مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
پدیدارنگاری
حوزه های تخصصی:
افراد مختلف برداشت های متفاوتی از پدیده های یکسان دارند و وجود این ادراکات متفاوت پایه های متفاوتی را برای رفتار افراد شکل می دهند. در این مقاله، با بهره گیری از رویکرد کیفی و روش پدیدارنگاری، مفاهیم متفاوت مشارکت کنندگان (برنامه ریزان دولت الکترونیک) از پدیده شفافیت اطلاعات به وسیله مصاحبه های نیمه ساختاریافته به دست آمده و مطابق با چارچوب روش پدیدارنگاری، در قالب هفت طبقه توصیفی متفاوت که نشان دهنده هفت مفهوم متفاوت از پدیده شفافیت اطلاعات هستند، ارائه شده است. گرایش بیشتر مشارکت کنندگان بر مفهوم ""دانای کل"" از شفافیت اطلاعات که متضمن تعیین یک سویه اطلاعات ارائه شده به کاربران سامانه دولت الکترونیک است، از جمله نکات عمده ای است که این مطالعه به آن دست یافته است که می تواند دال بر اقدامات منفرد نسبت به شفافیت اطلاعات در روند استقرار دولت الکترونیک در کشور باشد.
فرهنگ و جوسازمانی نوآورانه مدرسه؛ یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تعیین پدیده های فرهنگ و جو سازمانی نوآورانه در مدارس متوسطه بمنظور ایجاد یک چهارچوب مفهومی مناسب و توسعه مبانی نظری آن می باشد. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارنگاری انجام یافت. جامعه پژوهشی شامل اساتید و صاحب نظران، مدیران شاخص و معلمان نمونه مدارس متوسطه شهر تهران بودند که از میان آن ها 37 نفر به عنوان اطلاع رسان از راه نمونه گیری نظری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق گرد آوری شدند. روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و گزینشی بود. نتایج و یافته های مربوط نشان دادند که مقوله ها یا ابعاد اساسی فرهنگ و جو سازمانی نوآورانه شامل: 1) فرهنگ پژوهش محوری؛ 2)فرهنگ حامی نوآوری؛3)جو گشودگی و اعتماد متقابل؛4)جو خلاق و حامی نوآوری؛ 5)فرهنگ نقد و نقدپذیری می باشد. نتایج یافته ها بیانگر آنند که با فراهم ساختن بستر لازم برای شکل گیری فرهنگ و جو نوآورانه بر اساس نشانگرهای شناسایی شده در مدارس می توان مدارس را به سمت نوآور شدن هدایت کرد.
پرده برداری از نفاق در سازمان با به کارگیری پدیدارنگاری: فهمی از دریافت های متکثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و طبقه بندی دریافت های اعضای یک دانشگاه از پدیدة نفاق در سازمان، بر پایة پدیدارنگاری، برای نیل به درکی عمیق تر از مفهوم این پدیده نزد افراد مورد مطالعه انجام گرفته است. نمونه گیری به روش بیشینة تنوع انجام گرفت و حجم نمونه با درنظرگرفتن قاعدة اشباع نظری تا 30 نفر مشخص شد. با مشارکت کنندگان مصاحبه های نیمه ساختاریافتة باز انجام گرفت. سپس، با نرم افزار Maxqda داده ها کدگذاری شد. پس از تحلیل مصاحبه ها، پنج دیدگاه به دست آمد که عبارت بودند از مفاهیم مبتنی بر فنون رفتاری مدیریت تصویرپردازی (خودشیرینی و سعایت)، نیت نفع طلبانة مستتر فرد (حفظ مقام، ارتقای مقام و جلب منافع مادی)، ویژگی های فعال سالوسانة فرد (خودپایشی و یادگیری رفتارهای غیرکارکردی سیاسی)، چاپلوس پروری مدیریتی و فرهنگ سوت و سکوت سیاسی. در ادامه، طبقات روی سلسله مراتبی با سه سطح فنون رفتاری، فرد و سازمان قرار گرفتند و فضای نتیجه ای سلسله مراتبی را برای شیوه های متفاوت ادراک پدیدة نفاق در سازمان رقم زدند. برای اعتبار و اعتمادبخشی به داده ها قابلیت های اعتبار، انتقال و اعتماد به کار گرفته شد.
