مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ناباروری
حوزه های تخصصی:
دوجنسیتی بودن و روان نژندگرایی، دو متغیر تاثیرگذار بر کیفیت زندگی زنان اند. نتایج پژوهش ها نشان می دهد که کیفیت زندگی زنان نابارور، در مقایسه با زنان بارور، پایین تر است و آنان مشکلات روان شناختی بیش تری را تجربه می کنند. هدف این پژوهش تعیین ارتباط دوجنسیتی بودن و روان نژندگرایی با کیفیت زندگی زنان نابارور و بارور شهر تهران است و نمونه پژوهش را 120 زن نابارور و بارور (هر گروه 60 نفر) تشکیل می دهند، که از میان زنان مراجعه کننده به دو بیمارستان شهر تهران انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از فرم کوتاه پرسش نامه شخصیت نئو، پرسش نامه نقش جنسیتی، و پرسش نامه کیفیت زندگی استفاده شد. ضریب هم بستگی پیرسون نشان داد که بین دوجنسیتی بودن و کیفیت زندگی نابارور و زنان بارور 0.43) در مقابل (0.30، رابطه مثبت، و میان روان نژندگرایی و کیفیت زندگی زنان نابارور و بارور -0.55) در مقابل (-0.23 رابطه منفی وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیری نشان داد که 57 درصد از واریانس کیفیت زندگی در زنان نابارور، به وسیله متغیرهای دو جنسیتی بودن و روان نژندگرایی تبیین می شود، در صورتی که این مقدار در زنان بارور حدود 30 درصد است. نتایج این پژوهش، که تا حدود زیادی با یافته های پژوهشی دیگر هم خوانی دارد، بیان گر آن است که سطح بالای دو جنسیتی بودن و سطح پایین روان نژندگرایی باعث افزایش سطح کیفیت زندگی زنان نابارور می شود.
بررسی رابطه ی فرسودگی شغلی با روش مقابله ئی پرستاران در بیمارستان های استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
" پژوهش های مختلف، وجود اضطراب و افسردگی را در همسران نابارور نشان داده است. در این پژوهش، میزان اضطراب و افسردگی در همسران نابارور، و رابطه اضطراب و افسردگی با متغیرهایی همچون سن، تحصیلات، و طول مدت ازدواج، و همچنین تفاوت اضطراب و افسردگی در زنان و مردان نابارور بررسی شده است. برای این کار از میان مراجعه کنندگان به مرکز باروری و ناباروری شهر اصفهان، 56 نفر (24 مرد و 32 زن) از میان افراد بدون فرزند یا فرزند خوانده، با تشخیص ناباروری پزشک، و با دست کم تحصیلات سیکل، به طور تصادفی گزیده شدند و به آزمون های اضطراب و افسردگی بک پاسخ دادند.
یافته ها نشان داد که نزدیک به 27 درصد افراد اضطراب خفیف و بالاتر، و نزدیک به 68 درصد افراد افسردگی خفیف و بالاتر را تجربه می کنند. فراوانی و میزان افسردگی و اضطراب در زنان بیش از مردان است. اضطراب با متغیر سن همبستگی معکوس و معنادار دارد، در حالی که افسردگی و اضطراب با طول مدت ازدواج همبستگی معنادار ندارد. همچنین میزان تحصیلات بر اضطراب و افسردگی تجربه شده موثر نیست."
