مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ایران هراسی
حوزه های تخصصی:
یکی از محورهای جنگ روانی دول غربی علیه ایران که در سال های اخیر کانون توجه رسانه های غربی بوده است، فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی است.
در این میان مستند ایرانیوم با رویکردی شرق شناسانه با نوع خاص بازنمایی خود از برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی ایران، به القاء هراس از ایران و طرح آن به صورت تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی می پردازد. در این مقاله تلاش می شود با استفاده از چارچوب نظری بازنمایی و بهره گیری از روش تحلیل گفتمان، رویکردهای گفتمانی موجود در این مستند مورد بررسی قرار گیرد.
سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تقابل با ایران هراسی (با تأکید بر دیدگاه های مقام معظم رهبری)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از بدو پیدایی انقلاب اسلامی ایران، ایران هراسی به مثابه نوعی ایران ستیزی، از سوی دشمنان انقلاب اسلامی ایران در گسترة دولت ها و ملت های مسلمان و غیرمسلمان در حال انجام است. پرسش اصلی این تحقیق آن است که برای مقابله با سیاست ایران هراسی در سطح ملت ها، چه سیاست فرهنگی ای را باید در پیش گرفت؟ بنا بر یافته های این تحقیق که با رویکرد توصیفی تبیینی انجام گرفته است، برای مقابله با ایران هراسی در گسترة ملت ها، دیپلماسی فرهنگی گزینة مطلوب است که در آن کوشش می شود با استفاده از ابزارهای فرهنگی، تصویری مثبت از واقعیت یک کشور برای مردم دیگر کشورها ترسیم شود. تحلیل مضمون بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی نشان می دهد مضمون فراگیری که باید در فرایند دیپلماسی فرهنگی به ملت ها منتقل شود، «معرفی ایران» است که در ذیل آن مضامین سازمان دهندة معرفی ایران اسلامی، معرفی ایران انقلابی و معرفی ایران فرهنگی قرار می گیرد.
تاثیرایران هراسی در رقابت تسلیحاتی اعضای شورای همکاری خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی نظریه های روابط بین الملل نظریه های واقع گرا نوواقع گرایی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی روابط خارجی ایران روابط خارجی ایران دوره جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی سیاست خارجی ایران مسایل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مسایل منطقه ای
در پی وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ١٩٧٩ منافع حیاتی طولانی مدت آمریکا در منطقه خاورمیانه با چالشی جدی مواجه گردید. از همین زمان پروژه ی ایران هراسی در محورهای گوناگون نظامی، سیاسی، اقتصادی و به خصوص تبلیغاتی و رسانه ای در دستور کار کشورهای غربی و آمریکا قرار گرفت که در نهایت منجر به ایجاد واهمه از جمهوری اسلامی ایران در میان کشورهای همسایه حاشیه خلیج فارس گردید. یکی از مهم ترین و پرنفوذترین تاثیرات این هراس ایجاد شورای همکاری خلیج فارس متشکل از شش کشور عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر، امارات متحده عربی، و عمان بود.سوال اصلی این پژوهش آن است که چه ارتباطی میان توسعه ی خریدهای تسلیحاتی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و پروژه ی ایران هراسی وجود دارد؟ فرضیه ی این نوشتار آن است که القای هراس از ایران برای به دست آوردن منافع اقتصادی بیشتر برای کشورهای غربی و آمریکا از طریق فروش تسلیحات به کشورهای حاشیه خلیج فارس می باشد. نوشتار حاضر بر آن است تا با استفاده از رویکردی نوواقع گرایانه به عنوان چارچوب نظری، و با به کارگیری روش توصیفی-تحلیلی به بررسی تاثیر ایران هراسی بر سیر صعودی خریدهای تسلیحاتی در میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بپردازد
