فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۰
123 - 145
حوزههای تخصصی:
خاورمیانه یکی از مناطق حساس و استراتژیک جهان است. ذخایر عظیم انرژی، دریاها و راه های ارتباطی و همچنین وسعت گسترده و جمعیت زیاد آن، این منطقه را به منطقه ای کانونی در معادلات سیاسی و ژئوپلیتیکی تبدیل کرده است. در این میان اختلافات قومی و مذهبی، تنش های تاریخی بازمانده از دوران استعمار، مشکلات زیست محیطی و تمایل قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای برای بهره برداری از ظرفیت نیروهای هویت بنیاد، در راستای تقویت موضع خود در منازعات ژئوپلیتیکی، بر شدت این بحران ها افزوده است. در پاسخ به این پرسش: «مهم ترین بحران امنیتی خاورمیانه کدام است و این بحران ها تا افق 2035 میلادی به کدام سمت می روند؟»؛ مقاله فرضیه زیر را ارائه می دهد: «تلاقی و درهم تنیدگی بحران های فعلی خاورمیانه در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی، اجتماعی و زیست محیطی، خیزش نیروهای هویت بنیاد زیرملی و فراملی، معضلات اقتصادی، ضعف ساختاری دولت-ملت، نهایتاً رقابت های ژئوپلیتیکی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای و همچنین مشکلات زیست محیطی، بحران های ژئوپلیتیکی اصلی خاورمیانه را تشکیل می دهد، که برخی از آن ها طی 15 سال آینده تشدید خواهد شد.» روش انجام تحقیق حاضر کمی-کیفی است و یافته های پژوهش حاکی از آنست که بیکاری، آلودگی هوا، کم آبی، فرقه گرایی، بحران، هویتی، مشکلات جمعیتی، پناهندگان و آوارگان داخلی، بحران بدهی، وابستگی رانتی، فرار مغزها، بحران تقسیم آب، بحران های مرزی و ارضی، تنش با همسایگان و کشورهای منطقه، بحران نقض حقوق بشر، بحران عدم کنترل مؤثر بر بخشی از زمین، فعالیت گروه های تروریستی، فعالیت احزاب سیاسی رادیکال اسلام گرا، وضعیت دموکراسی اصلی ترین بحران های کشورهای منطقه تا سال 2035 خواهد بود.
حکمرانی مشارکتی: روش ها و ابزارهای سیاسیِ آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
175 - 204
حوزههای تخصصی:
حکمرانی مشارکتی یکی از رویکردهای موفق سیاست گذاری و مدیریت عمومی است. این رویکرد بسیاری از تنش ها و چالش های اجتماعی و سیاسی را کاهش می دهد و منجر به افزایش سرمایه اجتماعی می شود. اما عدم شناخت روش ها و ابزارهای مؤثر در این رویکرد، باعث شده است که استفاده بهینه از این رویکرد صورت نگیرد. در این مقاله روش ها و ابزارهای حکمرانی مشارکتی در حوزه سیاست مورد بررسی قرار می گیرند. روش این تحقیق، تحلیل محتواست و با استفاده از این روش، ابتدا داده ها با کمک منابع کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری و بررسی شده و سپس، با تحلیل داده ها، روش ها و ابزارهای حکمرانی مشارکتی استخراج شده است. در ادامه، با کمک 31 نفر از خبرگان و صاحب نظران دانشگاهی و سازمانی این حوزه، مؤلفه های مورد نظر با 16 شاخص و در دو مقوله اصلی روش ها و ابزارها شناسایی شده است. یافته ها نشان می دهد، 8 روش «رأی گیری»، «نظرسنجی و افکارسنجی»، «مشورت»، «تصمیم گیری جمعی»، «تولید ادبیات مشترک»، «شبکه سازی و تیم سازی»، «اشتراک اطلاعات» و «کار جمعی» از مهم ترین روش های پیاده سازی حکمرانی مشارکتی بوده و 8 ابزار از قبیل: «پلتفرم های مجازی»، «کرسی های آزاد اندیشی»، «انتخابات»، «راهپیمایی»، «نماز جمعه»، «تجمّع و اعتراض»، «رسانه های اجتماعی» و «اتاق های فکر» از مهم ترین ابزارهای سیاسی حکمرانی مشارکتی در کشور می باشد.
