فرازناشویی، همه گیرپنداری روابط فرازناشویی، بی اعتبارسازی وفاداری زناشویی و رابطه فرازناشویی به مثابه یک توافق ضمنی بوده است. افراد مورد بررسی طی این فرایند معنابخشی به برچسب زدایی از روابط فرازناشویی به مثابه یک امر غیراخلاقی پرداخته و درگیر این روابط شده بودند. بررسی یافته های این تحقیق نشان می دهد این افراد از طریق برچسب زدایی تلاش نداشته اند عنوان بی وفایی را از رفتار خیانتکارانه خود بردارند بلکه سعی داشته اند از طریق این استراتژی درگیری خود در این روابط را توجیه نمایند.