مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
طرح واره های ناسازگار اولیه
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی رویکرد طرح واره ی درمانی به شیوه ی گروهی بر تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه در زنان افسرده انجام شد. افسردگی رکورد دار بیماری ها در زنان ایرانی است و از آن جا که زنان در محیط خانواده نقشی کلیدی در انسجام خانواده و تربیت فرزندان دارند، درمان این اختلال امری ضروری بشمار می آید. این پژوهش یک پژوهش نیمه تجربی است که در آن از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری، تمامی زنان افسرده ی شهرستان مرودشت بودند که از آن میان20 نفر از زنان افسرده با استفاده از روش تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش یافتند. متغیر مستقل، طرح واره ی درمانی بود که طی 10 جلسه ی120 دقیقه ای به صورت گروهی روی گروه آزمایش اجرا شد. بمنظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های افسردگی بک(II) و طرح واره ی یانگ(فرم کوتاه)، استفاده شد. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون t افتراقی نشان داد که: اجرای طرح واره ی درمانی به شیوه ی گروهی در کاهش افسردگی زنان به گونه ای معنا دار موثر بوده اس
مقایسه حوزه های مرتبط با طرح واره های ناسازگار اولیه معتادان ناموفق و موفق به ترک مواد افیونی و جمعیت غیربالینی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه حوزه های مرتبط با طرح واره های ناسازگارانه ی اولیه در معتادان ناموفق و موفق به ترک مواد افیونی و جمعیت غیر بالینی در شهر تهران صورت گرفته است.
روش: پژوهش حاضر از نوع علی ـ مقایسه ای است. به این منظور تعداد 90 نفر از افراد معتاد ناموفق و موفق به ترک مواد افیونی و جمعیت غیر-بالینی (سه گروه 30 نفره) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه طرح واره های یانگ، پرسش نامه سلامت عمومی و پرسش نامه خصوصیات فردی پاسخ دادند. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک طرفه، مجذور کا، تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که از نظر حوزه های مرتبط با طرح واره های ناسازگارانه ی اولیه بین سه گروه مورد مقایسه تفاوت معنا داری وجود دارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد مداخلات درمانی با هدف تغییر و اصلاح طرح واره های ناسازگارانه ی اولیه می تواند در افزایش میزان موفقیت معتادان ناموفق به ترک مواد افیونی موثر باشد.
اثر بخشی طرح واره درمانی در درمان زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی طرح واره درمانی در درمان زنان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: دراین پژوهش، از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شده است. تعداد 5 بیمار به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به مدت 20 جلسه تحت درمان انفرادی با مدل طرح واره درمانی یانگ قرار گرفتند و مرحله پیگیری نیز، دو ماه پس از پایان درمان دنبال شد. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه هراس اجتماعی(SPIN )، مقیاس اضطراب اجتماعی لیبوویتز(LSAS)، پرسشنامه فرم بلند طرح واره یانگ(YSQ-L2)، مقیاس ترس از ارزیابی منفی(BFNE)، مقیاس خودکارآمدی عمومی(GSE-10) و پرسشنامه کیفیت زندگی(SF-36) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش بهبود تشخیصی و معناداری بالینی استفاده گردید.یافته ها: طرح واره ها درمانی ، موجب کاهش فعالیت طرح واره های ناسازگار اولیه در تمامی حوزه های طرح واره و متعاقب آن سبب کاهش معنادار آماری و بالینی در آماج های اصلی درمان (ترس و اجتناب) می شود. نتیجه گیری : طرح واره درمانی در درمان اختلال اضطراب اجتماعی زنان از کارآیی و اثربخشی لازم برخوردار است.
مقایسة طرح واره های ناسازگار اولیة دانشجویان دختر معتاد به اینترنت و غیرمعتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدفپژوهشحاضر،شناسایی و مقایسة طرح واره های ناسازگار اولیة دانشجویان دختر معتاد به اینترنت با دانشجویان دختر غیرمعتاد است.
روش: روش پژوهش، علی ـ مقایسه ای و نمونه، شامل 200 دانشجوی دختر دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی و شهید بهشتی (100 نفر معتاد به اینترنت و 100 نفر غیرمعتاد) است. ابزار پژوهش، پرسش نامة اعتیاد به اینترنت یانگ و پرسش نامة طرح واره های ناسازگار اولیة فرم کوتاه یانگ است.