نظریه «بازنمایی» و انگاره های معنایی گفتمان رسانه ای آمریکا از اسلام و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد «ساخت گرایانه بازنمایی» به عنوان یکی از رویکرد های نظریه «بازنمایی» نقش محوری در حوزه رسانه ای آمریکا دارد. بر اساس این رویکرد، از آنجا که رسانه ها به ساخته شدن «نظام های یادآوری کننده تعاریف» کمک می کنند، بازنمایی های رسانه ای در شکل دادن به نگرش های عمومی نسبت به «دیگران»(دشمنان) تأثیرگذار هستند و ذهنیت و دانش عمومی یک جامعه یا گفتمان را بر اساس تصویر یا انگاره ای که خود برمی سازند در قبال غیر یا غیرخودی تولید و توزیع می نمایند. ایالات متحده ، برای بیش از سه دهه است که شکل گیری موج جدید اسلام گرایی بعد از انقلاب اسلامی را که محوریت و مرجعیت آن را ج.ا.ا بر عهده داشته، با وقایع ایران پیوند زده اند. به این ترتیب، در منظر تحلیلگران، استراتژیست ها و مقامات آمریکایی ایران هراسی و اسلام هراسی به گونه غیرقابل تفکیکی در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر مورد تعریف و تفسیر قرار گرفتند. مقاله حاضر در تلاش است تا از رهگذر نظریه «بازنمایی سوگیرانه» به تبیین یکی از مهم ترین ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در موضوع اسلام و هراسی و ایران هراسی بپردازد. نگارندگان بر این باورند که رسانه های آمریکایی، نقش محوری و تعیین کننده در «بازنمایی سوگیرانه» از چهره اسلام سیاسی و جمهوری اسلامی ایران دارند.
واکاوی فضاسازی رسانه ای آمریکا در پرونده هسته ای ایران (بررسی موردی عملکرد صدای آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران آفرینی، سیاست اصلی دولت ایالات متحده در موضوع هسته ای ایران را تشکیل داده است. در این می یان، دیپلماسی رسانه ای ایالات متحده نقشی بی بدیل در ساخت بحران هسته ای ایران و سپس تداوم این بحران داشته است. در طی سال های گذشته رسانه ها به عنوان اصلی ترین کارگزاران دیپلماسی رسانه ای دولت ایالات متحده با القای نزدیک شدن حکومت ایران به مرحله ساخت بمب اتم، افکار عمومی دنیا را تحت تأثیر قرار داده اند. بررسی چگونگی این اقدام رسانه ای، مسئله اصلی این مقاله را تشکیل داده است. در بررسی این مسئله، ضمن اشاره به نقش اساسی صدای آمریکا در ساخت و سپس تداوم مناقشه هسته ای ایران، به تحلیل محتوایی عملکرد این رسانه پرسابقه آمریکایی پرداخته ایم. باتوجه به ماهیت این مقاله، در این پژوهش از روش تحلیل محتوا بهره برده ایم. همچنین با بهره مندی از منابع کتابخانه ای، اسنادی و اینترنتی به گردآوری اطلاعات لازم پرداخته و درنهایت ضمن تبیین چگونگی بحران سازی از موضوع هسته ای ایران به دسته بندی مناطق تأثیرپذیر از این فضاسازی رسانه ای و ابعاد گوناگون آن پرداخته ایم
پرونده هسته ای ایران و اقتصاد سیاسی دیپلماسی رسانه ای هژمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناقشه هسته ای ایران با غرب و ابعاد گوناگون آن، به اصلی ترین موضوع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های اخیر تبدیل شده و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در وجوه گوناگون تحت تأثیر قرار داده است. در این میان نوع مواجهه دولت ایالات متحده به عنوان هژمون سیستم بین المللی فعلی با این موضوع، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر این اساس، هم زمان با آغاز طرح موضوع هسته ای ایران در مجامع بین المللی، دولت آمریکا بحران آفرینی در این موضوع را در دستور کار قرار داده است. بررسی چرایی و چگونگی بحران آفرینی، پرسش اصلی این مقاله است. در پاسخ به این پرسش ضمن بررسی راهبردی ترین منافع اقتصادی و سیاسی آمریکا از بحران هسته ای ایران در سطح منطقه غرب آسیا، نقش اساسی رسانه های آمریکایی در ساخت و سپس تداوم مناقشه هسته ای ایران را مورد توجه و تحقیق قرار داده ایم.