آثار و پیامدهای رویکرد حق محور به صلح در حکمرانی؛ بررسی از منظر اسناد بین المللی و اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۳
130 - 162
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های اساسی فراروی انسان معاصر که ناشی از شیوه حکمرانی در عرصه ملی و بین المللی است، وقوع مخاصمه های مسلحانه است که افزون بر نقض حق زندگی مسالمت آمیز انسان ها، پیامدهای زیان بار و ویرانگر مادی و معنوی فراوانی در پی داشته است. با هدف مواجهه با این دغدغه اساسی، اندیشمندان تلاش کرده اند با اتخاذ رویکردی حق محور به صلح، آن را به مثابه یک «حق بشری» و با عنوان «حق بر صلح» در ادبیات حقوقی و سیاسی جهان وارد سازند. این حق می تواند مبنایی برای همه کنشگران، به ویژه دولت ها در مناسبات و حکمرانی خود در عرصه ملی و بین المللی باشد. در این راستا، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که، اتخاذ رویکرد حق محور به صلح در حوزه حکمرانی، از منظر اسناد بین المللی و آموزه های اسلامی، چه آثار و پیامدهایی در پی خواهد داشت؟ نتیجه اینکه حکمرانی مبتنی بر رویکرد حق محور به صلح، آثار مثبت فراوانی به دنبال دارد که تحکیم صلح پایدار و استقرار امنیت، تحقق پیشرفت و توسعه یافتگی و حقوق بشر و آزادی های اساسی بخشی از آن است.
عملکرد اتحادیه عرب در وضعیت سوریه؛ از تعلیق عضویت تا بازگشت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۳
167 - 194
حوزههای تخصصی:
اهمیت نقش سازمان های منطقه ای در بازگرداندن صلح و امنیت منطقه ای انکار ناپذیر است. اتحادیه عرب به عنوان اولین سازمان منطقه ای در وضعیت سوریه پس از تحولات موسوم به بهار عربی متفاوت عمل کرده است. هدف اصلی پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش است که، این سازمان چگونه ظرفیت های خود را برای جلوگیری از تشدید بحران و بازگرداندن صلح و امنیت منطقه ای در وضعیت سوریه به کار بسته است؟ در این راستا و با روش توصیفی-تحلیلی، ضمن تأملی بر علل تداوم بحران در سوریه و سپس معرفی جامعه عرب، تصمیم ها و مواضع این سازمان در قبال سوریه همچون تعلیق عضویت این کشور و اعمال تحریم های سیاسی و اقتصادی از منظر تعهدات اساسنامه ای و زوایای سیاسی و حقوقی آن تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد تعلیق عضویت دوازه ساله سوریه، به عنوان یکی از دولت های مؤسس این اتحادیه، ضمن آنکه نشان از پیچیدگی و چندوجهی بودن این بحران در سطح منطقه ای و بین المللی دارد، ولی از نظر اهداف و اصول اساسی سازمان، رویکردهای آن بیشتر همسو با منافع دولت های قدرتمند غربی، توسعه طلبی های رژیم اشغالگر فلسطین و بر خلاف منافع منطقه ای عربی و اسلامی ارزیابی شده است. این سازمان اکنون با چالش هایی مانند رویکرد دوگانه، تصمیم گیری از سوی دولت های پرنفوذ با مواضع ضد ایرانی، بحران مهاجران و عادی سازی روابط با اسرائیل روبه روست. از منظر منطقه گرایی، کارنامه این اتحادیه به دشواری نشانه هایی به دست می دهد که بتوان به عنوان یک سازمان منطقه ای مؤثر در حل بحران داخلی دولت های عضو و یا بین المللی مانند وضعیت فلسطین- اسرائیل و نیز در جهت حفظ صلح و امنیت منطقه ای بدان امیدوار بود؛ بنابراین منطقه عربی و اسلامی همچنان به زیست خود در «منطقه بدون منطقه گرایی» ادامه می دهد.
سیستم کنترل چند پیکری و نظم های منطقه ای :شبکه منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 28
حوزههای تخصصی:
سیستم کنترل نظم منطقه ای متاثر از تغییر ساختار و تغییر الگوی نظم بین الملل دگرگون شده است. در این میان یکی از پویش های کنترل نظم شبکه ایران، نوپدیدگی در قالب فرسایش ساختار تک قطبی سیستم جهانی و ظهور کانون های نوین قدرت در قالب پیکربندی های چندگانه است. بر همین اساس این پرسش اصلی مطرح می گردد که سازه چندپیکره نظم های منطقه ای چه تاثیری بر الگوهای کنترل نظم قدرت های منطقه ای در شبکه منطقه ایران دارد؟ دراین مقاله استدلال می شود که سازه چندپیکره ،الگوهای کنترل نظم منطقه ای را از قطبیت محوری به سمت کانون محوری سوق می دهد بر این اساس کنترل نظم در شبکه منطقه ای ایران در ابعاد سازه ها، دینامیک ها، چرخه ها، رفتارهای بازیگران و راهبرد کنترل متحول شده است و کنترل نظم شبکه منطقه ای ایران بر مبنای راهبرد انطباقی_شاخه ای شبکه های چندپیکره متداخل تنظیم می شود. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ابداکتیو در گام نخست نوپدیدگی در عناصر گوناگون نظم در قالب سازه، چرخه های قدرت، پویایی ها و مدل های کنترل را بررسی می کند سپس چارچوب نظری مناسب برای واقعیات نوپدید در قالب شبکه های پیچیده ارائه می گردد و با استفاده از آن کنترل نظم در شبکه منطقه ای ایران تبیین می شود. در نهایت راهبردکنترلی شاخه ای-انطباقی مبتنی بر مفهوم کانونیت و متناسب با محیط منطقه ای ایران به عنوان دستاورد پژوهش تبیین می گردد.