نتایج: تحلیل آزمون t نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیة معتادان اینترنتی تفاوت معناداری با افراد عادی دارند.
نتیجه گیری: طرح واره های ناسازگار رهاشدگی، بی ثباتی، محرومیت هیجانی، نقص و شرم، انزوای اجتماعی، بیگانگی، خویشتن داری و خودانضباطی ناکافی، می تواند در شناسایی تفاوت میان زنان معتاد و غیرمعتاد به اینترنت نقش مهمی داشته باشد.
تحلیل مسیر طرح واره های ناسازگار اولیه، راهبرد های مقابله با استرس و کیفیت زندگی روانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طرح واره های ناسازگار اولیه یکی از عوامل مختل کننده ی کیفیت زندگی است، اما مکانیزم این آسیب پذیری به خوبی شناخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای راهبرد های مقابله با استرس در رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه در حوزه ی طرد و بریدگی و کیفیت زندگی روانی بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی پژوهش مردان و زنان 20 تا 35 ساله ی ساکن شهر اصفهان در سال 1390 بودند که از این میان 245 نفر به عنوان نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها فرم کوتاه پرسش نامه ی طرح واره های ناسازگار اولیه ی یانگ (YSQ-SF یا Young Schema Questionnaire-Short Form) ، پرسش نامه ی مقابله با شرایط پر استرس (CISS یا Coping Inventory for Stressful Situation) و فرم کوتاه پرسش نامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار های18 SPSS و 8.5 LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد مقابله ی هیجان مدار در رابطه ی بین طرح واره ی محرومیت هیجانی و کیفیت زندگی روانی (11/0- = اثر مسقیم، 07/0- = اثر غیرمستقیم، 05/0< P) و رابطه ی میان طرح واره ی رهاشدگی و کیفیت زندگی روانی (09/0- = اثر مستقیم، 04/-0= اثر غیر مستقیم، 05/0< P) نقش واسطه ای دارد.
نتیجه گیری: راهبرد های مقابله ای واسطه ی رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی روانی هستند. بنابراین، با بهبود راهبرد های مقابله ای ناسازگارانه ی افرادی که دارای طرح واره های ناسازگار اولیه هستند می توان کیفیت زندگی روانی آن ها را افزایش داد.
مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طرح واره های ناسازگار اولیه الگوی اصلی بسیاری از اختلالات شخصیت هستند، مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت اجتنابی می تواند پشتوانه ای قوی برای آسیب شناسی روانی و طرح واره درمانی فراهم آورد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه ی طرح واره های ناسازگار اولیه در مبتلایان به اختلال اجتنابی و افراد بهنجار انجام شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، 45 نفر از بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت اجتنابی و 45 نفر از افراد بهنجار در شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسش نامه ی طرح واره ی یانگ (Young Schema Questionnaire) و پرسش نامه چند محوری بالینی میلون (Millon Clinical Multiaxial Inventory) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS (Ver 17) و آزمون آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلالات شخصیت اجتنابی و افراد بهنجار تفاوت معنی داری وجود دارد. علاوه بر آن تفاوت معنی داری در طرح واره های حوزه بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل، محدودیت های مختل، گوش به زنگی بیش از حد و بازداری (001/0>P) و دیگرجهت مندی (007/0=P) در دوگروه مورد مطالعه دیده می شود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده طرح واره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت اجتنابی ناکارامد می باشند. با شناسایی طرح واره های فوق پیش از ابتلای فرد به اختلال های شخصیت اجتنابی و اندازه گیری شدت این طرح واره ها می توان راهبردهای مداخله ای مناسبی را در جهت کاهش این طرح واره به عمل آورد.