تبیین پدیدارنگاری فلسفه تربیتی عبادت (نماز) از دیدگاه معلمان و اولیای دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین پدیدارنگاریفلسفه تربیتی عبادت از دیدگاه معلمان و اولیای دانش آموزان مدارس ابتدایی در استان البرز و به روش پدیدارشناسی است. برای این پژوهش 17 نفر از معلمان و 15 نفر از اولیای دانش آموزان دوره ابتدایی به صورت هدفمند انتخاب شدند تا در این پژوهش شرکت کنند. در این مطالعه برای گردآوری داده ها از مصاحبه (عمیق و نیمه ساختاریافته) استفاده شد. تمام مصاحبه ها پس از توضیح اهداف پژوهش به مصاحبه شوندگان و کسب مجوز از ایشان، ضبط و پیاده سازی شد. میانگین مدت هر مصاحبه حدود 55 دقیقه بود. در این پژوهش 5 پرسش اصلی برای مصاحبه در رابطه با هدف طراحی، و متناسب با پاسخ شرکت کنندگان پرسش های بعدی جهت تعمیق اطلاعات مطرح شد. برای تحلیل داده ها از رویکرد توصیفی تحلیلی با استفاده از کدگذاری در دو سطح باز و محوری استفاده شد. یافته ها نشان داد که عبادت در بعد فردی کارکردهایی شامل افزایش اعتماد به نفس، معنایابی در زندگی، سعادتمندی و تعالی انسان و در بعد عاطفی شامل احساس لذت و افزایش آرامش دارد؛ در بعد جامعه شناختی نیز دربرگیردنده ارتقای ارزش های اخلاقی و کاهش جرائم اجتماعی است، همچنین در بعد خانوادگی، پایداری شخصیت و کاهش مشکلات خانوادگی از جمله کارکردهای تربیتی عبادت به شمار می رود.
تجارب زیسته دانش آموزان دوره تحصیلی ابتدایی از پدیده مصرف آب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش محیط زیست و توسعه پایدار سال ششم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳
47 - 60
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تجارب زیسته دانش آموزان ابتدایی در رابطه با مصرف آب بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدار نگاری انجام شد. محیط پژوهش، دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی مدارس دولتی ناحیه 3 شهر اصفهان بود که از میان آن ها 22 نفر به عنوان اطلاع رسان از راه نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری و پس از پیاده سازی به کمک کدگذاری در سه سطح باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها در سه بخش نگرش، آگاهی و عملکرد طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که در بخش نگرش، دانش آموزان آب را به مثابه مایه حیات و نعمت قابل ارزش و احترام تلقی می کنند. در بخش آگاهی، نحوه تولید آب در طبیعت، روش های استفاده بهینه و مضرات آلوده سازی آنها را درک کرده اند. در بخش عملکرد، روش هایی مانند مسئولیت پذیری، ترویج فرهنگ مصرف صحیح، تذکر تربیتی، آموزش مصرف بهینه، صرفه جویی، رعایت بهداشت آب و اجتناب از اسراف و آلوده سازی آب، می تواند در تغییر عادات رفتاری نامطلوب موثر باشد. در مجموع، توجه به سه جنبه فوق می تواند دانش آموزان را به سمت الگوی صحیح مصرف آب سوق دهد.
تحلیل کیفی تجارب دانشجویان و اعضای هیأت علمی از مفهوم «سخت گیری علمی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
88 - 117
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی درک و تجربه دانشجویان و اعضای هیأت علمی از مفهوم سخت گیری علمی، شناسایی مقولات توصیف و کشف روابط بین آن ها انجام شد. رویکرد پژوهش، تفسیری بود که با روش کیفی پدیدارنگاری به اجرا درآمد. مشارکت کنندگان بالقوه تحقیق، اعضای هیأت علمی تمام وقت و دانشجویان دانشگاه کردستان در سال 1395 بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند، ملاک محور و گلوله برفی بود. با رعایت حداکثر تنوع و تا اشباع نظری داده ها با 51 نفر (20 نفر دانشجو و 31 عضو هیأت علمی) مصاحبه های نیمه ساختمند ادامه داشت. داده ها پس از پیاده سازی به شکل استقرایی و با شیوه ی کدگذاری نظری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش، پنج گونه ی متفاوت که در آن دانشجویان و استادان سخت گیری علمی را درک و تجربه کرده بودند نشان داد. مقولات توصیف مربوط به سخت گیری علمی تحت عناوین تحقق انتظارات نظام دانشگاهی، شنا کردن خلاف جریان آب، حفظ فاصله اجتماعی مناسب، فراهم سازی فضای یادگیری فعال و به عنوان مفهومی سیال دسته بندی شدند. در کل دانشجویان و استادان سخت گیری علمی را به صورت مجموعه ای از میزان تکالیف، دستیابی به استانداردها، دشواری، جذابیت و ارتباط با اهداف آتی گزارش کرده بودند.