نقش دیپلماسی در مقابله با تروریسم معاصر علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
35 - 68
حوزههای تخصصی:
تروریسم معاصر یا جدید یکی از پدیده های نوینی می باشد که تأثیرات مختلفی را بر زندگی بشر در قرن بیست و یکم مترتب نموده است. این دیپلماسی توسط نهادهایی نظیر شعام(شورای عالی امنیت ملی)، شاک(شورای امنیت کشور)، واجا(وزارت اطلاعات)، سازمان اطلاعات سپاه، واخ(وزارت امور خارجه) و غیره انجام می پذیرد. در این راستا، جریان اصلی مطالعات تروریسم و آراء اندیشمندانی نظیر ویلکِنسِن، جَکسِن، کِرچِلِس، اسمِلسِر و میچِل، هافمَن، راجِرز و ... به عنوان چارچوب نظری پژوهش حاضر انتخاب گردیده تا بتواند از عهده پاسخ گویی به پرسش اصلی پژوهش برآید. بنابراین، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اصلی که «نقش دیپلماسی د ر مقابله با تروریسم معاصر متوجه مردم و نظام سیاسی ایران چیست؟» این فرضیه را ارائه می دهد که «جمهوری اسلامی ایران به واسطه بهره گیری از دیپلماسی می تواند 9 اقدام اساسی ضدتروریستی را در مقابله با تروریسم معاصر انجام دهد: 1)کاهش انگیزه تروریست ها جهت حمله به اهداف در داخل خاک ایران به واسطه اعمال فشار بر کشورهای میزبان تروریست ها و محروم نمودن تروریست ها از فضای فیزیکی و سیاسی؛ 2)تقلیل قابلیت های عملیاتی تروریست ها به واسطه اعمال فشار بر کشورهای میزبان و حامی در جهت خلع سلاح تروریست ها؛ 3)مسدود نمودن یا مصادره منابع مالی و دارایی های تروریست ها؛ 4) اشتراک گذاری اطلاعات سازمان های اطلاعاتی خارجی با سرویس های اطلاعاتی ایران و بالعکس؛ 5) ایجاد شکاف در جبهه حامیان تروریسم ضد ایرانی و منفعل نمودن دولت های حامی تروریسم ضد ایرانی؛ 6) زمینه سازی جهت محکومیت بین المللی تروریست ها؛ 7) سازمان دهی فضای رسانه ای سنگین علیه تروریست ها؛ 8) ممانعت از دست یابی تروریست ها به تسلیحات و فناوری پیشرفته؛ 9) منفعل نمودن، بازداشت و حتی زمینه سازی جهت حذف مهره های کلیدی جریان های تروریستی». این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد.
نقش، جایگاه و ابعاد دیپلماسی رسانه ای در سیاست خارجی از منظر فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله شیوه ها و ابزارهای اساسی در نیل به اهداف دیپلماسی، برخورداری از ظرفیت «رسانه» در سیاست خارجی است و این مهم مبتنی بر آموزه های فقهی؛ به عنوان عنصر جدایی ناپذیر مبانی فکری در حاکمیت اسلامی، از اهمیت و ضرورت بالایی برخوردار است. چرا که دیپلماسی فرهنگی و رسانه ها به عنوان مهم ترین ابزار اعمال قدرت نرم (فرهنگی) در سیاست جهانی، تأثیر شگرفی بر پیشبرد اهداف و منافع ملی کشورها دارد. از این رو در پژوهش حاضر به موضوع «نقش و جایگاه دیپلماسی رسانه در حاکمیت اسلامی» پرداخته شده است. در تحقیق حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع و متون کتابخانه ای و نظرات و اندیشه های مختلف فقهی و سیاسی و با هدف تبیین و تشریح دیپلماسی رسانه ای در حاکمیت اسلامی به انجام رسیده، به دنبال پاسخگویی به این سؤال اصلی بوده ایم که جایگاه، نقش، اهداف و ابعاد دیپلماسی رسانه ای از منظر فقه و حکومت اسبلامی در سیاست خارچی چیست؟ بررسی های انجام شده گویای این است که این نتایج حاصل گردیده که دیپلماسی رسانه در حوزه فقه سیاسی قابل بررسی است و ابعاد آن متأثر از فقه امامیه در مناسبات مختلف و ابعاد فرهنگی، سیاسی و ... قابل ترسیم می باشد و روح کلی مناسبات فقه پایه، تعاون، گفت وگو، همزیستی مسالمت آمیز، دعوت پیشگی و ... است. از این رو باید اذعان نمود که الگوی جامع فقه حاکمیتی برای دیپلماسی رسانه اصول و اندیشه های کلی فقهی است..