مقایسه مزاج های عاطفی و طرحواره های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یک مناقشه حل نشده بر سر اینکه آیا اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی باید در یک طیف مشابه در نظر گرفته شوند یا نه وجود دارد. هدف مطالعه حاضر فهم بیشتر در مورد تشابهات و تفاوت های بین دو اختلال به وسیله بررسی مزاج های عاطفی و طرح واره-های ناسازگار اولیه در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، اختلال دوقطبی و افراد بهنجار است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقایسه ای است که 90 نفر، شامل 30 بیمار اختلال شخصیت مرزی (15 زن و 15 مرد)، 30 بیمار دوقطبی (15 زن و 15 مرد) و 30 نفر افراد بهنجار (15 زن، 25 مرد) انتخاب شده با روش نمونه گیری در دسترس، در آن شرکت داشتند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه، از پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محورI، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محور II، مقیاس پریشانی روان شناختی کسلر، نسخه کوتاه ارزیابی مزاج ممفیس، پیزا، پاریس و سن دیگو و پرسشنامه طرح واره های ناسازگار یانگ استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در مقایسه با بیماران دوقطبی و افراد بهنجار در 18 طرح واره ناسازگار اولیه و مزاج های عاطفی نمرات بالاتری را به دست آوردند؛ همچنین بیماران دوقطبی در مزاج های عاطفی ادواری خویی و تحریک پذیر و طرح واره های رها شدگی/ بی ثباتی، بی اعتمادی/ بدرفتاری، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، خود تحول نیافته/ گرفتار، استحقاق/ بزرگ منشی، پذیرش جویی/ جلب توجه و تنبیه نسبت به گروه افراد بهنجار تفاوت معناداری نشان دادند و نمرات بالاتری را به دست آوردند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه در اختلال شخصیت مرزی نسبت به اختلال دوقطبی شدت بیشتری دارند. این یافته ها بر تمایز بین دو اختلال تأکید می کند و بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که دو اختلال بیشتر متفاوتند تا مشابه. به طور کلی ارتباط قابل توجهی بین سطوح بالای مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه با اختلال شخصیت مرزی وجود دارد. در نهایت ترکیب خاصی از حساسیت مزاج های عاطفی و طرح واره های ناسازگار اولیه، با نوع خاصی از آسیب شناسی روانی مرتبط است.
مقایسه اثربخشی تکنیک های شناختی و هیجانی طرح واره درمانی بر کاهش طرح واره های ناسازگار اولیه افراد افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی تکنیک های شناختی و هیجانی طرح واره درمانی بر کاهش طرح واره های ناسازگاراولیه افراد افسرده مراجع کننده به مراکز مشاوره و روان شناسی شهر تهران انجام شد. برای این منظور 34 نفر از افراد افسرده با استفاده از اجرای پرسش نامه افسردگی بک (II-BDI) انتخاب شدند. مصاحبه تشخیصی ساختاریافته بر اساس DSM-IV و فرم کوتاه پرسش نامه طرح واره یانگ به منظور غربال نهایی اجرا گردید و در نهایت ده نفر به طور تصادفی انتخاب شدند که آموزش تکنیک های شناختی طرح واره درمانی بر روی 5 نفر و تکنیک های تجربی بر روی 5 نفر دیگر اجرا شد. از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه استفاده شد و با استفاده از روش تحلیل نمودار، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی، داده های حاصل، تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد، کاهش شدت طرح واره های ناسازگاراولیه در هر دو گروه معنادار می باشد اما از طریق آموزش تکنیک های شناختی طرح واره درمانی درصد بهبودی بیش تری حاصل شد و کاهش شدت طرحواره های ناسازگار اولیه تا یک ماه و نیم پس از درمان نیز تداوم یافت.
رابطه سبک های فرزندپروری و طرح واره های ناسازگار اولیه با خودهای ممکن در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودهای ممکن، جنبه موقتی خودپنداره هستند، چیزی که فرد هم برای آن تلاش می کند و هم می کوشد از آن اجتناب کند. طرح واره ها و سبک های فرزندپروری والدین در تحول خودهای ممکن تأثیر دارند. این امیدها و ترس ها در انگیزه های افراد مهم هستند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودهای ممکن در دانشجویان بر اساس سبک های فرزندپروری و طرح واره ها انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش همبستگی بود. نود و چهار دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قزوین انتخاب و داده ها با استفاده از پرسش نامه های شیوه های فرزندپروری بامریند (Bamrind’s parenting styles)، فرم کوتاه طرحواره یانگ (Young’s schema) و فرم (ب) خودپنداره راجرز (Rogers,s self- concept) جمع آوری و به وسیله رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدرانه، طر ح واره های ایثار و بازداری هیجانی به طور معنی داری خودهای ممکن را در دانشجویان پیش بینی می کنند (05/0>P). هم چنین نتایج نشان داد که شیوه فرزندپروری مقتدرانه 6/8 درصد و طرح واره ایثار 7/10 درصد از تغییرات خودهای ممکن را تبیین می کنند (01/0>P).