پدیدارنگاری مدیریت ارتباط با شهروند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت ارتباط با شهرونداز مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری در بخش خصوصی و مدیریت دولتی نوین نشئت گرفته است. این مفهوم نو در بخش دولتی می تواندمنجر به افزایش مشارکت شهروندان در تصمیم گیری ها شود، صدای شهروندان باشد، و حس تعلق به دولت ها را افزایش دهد. این پژوهش با هدف دریافت برداشت های مدیران دولتی از مفهوم مدیریت ارتباط با شهرونددر سازمان های دولتی به انجام رسیده است. این پژوهشِ کیفی برای پاسخ به پرسش پژوهش از راهبردپدیدارنگاری بهره گرفته است. جمع آوری داده ها از راه مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمندو با روش نمونه گیری گلوله برفی از یازده مدیر سازمان های دولتی به اتمام رسید. بر اساس قواعدپدیدارنگاری، یافته های پژوهش در سه مفهوم اصلی با عناوین الف. نگاه فلسفه محور به مدیریت ارتباط با شهروند؛ ب. بکارگیری مفاهیم مدیریت ارتباط با مشتری در مدیریت ارتباط با شهروند؛ و پ. نگاه عینیت گرایانه به مدیریت ارتباط با شهروند، جای گرفتند. برخی از یافته های مهم در این سه مفهوم عبارتنداز الف. مدیریت ارتباط با شهروند، معیار دوام و زوال دولت ها؛ ب. فراتررفتن مدیریت ارتباط با شهرونداز مدیریت ارتباط با مشتری بنا بر ماهیت متفاوت شهروندو مشتری؛ پ. ممکن نبودن شخص محوری در بخش عمومی و دولتی؛ و ت. بودجه محوری و درک نکردن ضرورتِ مدیریت ارتباط با شهروند.
بررسی پدیدارنگارانه عوامل محدودکننده خوشه صنعت فرش استان سیستان و بلوچستان: با تاکید بر سطح منطقه ای و ملّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق با استانداردهای جهانی و رهنمودهای سازمان های بین المللیِ هدایت کننده خوشه های صنعتی، فرایندپیاده سازی خوشه های صنعتی مستلزم انجام پیش اقدام هایی است که در پیاده سازی موفق خوشه ها تاثیرگذار هستند. مانندبررسی چالش های پیشاروی خوشه موردنظر برای شناسایی عوامل تقویت کننده یا محدودکننده محیط خوشه. این در حالی است که بررسی منابع موجودنشان می دهدکه کشورهای درحال توسعه، مقدمه های راه اندازی راهبردخوشه سازی را فراموش کردندو برخلاف استقبال قابل توجه این کشورها، نتایج مناسبی کسب نکردند. از این رو، پژوهش حاضر با بکارگیری رویکردپدیده نگاری، سعی بر پایش عوامل محدودکننده محیط خوشه صنعت فرش استان سیستان و بلوچستان از نگاه ذی نفعان دارد. خوشه تحت مطالعه شامل بیش از بیست شرکت خصوصی و دولتی تولیدکننده می شوندکه بیش از 6000 نیروی کار و بافنده را در این استان به کار مشغول داشته اند. تجزیه وتحلیل پدیدارنگاری نشان می دهدکه از نظر ذی نفعان، مشکلات ساختاری به همراه شرایط خاص استان سیستان و بلوچستان که تحت عنوان عوامل زمینه ای از آن یادمی شود، محیطی محدودکننده برای عملکردموفق خوشه ایجادنموده اند. ضمن این که چالش هایی در سطح کلان تر که به سیاست های اقتصادی و سیاسی کشور ایران در رابطه با صنعت فرش برمی گردد، به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر خوشه این صنعت تاثیرگذار هستند.