مقایسه ی تاثیر"آوای قرآن"و موسیقی بر موفقیت تلقیح داخل رحمی اسپرم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: یکی از این درمان های مکمل صدا درمانی است که در این مطالعه اثر ""آوای قرآن"" و موسیقی بر موفقیت تلقیح داخل رحمی اسپرم (آی یوآی) بررسی شده استروش کار: این کارآزمایی بالینی بر روی 327 زوج نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1383 انجام شد. زنان نابارور کاندید تلقیح داخل رحمی اسپرم (آی یوآی) به صورت"" مبتنی بر هدف"" انتخاب و به طور تصادفی به 3 گروه تحت""آوای قرآن""، موسیقی و شاهد تقسیم شدند. قبل، طی و بعد از انجام آی یوآی،110 نفر به صوت قرآن و 105 نفر به موسیقی گوش دادند. 112 نفر نیز به عنوان گروه شاهد بودند. سلامت روان آزمودنی ها با استفاده از پرسش نامه ی سلامت عمومی روان در حد مناسب ارزیابی شد. داده ها به صورت دوسوکور جمع آوری و با آزمون های آماری تی و خی دو با SPSS تحلیل شدند.یافته ها: تفاوت آماری معنی داری بین گروه ها در میانگین سن زن و مرد، مدت ناباروری، شغل زنان و مردان، روش تحریک تخمک گذاری، ضخامت آندومتر و تعداد فولیکول قبل از درمان مشاهده نشد. در گروه ""آوای قرآن""، 18 مورد در هر سیکل آی یوآی به درمان پاسخ مثبت دادند (36/16%)، که در گروه موسیقی 10 مورد (52/9%) و شاهد 6 مورد (35/5%) بود. تفاوت پاسخ درمانی بین گروه ""آوای قرآن"" و شاهد معنی دار (007/0=P) ولی بین گروه موسیقی و شاهد (18/0=P) و گروه ""آوای قرآن"" و موسیقی(1/0=P) معنی دار نبود.نتیجه گیری: در مجموع تاثیر مثبت آوای قرآن بر نتیجه ی درمان ناباروری از موسیقی بیشتر بود.
"
بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی شناختی عاطفی رفتاری بر سلامت روان خانم های نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناباروری یک اختلال زیستی روانی اجتماعی است و شکست در امر باروری به طور عمیقی بر جنبه های مختلف زندگی زوج نابارور تاثیر می گذارد لذا در درمان ناباروری باید به تمامی ابعاد آن توجه نمود. اما از آنجا که در امور پزشکی عملا توجه به مسایل روانی و اجتماعی بیماری کم رنگ است اگر نگوییم نادید گرفته می شود، لزوم انجام تحقیقاتی که در عمل سودمند مداخلات مشاوره ای و روان شناسی را بسنجد احساس می گردد. به این منظور با نمونه ای به حجم 14 نفر (7 نفر گروه آزمایش، 7 نفر گروه کنترل) خانم تحت درمان ناباروری با عامل ناباروری زنانه، از نوع ناباروری اولیه و اجرای جلسات مشاوره گروهی شناختی عاطفی رفتاری به مدت بیست جلسه یک ساعت و نیمه و انجام چهار مرحله ارزیابی (مرحله پیش از مداخله، مرحله پس از مداخله، پیگیری اول یک ماه پس از اتمام جلسات و پیگیری دوم سه ماه پس از اتمام جلسات) با استفاده از پرسشنامه سلامت روان، Scl 90، پژوهشی نیمه تجربی با طرح سری های زمانی و گروهی شکل گرفت. به منظور دسته بندی و مقایسه داده های آماری، از روش های آمار توصیفی، روش آماری اندازه گیری های مکرر و t دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج دال بر اثربخشی مداخله درمانی بر کاهش اختلالات شخصیتی و در نتیجه افزایش سلامت روان ایشان بوده است.
اثربخشی مدیریت استرس مبتنی بر روش شناختی- رفتاری بر اختلال افسردگی، اضطراب و ناباروری زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مدیریت استرس مبتنی بر روش شناختی-رفتاری بر اختلالات اضطرابی، افسردگی و میزان باروری زنان نابارور شهر اهواز بوده است.
روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه مورد مطالعه شامل 40 نفر از زنان نابارور شهر اهواز طی سال های 85-88 بوده است. برای انتخاب نمونه این پژوهش از روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس با گمارش تصادفی در گروه ها استفاده شد. از میان افراد مراجعه کننده زنانی که بر اساس پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب کتل و مصاحبه بالینی مبتلا به اختلال اضطراب و افسردگی بوده و از لحاظ متغیرهای موردنظر در پژوهش همتاسازی شده بودند؛ انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر (20نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 2 ساعته تحت درمان مدیریت استرس مبتنی بر فنون شناختی – رفتاری قرار گرفتند. داده های حاصل با استفاده از تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاصل آشکار ساخت که میان دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ افسردگی و اضطراب پس از خاتمه جلسات درمانی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین میان دو گروه از لحاظ افسردگی در مرحله پیگیری 12ماهه تفاوت معنی داری وجود داشت. میزان افسردگی و اضطراب گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون کاهش معناداری داشته است. از سوی دیگر، تعداد 9 زن از زنان نابارور بعد از 6 ماه تا یکسال باردار شدند.
