مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
طبقه کارگر
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
155 - 173
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به منظور بررسی سینمای کار در جهان دو نمونه از این سینما در اروپا و آسیا بررسی می شود. مکتب نئورئالیسم با تغییر گرایش فیلم سازان اروپایی و گسترش نگرش های واقع گرایانه و رواج فیلم سازی کم هزینه در مقابل فیلم های پرهزینه آمریکایی، جهانی شدن و پیشرفت تکنولوژی سبب شد سینمای جهان سوم جان تازه ای بیابد و جایی برای تصویر زندگی واقعی مردم فراهم شود. در سینمای سوم کارگران و فرودستان موضوع اصلی هستند. این مقاله به توصیف این سینما در ترکیه می پردازد؛ اما پیش از آن به ریشه های مکتب نئورئالیسم در مهد آن، کشور ایتالیا، خواهد پرداخت. سؤال اصلی در این مقاله این است که بازنمایی کارگران و فرودستان تحت تأثیر نئورئالیسم در سینمای ایتالیا و در سینمای جهان سوم ترکیه چگونه بوده است. روش تحقیق این پژوهش اسنادی است و با اثر هنری (فیلم) به مثابه متن مواجه شده است.
واکاوی جامعه شناختی تشکیل طبقه کارگر ایران در عصر قاجاریه و نقش آنان در نوسازی جامعه و جنبش مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقات اجتماعی مختلفی در جنبش مشروطه شرکت داشتند که هر کدام با انگیزه های متفاوتی به این حرکت پیوستند. کارگران یکی از این طبقات بودند که به تازگی در جامعه ایران رشد می یافتند. آنان به لحاظ نوع مشارکت در شیوه تولید و مالکیت ابزار کار با پیشه وران و اصناف قدیمی متفاوت بودند و به سبب زیستن در بافت عشیره ای و جامعه مبتنی بر اقتصاد کشاورزی و دامداری، به طبقه کارگر اروپایی شباهتی نداشتند. بسیاری از این کارگران به دلیل فشار طبقه حاکم و وجود فقر، ناگزیر کار و کاشانه خود را ترک و به مناطق آبادتر یا کشورهای همجوار مهاجرت می کردند. آنان با مشاهده وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این نواحی تحت تأثیر قرار می گرفتند و چون بیشترشان کارگران فصلی بودند، پس از بازگشت به ایران، دیده ها و شنیده های خود را برای هم وطنانشان بازگو می کردند. هدف این مقاله شناسایی سهم کارگران در زمینه سازی و شکل بخشیدن به جنبش مشروطه ایران است که نویسنده می کوشد با روش «توصیف تاریخی» و «اسنادی»، به این سؤال پاسخ دهد که طبقه کارگر چگونه در جامعه ایران شکل گرفت و کارگران چه نقشی در بروز اندیشه های نوسازی اجتماعی داشتند؟ چنین فرض می شود که طبقه کارگر بسیار دیرتر از جوامع اروپایی در ایران شکل گرفت و قشری اندک از نیروهای تولیدی را تشکیل می داد. آگاهی کارگران ایرانی از حقوق سیاسی و اجتماعی شان نیز بیشتر از آنکه درون زا و برخاسته از توسعه صنعتی باشد، از افکار چپ گرایانه مناطق قفقاز تأثیر پذیرفت و به همین دلیل با وجود مشارکت آنان در موج نوگرایی و نهضت مشروطه، این طیف از جامعه نتوانست آن گونه که در انقلاب های بزرگ اروپایی نظیر انگلستان، فرانسه و روسیه اثرگذار بود، نقش تاریخی خود را ایفا کند. این بررسی نشان می دهد که پیش از شکل گیری جنبش مشروطه برخی از کارگران در انقلاب های حوزه قفقاز شرکت داشتند و با افکار انقلابی آن سامان آشنایی یافتند. این کارگران هم صدا با سایر هم وطنانشان به نهضت آزادی خواهی ایران پیوستند و با پخش اعلامیه ها، شرکت در اجتماعات و نیز حضور در صحنه های نبرد مسلحانه، به مبارزه با استبداد برخاستند و پایه گذار حرکت های انقلابی آتی شدند.