شیعه هراسی و ایران هراسی: راهبرد آمریکا برای حفظ رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی راه های اعمال نفوذ کشورها برای رسیدن به اهداف مشخص خود در عرصه سیاست خارجی، لازم است به ابعاد متفاوتی توجه شود. علاوه برکنش های سخت افزاری، کنش های نرم افزاری نظیر تأثیرگذاری روانی بر یک جامعه و هدایت افکار عمومی آن از طریق توسل به رسانه ها و تبلیغات نیز می تواند حوزه نفوذ کشورها را در کشور دیگر، به شدت افزایش دهد. آمریکا در کنار اتخاذ راهبردهای مختلف سخت افزاری برای حفظ امنیت متحدانش بالأخص رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا، از روش های نرم تأثیرگذار، همچون تبلیغات روانی به عنوان یک ابزار دارای ضریب نفوذ بالا بهره می جوید. در این مقاله دو پدیده «شیعه هراسی» و «ایران هراسی» به عنوان دو شیوه نرم قدرت که آمریکا در شرایط حاضر برای حفظ کیان رژیم صهیونیستی از آن بهره می جوید، مورد واکاوی قرار می گیرد.
ایران هراسی در گفتگوهای خبری سی ان ان مطالعه ای بر مبنای رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران با بهره از جوهره انقلابی مکتب تشیع، مدلی از ساختار حکومتی اسلام بر مدار اسلام سیاسی را در دنیا ترسیم می کند که برای نظام جهانی سلطه، پرچالش ارزیابی می شود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی گفتمان ایران هراسی در شبکه CNN انجام گرفته است. نویسندگان در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل انتقادی گفتمان ون دایک، به مطالعه گفتمان مجری برنامه گفتگوی خبری GPS در سال ۲۰۱۳ و در دو مقوله متن و بافتار اجتماعی پرداخته اند. مقوله متن در سه سطح معنا، سبک و استدلال و مقوله بافتار در دو سطح میزان دسترسی و مشارکت کنندگان مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده، سوگیرانه بودن گفتمان فرید زکریا را در پرداختن به مسائل ایران نشان می دهد.
اسلام هراسی و ایران هراسی در سینمای هالیوود؛ تحلیل فیلم سینمایی «غیرقابل درک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی آن است که با رویکرد تحلیل گفتمانی فوکو، تقابل گفتمانی غرب با اسلام و ایران را در عظیم ترین صنعت فرهنگی آمریکا یعنی هالیوود نشان دهد. از این رو به تحلیل تبارشناسانه گفتمان اسلام هراسی و ایران هراسی با رویکرد تحلیل گفتمانی فوکو پرداخته می شود و سپس با کاربست همین رویکرد، بازنمایی این گفتمان در فیلم سینمایی «غیرقابل درک» (گرگورجردن،2010) - که یکی از برجسته ترین فیلم های سینمایی هالیوود در موضوع تقابل گفتمانی غرب با اسلام و ایران است - مورد تحلیل قرار می گیرد. این فیلم، خواسته های به حق ملل مسلمان را در قالب درخواست های تروریست مسلمانی قرار می دهد که 3 عدد بمب اتمی را در نقاط مختلف آمریکا کار گذاشته است. تحلیل این فیلم می تواند چشم انداز مناسبی از آنچه که تحت عنوان اسلام هراسی و ایران هراسی در رسانه های غربی وجود دارد، ارائه دهد.
