مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
امنیتی شدن
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: به طور کلی بحران ها به دلیل ماهیت پویایی که دارند می توانند در اشکال مختلف ظاهر شده و مدیران جامعه را با طیفی از گزینه های چالش برانگیز در حوزه تصمیم گیری روبرو سازند. این بحران ها اغلب در سلسله مراتبی پلکانی که از بحران های اجتماعی آغاز و پس از بحران های سیاسی به بحران های امنیتی ختم میشوند، قابل چینش هستند. به باور تعدادی از محققان، برای آن که مسائلی امنیتی تلقی شوند باید به عنوان تهدیدی وجودی تعریف شوند و این باور را ایجاد نمایند که به وسیله راه کارها، ابزارها و رویه های رایج و متداول سیاسی نمی توان آن را مدیریت و مرتفع ساخت.
روش: این مقاله از نظر روش توصیفی و از نوع اسنادی است که از طریق مراجعه به آثار مکتوب اعم از کتاب ها، مقاله های علمی و منابع الکترونیکی و سایت های معتبر علمی مرتبط به بررسی مطالعه فرایند متغیرهای مؤثر بر امنیتی شدن بحران های اجتماعی در ایران می پردازد.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج مطالعات گوناگون نشان می دهند امنیتی شدن بحران های اجتماعی در جوامع گوناگون یکسان نبوده و تحت تاثیر متغیرهای کلانی چون نظام سیاسی حاکم، فرهنگ امنیتی و آستانه تحمل دولت ها بوده و در اساس عملی پیچیده و تا حد زیادی زمینه محور و حاصل نظام ادراکی نخبگان سیاسی و امنیتی کشور می باشد. در این مقاله تلاش خواهد شد تا با نگاهی به بحران های دو دهه گذشته در ایران، مشخصه ها و متغیرهای مؤثر بر امنیتی شدن بحران های اجتماعی شناسایی و معرفی گردند.
ابعاد و پیامدهای ژئوپلیتیک پرخطر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، از مفهوم «ژئوپلیتیک پُرخطر» برای تبیین خطرات امنیتی محیط خارجی جمهوری اسلامی ایران و پیامدهای ناشی از آن استفاده شده است. استدلال مقاله این است که امنیتی شدن فضای پیرامونی ایران بعد از وقوع انقلاب اسلامی، ناشی از تحولات محیط ژئوپلیتیک این کشور است. در راستای استدلال فوق به مواردی از جمله فرارسیدن نقطه اوج تولید نفت، ظهور ژئوپلیتیک شیعه، گسترش تروریسم در خاورمیانه، تداوم مناقشه اعراب و اسرائیل و بحث خاورمیانه هستهای، به مثابه دلایل امنیتی شدن و خطرات ژئوپلیتیکی برای امنیت ملی ایران پرداخته میشود. نویسندگان معتقدند موارد ذکرشده در ارتباط تنگاتنگ با هم و در یک نقطه، یعنی محیط پیرامونی ایران به هم گِره میخورند. پیامدهای این وضعیت نیز از منزویسازی و تحریم تا تهدید و اقدام به حمله نظامی، به منظور تضعیف و مطیعسازی سیاست های ایران توسط قدرتهای بزرگ، به خصوص آمریکا در نوسان است.
اثرات تهدیدزای گسترش سپر دفاع موشکی بر امنیت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهار توان مندی موشکی جمهوری اسلامی ایران به عنوان هدف فوری رویکرد دفاع موشکی آمریکا در دوره اوباما اعلام شده است. دستیابی ایران به فن آوری و بومی سازی ساخت و پرتاب موشک و ماهواره به منزله تهدید و خطر فوری برای آمریکا، رژیم اسرائیل و همسایگان جنوبی در خلیج فارس تلقی می شود و مأموریت سپر دفاع موشکی، مهار و مقابله با این توانایی است. با توجه به فوریت متقابل این تهدید امنیتی برای ایران، این مقاله با کاربست دستگاه نظری واقع گرایی تهاجمی و تدافعی، ضمن بررسی چالش امنیتی گسترش سپر دفاع موشکی برای جمهوری اسلامی ایران، بر لزوم تشدید فضای تعامل و اجرای دیپلماسی دفاعی فعال در ارتباط با همسایگان جنوبی را مبتنی بر منطق میانه روی و خویشتن داری مطابق آموزه های واقع گرایی تدافعی برای تأمین امنیت جمهوری اسلامی ایران تأکید می کند.