پدیدارنگاری: روش پژوهش کیفی در مطالعات قلمرو بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: معرفی و ارائه روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به عنوان چهارچوبی مفهومی برای انجام پژوهش های قلمرو بازیابی اطلاعات و ارائه بازتاب ویژگی های این روش برای دانشجویان و پژوهشگران علاقه مند به روش های پژوهش کیفی. روش شناسی: این مقاله با رویکردی مروری/ تحلیلی از نوع مفهومی، روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری ذیل پارادایم تفسیری را معرفی کرده است و با بررسی مطالعات پژوهشگرانی چون بروس، لیمبرگ، ادواردز، فورستر، و دیگران تلاش دارد تغییر پارادایمیک روش شناسی پژوهش (از پارادایم اثبات گرایی به پارادایم تفسیری) در قلمرو بازیابی اطلاعات را به تصویر بکشد. یافته ها: توجه به ضرورت تغییر پارادایم در پژوهش های قلمرو بازیابی اطلاعات از دهه 1980 در میان پژوهشگران این قلمرو آغاز شد. روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری، روشی است که تنوع در روش های تجربه های افراد از یک پدیده را بررسی می کند. در این روش، افراد از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها در قالب مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری می شوند و از طریق کدگذاری نظری تحلیل و نتایح در قالب دسته های توصیفی به شکل فضای نتیجه ارائه خواهند شد. نتیجه گیری: این روش پژوهش می تواند با شمارش و درک پدیده ها ازنظر گروه های خاصی از کاربران، درک روشن تری نسبت به بسیاری از پرسش های مطرح در عرصه پژوهش های رفتار اطلاع یابی ارائه دهد و ضمن توصیف برداشت کاربران از تجربه آنها در جستجو و بازیابی اطلاعات، نگرشی جدید به قلمرو مطالعات کاربران نهایی ایجاد و دست اندرکاران این قلمرو را با رویکردی جدید، نسبت به موضوع آشنا کند و زمینه دقیق تری برای خدمات و عمل آنها به وجود آورد.
کاربست پارادایم پدیدارنگاری در فهم پدیده های شهری مورد مطالعه: فهم چگونگی تجربه پیامدهای زندگی در محله های جدااُفتاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات شهری، پدیده ها به طور عمده با یک نگاه کمی گرایانه مورد توجه قرار گرفته اند که در آن ها به مطالعه پدیده پرداخته شده و بررسی رابطه بین پدیده و سوژه فراموش شده است. این درحالی است که شهر و پدیده های آن دارای لایه های گوناگونی هستند که دستیابی به تمام آنها با بهره مندی از رویکرد کمی گرایانه امکان پذیر نیست. چراکه محققان کمی گرا به عنوان کسانی که نقش اصلی را در این پژوهش ها برعهده دارند، پدیده مورد نظر را تجربه و فهم نکرده اند و نتایج آنها به محاسبات کمی و آماری آنها محدود می گردد. حال آنکه فهم عمیق پدیده های شهری و پیامدهای آنها، جز با درک تجربه افرادی که آن پدیده را از نزدیک و برای سال ها درک کرده اند؛ امکان پذیر نیست. مبانی فلسفی و روش شناسی چگونگی درک این تجربه که به پارادایم پدیدارنگاری معروف است و چگونگی به کارگیری آن در مطالعات شهری؛ هدف مطالعه حاضر است که بخش اول با بهره مندی از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل اسنادی و بخش دوم با استفاده از مطالعات میدانی محقق شده است. نتایج نشان می دهد که پدیدارنگاری به دنبال کشف و توصیف پدیده ها با تکیه بر تجربه زیسته مردم است که این کار با بهره مندی از مطالعات میدانی و ابزار مشاهده مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام می دهد. هم چنین در به کارگیری پدیدارنگاری برای بررسی تجربه زیسته مردم از پیامدهای زندگی در محله جدااُفتاده (رضویه) روشن گردید که افراد ساکن در این محله پیامدهای زندگی در این محله را در ابعاد متفاوت مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و عملکردی تجربه کرده اند و پیامدهای مدیریتی و اقتصادی را به عنوان علت سایر پیامدها می انگارند
تدوین چارچوبی به منظور ارائه آموزش مبتنی بر همدلی در کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۳۹
9-34
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی دیدگاه معلمان و دانش آموزان در زمینه طراحی آموزشی همدلانه است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش آن پدیدارنگاری است. جامعه پژوهش معلمان و دانش آموزان شهر تهران بودند که برای انتخاب معلمان از روش نمونه گیری گلوله برفی و برای دانش آموزان از روش ترکیبی استفاده شده است. به منظور گرد آوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختارمند استفاده شده و داده های به دست آمده با روشهای کدگذاری باز و مقوله بندی توصیفی و نیز برونداد استنتاجی در نرم افزار MAXQDA کدگذاری و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهند که طراحی آموزشی همدلانه از دیدگاه معلمان، به دو شیوه کلیِ ایجابی و سلبی شکل می گیرد. طراحی همدلانه ایجابی شامل فراالگویی، مشارکتی، ذهنی و یادگیرنده- محور است. طراحی همدلانه سلبی، شامل طراحی غیرمنعطف، طراحی غیرضروری و طراحی هدف- محور است. دانش آموزان معتقدند در طراحی همدلانه نقش معلم باید از دانش آموز مجزا شود. دانش آموزان نقش معلم را در دو بعدِ اخلاق حرفه ای و مهارتهای حرفه ای می بینند. مهارت حرفه ای معلم شامل برنامه ریزی، روش تدریس، مدیریت، روزآمد بودن اطلاعات و سواد علمی بالا، درس پژوهی و سوابق کاری است. بعد اخلاق حرفه ای نیز شامل مؤلفه هایی مانند خودشناسی، انعطاف پذیری، قانون پذیری، وجدان کاری، حسن رفتار و انگیزه شغلی است. نقش دانش آموزان نیز در یک آموزش مؤثر شامل همکاری، یادگیری و درک، انگیزش، عملکرد مناسب، قانون مداری، انضباط و تلاش است. در پایان به منظور طراحی آموزشی مبتنی بر همدلی، چارچوبی جدید برای طراحی همدلانه چهارلایه ای با ابعاد مربوطه ارائه شده است.