بررسی نقش هالیوود در تشدید ایران هراسی پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
173 - 197
حوزه های تخصصی:
موضوع مورد بررسی در این پژوهش پدیده ایران هراسی است که در سال های اخیر، دامنه وسیع تری از رسانه ها، از جمله سینما، را در برگرفته است. بررسی فیلم های سینمایی ساخته شده در هالیوود که به نحوی با ایران مرتبط بوده اند نشان می دهد در این فیلم ها ایران به مثابه «دیگری فرودست» غرب نشان داده شده است.در این راستا فیلم های آمریکایی ساخته شده پیرامون ایران از سال 1979 به بعد و تاثیر آنها بر تشدید ایران هراسی مورد مطالعه قرار گرفت و سه فیلم «آرگو»، «سنگسار ثریا» و «بدون دخترم هرگز» با روش تحلیل محتوای کیفی مطالعه شدند و از تلفیق سه دیدگاه نظریِ: بازنمایی، مطالعات پسااستعماری و نظریه شرق شناسی نیز برای پایه تحلیل استفاده شد، تا به این پرسش پاسخ دهد که «نقش هالیوود در تشدید ایران هراسی پس از انقلاب اسلامی ایران چگونه بوده است؟».نتایج و دستاوردهای بدست آمده حاکی از تأیید فرضیه پژوهش است هالیوود با تصویرسازی منفی از جمهوری اسلامی نقش بسزایی در تشدید ایران هراسی داشته است.
بازنمایی ایران در اخبار شبکه های تلویزیونی امریکا (تحلیل گفتمان انتقادی اخبار سی ان ان و ان بی سی در ارتباط با توافق هسته ای ایران و کشورهای 5+1)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
191 - 220
حوزه های تخصصی:
فعالیت های هسته ای ایران ازجمله موضوعاتی است که طی دهه اخیر، در صدر اخبار رسانه ها، به ویژه شبکه های امریکا انعکاس می یابد. هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به نحوه بازنمایی سی ان ان و ان بی سی از مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 در وین، با روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بوده است. جامعه آماری 52 خبر و حجم نمونه 12 خبر سی ان ا ن و ان بی سی را طی تیرماه 1395 در برمی گیرد. بررسی ها نشان می دهد که این شبکه ها، با برجسته کردن نقش امریکا به عنوان ناجی دنیا و ارائه چهره ای منفی از ایران در چارچوب دستیابی به بمب اتمی، دخالت در منطقه و حمایت از تروریسم، سعی در ایجاد ایران هراسی دارند. سی ان ا ن از تفاهم با امریکا، ایران را به توافق اجباری متهم می کند اما ان بی سی توافق را عامل قدرتمند شدن ایران و خطری برای امنیت اسراییل و عربستان می داند و مدعی است که توافق هسته ای می تواند صلح جهانی را به خطر بیندازد و خاورمیانه را با بدترین تنش ها مواجه سازد.