نتیجه گیری: نتایج شواهدی را پیشنهاد می کند که احتمالا سبک های فرزندپروری و طرح واره ها به واسطه هنجارهای فرهنگی- اجتماعی و عوامل والدینی تأثیرات متفاوتی بر خودهای ممکن فرزندان دارند. لذا به منظور ارتقاء خودهای ممکن کارآمد در افراد، پیشنهاد می شود زمینه بهبود سبک فرزندپروری مقتدرانه و طرح واره ایثار فراهم شود.
برآورد سهم نسبی شادمانی از طرح واره های ناسازگار اولیه در دبیران تربیت بدنی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، برآورد سهم نسبی شادمانی از طرح واره های ناسازگار اولیه در دبیران تربیت بدنی شهر اصفهان می باشد که به روش توصیفی هم بستگی انجام شده است. جامعة آماری شامل کلیه دبیران تربیت بدنی 3 دوره تحصیلی آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال 1392 (تعداد 559 نفر) بود. حجم نمونة آماری از طریق جدول کرجیس و مورگان (1970) 226 نفر محاسبه شد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعة آماری بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه طرح واره های ناسازگار و شادمانی بود. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی، تحلیل رگرسیون) استفاده شد. نتایج نشان داد که هم بستگی منفی و معناداری بین طرح واره های ناسازگار اولیه با شادمانی دبیران تربیت بدنی شهر اصفهان وجود دارد. با توجه به نتایج می توان گفت که وجود طرح واره های ناسازگار در دبیران تربیت بدنی می تواند باعث کاهش شادمانی در آن ها شود که این مهم می تواند تأثیر نامطلوبی بر عملکرد دبیران رفتار های آینده آن ها داشته باشد. همچنین، نتایج حاصل از رگرسیون نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه می توانند پیش بینی کننده های خوبی برای شادی در دبیران تربیت بدنی باشند و 20 درصد شادی را تحت تأثیر قرار دهند.
بررسی طرح واره های غالب و اثر بخشی طرح واره درمانی گروهی بر درمان اختلال فوبی اجتماعی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژ وهش حاضر، تعیین طرح واره های غالب و اثر بخشی طرح واره درمانی گروهی بر درمان دانش آموزان مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی بود. روش مطالعه آزمایشی، و طرح آن پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور انجام این پژوهش در مرحله شناسایی طرح واره ها،30 و مرحله درمان، 16 دانش آموز دختر دارای فوبی اجتماعی به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس افراد نمونه در مرحله درمان بصورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (8 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از پرسشنامه های فوبیای اجتماعی و طرح واره. آزمودنی های گروه آزمایش 15 جلسه (120 دقیقه ای) تحت طرح واره درمانی گروهی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل با استفاده از آزمونT مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد: طرح واره درمانی گروهی شدت علایم فوبیای اجتماعی و طرح واره های محرومیت هیجانی، رهاشدگی/ بی ثباتی، شکست و ایثار را کاهش می دهد و فراوان ترین طرح واره ها: ایثار، معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی، خویشتن داری و خود انظباطی ناکافی، انزوای اجتماعی/ بیگانگی، نقص/ شرم، شکست، استحقاق و بزرگ منشی شناسایی شدند. به نظر می رسد طرح واره درمانی گروهی می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی اثربخش در کاهش علایم دانش آموزان مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی در نظرگرفته شود. طرح واره درمانی گروهی می تواند در کاهش علایم اختلال فوبی اجتماعی در دانش آموزان دختر دبیرستانی مبتلا به اختلال فوبی اجتماعی اثربخش باشد
اثر بخشی طرح واره درمانی در تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه و کاهش حساسیت اضطرابی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