کارخانه اعتمادیه و تأثیر آن بر ساختار اقتصادی اجتماعی بوشهر در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران پهلوی، صنعتی کردن کشور از اصلی ترین برنامه های دولت بود؛ بنابراین در این دوره به ساخت کارخانه های نوین، به ویژه کارخانه های نساجی به علت اشتغال زایی و ارزش افزوده آن، در زمره یکی از مهم ترین شاخه های صنعت توجه شد. شهر بوشهر یکی از شهرهایی بود که برای ایجاد کارخانه های نساجی مناسب تشخیص داده شد؛ پس در سال 1317ش/1938م، حسین ایگار کارخانه نساجی اعتمادیه را در این شهر به طور رسمی تأسیس کرد.هدف پژوهش حاضر بررسی و تبیین چگونگی تأسیس، روند فعالیت و اثرهای کارخانه ریسندگی وبافندگی اعتمادیه بر اوضاع اجتماعی و اقتصادی بوشهر است. پرسش اصلی نیز این است: چه علل و عواملی باعث تأسیس شرکت ریسندگی وبافندگی اعتمادیه در بوشهر شد و راه اندازی این شرکت بر اوضاع اقتصادی و اجتماعی این شهر چه تأثیراتی گذاشت؟ فرضیه اصلی این است که سیاست های صنعتی سازی دولت پهلوی موجب تأسیس شرکت ریسندگی وبافندگی اعتمادیه در بوشهر شد و این امر رونق اقتصادی اجتماعی بوشهر را به دنبال داشت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های اسنادی آرشیو سازمان اسناد و کتابخانه ملی، اسناد نویافته محلی، نشریات، منابع کتابخانه ای و متون دست اول، موضوع را بررسی و تحلیل می کند.یافته های پژوهش نشان می دهد این شرکت بر ساختار اقتصادی و اجتماعی بوشهر تأثیرات چشمگیری گذاشت و علاوه بر افزایش اشتغال و مهاجرت، رشد آگاهی کارگران و شکل گیری طبقه کارگر شهری و صادرات کالاهای غیرنفتی را در این شهر موجب شد.
زیباشناسی تصویر کارگر در آثار نقاشی سه دهه پایانی سده نوزدهم تحلیل گفتمان انتقادی آثار ماکسیمیلیان لوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
29 - 40
حوزه های تخصصی:
منظور مارکس از توده ها، کارگران صنعتی به آگاهی رسیده ای بود که قادر به ایجاد تغییر در شرایط زندگی و در دست گرفتن چرخه تولید بودند. او صنعت ماشینی را عامل اصلی فاصله طبقاتی ندانسته و معتقد بود که تسلط طبقه قدرت بر تکنولوژی، ماهیت آن را به نفع خود تغییر داده است و کارگران قادر به تغییر شرایط موجود به شرایط مطلوب هستند. این پژوهش با طرح این پرسش که نقش آرای فلسفی مارکس در خلق آثار هنری مربوط به طبقه کارگر چیست؟ به بررسی مولفه های زیباشناسی تصویر کارگر در آثار نقاشی سه دهه پایانی سده نوزدهم پرداخته و بر این فرض استوار است که ساختار هنر در این برهه آغازی بر تاثیرپذیری هنر از فلسفه مارکس در حوزه ماشین، تکنولوژی و تشریح جامعه در دوران صنعت در حیطه کار و سرمایه بود. برای تبیین فرضیه، گفتمان آثار نقاشی ماکسیمیلیان لوس با موضوع کارگر مورد تحلیل انتقادی قرار گرفته است. آثاری که بازتابی از دو گانه آرای مارکس مبنی بر ظالمانه دانستن زندگی صنعتی و تاثیر منفی آن بر زندگی کارگران، و از سویی ضرورت وجود ماشین برای کاهش کار سخت در آرمان شهر او بود. این تحقیق بر اساس ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
تبیین وضعیت سلامت کارگران و بهداشت کارخانه ها و تصویب نخستین آیین نامه بهداشت کارگران در ایران عصر پهلوی (1304- 1332ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب صنعتی و ماشینی شدن تولید اگرچه از سختی تولید و فشار بر جسم انسان تا حدی کاست، اما ساعات کار طولانی، بهره کشی شدید و خطرات ناشی از کار با ماشین های ناایمن اولیه، سلامتی و زندگی کارگران را به شکل روزافزونی مورد تهدید قرار داد. این امر به مسئله ای مهم در عرصه تولید صنعتی و زندگی اجتماعی تبدیل شد؛ زیرا آسیب و مرگ زودهنگام کارگران، صدمات فراوانی بر نیروی تولید و پیکره اقتصادی جامعه وارد می کرد. واکنش های طبیعی کارگران و ظهور اندیشه های انتقادی و اصلاحی اندیشمندان مختلف، حمایت از طبقه کارگر و توجه به سلامت و بهداشت کارگران را به مطالبه ای جدی در جوامع صنعتی اروپا تبدیل کرد. ایجاد صنایع جدید، پیدایش کارگر صنعتی و همچنین گسترش اندیشه های چپ، منجر به تسرّی مسئله فوق به کشورهای غیراروپایی از جمله ایران گردید. یافته های تحقیق حاضر که براساس ترکیبی از روش علّی و عقلانی و عمدتاً بر پایه اسناد و جراید این دوره نوشته شده، نشان می دهد که رضاشاه برخلاف سیاست های ضد چپ گرایانه خویش، تحت فشار مجامع بین المللی و افزایش کمّی شمار کارگران فعال در بخش صنایع ماشینی، برای نخستین بار به تصویب «نظام نامه کارخانجات و مؤسسات صنعتی» در ایران اقدام کرد که در عرصه عمل به اجرا درنیامد. با سقوط وی به دست متفقین و فضای نسبتاً باز سیاسی، احزاب چپ گرا به خصوص حزب توده موفق شدند دولت را وادار سازند تا با استفاده از بستر و زیرساخت اولیه به وجود آمده در دوره رضاشاه، به تدوین نخستین «آیین نامه بهداشت کارگران» در ایران تن در دهد.