نتیجه گیری: آموزش مدیریت استرس مبتنی بر نظریه شناختی-رفتاری باعث کاهش افسردگی و اضطراب در زنان نابارور پس از خاتمه جلسات درمانی و بعد از دوره پیگیری 12ماهه شد.
اثر بخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری بر رضایت زناشویی زنان نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ناباروری یک رویداد منفی بسیار مهم زندگی است که منجر به مشکلات روانی و تجربیات استرس زای هیجانی می شود .هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری بر میزان رضایت زناشویی زنان نابارورمراجعه کننده به کلینیک های زنان ونازایی شهر یزد بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی با پیش آزمون ، پس آزمون با گروه کنترل وپیگیری یک ماهه است.جامعه آماری آن زنان ناباروری بودندکه در تابستان 1388به کلینیکهای زنان ونازایی شهر یزد مراجعه کرده بودند.24 زن نابارور با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش(12 نفر)و گروه گواه(12 نفر)قرار گرفتند.گروه آزمایش به مدت 10 جلسه هفتگی درمان مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری را دریافت کردند. ابزارهای به کار برده شده پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی بوده است. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار spss-15در دو سطح آمار تو صیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافته ها : یافته ها نشان داد که میانگین نمرات رضایت زناشویی درگروه آزمایش به طور معناداری نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری بر میزان رضایت زناشویی زنان نابارور می باشد. با توجه به کاهش رضایت زناشویی در زنان نابارور و موثر بودن مداخله روانی باید توجه جدی به درمان های روانشناختی در این گروه بیماران شود.
قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور (سبب ساز و نسب ساز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیهی است که از آغاز دست یابی به شیوه تلقیح مصنوعی، تطابق یا عدم تطابق آن با موازین شرعی؛ ذهن شریعتمداران و حقوقدانان را به خود مشغول کرده باشد. همه شیوه های دیگر نیز که به نوعی با تلقیح مصنوعی پیوند دارند از این تردید و رد و نقض و ابرام به دور نمانده و نخواهند بود. در این نوشتار؛ پرسش هایی درباره «قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور» مطرح و در «نسب جنین اهدا شده» تأمل شده است. با طرح این پرسش ها میتوان نشان داد که جنین به هنگام تلقیح، «صاحب نسب» است و بنابراین انتساب آن به اهدا گیرندگان، خالی از اشکال نیست.
مبانی فقهی و بایسته های قانون نحوه اهدای جننی به زوجین نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قوانین در صورتی می توانند پایدار و مقتدر به حیات خود در حوزه قانون گذاری کشورها ادامه دهند که در عین توجه به واقعیت های اجتماعی، به اصول و مبانی عقیدتی و فکری جوامع متکی باشند. توسل به یافته های علمی جدید برای حل مشکلات، مستلزم سازگاری آنها با فطرت انسان و ارزش های مقبول جامعه است. پیشرفت های ژنتیکی در سال های اخیر و تاثیر آن بر زندگی بشر، فقها و حقوق دانان را بر آن داشته است تا به بررسی احکام و آثار پیشرفت های یاد شده بپردازند. قانون نحوه اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب 1382در ایران اولین گام در جهت حل مشکل کسانی است که توان باروری طبیعی نداشته و راه حل فرزنددار شدن را پرورش جنین حاصل از تلقیح خارج ازرحم زوج های قانونی و شرعی در رحم خود می دانند. در عین حال قانون مذکور نتوانسته است ابعاد و آثار رویداد حقوقی مذکور را تبیین نماید و به ابهام ها افزوده است. تبیین مبانی فقهی این قانون و برطرف نمودن ابهام ها، با بررسی برخی از آرای محاکم، حاصل این تحقیق است.