حساسیت اضطرابی ترس از اضطراب و نشانه های مرتبط با آن می باشد که ممکن است به عوارض بالقوه آسیب زای بدنی، روان شناختی و اجتماعی منجر شود. حساسیت اضطرابی یک عامل آسیب زا برای ایجاد اختلالات اضطرابی محسوب می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر طرح واره درمانی در تعدیل طرح واره های ناسازگار اولیه و کاهش حساسیت اضطرابی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. 10 آزمودنی به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. بوسیله پرسشنامه های فرم کوتاه طرح واره های ناسازگار یانگ و حساسیت اضطرابی رایس و همکاران داده ها جمع آوری و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مداخلات مبتنی بر طرح واره درمانی می تواند همه طرح واره ها بجز طرح واره های استحقاق/بزرگ منشی، انزوای اجتماعی/بیگانگی و شکست را به طور معنی داری تعدیل کند. هم چنین مداخلات مبتنی بر طرح واره درمانی می تواند حساسیت اضطرابی دانش آموزان را به طور معنی داری کاهش دهد. نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که طرح واره درمانی روش درمانی مناسبی برای تعدیل نمودن طرح واره های ناسازگار اولیه و کاهش حساسیت اضطرابی دانشجویان می باشد. لذا به منظور تعدیل نمودن طرح واره های ناسازگار اولیه و کاهش حساسیت اضطرابی لازم است که بر اساس مداخلات طرح واره درمانی زمینه تغییر یا تعدیل طرح واره ها فراهم شود.
اثربخشی دو رویکرد طرحواره درمانی و دلبستگی درمانی بر سبکهای دلبستگی در دانشجویان مرحله عقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی دو رویکرد طرحواره درمانی و دلبستگی درمانی بر سبک های دلبستگی می باشد. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی بوده، که در آن از طرح پیش آزمون- پس آ زمون با گروه کنترل استفاده گردید. جامعه آماری کلیه دانشجویان در مرحله عقد دانشگاه کردستان بود، که برای ازدواج دانشجویی در واحد ازدواج دانشجویی دفتر نهاد رهبری آن دانشگاه ثبت نام کرده بودند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود که ابتدا تمام آزمودنی ها (جامعه آماری) ابزارهای پژوهش را تکمیل نموده، از میان آن ها تعداد 67 نفر از افرادی که نمره پایینی را درسبک های دلبستگی به دست آوردند، گزینش و سپس از این تعداد به طور تصادفی 45 نفر انتخاب شدند. این نمونه 45 نفری به صورت تصادفی در سه گروه پژوهش یعنی گروه های طرحواره درمانی، دلبستگی درمانی و کنترل هر کدام به تعداد 15 نفر گمارش شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور بود که هر سه گروه پس از تکمیل پیش آزمون و 10 جلسه درمانیِ انفرادی آن ها را تکمیل کردند. بعد از سه ماه و در مرحله پی گیری، آزمودنی ها ابزار پژوهش را مجدداً تکمیل نمودند. روش تجزیه و تحلیل داده ها، تحلیل واریانس یک راهه روی نمرات تفاضل بود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در افزایش سبک دلبستگی ایمن، روش دلبستگی درمانی معنادار بوده است(002/0p≤). در کاهش سبک دلبستگی ناایمن، روش دلبستگی درمانی اثر معناداری داشته است (042/0p≤) اما در کاهش سبک دلبستگی دوسوگرا هیچ کدام از روش های درمانی تأثیر معناداری نداشته اند. نتایج: روش دلبستگی درمانی در کاهش سبک نا ایمن و افزایش سبک ایمن، روشی مناسب است که در مشاوره زوج های جوان مؤثر است#,
مدل ساختاری نقش مستقیم و غیر مستقیم طرح واره های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با میانجی گری تنظیم هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :اختلال اضطراب اجتماعی، شایع ترین نوع اختلالات اضطرابی است که به عملکرد و روابط اجتماعی فرد آسیب می رساند. از جمله عوامل مؤثر در ابتلا و تداوم این اختلال، طرح واره های ناسازگار اولیه و نقایص در تنظیم هیجان است. هدف از پژوهش حاضر، ارایه مدل ساختاری نقش مستقیم و غیر مستقیم طرح واره های ناسازگار اولیه بر اضطراب اجتماعی با میانجی گری تنظیم هیجان بود. مواد و روش ها:مطالعه حاضر به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز را تشکیل می داد که از بین آن ها تعداد 300 نفر به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه طرح واره ناسازگار Young، اضطراب اجتماعی Kanwar، تنظیم هیجان Gross و John و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده گردید. یافته ها:طرح واره های بریدگی/ طرد، خودگردانی/ عملکرد