آموزش خویشتن بانی به کودکان سنین 7 تا 14 سال؛ با کدام منطق و رویکرد؟ (تحلیل نتایج یک مطالعه پدیدارنگارانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت چرخش نظام تربیت رس می و عمومی از کنت رل بیرونی و ایجاد محدودیت به خویش تن بانی(تقوا)، ارزش مداری عقلانی، مسئولیت پذیری و اهمیت مداخلات تربیتی، هدف پژوهش حاضر، شناسایی، بررس ی منطق و رویکردهای برنامه درسی عملیاتی شده آموزش خویشتن بانی به مدد یک مطالعه پدیدارنگاری است. برای دست یابی به این هدف، از میان تجارب سال با روش نمونه گیری 14 تا 7تربیتی موجود در فضای آموزش رسمی و غیررسمی در سنین هدفمند، با اس تفاده از ابزار مصاحبه نیمه س اختار یافته، تجارب تربیتی که برنامه درس ی عملیاتی شده در حوزه خویشتن بانی مورد توجه قرار گرفت. داده های حاصل با استفاده از روش کیفی(استقرای تحلیلی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از تحلیل محتوای کیفی داده های جمع آوری شده از معلمان دارای تجربه آموزش خویشتن بانی نشان می دهد در مقوله «منطق برنامه آموزش خویشتن بانی» دو زیرمقوله «آموزش براساس منطق درون دینی» و «آموزش براس اس منطق انسان نگرانه» قابل شناسایی است. هم چنین در زمینه رویکردهای آموزش خویش تن بانی نیز مقوله «ان واع رویکردها در قبال ح دود آزادی و اطاعت پذیری یادگیرندگان» با س ه زیرمقوله «رویکرد آزادی حداکثری فارغ از سن یادگیرندگان»، «رویکرد اطاعت پذیری حداکثری فارغ از سن یادگیرندگان» و «رویکرد آزادی و اطاعت پذیری وابسته به سن و شرایط یادگیرندگان» شناسایی شد.