مهاجرت و رادیکالیسم دراتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موج جدید مهاجرت به کشورهای اروپایی از زمان شکل گیری جنگ داخلی سوریه آغاز شد. اوج این بحران به اوایل سال 2015 برمی گردد که کشورهای اروپایی شاهد سیل عظیمی از مهاجرین و آوارگان جنگی بوده اند که عمدتا از کشورهای بی ثبات خاورمیانه از جمله سوریه، عراق، افغانستان و لیبی که درگیر جنگ داخلی تروریستی هستند، روانه اروپا شده اند. به گونه ای که می توان گفت همواره یک رابطه مستقیمی بین نابسامانی های سیاسی-امنیتی در آسیا و افریقا و گسترش روند مهاجرت به اروپا وجود داشته است. بحران مهاجرت در اروپا به ویژه از زمان یازده سپتامبر وارد فاز جدیدی شده است و ماهیت بحران از موضوعات اقتصادی و اجتماعی به موضوع امنیتی تغییر پیدا کرده است و این مسئله چالش های متعددی را فراروی دولت های اروپایی قرارداده است. این روند با شکل گیری بحران داعش در سوریه و عراق و موج جدید مهاجرت به اروپا تشدید شده است. بر این اساس، این مقاله تلاش دارد تا نوع رویکرد کشورهای اروپایی به موج جدید مهاجرت را مورد بررسی قراردهد. سئوال اصلی مقاله این است که «چه چالش ها و تهدیداتی فراروی دولت های اروپایی در برخورد با پدیده مهاجرت مسلمانان قراردارد؟» فرضیه مقاله این است که دولت های اروپایی مهاجرت را مهمترین تهدید علیه امنیت اجتماعی و فرهنگی خود تلقی می کنند و این منجر به امنیتی شدن مهاجرت در کشورهای اروپایی شده است.
تأملی انتقادی به چالش های امنیتیِ روابط اقتصادی ایران و افغانستان(2017- 2001م.)
منبع:
سیاست و روابط بین الملل سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
167 - 192
حوزه های تخصصی:
تقویت و ثبات مناسبات اقتصادی کشورهای یک منطقه، تا حدّ زیادی منوط به رفع چالش های امنیتیِ آنان است. این مهم، درخصوص تعاملات بازرگانیِ ایران و افغانستان نیز که در منطقه ای تنش زا واقع شده اند، صِدق می کند. مهم تر آنکه، ایران با وجود موانع امنیتیِ منطقه ای و فرامنطقه ایِ کنونی، توانسته در بازار این کشور نفوذ بسیاری یابد. با این حال، روابط اقتصادی فعلیِ دو کشور، به شدّت از چالش های غالباً امنیتی شده تأثیر پذیرفته است. با هدف اثبات این ادّعا، سؤال اصلی نوشتار حاضر و با تمرکز بر سال های 2017-2001م. آن است که مهم ترین چالش ها و محدودیت های امنیتیِ حاکم بر مناسبات اقتصادی ایران و افغانستان در سطوح ملّی، منطقه ای و فرامنطقه ای کدامند؟ در پاسخ باید گفت که تداوم نگاه امنیتی ایران به افغانستان، منازعات منطقه ای پیرامون دو کشور، و امنیتی شدن ژئوپلیتیک و هویت ایران و افغانستان در سطح جهانی توسّط آمریکا، مهم ترین چالش های مدّنظر هستند. تحلیل مذکور، در چارچوب انتقادی نظریه ی امنیتی شدنِ مکتب کپنهاگ، با روش علّی و فنّ گردآوری کتابخانه ایِ اطّلاعات، انجام گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که یکی از علل اصلی عدم رشد مناسبات اقتصادی ایران و افغانستان طیّ سال های گذشته، رویکرد امنیتیِ حاکم بر مناسبات تهران-کابل و پویش های امنیتیِ فراملّی بوده است. بر این اساس، ارتقای تعاملات اقتصادی دو کشور می طلبد تا بسیاری از موضوعات و تهدیدات بیش از آنکه در حوزه ی امنیت جای گیرند، می بایست توسّط دولتمردان در حوزه ی سیاست حلّ وفصل شوند.