نقش جهاد کبیر در تحقق تمدن نوین اسلامی با تأکید بر اندیشه امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
164 - 179
حوزههای تخصصی:
تمدن نوین اسلامی پدیده ای امیدبخش برای مستضعفان و آزادی خواهان جهان و الهام یافته از کلام الهی است که شکل گیری آن برای طالبانش به شرط کوشش و گام های مجاهدانه از سنخ جهاد کبیر چندان دور از دسترس نیست. ازاین رو، پژوهش در تحلیل نقش جهاد کبیر برای زمینه سازی تحقق آن، از اهمیت برخوردار است. هم اکنون کم وبیش در محافل نخبگانی، چگونگی شکل گیری تمدن نوین اسلامی به گفتمان تبدیل شده، ولی چگونگی ترابط آن با جهاد کبیر که یکی از متغیرهای مهم در تحقق آن شمرده می شود، همچنان در هاله ای از ابهام است. ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که جهاد کبیر در تحقق تمدن نوین اسلامی چه نقشی دارد؟ فرضیه پژوهش این است که زمینه تحقق تمدن نوین اسلامی با تلاش مجاهدانه از سنخ جهاد کبیر فراهم می شود. این مقاله توانسته است با توصیف و تحلیل مصداقی جهاد کبیر به تحلیل نقش جهاد کبیر در تحقق تمدن نوین اسلامی با تأکید بر اندیشه امام خامنه ای بپردازد. براساس یافته های پژوهش، جهاد کبیر چه به لحاظ سلبی، مانند اطاعت نکردن از تمدن غرب، نپذیرفتن ولایت کفار و مانند آن، و چه به لحاظ ایجابی، مانند استقامت ورزی در تحول علوم انسانی، پافشاری بر سبک زندگی اسلامی، استقامت در تربیت مدیران تمدن ساز و مانند آن، در تحقق تمدن نوین اسلامی تأثیرگذار است.
کنش عربستان سعودی پیرامون نفوذ در آسیای مرکزی: چالش ها و فرصت ها برای نظم امنیتی منطقه ای و جایگاه ایران (2021- 1991)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عربستان تلاش دارد تا به رهبری در جهان اسلام و جایگاه یک قدرت منطقه ای دست یابد. این کشور، یک رژیم سنتی طرفدار اسلام حنفی-سلفی، حامی رژیم های سنتی و جریانات بنیادگرای سلفی در منطقه خاورمیانه است. تسری نقش حمایت گر عربستان سعودی از جریانات بنیادگرای اسلامی سنی در مناطقی مانند آسیای مرکزی نیز قابل به مشاهده است. موضوع فوق، بر روی مجموعه امنیتی آسیای مرکزی و امنیتی سازی هر یک از کشورهای این منطقه موثر است. روسیه، جمهوری خلق چین و به ویژه ایران نیز در مواجهه با دگرگونی در سامان این مجموعه ها قرار داشته و نسبت به آن واکنش نشان می دهند. هدف مقاله حاضر بررسی این موضوع است. پرسش مقاله حاضر بیان می دارد که: اقدامات عربستان سعودی در تقویت بنیادگرایی سلفی در آسیای مرکزی، چه تاثیراتی بر روی چارچوب مجموعه امنیتی کشورهای آسیای مرکزی داشته است؟ فرضیه مقاله بیان می کند که به دلیل استفاده عربستان سعودی از عامل هویت مذهبی برای نفوذ در منطقه آسیای مرکزی، با حمایت از جریاناتی مانند حزب التحریر و رنسانس اسلامی، موجب گسترش اندیشه خلافت در میان اکثریت سنی حنفی مذهب در آسیای مرکزی شده است. امنیتی سازی و پیدایش دوگانه رشد و یا تضعیف منطقه گرایی امنیتی، حاصل اقدامات امنیتی ساز عربستان سعودی در آسیای مرکزی می باشد. در این زمینه، با تشدید مولفه تهدید، امکان رشد منطقه گرایی امنیتی افزایش یافته و زمینه رقابت و خصومت، میان واحد های سیاسی در آسیای مرکزی بیشتر شده است.
بررسی جایگاه هوش مصنوعی و راهبرد های به کارگیری آن در ایالات متحده امریکا
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
57 - 87
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر جایگاه هوش مصنوعی در راهبرد سیاست خارجی، میزان سرمایه گذاری و بکارگیری هوش مصنوعی در حوزه روابط بین الملل و جنگ های آینده ایالات متحده آمریکا در چارچوب نظریه بازی ها تحلیل شد . نوع تحقیق نظری – کاربردی است. جامعه آماری اساتید و متخصصین که درزمینه هوش مصنوعی و مطالعات آمریکا دارای با درجه دکتری تخصصی و فوق دکتری فعالیت دارند؛ بود که به ر وش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها علاوه بر مراجعه به کتاب ها و اسناد موجود، بهره گیری از ابزار پرسشنامه بسته در مقیاس لیکرت بود.داده ها در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ایالات متحده به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی خود را یکی از اهداف اصلی توسعه هوش مصنوعی در نظر گرفته است.از طرفی ارتقاء ظرفیت های علمی و پژوهشی و نیز بهبود و توسعه زیرساخت های فنی و داده ای نیز مورد توجه قرار گرفته است ..به طور کل تمام استراتژی های ایالات متحده در هوش مصنوعی هفت مضمون: تأمین مالی تحقیق و توسعه، مقررات گذاری وتنظیم گری و تدوین استانداردها، فرهنگ سازی، آموزش و مهارت آموزی، خدمات مشاوره ای و شتابدهی، شبکه سازی حمایت از همکاری و توسعه اکوسیستم، خرید دولتی و تحریک تقاضای بازار می باشند.