تحلیل سازه انگارانه ایران هراسی در سیاست خارجی امریکا در دوران پسابرجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجموعه حوادثی چون انقلاب اسلامی، تسخیر سفارت امریکا، بحران گروگان گیری و تز ضدامریکایی ایران بعد از 1979، منجر به پدیده ای به نام ایران هراسی در جهان غرب بویژه امریکا شده است. اگرچه گمان می رفت رویکرد تعامل با غرب و توافق هسته ای در دولت یازدهم مؤلفه ایران هراسی را تضعیف نماید، ولی در عمل تغییر محسوسی در این زمینه صورت نگرفت و رویکرد تهاجمی دونالد ترامپ و افراد کابینه اش علیه تهران، حکایت از تشدید ایران هراسی در سیاست خارجی امریکا دارد. در این پژوهش، سؤال اصلی این است که دلایل، اهداف و پیامدهای ایران هراسی در سیاست خارجی امریکا در دوران پسابرجام چیست؟ فرضیه اصلی مقاله بر این است که نقش «مک کارتیسم جدید در بازار ایده ها»، «هویت دولت» و «کنش های گفتاری» از مهم ترین دلایل تداوم ایران هراسی در دوران پسابرجام محسوب می شوند که از جمله مهم ترین اهداف آن نیز «القای هزینه مند بودن رابطه با ایران به منظور جلوگیری از بهبود اوضاع اقتصادی این کشور» و «تغییر رفتار جمهوری اسلامی نسبت به برخی مسائل منطقه ای و داخلی» ارزیابی می گردد. در نهایت مهم ترین پیامدهای آن نیز می تواند «احتمال فروپاشی برجام» و «بازتولید مجدد الگوی تخاصم و دشمنی بین دو کشور» باشد
انگیزه ها، اهداف و تاکتیک های غرب از سیاه نمایی گسترده علیه اسلام و ایران و چشم انداز آن
حوزه های تخصصی:
این مقاله پژوهشی به دنبال پاسخ به این پرسش است که غرب از سیاه نمایی علیه اسلام و ایران چه انگیزه ها و اهدافی را دنبال و در این روند از چه تاکتیک هایی استفاده می کند؟ فرضیه مقاله بر این اصل استوار است که مهم ترین انگیزه ها و اهداف غرب از سیاه نمایی علیه اسلام و ایران (هر سه هراسی) از جمله تلاش برای منفور نشان دادن دین اسلام و مذهب تشیع، جلوگیری از گرایش روزافزون جوانان غربی به اسلام، منفعل نمودن ایران اسلامی در تحولات منطقه ای و جهانی، جلوگیری از گسترش نفوذ منطقه ای ایران اسلامی در خاورمیانه، فروش تسلیحات بیشتر به کشورهای منطقه و در نهایت به تسلیم واداشتن ایران است. بر اساس یافته های این پژوهش، مهم ترین دلایل غرب در پیگیری این پروژه، نیاز به دشمن است. همچنین منفور نشان دادن دین اسلام، حضور نظامی در منطقه و ایجاد اختلاف بین کشورهای اسلامی، جلوگیری از الگو شدن ایران برای کشورهای منطقه و منفور نشان دادن مذهب تشیع، جلوگیری از نفوذ منطقه ای ایران و ایجاد ترتیبات امنیتی منطقه ای ضد ایران از جمله مهم ترین انگیزه های غرب است. غرب برای پیگیری این پروژه از تاکتیک های گوناگونی از قبیل استفاده ابزاری از تروریسم، جنگ رسانه ای، تلاش در ایجاد جهل درباره جهان اسلام، تلاش برای برتر نشان دادن تمدن و فرهنگ غربی، تحریک احساسات مذهبی و ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی، فروش تسلیحات، استفاده ابزاری از موضوع حقوق بشر و بسترسازی تنش های قومی- فرقه ای در مرزهای ایران سود می برد.
تاثیر ایران هراسی بر سیاست های نظامی امنیتی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
227 - 246
حوزه های تخصصی:
در منطقه خلیج فارس کشورها نسبت به یکدیگر در فضای ادراک متضاد قرارداشته و با نشانه هایی از «عدم اطمینان» روبرو هستند. بر این اساس، هر دولتی محیط امنیتی خود را در عرصه جهانی و منطقه ای تعریف کرده و تهدیدات را شناسایی می کند تا برای مقابله با آن برنامه ریزی کند. در این میان، تبلیغات و اقدامات غرب و به ویژه ایالات متحده در شکل دهی جهت های امنیتی کشورهای منطقه در قبال روابط خود با جمهوری اسلامی و تصویر امنیتی شده از ایران/ایران هراسی تأثیری به سزا دارد و بازیگران منطقه ای با درک تهدیدها از دیدگاه خود اقدامات گوناگون انجام می دهند و راهبرد نظامی خود را در ارتباط مستقیم با مولفه های امنیت درون ساختاری و ناامنی های منطقه ای پایه ریزی و حول محور حداکثر سازی امنیت ساختاری، به خرید تسلیحات و توافقات دفاعی امنیتی با نیروهای فرامنطقه ای اقدام می کنند.