مختل، محدودیت مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری، به واسطه تنظیم هیجانی نقش مثبت و معنی دار در نشانه های اضطراب اجتماعی داشت (01/0 > P). از سوی دیگر، در بین طرح واره های ناسازگار اولیه نقش گوش به زنگی، خودگردانی/ عملکرد مختل و بریدگی/ طرد در اضطراب اجتماعی، برجسته تر از طرح واره های محدودیت مختل و دیگر جهت مندی بود. نتیجه گیری:اضطراب اجتماعی نه تنها از بدکارکردی شناختی در قالب طرح واره های ناسازگار تأثیر می پذیرد، بلکه نشانه های این اختلال به واسطه بدتنظمی های هیجانی، تشدید می شود؛ به نحوی که اثرات منفی شناخت واره های معیوب بر اضطراب اجتماعی از طریق عملکرد معیوب تنظیم هیجانی افزون تر شده و باعث تشدید علایم اضطراب اجتماعی می گردد.
رابطه ی علی استعداد اعتیاد از طریق طرح واره های ناسازگار اولیه، سرمایه روان شناختی و نیازهای اساسی روان شناختی با میانجی گری الگوهای ارتباطی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی گر الگوهای ارتباطی خانواده در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و طرح واره های ناسازگار اولیه در پیش بینی استعداد اعتیاد انجام گرفته است. روش: روش پژوهش مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان پسر و دختر کرمانشاه، در مقطع متوسطه در سال تحصیلی 94-93 بوده است. با استفاده از جدول مورگان 400 دانش آموز (200 دختر و 200 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند؛ که به پنج پرسش نامه، الگوهای ارتباطی خانواده در رابطه بین نیازهای اساسی روان شناختی، سرمایه روان شناختی و طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ و استعداد اعتیاد پاسخ دادند. به منظور ارزیابی مدل پیشنهادی از معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS و SPSS-21 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پژوهش با میانجی گری الگوی ارتباطی خانواده (خرده مقیاس گفت و شنود) از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد که بین طرح واره های ناسازگار شکست، وابستگی، محرومیت هیجانی و بی اعتمادی، بااستعداد اعتیاد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بین خرده مقیاس های خود کارآمدی، تاب آوری و ارتباط با استعداد اعتیاد رابطه منفی وجود دارد که نشان داد توانایی پیش بینی استعداد اعتیاد را دارند. نتیجه گیری: مدل ارزیابی شده از برازندگی قابل قبولی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت حیطه های فردی و خانوادگی در استعداد به اعتیاد دارد و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی و تدوین برنامه های پیشگیری از رفتارهای پرخطر می تواند بسیار مفید واقع شود.
بررسی رابطه بین رفتار خوردن آشفته با طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین رفتار خوردن آشفته با طرحواره های ناسازگار اولیه و اضطراب دانش آموزان دخترشهر شیراز می باشد. روش:روش پژوهش حاضر همبستگی است. تعداد 190 دانش آموز به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس(DASS) لاویبوند ،پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و آزمون بازخورد خوردن گارنر و گارفینکل (1979) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از 21 SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: ضرایب بدست آمده بر اساس آزمون همبستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار اکثر حوزه های طرح واره ها با رفتار خوردن آشفته بود. همچنین اضطراب ارتباط معناداری با رفتار خوردن آشفته داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که سه حوزه خودگردانی/عملکرد مختل (میزان بتای 48/0=β و P<0/01)، طرد و بریدگی (میزان بتای 32/0=β و P<0/01) و محدودیت مختل (میزان بتای 29/0=β و P<0/01) همراه با اضطراب (میزان بتای 15/0=β و P<0/01) تبیین کننده معنادار واریانس رفتار خوردن آشفته بودند. نتیجه گیری: با توجه به نقش طرحواره های ناسازگار و اضطراب در تبیین واریانس رفتارهای خوردن آشفته دختران نوجوان، کاهش اضطراب و تصحیح افکار ناکارآمد اولیه می تواند در کاهش مشکلات خوردن موثر باشد.