The Combination of Critical Rationality and the Theory of Democracy in Karl Popper's Political Thought
حوزههای تخصصی:
Popper, by proposing the theory of falsifiability as a prerequisite for the scientific nature of theories and hypotheses and by rejecting inductive method as the conventional scientific methodology up to that time, presented a new criterion for distinguishing science from pseudo-science, which sparked much agreement and disagreement. Inspired by the Socratic dialectical method, he affirmed the un-certainty and conjectural nature of theories and beliefs, and by equating reason with criticism, he considered the only method of approaching truth to be through continuous dialogue while observing the principles of liberty, tolerance, and fallibility in a free environment guaranteed by the democrat-ic state he envisioned. The democracy Popper had in mind, contrary to the prevailing interpretation, did not mean rule by the people or rule by the majority but rather stemmed from critical rationality and its foundations such as falsifiability and fallibility, which had a negative rather than a positive character. Popper, through a negative interpretation of how democracy functioned in ancient Greece, particularly during the Periclean era, first regarded the age-old question of “Who should rule?” as fundamentally mistaken and defined the correct interpretation of democracy as the ability to remove or dismiss an undesirable government without bloodshed. He redefined the punishment of exile in ancient Greece as a method of preventing tyranny and despotism stemming from popular-ity, thereby presenting evidence of the negative and deterrent aspect of democracy. In this study, the researcher, based on a descriptive-analytical method, attempts to show the close relationship be-tween the theory of critical rationality and Popper’s theory of democracy based on the main ques-tion and hypothesis.
Distributive Justice from the Perspective of Western and Islamic Thinkers
حوزههای تخصصی:
Justice has long been a topic of interest and concern in human societies and among scholars. Justice can be considered the ultimate goal of government formation and has always been a fundamental necessity for the collective life of humans throughout history. Distributive justice, the focus of this study, oversees the government's responsibilities towards the people and determines the distribution of occupations, positions, and public wealth. The importance of distributive justice lies in achieving the acceptance of the ruling system and the satisfaction of citizens, leading to stability and the de-velopment of society in various dimensions of collective life, ultimately resulting in national pros-perity. This research aims to analytically and comparatively examine the perspectives of Western and Islamic scholars on distributive justice. The research method is of a library nature. The research findings indicate that distributive justice in the writings of various Western philosophers and think-ers can be found in one of the following four forms: distribution based on merit, distribution based on fairness, distribution based on need, and distribution based on the principle of equality. From the perspective of Islamic scholars, distributive justice emphasizes universal equality of humans, main-taining proportionality in everything, rejecting any form of discrimination, respecting all entitle-ments, equality in benefiting from Bait al-Mal, and belief in the equality of humans before the law.
منافع ملی جمهوری اسلامی ایران متأثر از سیاست خارجی ترکیه
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
31 - 48
حوزههای تخصصی:
منافع ملی مجموعه شرایط و امکانات پویایی است که تحقق نیازهای امنیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را میسر می سازد. این شرایط و امکانات خود ملهم از وضع ژئوپلیتیکی، ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ویژگی های فرهنگی و تاریخی یک جامعه و بالاخره جایگاه آن درصحنه سیاست بین الملل است. دراوج دوران جنگ سرد، ترکیه هویت سیاسی خود را به عنوان جزئی از بلوک غرب ودرتقابل با اتحاد جماهیر شوروی تعریف می کرد اما با فروپاشی نظام دو قطبی، معادلات امنیتی حاکم بر دنیا چه در سطح منطقه ای و چه در عرصه جهانی دچار تغییر و تحول اساسی گردید. از این رو همکاری و رقابت میان بازیگران اصلی در منطقه غرب آسیا،از جمله ایران وترکیه دچار برخی از تغییرات شکلی و محتوایی شد. این تحقیق در تلاش است تا به این سوال پاسخ دهد که منافع ملی جمهوری اسلامی ایران متأثر از سیاست خارجی ترکیه چگونه است؟ تحقیق از نوع توصیفی –تحلیلی وبا روش موردی زمینه ای ورویکرد آمیخته تهیه شده است. حجم نمونه این پژوهش براساس نظر 5 نفر از نخبگان و صاحب نظران این حوزه، 30 نفر در نظر گرفته گردید که به صورت هدفمند انتخاب شده است. با بررسی پیشینه، مطالعه اسناد و مدارک و انجام مصاحبه های هدفمند، و پس از بررسی تحولات منطقه ای و جهانی، رویکرد سیاست خارجه ترکیه در قالب ماتریسی احصا و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران از قبال آن احصا شد. نتایج به دست آمده مبین این مطلب است که منافع منطقه ای ج.ا.ا ومحور مقاومت بیشترین تاثیر پذیری واستقلال و تمامیت ارزی کمترین تاثیر پذیری را داشته است.