ایران هراسی؛ پروژه ای در مسیر شرق شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دانش شرق شناسی شکلی از دانش درباره «دیگری» است که می توان در ابتدای امر آن را مطالعه و تحقیق درباره جنبه های مختلف شرق مانند زبان، تاریخ، فرهنگ و سیاست دانست. شکل دیگری از شرق شناسی نیز وجود دارد که در واقع توجیه کننده دوران استعمارگری، اروپامحوری و آمریکامرکزی است و به دنبال این است تا از منظری ایدئولوژیک، بین «خود» و «دیگری» تمایزی اساسی قائل شود و برتری خود را نتیجه بگیرد. بهترین راه برای تقابل با دیگری، ایجاد هراس در بین افکار عمومی است. این هراس از دیگری گاه در قالب «آفریقاهراسی» و «ژاپن هراسی» و گاه در قالب «اسلام هراسی»، «شیعه هراسی» و «ایران هراسی» بوده است. پروژه ایران هراسی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به ویژه پس از تحولات منطقه در قالب بیداری اسلامی به شدت در حال پیگیری است. ایران هراسی هم از سوی کشورهای غربی و هم در بین کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دنبال می شود. در این راستا می توان گفت که تمامی رسانه های انگلیسی زبان و عربی زبان، اعم از رسانه های دیداری مثل العربیه و الجزیره و رسانه های مجازی مثل سایت های اینترنتی، هم راستا با سیاست های کشورهای خود بوده اند. در این مقاله با تأکید بر پروژه شرق شناسی و مفاهیم مرتبط با آن مثل «خود» و «دیگری» درصدد نشان دادن این هستیم تا ایران هراسی را پروژه ای در مسیر شرق شناسی معرفی کنیم که از مسیر «اسلام هراسی» و «شیعه هراسی» می گذرد.
پروژه ایران هراسی و منافع مالی مجتمع های نظامی - صنعتی غرب در منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
45 - 78
حوزه های تخصصی:
رودخانه های مرزی، ظرفیت تبدیل به اختلاف و کشمکش در میان مجتمع های نظامی- صنعتی کشورهای غربی دیر زمانی است که به دریافت سود سرشار از فروش سلاح های پیشرفته به کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بهره مند شده اند. در این راستا، دولتمردان سیاسی غربی در حرکتی همسو با مدیران مجتمع های نظامی- صنعتی بطور پیوسته ایران را تهدیدی علیه امنیت کشورهای عرب منطقه خلیج فارس مطرح ساخته و با تأکید بر خطر ایران هسته ای، این تهدید را بسیار هراسناک جلوه گر می سازند؛ امری که درپی خود سرمایه های ملی هنگفتی را به پیمانکاران دفاعی مجتمع های نظامی- صنعتی غرب سرازیر می نماید. با توجه به این مهم، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چه رابطه ای بین پروژه ایران هراسی و منافع مالی مجتمع های نظامی- صنعتی غرب در منطقه خلیج فارس وجود دارد؟ برای پاسخ به پرسش یادشده، این پژوهش فرضیه حاضر را به سنجش می گذارد: مجتمع های نظامی- صنعتی از خلق پروژه ایران هراسی، درپی بیشینه ساختن منافع تجاری خود از طریق گسترش صادرات اسلحه به کشورهای منطقه خلیج فارس و دامن زدن به رقابت های بی پایان تسلیحاتی در این منطقه هستند. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- توصیفی است و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است.