تفکرات غیر منطقی در مورد داشتن فرزند در خانم های نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نازایی میتواند باعث چالش های عاطفی، روانی و اجتماعی مختلف شود و خانم ها در مقایسه با آقایان در برابر عواقب منفی نازایی آسیب پذیرتر به نظر میرسند. مطالعات زیادی بر روی مشکلات روان شناختی خانم های نابارور هم چون افسردگی، اضطراب، ناسازگاریهای زناشویی و ... صورت گرفته است؛ در حالی که در مورد نگرش نسبت به نازایی پژوهش های محدودی انجام شده است. لذا مطالعه حاضر با هدف، تعیین تفکرات غیر منطقی در خصوص داشتن فرزند در زنان نابارور و عوامل فردی مرتبط با آن انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش مقطعی بر روی 137 نفر از مراجعه کنندگان به مرکز باروری و ناباروری اصفهان که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند، صورت گرفت. داده ها با استفاده از پرسش نامه های مشخصات فردی و تفکرات غیر منطقی در رابطه با فرزنددار شدن و کیفیت زندگی جمع آوری گردید و سپس به وسیله آزمون ANOVA، ضریب همبستگی Pearson و Spearman و توسط نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین تفکرات غیر منطقی نسبت به داشتن فرزند 3/10 + 41 بود. بین تفکرات غیر منطقی با تحصیلات زوجین، وضعیت اقتصادی خانواده و کیفیت زندگی رابطه معکوس وجود داشت (01/0 > P). تفکرات غیر منطقی با فشار اطرافیان برای بچه دار شدن رابطه آماری معنیداری داشت (05/0 > P).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بیانگر سطوح بالای تفکرات غیر منطقی خانم های نابارور و نیاز به داشتن فرزند به منظور شاد زیستن میباشد که خود لزوم مشاوره این افراد را به منظور اصلاح نگرش نشان میدهد. همچنین با توجه به عوامل فردی مرتبط با این تفکرات، آموزش اطرافیان و نیز حمایت های بیمه ای و مالی هزینه های درمان نازایی ضروری به نظر میرسد.
تأثیر ناباروری زنان در بروز اختلالات جنسی و همسرآزاری نسبت به آنان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ناباروری و نگرش به آن، زندگی زوجین را با انواع آشفتگی های هیجانی مواجه می سازد. پژوهشگران بروز رفتارهای تکانشی، افسردگی، احساس درماندگی، اضطراب، تشویش و باورهای منفی نسبت به خود را در مورد افراد نابارور گزارش نموده اند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیرناباروری و نقش آن در بروز اختلالات جنسی و همسرآزاری در مورد زنان نابارور متأهل شهر مشهد است. این پژوهش به روش توصیفی و از نوع علّی ـ مقایسه ای انجام شده است: از میان مراجعه کنندگان به کلینیک پزشکان متخصص زنان در ماه های اردیبهشت و خرداد سال 1388، تعداد 200 نفر زن (100 نفر بارور و100 نفر نابارور) به شیوه تصادفی ساده انتخاب و پس از رعایت ملاحظات اخلاقی، پرسشنامه خشونت خانوادگی و رضایتمندی جنسی بر روی آنان اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و با توجه به ماهیت سازه مورد نظر از طریق روش های آماری t، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس دو عاملی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها بیانگر آن است که خشونت روانی، فیزیکی و اقتصادی بر روی زنان نابارور بیشتر از زنان بارور است. همچنین بین هیچ کدام از انواع همسرآزاری مردان در مورد همسرانشان، و اختلالات جنسی زنان نابارور و نیز بین وضعیت باروری و میزان تحصیلات زنان رابطه تعاملی معناداری وجود ندارد. نتیجه اینکه ناباروری زنان می تواند موجب بروز انواع اختلالات جنسی آنان شود، که این عامل موجب می شود در معرض انواع خشونت های روانی، فیزیکی و اقتصادی از سوی همسرانشان قرار گیرند.
مقایسه بهزیستی روانشناختی و رضامندی زناشویی در گروهی از زنان بارور و نابارور شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مشکل ناباروری به عنوان حادثه ای استرس زا با مشکلات روانشناختی متعددی همراه است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین میزان بهزیستی روانشناختی و رضایت از زندگی زناشویی در زنان نابارور و مقایسه آن با زنان بارور بوده است.
روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسهای بود که مبتنی بر هدف پژوهشی، تعداد 40 زن نابارور، بهطور تصادفی از بین کسانی که به مرکز درمانی الزهرا شهر تبریز مراجعه کرده بودند، انتخاب و با 40 زن بارور مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات از طریق دو پرسشنامه مقیاس بهزیستی روانشناختی و شاخص رضایت زناشویی جمعآوری شد. برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.
یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد که زنان بارور در بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های آن چون پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، تسلط بر محیط و رشد شخصی، بالاتر از زنان نابارور بوده اند. با این حال، بین دو گروه، در مورد رضامندی زناشویی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتایج: زنان بارور اغلب درویژگی های روانی بالاترند دارند بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های آن چون پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، تسلط بر محیط و رشد شخصی، بالاتر از زنان نابارور بوده ا
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، حاکی از پایین بودن وضعیت بهزیستی روانشناختی زنان نابارور است، لذا توجه به نیازهای روانی افراد نابارور، مؤلفهای ضروری در موفقیت درمان ناباروری است.
مقایسه میزان افسردگی، اضطراب و تنیدگی در سه ماهه های اول، دوم و سوم بارداری در زنان باردار عادی و زنان باردار تحت درمان ناباروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل نیم رخ عشقی در زوجین بارور و نابارور مراجعه کننده به پژوهشکده رویان و زوجین عادی شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل نیم رخ عشقی در زوجین باور و نابارور مراجعه کننده به پژوهشکده رویان بر اساس نظریه عشق استنبرگ انجام شده است. برای این مطالعه تعداد 210 زوج که از طریق روش نمونه گیری تصادفی منظم بدست آمده با 10 سال انتخاب شدند. در مقابل همین میزان از زوج های - دامنه سنی ازدواج بین 5 سالم انتخاب گردید. نتایج نشان داد که افراد گروه نابارور تعهد بالاتری نسبت به افراد گروه بارور نشان می دهند و این تا حدی با تعریفی که استنبرگ از تعهد در مثلث عشق خود بیان می دارد در یک سو قرار می گیرد. از طرفی مشخص گردید افراد نابارور بیشتر دارای عشق معاشرتی هستند، در حالیکه در گروه بارور، نوع عشق بیشتر از نوع عشق رمانتیک است.
بررسی فقهی حقوقی قرابت مادر جانشین با طفل متولد از رحم جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از رحم جایگزین به شکلی که در آن صاحب رحم (مادر جانشین) وابستگی تکوینی (از طریق تخمک) با طفل ندارد و تنها جنین زوج دیگری را در رحم خود پرورش می دهد و به دنیا می آورد، به منزله یکی از روش های جدید کمک باروری، علاقه بسیاری از زوجین نابارور را در ایران جلب کرده است. در اینکه از نظر عرفی، حقوقی و فقهی، مادر، کدام یک از این دو نفر است استدلال های مخالف و موافقی مطرح شده است. لکن در این مقاله اثبات شده است که در حالت استفاده از رحم جایگزین، مادر جانشین با وجود آنکه از نظر حمل وزایمان، با طفل ارتباط طبیعی دارد لکن نمی توان پرورش جنین در رحم زن و تولد از او را منشأ امر اعتباری دانست. در اینکه آیا می توان به کمک وحدت ملاک نشر حرمت در رضاع، حکم قرابت رضاعی را به مورد بحث جریان داد مسئله اختلافی است. هر چند از لحاظ وجدانی و اخلاقی، حکم به عدم تحقّق قرابت، قابل قبول نیست لکن از نظر متد اصولی، این امر موجه به نظر می رسد.
اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر افسردگی زنان نابارور قبل از(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ناباروری، یک بحران پیچیده در زندگی زوج های نابارور محسوب می شود. واکنش نسبت به ناباروری با عکس العمل های روان شناختی منفی از جمله افسردگی، بی کفایتی شخصی، اختلال های زناشویی و مشکلات ارتباطی و... مشاهده می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی گروهی بر افسردگی زنان نابارور تحت درمان با روش کمک باروری IUI شهر مشهد انجام گرفت.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) است. بدین منظور، از بین زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک ناباروری نوین شهر مشهد جهت درمان با روش کمک باروری IUI (Intra Uterine Insemination )، 60 نفر از افراد داوطلب توسط پرسش نامه افسردگی بک (Beck Depression Inventory ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، 40 نفر از آن ها به صورت تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. در گروه آزمایش، مداخله های واقعیت درمانی طی 8 جلسه نود دقیقه ای اجرا شد. اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه در پایان دوره درمان و قبل از انجام عمل IUI، مجدداً مورد پس آزمون قرار گرفتند. نتایج با شاخص های آماری (مانند آزمون tدر گروه های مستقل و تحلیل کوواریانس) تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مداخله های واقعیت درمانی در کاهش افسردگی آزمودنی های گروه آزمایش به طور معنی داری (05/0p<) مؤثر بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مثبت واقعیت درمانی بر کاهش افسردگی زنان نابارور تحت درمان با روش کمک باروری IUI، این رویکرد جهت کاهش اختلال های روان شناختی این گروه از زنان و هم چنین بهبود کیفیت زندگی آن ها توصیه می شود.