شناسایی و تحلیل مولفه های تاب آوری جامعه ایران در مقابله با بحران شیوع کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
91 - 117
حوزه های تخصصی:
اپیدمی کووید19 از آغاز 2020 با شیوع سریع و با شدت بالای بیماری، آمار بالای مرگ و میر ناشی از آن، یکی از مهمترین تهدیدات بهداشت عمومی در این قرن است. اپیدمی کووید19، در ابتداء نظام سلامت جوامع را به چالش کشید و بسرعت سایر حوزه های اقتصادی و اجتماعی را نیز درگیر کرد. جامعه ایران نیز از شیوع این ویروس و اختلالات شدید آن برکنار نماند. با این توضیح هدف مقاله حاضر شناسایی مولفه های تاب آوری جامعه ایران در مقابله با اپیدمی کووید19 به عنوان یک بلیه حاد طبیعی با پیامدهای اقتصادی و اجتماعی است. این مهم با روشی توصیفی- تحلیلی و با طرح این سوال که چه مولفه-هایی تاب آوری جامعه را برای مواجهه با شرایط بحرانی ناشی از اپیدمی کووید19 ارتقاء داده و امکان مقاومت آن را در این شرایط فراهم می سازد، پی گیری می شود. داده ها از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای همچنین مشاهدات میدانی جمع آوری شده است. با این مفروض که گستره تاثیرات و پیامدهای شیوع گسترده کووید19 پتانسیل بسیار بالایی برای حاد شدن و شکنندگی مقاومت جامعه دارد، در انتها راهبردهایی به منظور ارتقاء مقاومت و تاب آوری جامعه تدوین و ارائه می شود.
حقوق بشر و مبارزه با بیماری های واگیر در عرصه بین المللی: ضرورت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
263 - 283
حوزه های تخصصی:
با وجود پیشرفت های حوزه پزشکی، بیماری های واگیر کماکان تهدیدی جدی علیه سلامت مردمان اند. به دلیل مرزناشناسی عوامل بیماری زا، مبارزه با بیماری های واگیر از حوزه های قدیمی همکاری بین المللی میان دولت ها بوده است، با وجود این همچنان این پرسش مطرح است که نوع و عناصر دخیل در رابطه میان مبارزه با بیماری های واگیر و حقوق بشر به چه ترتیب است؟ در پاسخ باید گفت که رابطه ای دوگانه میان مبارزه با بیماری های واگیر و حقوق بشر وجود دارد: از سویی دولت ها در راستای تعهد خود به رعایت، محافظت و اجرای حق بر سلامت مکلف به اتخاذ اقدامات ضروری به منظور جلوگیری از شیوع و گسترش و نیز کنترل بیماری های واگیرند. از سوی دیگر، امنیتی شدن چنین مبارزه ای به دلیل پیدایش بیماری های نوپدید و تأثیرات جهانی شدن بر سبک زندگی مردم سبب شده است که گاه اقدامات دولت ها برای چنین مبارزه ای، خود موجبات نقض تعهدات حقوق بشری آنها را فراهم سازد. با وجود این نظام حقوق بین الملل، در عین عدم تمرکز امکان برقراری تعادل میان این دوسویه ظاهراً متعارض را فراهم کرده است.