نمود قدرت نرم در دیپلماسی اقلیمی هند (2022-2014)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
117 - 142
حوزههای تخصصی:
با توجه به تاثیر تغییرات اقلیمی بر جنبه های مختلف زندگی بشر، بسیاری از کشورها از جمله هند در صدد به کارگیری تمهیدات لازم برای کاهش این تاثیرات منفی هستند. با توجه به حساسیت این موضوع نزد جامعه بین الملل، هرگونه اقدام در این راستا، می تواند ضریب نفوذ قدرت نرم کشورها را افزایش دهد. از این رو، سوال اصلی نوشتار این است که چگونه اقدامات دولت نارندرا مودی در حوزه دیپلماسی اقلیمی باعث افزایش نفوذ و قدرت نرم این کشور در سطح بین المللی شده است؟ پاسخ این سوال را نخست در بُعد داخلی این کشور مورد بررسی قرار دادیم و در ادامه در سطح بین المللی نیز اقدامات و تاثیرات عملکرد دولت مودی را در مصادیق قدرت نرم از جمله جذب سرمایه گذاری خارجی، برندسازی بین المللی و حضور پررنگ هند در مجامع بین المللی مورد ارزیابی قرار دادیم. یافته های پژوهش که با استفاده از منابع کتابخانه ای و برخط و با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، نشان می دهد که در بعُد داخلی، این کشور دستاوردهای قابل قبولی داشته است. در سطح بین المللی نیز هند با افزایش جذب سرمایه گذاری خارجی از جمله در حوزه انرژی پاک و برندسازی بین المللی در کنار مشارکت هر چه بیشتر در ائتلاف و مجامع مختلف بین المللی، توانسته است قدرت نرم خود را افزایش دهد.
مهمترین مؤلفه های راهبردی تقویت قدرت جمهوری اسلامی ایران در نظم نوین جهانی از دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از قواعد و اصولی که معمولاً در عرصه ی جهانی وجود داشته و اکثریت اندیشمندان نیز بر آن اتفاق نظر دارند، حاکم بودن نظمی خاص برای مدیریت نظام بین الملل در هر دوره ی تاریخ می باشد که براساس آن، جایگاه ملت ها و قدرت ها تعریف شده است و معمولاً از آن تحت عنوان «نظم جهانی» یاد می شود. با توجه به این موضوع، هر کشوری با تکیه بر توانایی هایش از جمله تقویت قدرت و بنیه ی داخلی، سعی در بهبود و تقویت جایگاه خود در عرصه ی بین المللی برای حضوری فعال تر دارد. در این بین، جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری که برای نظم کنونی جهانی که دارای ماهیتی مطابق با اهداف لیبرالی غرب می باشد، اعتباری قائل نیست و مدیریت آن را به چالش می کشد، و در تلاش است تا با ارتقاء جایگاه خود در عرصه ی منطقه و نظام بین الملل، خود را به عنوان یک قدرت نوظهور، معرفی نماید، مطرح شده است. در این راستا، مقام معظم رهبری (مدظله العالی) اقدام به معرفی یکسری مؤلفه ها برای تقویت قدرت نظام جمهوری اسلامی نمودند که با در نظر گرفتن آنها می توان افقی روشن را برای نظام جمهوری اسلامی ترسیم نمود. اینکه این مولفه ها چه مواردی هستند و چگونه عملیاتی می شوند، هدف اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد که با استفاده از یک روش تحلیلی - توصیفی به آنها پرداخته می شود. مهمترین مؤلفه های راهبردی که مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در جهت تقویت قدرت جمهوری اسلامی ایران در نظم نوین جهانی معرفی نموده اند، کدامند؟ «مقام معظم رهبری (مدظله العالی) با در نظر گرفتن موقعیت و جایگاه جمهوری اسلامی در عرصه جهانی و شناخت کافی نسبت به امور، اقدام به تدوین سه مولفه در جهت تقویت قدرت نظام نمودند، که عبارت اند از: مسائل فرهنگی، اقتصادی و علم و فناوری می باشد».