پدیدارنگاری تعاملات آموزشی معلمان و دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتظارات ذینفعان آموزش (یادگیرندگان، خانواده ها و بخش های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه) هرساله بسی متنوع تر و گسترده تر می گردد و این امر باعث شده که معلمان با دسته های بسیار گوناگون تر از فرهنگ ها، علایق و خواسته ها مواجه شوند و در محیطی از شک و تردید و ابهام کار کنند. تغییرات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این رویه را ایجاد کرده است و معلمان به دنبال یافتن راه های جدید برای مواجهه با این تنوع ها و ایجاد تعامل سازنده و انطباق درست در امورات آموزشی هستند. در این پژوهش سعی شده تا با روش کیفی پدیدارنگاری به جستجوی گونه های روابط متقابل بین معلم و دانش آموز در امور آموزشی پرداخته شود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 20 نفر از معلمان دارای تجربه آموزشی حداقل 15 سال و بالاتر هستند که در مدارس متوسطه شهر سنندج به فعالیت آموزش و تدریس مشغول هستند. این تعداد با روش نمونه گیری ملاکی انتخاب و تا حد اشباع نظری جمع آوری اطلاعات ادامه داشت. روش گردآوری داده ها و اطلاعات مصاحبه نیمه ساختارمند و تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش استقرایی انجام شد. با ترسیم افق های درونی و بیرونی، در نهایت، فضای نتیجه پژوهش طراحی گردید. نتایج پژوهش، شش روش متفاوت را نشان می دهد که در آن معلمان امور آموزشی را در ارتباط با دانش آموز تجربه می کنند؛ که آن ها را در طبقات توصیفی آموزش دهنده مهارت ها، فراهم کننده و ارائه دهنده اطلاعات؛ تسهیل گر یادگیری؛ حضور مشارکتی و هدایت کننده؛ مربیگری (ناظر و راهنما) و روشنگری اندیشه ورزانه دسته بندی کردیم. نقش معلمان در یک پیوستار از «انتقال دهنده دانش» شروع و با «روشنگری اندیشه ورزانه» که در آن معلمان به عنوان اشخاص خاصی در زندگی دانش آموزان ظاهر می شوند که نفوذشان فراتر از دیوارهای کلاس و سال های تحصیل در مدرسه، در کل زندگی اجتماعی آنان ادامه می یابد. همچنین هر کدام از این سبک های تعامل دارای ویژگی های خاص در ارتباط با نقش معلم، یادگیرنده، جو کلاس، برنامه درسی و ... هستند.
کشف و تبیین ادراکات مدیران بازاریابی از مذاکرات حضوری بین سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مورد اهمیت مذاکره در امور مختلفِ مدیریتی تحقیقات متعدد و متنوعی انجام شده است؛ اما به نظر میرسد مشکلی که مدیرانِ امروزی با آن دستبهگریبان هستند ناشی از عدم شناخت مذاکره یا ندانستن ماهیت آن نیست بلکه از شیوه بهکارگیری آن ناشی میشود. هدف اصلی مقاله پیش رو این است که ادراک مدیران از مذاکرات حضوری بین سازمانی چیست و این مسئله چه تأثیری بر ارتباطات بین فردی آنها دارد. روش تحقیق پژوهش پیش رو، پدیدارنگاری بوده و روش گردآوری دادهها مبتنی بر استفاده از منابع کتابخانهای و روش میدانی است. برای تحلیل دادهها از انواع شیوهها استفاده شده که در سه مرحله کدگذاری، تعیین طبقات توصیفی و شکل دادن فضای خروجی به کار گرفته شدهاند. جامعه آماری تحقیق حاضر، مدیران بازاریابی خبره در کارخانجات تولیدی شهرک صنعتی توس شهر مشهد بوده و از روش نمونهگیری غیر احتمالی هدفمند استفاده شده است. مشارکتکنندگان پژوهش ۶۳ نفر بودهاند. برای تشکیل فضای نتیجه، روش سلسله مراتبی به کار گرفته شد و طبقات وصفی ششگانه که هر یک نشاندهنده مفهوم خاصی از پدیده مذاکره در ارتباطات سازمانی بود به ترتیب پیچیدگی مرتب و به یکدیگر مرتبط گردید.
مفهوم پردازی تجارب کارکنان از شایستگی مدیران: پژوهشی پدیدارنگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، در باب تغییرپذیری معنای شایستگی مدیریت نزد اعضای گروه هایی که با مدیران در ارتباط اند استدلال شده و انجام پژوهش تجربی در خصوص آن پیشنهاد شده است. سپس کاربرد این پیشنهاد از طریق انجام یک پژوهش کیفی با روش پدیدارنگاری و مشارکت 33 نفر از کارکنان یک سازمان به نمایش گذاشته شده است. داده های پژوهش توسط انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل آنها حاکی از وجود شش شیوه تجربه از شایستگی مدیریت نزد این افراد است که به لحاظ کیفی با هم متفاوت اند: شایستگی به مثابه مرجعیت، به مثابه توسعه دهندگی، به مثابه فعال کنندگی، به مثابه کارگردانی، به مثابه نهادسازی و به مثابه نمایندگی. به علاوه، این شیوه ها در سلسله مراتبی متشکل از چهار سطح مدیریت شخصی، مدیریت کارکنان، مدیریت کار و مدیریت بستر انجام کار جای میگیرند که بیانگر تفاوت ساختاری آنها در کنار تفاوت معناییشان است.