آداب و رسوم و امنیتی شدن پدیده های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
89 - 116
حوزه های تخصصی:
تأمین امنیت از اساسی ترین نیازهای بشر و دارای پیوندی عمیق با شکوفایی و رشد و توسعه نظام های سیاسی و حکومت هاست. از جمله عوامل مؤثر بر امنیت، احترام و رعایت آداب ورسوم در سطوح محلی، منطقه ای یا ملی موجود جامعه است؛ چنانچه موضوعاتی مانند تمسخر و توهین، تحقیر باورهای عمومی و اعتقادات، عدم توجه به بزرگان و نمادهای مردمی، عرف و ... به شدت مسائل اجتماعی را دستخوش تغییرات امنیتی می کنند. از سوی دیگر، مسائل اجتماعی در صورت حل نشدن می توانند به سرعت، به صورت بحران های سیاسی یا امنیتی تغییر شکل داده و تمامیت یک نظام اجتماعی را مورد تهدید قرار دهند و هزینه های اجتماعی بسیاری را برای جامعه ایجاد کنند. مواردی نظیر احساس ناامنی در بین شهروندان، اختلال در زندگی روزمره آنان، تضعیف انسجام اجتماعی و قطبی شدن جامعه، افزایش تخاصم و رفتارهای خشونت آمیز، کاهش اعتماد در بین بازیگران اجتماعی و ... ازجمله مهم ترین هزینه های اجتماعی امنیتی شدن مسائل اجتماعی هستند. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان تأثیر عدم توجه به آداب ورسوم اقوام بر امنیتی شدن پدیده های اجتماعی است. نوع پژوهش توسعه ای-کاربردی، روش آن توصیفی-تحلیلی و داده های پژوهش نیز به صورت اسنادی و میدانی جمع آوری و روش تجزیه وتحلیل آن نیز آمیخته بوده است. برای دستیابی به چارچوب، از وجوه مشترک منابع دینی، اسناد بالادستی، مکاتب امنیتی، نظریه های روان شناختی و جامعه شناختی و مصاحبه با اندیشمندان استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که عدم رعایت احترام به آداب ورسوم مردم در جامعه تأثیر مستقیم بر امنیتی شدن پدیده های اجتماعی دارند.
رابطه بحران اقتصادی و رشد حرکت های راست افراطی: مورد مجارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران اخیر عواملی، به ویژه بحران های اقتصادی، به راست افراطی امکان داده که با انتقاد از برنامه های احزاب حاکم در قدرت سیاست آن ها را ناکارآمد نشان دهد و با بزرگ نمایی وخامت اوضاع کنونی و سردادن شعارهایی در باره توزیع نابرابر منابع به نفع مردم بومی یا نابودی منابع دولت سخن بگویند. احزاب راست گرا با پیوند زدن مشکلات اقتصادی به خارجی ها، اعم از نهادهای سیاسی و اقتصادی و یا مهاجران و نیز سیاست دولت ها، موفقیت های درخور توجهی را در انتخابات به دست آورده اند. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن توجه به نقش بحران اقتصادی در قدرت یابی راست افراطی در مجارستان، بر آن است تا شکل گیری و خیزش راست افراطی را که در اصل زمینه هایی فراتر از اقتصاد دارد و ریشه آن به عوامل هویتی و فرهنگی بازمی گردد و براثر مسائل اقتصادی تشدید می شود بررسی کند. به عبارت دیگر، در تحلیل راست افراطی باید توجه داشت که روندهایی هم چون سیاست اتحادیه اروپا از جمله در تحمیل سیاست ریاضت اقتصادی، دستورالعمل هایی درباره مهاجران، و اعمال خط مشی های خاص از سوی دولت های پیشین عمدتاً در حکم تسریع کننده وضعیت بحرانی درازمدت عمل کرده اند. در این جاست که رگه هایی از گرایش های فاشیستی و انحصارطلبانه در چنین جریان هایی بروز و ظهور می یابد که هرچند خاستگاهی ملی گرایانه دارند، به شدت مستعد تبدیل شدن به جریانی تمامیت خواه و ستیزه جویند. برای توضیح مدعای مقاله حاضر با استفاده از مکتب کپنهاگ و به ویژه تأکید بر امنیتی شدن امور در این ره یافت تلاش می شود نشان داده شود که چگونه جریان های راست افراطی، از جمله در مجارستان، با ترسیم وضعیتی خاص از موقعیت خارجی ها و مهاجران، امور مختلف اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی را سیاسی جلوه می دهد و از آن برای پیش برد اهداف خویش استفاده می کند.