مقایسه ی مؤلفه های ذهن آگاهی و مزاج های عاطفی در افراد با افسردگی اساسی، اضطراب منتشر و افراد بهنجار
حوزه های تخصصی:
زمینه: ذهن آگاهی مفهومی جدید است که در سال های اخیر در درمان بسیاری از اختلالات روانشناختی مورد توجه روانپزشکان و روانشناسان قرار گرفته است. استفاده از تکنیک های ذهن آگاهی مستلزم بهره گیری از اطلاعات دیگری در خصوص چگونگی عملکرد مؤلفه های ذهن آگاهی در هر یک از اختلالات روانشناختی است. هدف این پژوهش مقایسه ی مؤلفه های ذهن آگاهی در سه گروه بیماران مبتلا به افسردگی اساسی، اضطراب منتشر و افراد بهنجار بوده است. مواد و روش ها : جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب منتشر بود که به مرکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند. از میان این افراد، تعداد 30 نفر با تشخیص اختلال افسردگی اساسی و 30 نفر با تشخیص اختلال اضطراب منتشر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. یک گروه 30 نفری از افراد بهنجار که فاقد اختلالات افسردگی اساسی و اضطراب منتشر بودند نیز از بین کارکنان دانشگاه علوم پزشکی انتخاب شد. افراد هر سه گروه (افسرده، مضطرب و بهنجار) بر حسب متغیرهای سن، جنسیت، فقدان بیماری های جسمی و عدم ابتلا به سایر بیماری های روانی همتاسازی شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب اشپیلبرگر ، پرسشنامه پنج مؤلفه ذهن آگاهی و پرسشنامه ارزیابی مزاج ممفیس،پیزا، پاریس و سن دیگو بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش، در بخش آمار توصیفی از شاخص های میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی از تحلیل واریانس چندمتغیره MANOVA) ) و آزمون تعقیبی توکی استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سه گروه در مؤلفه های ذهن آگاهی تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، در مؤلفه های مشاهده، توصیف و عمل توأم با آگاهی میان افراد مضطرب و بهنجار و همچنین افراد افسرده و بهنجار تفاوت معناداری وجود داشت. در مؤلفه ی عدم قضاوت ذهن آگاهی، میان افراد افسرده و مضطرب و افراد بهنجار و مضطرب تفاوت ها معنادار بود. همچنین در مؤلفه ی عدم واکنش تفاوت میان گروه های مضطرب- افسرده، مضطرب- بهنجار و افسرده- بهنجار معنادار بود. همچنین افراد افسرده در مزاج های عاطفی نمرات بیشتری نسبت به افراد اضطرابی و بهنجار کسب نمودند وتفاوت این نمرات در مقیاس ادوارخویی و تحریک پذیری نسبت به افراد بهنجار معنادار بود. نتیجه گیری: در تبیین نتایج این پژوهش می توان این گونه نتیجه گیری کرد که بیماران مضطرب و افسرده نسبت به افراد بهنجار در مؤلفه های ذهن آگاهی عملکرد ضعیف تری دارند و نمرات مزاجهای عاطفی انها به مراتب بالاتر از افراد بهنجار بوده است .بنابراین درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی می توانند با تأکید بر این مؤلفه ها موجب تسهیل روند درمان و همچنین بهبود علایم این گونه بیماران شود.