تحلیل پدیدارنگاری برداشت دانشجویان دکترا از اهمیت و ضرورت تجربه جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: فرایند جستجو و بازیابی اطلاعات فرایندی شناختی و بسیار پیچیده بوده که در فرایند پژوهش دارای اهمیت و ضرورت بسیاری است. یکی از رویکردهای مهم در کشف و درک این فرایند، بررسی تجربه های کاربران است. این پژوهش با هدف کشف الگوهای متنوع تجربه دانشجویان دکتری از اهمیت و ضرورت پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش انجام شده است و به شناسایی مفاهیمی که دانشجویان به توصیف پدیده مورد نظر می پردازند در قالب طبقه های توصیفی و همچنین کشف روابط بین طبقه ها پرداخته است. روش پژوهش: رویکرد پژوهش حاضر تفسیری بود که با روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به اجرا در آمد. مشارکت کنندگان پژوهش حاضر دانشجویان دکتری حوزه های گوناگون در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1398 بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند و معیار بود. تنوع حداکثر در انتخاب نمونه در نظر گرفته شد و تا اشباع نظری یادداشت های تحلیلی ادامه داشت. مصاحبه ابتدا به صورت هدایت شده و سپس نیمه ساختاریافته از 20 دانشجو صورت گرفت. مصاحبه ها پیاده سازی شده و به شکل استقرایی و با شیوه کدگذاری در نرم افزار MAXQDA<sub>12 </sub>مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، پساز تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، سه طبقه توصیفی از چگونگی درک و تجربه دانشجویان دکتری تخصصی از اهمیت و ضرورت پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات پدیدار گردید. طبقه اول جستجو و بازیابی اطلاعات به مثابه گنجینه ای ارزشمند؛ طبقه دوم جستجو و بازیابی اطلاعات به مثابه جاده ای پر از چراغ؛ و طبقه سوم جستجو و بازیابی اطلاعات به مثابه کلیدی برای نجات بودند.نتایج نشان داد دانشجویان، پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش را مهم و ضروری توصیف می کنند. نتیجه گیری: گرچه این پژوهش با توجه به نوع و ماهیت کیفی خود به دنبال تعمیم بخشی یافته های حاصل از پژوهش حاضر نیست، اما با توجه به یافته های پژوهش حاضر پدیده جستجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش، ضرورت و اهمیت قابل توجهی دارد. بنابراین این مورد باید در برنامه ریزی های آموزشی و پژوهشی دانشگاه مدنظر قرار گیرد و مسیری که دانشجویان این پدیده را تجربه می کند، هموار شود تا محدودیت ها و مشکلات به حداقل رسانده شود.
تأملی پدیدارنگارانه بر مؤلفه های اجرایی برنامه درسی در مدارس ابتدایی: دیدگاه مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
283 - 305
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر پدیدارنگاری و از انواع پژوهش های کیفی است که بر اساس تجارب زیسته دیگران به وارسی و واکاوی پدیده ها می پردازد. شرکت کنندگان این پژوهش 15 نفر از مدیران مدارس ابتدایی استان البرز می باشندکه به صورت هدفمند انتخاب شدند. در این مطالعه، با توجه به هدف تحقیق، نوع و ماهیت سؤالات پژوهش، از ابزار مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شده است. کلیه مصاحبه ها پس از معرفی اهدافِ پژوهش به مصاحبه شوندگان، ضبط و بلافاصله تایپ شد و تا اشباع داده ها ادامه یافت. میانگین مدت هر مصاحبه حدود 50 دقیقه بود. برای تحلیل داده ها از رویکرد توصیفی- تحلیلی با استفاده از کدگذاری در دو سطح باز و محوری استفاده شده است. در این پژوهش 4 سؤال اصلی و چند سؤال فرعی در جریان مصاحبه جهت تعمیق اطلاعات مطرح شد. جهت کدگذاری مصاحبه ها از نرم افزار ATLAS.ti 7 استفاده شد. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. علاوه بر کدگذار از بازنگری توسط اساتید فن و افراد متخصص نیز استفاده شد. در مجموع 362 کد استخراج شد که پس از حذف کدهای مشابه به 52 کد تقلیل یافت که در 13 مؤلفه، 6 مقوله و در نهایت 3 بعد اصلی (معلم، مدیر و محیط یادگیری) دسته بندی شدند. نتایج حاکی از این است که اجرای با کیفیت ابعاد و مؤلفه های استخراج شده در این پژوهش موجب بهره وری فرآیند یاددهی_ یادگیری می شود.