امنیتی شدن و تأثیر آن در بحران های منطقه ای (مطالعه موردی عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
970 - 993
حوزه های تخصصی:
مسئله امنیت از مهمترین موضوعات در سطح روابط بین الملل است و صاحبنظران دیدگاه های مختلفی در خصوص دست یابی و حفظ آن مطرح نموده اند. منطقه خاورمیانه از نظر امنیتی خواستگاه چالش های بسیاری است که در آن عوامل مختلف داخلی و خارجی را می توان دخیل دانست. در این میان چالش هایی چون تروریسم و جرایم سازمان یافته در منطقه خاورمیانه، جنگ عراق با ایران، جنگ خلیج فارس، حمله به کویت توسط عراق، القاعده، یازده سپتامبر و اقدامات نظامی آمریکا، ظهور داعش، اسرائیل تاثیرات زیادی داشته اند و بررسی دقیق تر بحران های سیاسی عراق پس از سقوط صدام حسین برای فهم مسایل امنیتی در خاورمیانه و عراق می تواند ابعاد مختلف این بحران ها را روشن سازد. نقش قدرت های منطقه ای مانند ایران، عربستان و ترکیه که گاهی روابطشان به صورت رقابتی و گاهی خصمانه است در بحرانی شدن خاورمیانه به ویژه عراق حایز اهمیت است. از قدرت های فرامنطقه ای آمریکا و روسیه به طور مستقیم در خاورمیانه حضور دارند که حمایت آمریکا از کردهای عراق در امنیتی شدن این کشور اثر گذار بوده است. بر این اساس این مقاله در صدد است به روش توصیف-تحلیلی به بررسی موضوع امنیتی شدن و تأثیر آن در بحران های منطقه ای به ویژه عراق بپردازد.
نسبت «امنیت» و «توسعه» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
27 - 54
رابطه و جایگاه دو مؤلفه «امنیت» و «توسعه» نقش مهمی در فهم و تحلیل سیاست خارجی دولت ها دارد. در اولویت قرار دادن یکی از این دو امر از سوی کشورها همواره باعث شکل- گیری دو نوع سیاست خارجی " امنیت محور" و " توسعه محور" بوده است. ضمن این که دولت هایی که سیاست خارجی توسعه محور داشته اند در افزایش قدرت و تقویت امنیت ملی نیز موفق تر بوده اند، به نظر می رسد که جمهوری اسلامی ایران از ابتدای تاسیس تقریبا یک سیاست خارجی امنیت محور داشته است (البته با درجات مختلف در مقاطع زمانی مختلف ) و در ایجاد توازن بین این دو نوع سیاست کمتر موفق بوده است. این مقاله در پی طرح و ارزیابی این فرضیه است که" ماهیت انقلاب اسلامی ایران و بازتاب آن در محیط پیرامونی ایران، زمینه های امنیتی شدن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را فراهم نموده است و این خود «توسعه» کشور را با چالش مواجه نموده است". عدم توسعه یافتگی ایران نیز می تواند امنیت کشور را در بلند مدت با مخاطره مواجه نماید. "دولت توسعه گرا"، نیاز وجوبی و حتمی جامعه ایران است چرا که در این کشور، روند توسعه بسیار به تاخیر افتاده است و روند فعلی آن نیز کند است. اگر ایران و نظام اسلامی قصد دارد تا حیات خود را در آینده تضمین کند، بدون تردید باید در مسیر دستیابی به توسعه پایدار گام نهد. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است و جنبه کاربردی دارد وبا استفاده از ابزار کتابخانه ای واینترنتی می باشد.