بررسی و تحلیل نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و کمال گرایی منفی در پیش بینی طلاق عاطفی بین زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه و کمال گرایی منفی در پیش بینی طلاق عاطفی است. تحقیق توصیفی، و غیر آزمایشی و مطالعات همبستگی از نوع پیش بینی بوده است. در این پژوهش 80 نفر از تمام زوجین ساکن در شهر بوشهر به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه های این پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکارانش (2004)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ فرم کوتاه و پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (1995) بوده است. یافته های پژوهش نشان داد الگوی تأثیر کمال گرایی منفی و طرحواره های ناسازگار اولیه بر طلاق عاطفی معنی دار بود (F(2.77)=30.75, P<0.001). این الگو 44 درصد واریانس طلاق عاطفی زوجین را توجیه می کند. هم چنین نتایج این تحقیق نشان داد الگوی تأثیر مؤلفه های کمال گرایی منفی بر طلاق عاطفی معنی دار بود (F(4.75)=10.94, P<0.001). این الگو 33.5 درصد واریانس طلاق عاطفی زوجین را توجیه می کند. رابطه خطی متغیر کمال گرایی منفی با میزان تمایلات و قدرت پیش بینی طلاق عاطفی، تأیید، و مشخص شد که این رابطه از نوع مستقیم است؛ یعنی با افزایش ابعاد کمال گرایی منفی، طلاق عاطفی بین زوجین افزایش می یابد (P<0.001).
اثربخشی فراشناخت درمانی بر طرح واره های ناسازگار زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر طلاق و اثرات آن بر سیستم خانواده بیش از پیش کانون توجه پژوهش های روان شناختی قرار گرفته است، در راستای پژوهش های صورت گرفته، هدف این پژوهش بررسی تاثیر فراشناخت درمانی بر طرح واره های ناسازگار زنان مطلقه بود . روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل جهت انجام پژوهش استفاده شد. برای انتخاب نمونه تعداد 30 نفر از زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره در شهر اردبیل به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) جایگزین شدند. از کلیه ی آزمودنی ها توسط فرم کوتاه پرسشنامه ی طرح واره های ناسازگار یانگ ( YSQ-SF )، پیش آزمون به عمل آمد. سپس درمان فراشناختی به صورت 8 جلسه ی دو ساعته بر روی گروه آزمایش اجرا شد و نهایتاّ از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس، تحلیل شدند. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت معنی داری بین پیش آزمون با پس آزمون، در گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. باتوجه به نتایج به دست آمده می توان چنین اظهار نظرکرد که استفاده از فراشناخت درمانی، بر بهبود طرح واره های ناسازگار زنان مطلقه مؤثر است و بنابراین تأثیرات زیادی در زمینه ارتقاء سلامت روان این قشر دارد.
رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با شیوه های فرزندپروری مادران و اختلال های بیرونی شده فرزندان شان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۹ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
115-135
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش تعیین رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه با شیوه های فرزندپروری مادران و اختلال های بیرونی شده فرزندان شان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی مدارس ابتدایی ناحیه 3 کرج به تعداد 1080 نفر بود که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند، 150 دانش آموز از مدارس شهید حجازی، علامه حلی، شهید حسن برجسته، شهید کنسویه، قلم و مفید انتخاب شد. مادران این دانش آموزان به پرسشنامه های طرحواره یانگ 1998 و شیوه های فرزندپروری آلاباما 1996 و معلم هایشان به پرسشنامه راتر (1967) پاسخ دادند. داده ها از طریق روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شد . یافته ها: نتایج نشان داد رابطه میان طرح واره های ناسازگار والدین و شیوه های فرزندپروری آن ها معنادار و مؤلفه دیگر جهت مندی پیش بینی کننده منفی تنبیه بدنی و مؤلفه گوش به زنگی و بازداری پیش بینی کننده عدم ثبات در نحوه برخورد با فرزند است. رابطه میان شیوه های فرزندپروری با اختلال های بیرونی شده معنادار و مؤلفه ضعف در نظارت، پیش بینی کننده ناسازگاری اجتماعی در کودکان و مؤلفه های مشارکت والدین و ضعف در نظارت، پیش بینی کننده های پرخاشگری و بیش فعالی در کودکان بود. نتیجه گیری: از آنجا که طرحواره های ناسازگار اولیه والدین می تواند در شکل گیری شیوه های خاص فرزندپروری آن ها و در نهایت اختلال های بیرونی کودکان مؤثر باشد، بنابراین در درمان اختلال های بیرونی شده این کودکان می توان طرحواره های ناسازگار اولیه والدین را نیز هدف قرار داد.