بازتولید جمعیت ایران: وضع موجود و ملاحظاتی درباره سیاستگذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف ما از این تحقیق تشخیص شرایط و عوامل باروری پایین در ایران و پیشنهاد مسیرهای مستقیم سیاستگذاری برای ارتقای باروری بود. ابتدا ملاحظه کردیم که وضعیت موجود جمعیت ایران می تواند به نحو بی سابقه ای مناسب توسعه و در نتیجه اشتغال و ازدواج جوانان باشد. در واقع، استفاده درست و به موقع از فرصت های ایجاد شده موجود توسط تحولات جمعیتی کشور نه تنها می تواند شرایط را برای ارتقای باروری مساعد سازد، بلکه اثربخشی عوامل و مسیر های ارتقای باروری را هم بالا می برد. در ادامه، مسیرهای مستقیم را از طریق یک مدل نظری که در آن سطح جاری باروری تابعی از تعداد فرزندان قصد شده زنان (IP) و شش عامل تعدیل کننده آن است جستحو کردیم. دو عامل را به دلیل تأثیر کم و مقاوم بودن در مقابل سیاستگزاری حذف کردیم. چهار عامل باقی مانده را با توجه به رویکرد نظری اتخاذ شده به دو دسته عوامل همسو (شامل ناباروری و تأثیر تمپو) و عوامل بالقوه همسو یا ناهمسو (شامل نقش های رقیب با فرزندآوری و فرزندآوری ناخواسته) تقسیم و پتانسیل هر عامل و چشم انداز مسیر باز شده توسط آن را برای ارتقای سطح جاری باروری کشور مطالعه و ارزیابی کردیم.
اثربخشی آموزش مهارت مدیریت استرس (شناختی – رفتاری) بر سلامت روان زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ناباروری افراد را مستعد افسردگی و اضطراب می کند. عدم توجه به اختلالات هیجانی زنان نابارورامکان باروری را کاهش می دهد. بنابراین مداخلات روانشناختی میتواند سهم بسزایی در ارتقاء سلامت روان زنان نابارور داشته باشد.
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش مدیریت استرس(شناختی – رفتاری) بر سلامت روان زنان نابارور بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون با جایگزینی تصادفی است. جامعه آماری، زنان ناباروری بودند که در تابستان 1390 به مرکز ناباروری شهر شیراز مراجعه کرده بودند. بدین منظور 24 زن نابارور بانمره استرس بالا انتخاب شدند و آموزش گروهی مدیریت استرس( شناختی – رفتاری)، طی 10 جلسه هفتگی با گروه آزمایش انجام شد. پرسشنامه سلامت روان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید.
یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss18 واستفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی( میانگین، انحراف معیار و تحلیل کوواریانس) صورت گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که سلامت روان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده بود، (5./.>P).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت مدیریت استرس (شناختی – رفتاری) می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، جهت افزایش سلامت روان زنان نابارور بکار رود.
ماهیت حقوقی قرارداد استفاده از روش مادرجانشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرارداد استفاده ازروش مادرجانشین قراردادی است که بر اساس آن زنی می پذیرد جنین به دست آمده از اسپرم و تخمک زوج متقاضی را در رحم خود پرورش دهد و پس از وضع حمل، نوزاد را به آنها تحویل دهد. این قرارداد نوظهور پرسش های فراوانی را فرا روی فقها و حقوق دانان قرارداده است. یکی از مهم ترین مسائل در این رابطه ،تعیین ماهیت حقوقی قرارداد استفاده از رحم جایگزین است، زیرا این موضوع که توافق اراده ها در این زمینه در قالب کدام عقد یا قرارداد مندرج شود، برتعیین روابط حقوقی طرفین این قرارداد تأثیر بسیاری دارد. فقها و حقوق دانان از بین قالب های عقدی، اجاره اشیاء، اجاره اشخاص، جعاله، عاریه، ودیعه، صلح و ماده 10 قانون مدنی را قالب های مناسبی برای این توافق دانسته و برآن استدلال کرده اند. درمقاله حاضرانعقاد قرارداد مادر جانشین از طریق نهادهای حقوقی مزبور مورد بررسی و نقد قرار گرفته و ضمن رد قابلیت انطباق قرارداد مزبور باعقود معین ، در نهایت بر امکان انعقاد این قرارداد در قالب ماده 10 قانون مدنی استدلال شده است.