تأثیر پروژه ایران هراسی در راهبرد منطقه ای جدید اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
67 - 86
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر یکی از رویدادهای مهم در منطقه ، مساله تغییر راهبرد خارجی منطقه ای رژیم اسرائیل با استفاده از ابزارهای گوناگون علیه جمهوری اسلامی ایران است. طبق سند امنیت ملی اسرائیل در سال های 2019 و 2020 اسرائیل قصد دارد تا با مطرح کردن پروژه ایران هراسی، در راهبرد منطقه ای جدید خود علاوه بر بسیج کردن ظرفیت غرب و در راس آن ایالات متحده، برای جلب حمایت بی دریغ از این رژیم خصوصا اعراب خلیج فارس و مشخصا عربستان سعودی ارتباط برقرار کرده و از این طریق علاوه بر تشدید فضای ضد ایرانی در غرب آسیا، توافق و رضایت عملی اعراب را علیه جمهوری اسلامی ایران با خود همراه کند. در حقیقت، پرسش کلیدی در این مقاله این است که گسترش ایران هراسی در راهبرد منطقه ای جدید اسرائیل چه تاثیری داشته است؟ روش پژوهش در این مقاله توصیفی-تحلیلی است. نتایج حاصله از این پژوهش موید آنست که هدف اسرائیل از گسترش ایران هراسی به دلیل بیم از نفوذ نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه است و در واقع با استفاده از ابزارهای موجود مانند برخوردار بودن از حمایت آمریکا و آغاز طرح دوستی با کشور های عربی قصد دارد تا بیش از پیش در پیشبرد مسئله ایران هراسی تلاش کند.
بررسی حمله عربستان به یمن (بعنوان بحران اخیر منطقه خلیج فارس)، با تأکید بر موازین حقوق بین الملل
منبع:
مطالعات خلیج فارس سال اول زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
54-72
در این نوشتار مخاصمات و درگیری های کنونی منطقه خلیج فارس (یمن از یک سو و عربستان و همپیمانانش از سوی دیگر) و نیز پیامدهای وقوع این درگیری ها از منظر حقوق بین الملل مورد بررسی قرار میگیرد. بنظر میرسد، پروژه مشترک آمریکایی - صهیونیستی، برای ایجاد بحران در منطقه، تهدید ضمنی جمهوری اسلامی ایران است که بدلایل گوناگون ازجمله: هژمونی مذهبی، سیاسی و ژئوپلیتیک (شیعه ستیزی و ایران هراسی) و نیز موقعیت ژئوپلیتیک کشور یمن در منطقه خلیج فارس صورت پذیرفته است. بر این اساس، نقض موازین مسلم بین المللی توسط عربستان و هم پیمانان او در یمن (مانند: نقض حقوق افراد در مخاصمات مسلحانه، نقض ممنوعیت تجاوز به خاک کشور دیگر، جنایت جنگی علیه بشریت، نقض میثاق حقوق مدنی و سیاسی، نقض حق تعیین سرنوشت و...) و همچنین صدور قطعنامه ضد یمنی شورای امنیت سازمان ملل و ممانعت از امدادرسانی کشورها و حتی نهادهای بین المللی، مانند «آکسفام» به حادثهدیدگان و ایجاد منطقه پرواز ممنوع در یمن و نیز مهمتر از همه بیتفاوتی مجامع و نهادهای رسمی بین المللی نسبت به موارد نقض، شواهدی هستند که به تقویت و اثبات این دلایل کمک میکنند.