درک اعضای جامعه مدرسه از مفهوم معلّم فراخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
347 - 328
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با رویکردی تفسیری و کیفی از راهبرد پدیدارنگاری استفاده شد. با بکارگیری روش نمونه گیری هدفمند و انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 نفر از اعضای جامعه مدرسه تفاوت ها در درک و آگاهی آنها در رابطه با معلم فراخوانی احصاء گردید. نتایج پژوهش پنج دیدگاه متفاوت را در رابطه با مفهوم معلم فراخوانی نشان داد، که در طبقات توصیفی معلم فراخوانی به عنوان یک مربی انسان گرا، مربی تسهیل کننده یادگیری خودراهبر، مربی فراهم کننده محیط سازنده گرا ، مربی محیط شهروندپرور و مربی محیط خانوادگی دسته بندی شدند. مقاله با ترسیم جهت گیری های درونی و بیرونی فضای نتیجه، به معلمان راهکارهایی ارائه می دهد تا با بینشی وسیع تر و به صورت آگاهانه کلاس های درس را به شیوه فراخوانی سازمان دهی کنند.
فهم و برداشت دانشجویان از تجربه پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش: مطالعه پدیدارنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند جست وجو و بازیابی اطلاعات فرایندی شناختی و بسیار پیچیده است. یکی از رویکردهای مهم در کشف و درک این فرایند، بررسی تجربه های کاربران است. این پژوهش با هدف بررسی فهم و برداشت تجربه دانشجویان دکتری از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش انجام شد. رویکرد پژوهش حاضر تفسیری بود که با روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به اجرا در آمد. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر دانشجویان دکتری حوزه های گوناگون دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۷ بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند، معیار و گلوله برفی بود. تنوع حداکثر در انتخاب نمونه در نظر گرفته شد و تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. مصاحبه نیمه ساختاریافته از ۲۰ دانشجو صورت گرفت. مصاحبه ها پیاده سازی شده و به شکل استقرایی و با شیوه کدگذاری نظری در نرم افزار «ماکس کیودا ۱۲» مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که پس از تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، شش طبقه توصیفی از چگونگی درک و تجربه دانشجویان دکتری تخصصی از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات پدیدار گردید. شش طبقه جست وجو و بازیابی اطلاعات به مثابه دریایی بی انتها، گنجینه ای ارزشمند، جاده ای پر از چراغ، کلیدی برای نجات، خوردن میوه دلخواه، و پلی برای رسیدن به دانش بودند. نتایج نشان داد که دانشجویان پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش را مهم و ضروری توصیف کرده و مشکل اصلی آن ها در زمینه یادگیری و آموزش مهارت های لازم برای جست وجو و بازیابی اطلاعات بود که احساس ناخوشایندی در آن ها به وجود می آورد. گرچه این پژوهش با توجه به نوع و ماهیت کیفی خود به دنبال تعمیم یافته های حاصل از پژوهش حاضر نیست، اما با توجه به یافته ها و بر طبق آنچه در فضای نتیجه ارائه شد، درک و توصیف دانشجویان از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات با توجه به محدودیت ها و مشکلات زیادی که آن ها بیان کردند، زنگ خطر و هشداری برای نظام آموزش عالی است و باید مورد توجه قرار گیرد.
پدیدار نگاری لزوم هم آیینی زوجین
منبع:
فقه و حقوق نوین سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹
106 - 89
حوزه های تخصصی:
لزوم هم آیینی زوجین یکی از شروط انعقاد عقد نکاح در فقه وحقوق اسلامی می باشد و عدم این همسویی عدم انعقاد عقد در ابتدا و انحلال در استمرار نکاح را در پی دارد، تاثیر این مساله در زندگی مشترک را بنابر مبتلا به بودن آن می توان از افراد جامعه نیز جویا شد، پژوهش حاضرمساله محوری لزوم هم آیینی زوجین را با رویکردی کیفی و مبتنی بر راهبرد پدیدارنگاری بر اساس دیدگاه دانشجویان دکتری دانشگاه سیستان وبلوچستان مورد بررسی قرار داد، و مصاحبه بصورت نیمه ساختمند صورت گرفت و دو مفهوم آیین ولزوم هم آیینی زوجین در قالب دو سوال پدیدارنگاری شد، حاصل آنکه مولفه های روش زندگی، قواعدکلی، ابزار پیمودن مسیر، چارچوب در بیان مفهوم دین وآیین، از مشارکت کنندها احصا شد و لزوم هم آیینی زوجین بدلیل حصول رفاه روانی،آرامش و خوشبختی، اسقرار و تحکیم زوجیت وتربیت صحیح فرزندان، بنا بر دیدگاه شرکت کننده ها انتاج گردید.<br />