تبیین عوامل مؤثر در بروز بحران های اجتماعی – امنیتی (مورد مطالعاتی ناآرامی آبان 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
336 - 364
جمهوری اسلامی ایران از همان روزهای اولیه انقلاب اسلامی به دلیل تقابل راهبردی با نظام سلطه همواره مورد کینه و دشمنی آنان بوده است. نگاهی گذرا به فهرست اقدامات استکبار جهانی و ایادی داخلی آن عمق کینه و دشمنی آنان با انقلاب اسلامی را آشکار می سازد که در هر برهه زمانی، وجه جدیدی به خود می گیرد. یکی از موارد این دشمنی در آبان ماه 1398 و پس از اجرای طرح سهمیه بندی سوخت رخ داد که ویژگی های منحصربه فردی ازنظر سطح گستردگی، عمق خشونت و .. داشت. در پس پرده هر حادثه امنیتی، لایه های زیرینی وجود دارد که درواقع برهم کنش آن ها، منجر به بروز آن حادثه شده است. ازاین روی تمرکز بر تجزیه وتحلیل این حوادث و ادراک عوامل مؤثر بر بروز آن می تواند رهگشای مدیریت بحران های آتی فراروی نظام باشد. این پژوهش از حیث رویکرد استقرایی و از حیث هدف، اکتشافی است و از حیث روش از راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد مبتنی بر رویکرد گلیسر بهره برداری و اقدام به مصاحبه با نخبگان این حوزه شد. نتایج گویای آن است که سه عامل اصلی در بروز و تشدید این حادثه نقش داشته است که عبارت است از: آمادگی کامل نظام سلطه ، بی تدبیری دولت، ویژگی های متمایز بحران 1398.
امنیتی کردن پدیده مهاجرت توسط احزاب راست گرا و تاثیر آن بر انتخابات پارلمان اتحادیه اروپا ( ۲۰۱۹ ۲۰۰۹ )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۲)
131 - 152
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر در بسیاری از کشورهای اروپایی، احزاب جناح راست توانسته اند از موضوع مهاجرت به عنوان یک «ساختار فرصت» در احیا و تقویت خود استفاده کرده و با استفاده از فرایند «امنیتی کردن» و خارج کردن این موضوع از حوزه «مسائل عمومی» به «مسائل امنیتی» در انتخابات پارلمان اروپا به موفقیت های بزرگی دست یابند. با توجه به این مسئله، سؤال اصلی این پژوهش آن است که مهم ترین عامل موفقیت فرایند امنیتی کردن موضوع مهاجرت توسط این احزاب و به تبع آن پیروزی در انتخابات پارلمان اروپا در بازه ی زمانی ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ چه بوده است؟ فرضیه اصلی این پژوهش آن است که گفتمان «ضدمهاجرت» و عناصر معنایی شکل دهنده به آن، نقش مهمی در موفق بودن این احزاب در فرایند امنیتی کردن موضوع مهاجرت داشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد این احزاب، با استفاده از استراتژی هایی چون: «برجسته سازی موضوع مهاجرت به عنوان یکی از شکایات اعتراضی، امنیتی سازی آن و تبلیغات سیاسی در جهت عادی سازی گفتمان ضدمهاجرتی»، به موفقیت انتخاباتی در سه دوره مورد بررسی رسیده اند. این پژوهش به لحاظ روش، مبتنی بر بررسی موردی به عنوان یکی از روش های تحقیق کیفی است. در این پژوهش فرایند امنیتی شدن در مکتب کپنهاگ به عنوان چهارچوب نظری درنظر گرفته شده است. روش گردآوری اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای و مطالعه اسنادی و استفاده از منابع مجازی است.