کارکرد زبان به مثابه ابزار امنیتی: تحلیل سخنرانی ملک سلمان در اجلاس ریاض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با روی کار آمدن ملک سلمان در سال 2015، سیاست خارجی این کشور در قبال ایران از سیاست محافظه کارانه تدافعی به سیاست محافظه کارانه تهاجمی تبدیل شد و این کشور به انحاء مختلف در پی امنیتی کردن مسائل سیاسی ایران بوده است تا از این طریق بر مخاطبان منطقه ای و جامعه بین الملل تأثیر گذارده و ج.ا. ایران را وارد فضای بی اعتمادی بین المللی کند و آن را مُخل امنیت بین الملل معرفی نماید. عربستان این کار را از طرق مختلف همچون جنگ یمن و یا برگزاری اجلاس ها و مصاحبه های متعدد به انجام می رساند. در این راستا، یکی از ابزارهای مهم این دولت، استفاده از زبان و مفاهیم زبانی است که تأثیر آن جدی و حائز اهمیت است. بر همین مبنا، در این مقاله سخنرانی ملک سلمان در نشست ریاض مورد واکاوی قرارگرفته و زوایای اقدامات امنیتی سازی آن مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. به همین جهت سؤال اصلی این است که مقامات کلیدی عربستان سعودی به ویژه ملک سلمان، چگونه از مفاهیم «امنیتی ساز» و کاربرد «زبان» به مثابه ابزار «کنش کلامی» استفاده کرده اند تا جمهوری اسلامی ایران را «پدیده امنیتی» در عرصه منطقه ای معرفی نمایند؟ روش تحقیق در این مقاله «تحلیل گفتمان انتقادی» فرکلاف و چارچوب نظری آن، نظریه «امنیتی کردن» اُل ویور است. نوع تحقیق کیفی و بنیادی و شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای و اسنادی است. یافته های مقاله نشان می دهد که ملک سلمان با بهره گیری از واژه های مطرح در حقوق بین الملل و پایه ریزی ظریفانه قدرت کلامی خود بر مسائل مطرح و جاری در جامعه بین الملل و همچنین مطالباتِ عمومی کنوانسیون های بین المللی، توانسته جمهوری اسلامی ایران را در نزد 50 کشور حاضر در اجلاس محکوم نماید و از این رهگذر اذهان مخاطبان را در مورد امنیتی بودن ایران با فحوای کلام خود اقناع نماید.
رسانه و افکار عمومی؛ بازشناسی عملکرد شبکه العربیه در پروژه ایران هراسی و شیعه ستیزی در جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
1 - 33
حوزه های تخصصی:
ایران هراسی و شیعه ستیزی دو فاکتور مهم اکثر رسانه های جهان عرب چه به شکل مکتوب همچون الحیات، الشرق الاوسط، عکاظ، اخبار الخلیج، الاتحاد، الریاض و چه به شکل دیداری همچون شبکه های الجزیره، العربیه در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. هدف از انجام این تحقیق که به روش توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر «نظریه بازنمایی»، به رشته تحریر درآمده است، مطالعه نقش شبکه سعودی العربیه در اثر گذاری بر افکار عمومی جهان عرب توسط بازنمایی برخی از رخداد های ضد ایرانی و شیعی است. مطابق با نظریه بازنمایی در فرایند تأثیرگذاری بر افکار عمومی یک رسانه هیچ گاه ابزاری خنثی و یک میانجی بی طرف در ارائه تصویر به حساب نمی آید؛ زیرا هر رسانه ای، بنوعی متکی به زبان و معناست و زبان و معنا نیز در چارچوب گفتمان همواره متکی به قدرت حاکم است. لذا بازنمایی حوادث توسط رسانه ها - سوای بحث اخلاقی و غیراخلاقی بودن آن- دارای سو گیری ایدئولوژیک است. بر اساس نظریه «بازنمایی سوگیرانه»، شبکه العربیه مبتنی بر ایدئولوژی وهابیت به گونه ای سیاست ایران هراسی و شیعه ستیزی را ترسیم و دنبال می نماید که حتی خطر ایران برای جهان عرب بیشتر از رژیم صهیونیستی است. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که در فرایند عملیات روانی - رسانه ای شبکه العربیه، جمهوری اسلامی باید به عنوان نظامی سنی ستیز به تصویر کشیده شود که هیچ کاری جز قلع و قمع اهل تسنن منطقه و تسلط بر جهان عرب در قالب طرح هلال شیعی ندارد.