انتخاب اهدای تخمک: راهی برای رسیدن به مادری (مطالعة پدیدارشناختی تجربة زنان نابارور مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از شیوة اهدای تخمک ازجمله فناوری های کمک باروری (ART) است که در سال های اخیر به دنبال موفقیت روزافزون آن به زنان ناباروری که به دلیل مشکلات تخمدان یا دیگر موضوع های پزشکی قادر به فرزندآوری با تخمک خود نیستند، امید بسیار زیادی برای رسیدن به آرزوی داشتن فرزند بخشیده است. شناخت تجربة زنان نابارور در دورة دشوار تصمیم گیری برای استفاده از اهدای تخمک و ترجیح این شیوة درمان به دیگر راه های جایگزین (فرزندپذیری یا ادامة زندگی بدون فرزند)، بسیار بااهمیت می نماید و پژوهش های انگشت شماری در سطح داخلی با توجه به موضوعات اجتماعی و فرهنگی خاص کشور برای شناخت این پدیده صورت گرفته است.
مقالة حاضر به توصیف تجربة زنان نابارور از انتخاب اهدای تخمک به مثابة راهی برای رسیدن به مادری می پردازد. محقق با هدف شناخت و توصیف این تجربه از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی استفاده کرده است و یازده مشارکت کننده را تحت مصاحبة عمیق نیمه ساختاریافته قرار داده است. مشارکت کنندگان این پژوهش از میان زنانی که برای درمان اهدای تخمک به پژوهشگاه رویان مراجعه کرده بودند، به شیوة نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اجرای پژوهش و تحلیل داده ها براساس طرح عملی کلایزی انجام شد. یافته ها حاصل از توصیف های زنان شامل شش عبارت اصلی است: امکان حفظ محرمانگی در اهدای تخمک، امکان تجربة حاملگی، زایمان و شیردهی در اهدای تخمک، انتقال ژنتیک شوهر، تأثیر زمان در انتخاب اهدای تخمک، مجازبودن اهدای تخمک به لحاظ شرعی، بار عاطفی و اجتماعی ناباروری.
بررسی جامعه شناختی رفتار بیماری زنان نابارور (مورد مطالعه: مراجعه کنندگان به مراکز ناباروری استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار بیماری به مثابه فرایندی مشتمل بر مراحل ادراک علائم، اسناد معنا، بیان، واکنش های مقابله ای و رفتار کمک جویی است. ناباروری یکی از بیماری هایی است که رفتار بیماری آن بیش از دیگر عوامل تابعی از متغیرهای اجتماعی و فرهنگی است. با علم به اهمیت مسئلة فرزندآوری، مقالة حاضر ازمنظر جامعه شناسی پزشکی به بررسی رفتار بیماری زنان نابارور استان مازندران می پردازد. برای تحلیل رفتار بیماری (ادراک بیماری و ابعاد آن) از مدل عقل سلیم لونتال، برای تبیین رفتار کمک جویی از مدل رفتار کمک جویی گونای و نیز برای بررسی تأثیر وضعیت توانمندی و وضعیت آمادگی بر هریک از ابعاد ادراک بیماری و رفتار کمک جویی از مدل درمان جویی لین وایت استفاده شده است. مطالعة حاضر به روش پیمایشی و به صورت مقطعی دربارة 95 زن نابارور مراجعه کننده به مراکز درمان ناباروری استان مازندران که به صورت تصادفی انتخاب شده اند اجرا شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه همراه با مصاحبه بود. از پرسش نامة اصلاح شدة ادراک بیماری (IPQ-R) و مقیاس مکان کنترل سلامت برای سنجش متغیرهای تحقیق بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد بیشتر افراد تحت بررسی (59 درصد) دارای کیفیت ادراک بیماری درحد متوسط هستند. درباب رفتار کمک جویی نیز نتایج بررسی نشان داده است 87 درصد افراد رفتار کمک جویی مدرن دارند. نتایج حاکی از رابطة معنی دار برخی ابعاد ادراک بیماری و وضعیت توانمندی و وضعیت آمادگی است.