مقدمه ای بر بازسازی انتقادی نظریات مربوط به کشورهای غنی از نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
217 - 262
حوزه های تخصصی:
مقدمه ای بر بازسازی انتقادی نظریات مربوط به کشورهای صادر کننده نفتمهدی امیدی :مقاله حاضر ضمن مروری کلی بر نظریاتی که طی دهه های اخیر در باب کشورهای صادز کننده نفت در جهان تدوین شده اند، به دنبال برجسته سازی نقش مفاهیمی است که در این نظریات کمتر مورد توجه یا حداقل تاکید قرار گرفته اند. بر این مبنا با تکیه بر آرای چند تن از متفکران در حوزه های تاریخ، جامعه شناسی، اقتصاد و روابط بین الملل، به اهمیت نقش امنیت در شکل دادن به نظم های اجتماعی متفاوت در رژیم های نفتی مناطق مختلف اشاره خواهیم کرد و با نقد روایت های استاندارد محور و سلبی از این کشورها، بر مساله فرایند شکل گیری میدان دولت در ارتباط با سایر میدانها برای ارائه تفسیری ایجابی از این نظام ها تاکید خواهیم نمود. این مقاله صرفا به دنبال برجسته سازی مفاهیم و تحلیل های مشخص است و ادعای نظریه پردازی در زمینه نظام های سیاسی و اقتصادی نفتی را ندارد. با این حال ادامه تاکید بر نقش مفاهیم دیگری که در آثار مربوطه مورد توجه قرار نگرفته یا کم رنگ بوده اند، می تواند به بازسازی نظریات مربوط به این کشورها کمک کند. با این حال ادامه تاکید بر نقش مفاهیم دیگری که در آثار مربوطه مورد توجه قرار نگرفته یا کم رنگ بوده اند، می تواند به بازسازی .
گسست اسلام در دانمارک؛ از اقلیت قانونی تا پدیده ای «ضددانمارکی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
419 - 444
حوزه های تخصصی:
اولین برخورد وایکینگ های دانمارکی با مسلمانان مربوط به هزار سال پیش است، اما اولین ورود انبوه مسلمانان به دانمارک را باید در دهه 1960 به عنوان کارگران میهمان دنبال کرد. بعد از آن امواج دوم و سوم ورود مسلمانان به عنوان کارگران، پناهندگان پناه جویان و آوارگان به این کشور وارد شدند. به موازات ورود مهاجران مسلمان به دانمارک در نزدیک به 60 سال گذشته، قوانین و مقررات محدودکننده نیز وضع شده است؛ قوانینی که پیوسته محدودیت هایی را نسبت به اسلام، اسلام گرایان و مساجد وضع کرده است. سؤال پژوهش حاضر آن است که چرا اسلام در دانمارک نه به عنوان یک اقلیت دینی قانونی، همچون دین یهود، بلکه به عنوان یک پدیده «ضددانمارکی» سازمادهی شده است؟ برای این منظور از نظریه «گسست پروبلماتیک»، برای تحلیل استفاد شده و دستاورد پژوهش حکایت از آن دارد که شاهد تغییر جامعه دانمارکی از پروبلماتیک «مهاجر/کارگر» به پروبلماتیک «مسلمان/ ضددانمارکی» می باشیم.
تاثیر بی ثباتی داخلی بر امنیتی شدن سیاست خارجی ترکیه(2022-2011)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
274-403
حوزه های تخصصی:
به رغم اینکه تا قبل از سال 2011 ترکیه به عنوان یک الگوی موفق سیاسی-اقتصادی در منطقه ظاهر شد و موردتوجه آمریکا و اتحادیه اروپا قرار گرفت، اما در دوره دوم دولت حزب عدالت و توسعه و پس از انقلاب های عربی منطقه، شاهد چرخش و فراز و نشیب هایی در سیاست خارجی این کشور بوده ایم که به امنیتی شدن آن منجر شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و در چارچوب مفهوم امنیتی شدن مکتب کپنهاگ، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که علل امنیتی شدن سیاست خارجی ترکیه چیست؟ برای پاسخ به سؤال مذکور، این فرضیه مطرح شده است که بی ثباتی داخلی موجب امنیتی شدن سیاست خارجی ترکیه شده است. با بررسی و تحلیل سیاست های داخلی ترکیه در حوزه اقتصادی-سیاسی مشخص شد که آشفتگی و تنش در سیاست های داخلی که توسط حزب عدالت و توسعه تعقیب می شد، به امنیتی شدن سیاست خارجی ترکیه در سال های پس از 2011 منجر شده است.