منافع ژئوپلیتیکی بازیگران منطقه ای در بحران یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یمن به دلیل موقعیت ویژه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی که دارد همواره قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آن دخالت کرده اند. شکل گیری خیزش های عربی و پس از آن دخالت قدرت های منطقه ای و بین المللی در آن، یمن را بیش ازپیش به بحران کشاند و این کشور را به میدان جنگ داخلی و خارجی تبدیل کرد. در این مقاله در پی پاسخ این پرسش هستیم که چهار بازیگر مهم منطقه ای، یعنی جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل، چه منافع ژئوپلیتیکی را در بحران یمن دنبال می کنند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که با وجود انگیزه های سیاسی و ایدئولوژیکِ هرکدام از بازیگران، بیشتر اهداف اساسی آنان در این بحران، متوجه مزیت های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی یمن است. ایران علاوه بر اهداف ایدئولوژیک در کمک به مستضعفین، این بحران را عرصه ای برای گسترش عمق ژئوپلیتیک محور مقاومت می داند و عربستان سعودی نیز که مهم ترین بازیگر منطقه ای دخیل در بحران یمن است، یمن را برای جاه طلبی های منطقه ای و بین المللی و همچنین متوقف شدن مشکلات ژئوپلیتیکی اش ضروری می داند. امارات متحده عربی که سیاست خارجی اش را بر دیپلماسی دریایی و تنگه ای بنا کرده است، ژئوپلیتیک یمن را محور سیاست هایش برای نقش آفرینی مؤثرتر در منطقه می داند. اسرائیل نیز که یکی از واحدهای سیاسی ذی نفع در دریای سرخ محسوب می شود، موقعیت ژئوپلیتیکی یمن را برای امنیت کشتیرانی و افزایش قدرت بازدارندگی اش در برابر جبهه مقاومت مهم می داند.
بررسی وجوه اگزیستانسیالیستی نقد دولت مدرن با تأکید بر اندیشه سیاسی هانا آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
99 - 133
حوزههای تخصصی:
دولت مدرن ازجمله نهادهای سیاسی کلانی است که تمامی ابعاد زندگی انسان ها را در برگرفته است. این نهاد علی رغم وجوه مفید خود برگرفته از مبانی است که ممکن است در تعامل بین خود و انسان، موجب کاهش آزادی انسان شده و درنهایت مانع رشد تفکر و انکشاف ذات واقعی انسان ها شود. تجربه تاریخی کشورهای غربی و در ادامه گسترش این تفکر به سایر کشورها، موجب شده تا بسیاری از متفکران بر آن باشند تا با بررسی نقادانه وجوه مختلف آن، جهت اصلاح و تکامل آن به نظریه سازی بپردازند. ازجمله مهم ترین منتقدان و نظریه پردازان دولت مدرن که با رویکردی انسان گرایانه بدان توجه داشته، هانا آرنت اگزیستانس است. در پژوهش حاضر بر آنیم تا با استفاده از اندیشه آرنت به نقد این نهاد گسترده و مهم بپردازیم. در این مقاله از روش توصیفی-تحلیلی و محور قرار دادن نظریه دولت مدرن به عنوان چارچوب پژوهش، به نقد نظام های سیاسی مدرن بپردازیم. یافته های پژوهش مبتنی بر آموزه های آرنت نشان می دهد که فلسفه مدرن منجر به تفکیک الهیات از طبیعت، گسترش پوزیتیویسم و رشد یک نوع فردگرایی مفرط شده که درنتیجه آن دولت دچار یک نوع دیوان سالاری گسترده و خشن و غلبه اقتصاد بر وجوه سیاسی و فرهنگی انسان شده است. ازاین رو آرنت به عنوان پیشنهاد جایگزین معتقد است که تنها راه اصلاح این نهاد گسترده، ناکارآمد و غیرانسانی، اصلاح تدریجی تعاملات مردم در سپهر عمومی و بهره گیری از نظریه هایی همچون شورا در ساختارهای سیاسی است.
دوگانه حق و خیر: از تقابل کهن تا ترکیب نو در نظریه عدالت رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
95-124
حوزههای تخصصی:
تأسیس مفهوم و نظام عدالت از موضوعات مهم اندیشه و فلسفه سیاسی و اخلاقیات از عهد باستان تاکنون بوده است. در تاریخ اندیشه، اغلب باورها درباره عدالت، بنیان خود را بر ایده ای عالی از خیر نهاده اند و گاه مقدماتی در باب خیر فراهم کرده اند که از آن می توان نظامی از حق و عدالت را استنباط کرد. با این حال تقابل میان حق و خیر به عنوان مفاهیمی که به دو نظام متفاوت از عدالت می انجامند، از مباحث مهم و طولانی اندیشه سیاسی بوده است. اهمیت بحث در آن است که تقدم مفهومی یکی بر دیگری می تواند تبعات گسترده ای در زندگی اجتماعی- سیاسی یک جامعه داشته باشد. «جان رالز»، فیلسوف سیاسی پرنفوذ سده بیستم، کوشیده تا ترکیبی از مفاهیم حق و خیر را در نظریه عدالت خود مطرح کند، به نحوی که حق از ایده های خیر قابل استنباط شود و خیر تابع نظام عدالت به عنوان شعبه ای از مفهوم حق باشد. در این مقاله، تبیین و تفسیری از تلاش پیچیده رالز برای ترکیب دو مفهوم متقابل حق و خیر و نیز چگونگی تقدم منطقی حق بر خیر در نظریه عدالت ارائه می دهیم.