بررسی چگونگی مواجهه چین با پدیده تغییرات اقلیمی (2009 تا 2023)
حوزه های تخصصی:
تغییرات اقلیمی یکی از مهم ترین موضوعات مطرح شده در دستورکار بین المللی معاصر به شمار می رود. این پدیده به طور خاص به تغییرات ایجاد شده در محیط به وسیله فعالیت های عمدتا انسانی اشاره دارد که با تهدیداتی از جمله افزایش سطح دی اکسید کربن در سطح جهانی همراه است. در این بین، سیاست های اتخاذی از سوی قدرت های بزرگ که نقش بیشتری در تغییرات اقلیمی و آلودگی ناشی از آن دارند، در فرایند کلی مقابله با این تغییرات، دارای اهمیت بیشتری است. در همین راستا سوال اصلی این پژوهش آن است که کشور چین به عنوان یکی از مهم ترین قدرت های بزرگ نظام بین الملل به ویژه در حوزه اقتصادی و صنعتی، در دوران رهبری شی جی پینگ چگونه با پدیده تغییرات اقلیمی مواجهه کرده است؟ برای پاسخ به این پرسش این پژوهش با استفاده از روش کیفی و گردآوری اطلاعات از طریق تکیه بر اسناد دسته اول و اسناد دست دوم به بررسی مهم ترین اقدامات و سیاست های دولت شی جی پینگ در دو سطح کنش های گفتاری و اقدامات عملی در دو بعد داخلی و بیرونی در مواجهه با تغییرات اقلیمی می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد رهبری چین به موازات توجه بسیاری که در سطح کنش های گفتاری به این پدیده داشته است و تغییرات اقلیمی را مساله ای امنیتی در نظر می گیرد، در سطح اقدامات عملی نیز در صدد ایفای نقش یک قدرت مسوول در این حوزه بوده است، جهت گیری که در چهارچوب کلی تر استراتژی این کشور در نظام بین الملل به عنوان یک قدرت تجدیدنظر طلب مصلح، قابل فهم است.
ورشکستگی دولت و امنیتی شدن سیاست خارجی افغانستان (۲۰۲۱- ۲۰۰۱)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از بازگشت دوباره طالبان به قدرت در افغانستان، نقاط ضعف و قوت حکومت پیشین در سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱، بیش از پیش مورد توجه قرارگرفته است. یکی از نکته های قابل توجه در مورد سیاست خارجی افغانستان در دوره پیشین امنیتی شدن آن است. در این مقاله امنیتی شدن سیاست خارجی افغانستان در دوره یادشده، مورد بررسی قرار می گیرد و نقش ورشکستگی دولت کابل در این وضعیت سنجیده می شود. پرسش اصلی این است که: ورشکستگی دولت چه نقشی در امنیتی شدن سیاست خارجی افغانستان در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ داشته است؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که ناامنی، بی ثباتی سیاسی و ناکارآمدی اقتصادی، موجب امنیتی شدنِ سیاست خارجی افغانستان در دوره ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ شده است. برای آزمون این فرضیه، از ترکیب مفهوم «شبه دولت » رابرت جکسون و نظریه امنیتی شدن مکتب کپنهاگ به عنوان چارچوب نظری، استفاده خواهدشد. روشِ پژوهش در این مقاله، روش کیفی و براساس تحلیل متن های موجود در مورد چگونگی سیاست گذاری خارجی افغانستان است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که ورشکستگی دولت و به دنبال آن تهدید نظام جمهوری در افغانستان، دولت مردان افغانستان را به پیگیری رویکرد امنیتی در سیاست خارجی این کشور برای حفظ دولت و بقای نظام وا داشت . این رویکرد، حدود بیست سال بر سیاست خارجی افغانستان حاکم بود و کمک های سیاسی، نظامی و مالیِ فراوانی را، از سوی جامعه بین المللی به ویژه آمریکا به همراه داشت. با این حال، دستاوردهای آن پایدار نبود. نظام جمهوری اسلامی افغانستان سقوط کرد و جای خود را به امارت اسلامی داده است.