علل و آثار عملیاتهای استشهادی در سرزمینهای اشغالی؛ مطالعه موردی عملیات های استشهادی مارس و آوریل 2022(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۸
109 - 159
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر پایه این فرضیه استوار است که «جنایات وحشیانه و روزافزون رژیم صهیونیستی، سکوت سنگین قدرت های جهانی مدعی حقوق بشر، خیانت کشورهای عربی و نبود چشم اندازی روشن برای حل و فصل منازعه و پایان اشغال گری، باعث سرخوردگی و نومیدی فلسطینی ها از راه های دیگر برای تحصیل حقوق خود شده است و در نتیجه عملیات استشهادی برای آن ها به گزینه ای بی بدیل و واکنشی به حق مبدل گشته است.» پژوهش حاضر، با روش توصیفی_تحلیلی و ابزار گردآوری داده های کتابخانه ای، مبتنی بر چارچوب نظری «نبرد نامتقارن یا ناهمتراز»، «دستاوردها و پیام های ناشی از عملیات های استشهادی در سرزمین های اشغالی» را به عنوان سوال اصلی مطرح و بررسی کرده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که اقدامات شهادت طلبانه یا استشهادی ضمن تفاوت ماهوی با عملیات انتحاری، به عنوان گزینه ای استراتژیک و شیوه ای نامتقارن، برای رژیم صهیونیستی اثرات ضدامنیتی گسترده ای مانند ایجاد ترس، وحشت و حس ناامنی پایدار، فرار صهیونیست ها و افزایش مهاجرت معکوس، فرار سرمایه و کاهش سرمایه گذاری، فلج شدن صنعت توریسم و گردشگری، کاهش وجهه و اعتبار دولت اسرائیل در داخل، فروریختن افسانه شکست ناپذیری دستگاه های اطلاعاتی و محتاط کردن صهیونیست ها نسبت به اقدامات و جنایت هایشان داشته است. به اعتراف رهبران اسرائیلی، بزرگترین خطری که هم اکنون این رژیم را تهدید می کند نه از جانب موشک های بالستیک بلکه از سوی نیروهای ورزیده و سرسختی است که گروه های مختلف فلسطینی آن را در چارچوب اعزام جوانان شهادت طلب به عمق استحکامات این رژیم گسیل داشته و لرزه بر پیکره آن می اندازد.
تبیین سیاستهای مقام معظم رهبری درمقابله با بحران های اجتماعی ازمنظرفرا تحلیل(مطالعه موردی: فتنه88)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
137 - 164
حوزههای تخصصی:
نظام جمهوری اسلامی از آغاز زعامت مقام معظم رهبری تاکنون با بحرانها وحوادث متعددی مواجه بوده است که با مدیریت و درایت ایشان وحمایت و پشتیبانی مردم، بحرانهای بوجودآمده مهار و یا قبل از وقوع آن پیشگیری گردید. تاکنون مطالعات و تحقیقات متعددی درباره بحرانهای بوجودآمده درجمهوری اسلامی، از سوی پژوهشگران انجام و در نشریات معتبر داخلی منتشر شده است. عمده تحقیقات صورت گرفته معطوف به گرایش های بازخوانی، وقایع نگاری، تاریخی و تحلیلی بوده است. برخی از پژوهش ها نیز به نقش مقام معظم رهبری درمدیریت ومهار بحران های بوجودآمده در دوره زعامت ایشان پرداخته اند که بیشترآن ها با استفاده از روش تحلیل مضمون بوده که به روش متن کاوی به استخراج و شناسایی مولفه های مدیریتی ایشان در مدیریت و مهار بحران ها اشاره داشته اند. لکن مقاله حاضر به دنبال ارزیابی مطالعات و تحقیقات قبلی در زمینه مدیریت مقام معظم رهبری در زمان بحران و سیاست ها و مولفه های مدیریت رهبری مورد تاکید این مطالعات برای مهار بحران است. روش پژوهش در این مقاله، روش فراتحلیل کیفی و با رویکرد فرا ترکیب می باشد. با بررسی حدود42 پژوهش منتشر شده در نشریات معتبر داخلی درباره بحرانها، یافته ها بیانگرآن است که پژوهشگران با تحلیل مضمون بیانات ومواضع مقام معظم رهبری درباره بحرانها، تعداد54 مولفه ی تاثیرگذار در مدیریت ایشان بر بحرانها را شناسایی، که در بین آن ها سه مولفه: « قانون گرایی»، «بصیرت و روشنگری» و «مردم گرایی»را به عنوان تاثیرگذارترین سیاست مقام معظم رهبری در مهار بحرانها، معرفی کرده اند که دارای بیشترین فراوانی بوده و از الویت برخوردارهستند.