مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
نرم افزارگرایی
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
1 - 34
حوزه های تخصصی:
راهبرد سیاست خارجی آمریکا در دولت های اوباما و ترامپ از منظر نظریه های مختلف و بعضاً متعارض مورد بررسی قرارگرفته است و خلأ بررسی مقایسه ای مبتنی بر بررسی این راهبردها بر بستر یک راهبرد کلان کاملاً مشهود است؛ بنابراین، پرسش اصلی پژوهش این است که وجوه اشتراک و افتراق راهبرد سیاست خارجی آمریکا در دوران رهبری اوباما و ترامپ کدامند؟ در پاسخ، فرضیه اصلی عبارتست از اینکه: با تأکید بر فاصله گیری از راهبرد کلان تفوق در سیاست خارجی آمریکا در حدفاصل سال های 2009 تا 2020، جهت گیری مزبور در دوره اوباما در قالب «راهبرد موازنه برون بوم» بر بسترپافشاری بر منابع نرم قدرت (اتحادسازی، چندجانبه گرایی و دیپلماسی بین المللی و قدرت هوشمند) در دستورکار قرار داشت و در دوره ترامپ در چارچوب تأکید بر واقع گرایی رها شده از نرم افزارگرایی، «راهبرد ناموازنه» مدنظر قرار گرفت. در این پژوهش از ترکیب مفاهیم راهبرد و تغییر در راهبرد و نظریه رفتار موازنه ای راندال شوئلر به عنوان یکی از نظریات مکتب رئالیسم نوکلاسیک بهره گرفته شده است و روش پژوهش نیز روش مقایسه ای است.
نفوذشناسی در عصر نرم افزارگرایی با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۵
5 - 36
حوزه های تخصصی:
کاربرد و اعمال نفوذ در زندگی سیاسی و روابط بین الملل از سابقه دیرینه ای برخوردار است، اما طرح نظریه نرم افزارگرایی، گفتمانی تازه را شکل داده که در چهارچوب آن، مفهوم راهبردی نفوذ و شیوه های اعمال آن مورد بازخوانی، بازسازی و بازتولید واقع شده و درنتیجه چهره جدیدی از نفوذ را شکل داده که نسبت به گذشته به مراتب تأثیرگذارتر و مؤثرتر در تغییر رفتار و ساختار است. این چهره جدید نفوذ، معارضه امریکا با جمهوری اسلامی ایران را وارد پارادایم جدیدی کرده است. ازاین رو، هدف اصلی این پژوهش، شناخت ماهیت نفوذ در عصر نرم افزارگرایی با تأکید بر فاز جدید حملات نرم دشمن در سپهر سیاسی جمهوری اسلامی ایران است. برای دستیابی به این هدف، از روش توصیفی-تحلیلی بهره گرفته شد و جمع آوری داده ها نیز براساس اسناد و مدارک علمی بوده است. براساس تحولات بنیادین قدرت در عصر رواج گفتمان نرم، نفوذ سنتی قابلیت توضیح معارضه دشمن برضد جمهوری اسلامی ایران را ندارد. در این عصر نفوذ از سخت به نرم، و از مضیق به موسع و از بسیط به مرکب و از ساده به پیچیده توسعه یافته است و دولت ها شاهد الگوهای جدیدی از نفوذ نظیر نفوذ تقرب پایه، اغواگرایانه، جاذبه محور و هویت سازند.
جایگاه اقتصاد در سیاست خارجی نرم افزاری چین در مناطق در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و اهداف: چین تصویر کشوری تازه توسعه یافته از خود در جهان ترسیم کرده و به دنبال بهره گیری ازاین چهره به منظور تقویت قدرت نرم چینی به ویژه در مناطق درحال توسعه ایست که سودای توسعه یافتگی در سر می پرورانند. چین در قامت کشوری تازه توسعه یافته به درستی به مزیت اقتصادی خود در سطح جهان و مناطق درحال توسعه آگاه است. این کشور باوجود برخورداری از سابقه باعظمت تاریخی و فرهنگی، سیاست خارجی نرم افزارگرایانه خود را بر قدرت اقتصادی نهاده است. سیاست نرم افزاری پکن در برابر کشورهای درحال توسعه معطوف به جذب به الگوی چینی توسعه مطابق اجماع پکن است. پروژه کلان «ابتکار کمربند-راه» بر ضرورت های ژئواکونومیکی مبتنی و همواره به دنبال اطمینان بخشی است که توسعه و صعود چین مسالمت آمیز بوده و واجد منافع برای سایرین نیز خواهد بود. نیل به این اطمینان بیش از آن که با اتکاء به ابزارها و منابع فرهنگی در دستورکار پکن قرار گرفته باشد، به منتفع سازی اقتصادی مناطق درحال توسعه با هدف جذب آنها می انجامد. اگر الگوی متعارف قدرت نرم برآمده از خاستگاه نظری غرب مبنا قرار گیرد، چین با چالش های جهان شمول سازی فرهنگ خود مواجه است. ازاین روست که استفاده از مزیت نسبی اقتصادی در دستورکار سیاست خارجی پکن قرار می گیرد. روش ها: هدف مقاله آن است تا جایگاه اقتصاد را در سیاست خارجی نرم افزاری چین در مناطق درحال توسعه تحلیل کند که مستلزم شناخت چارچوبه مفهومی-نظری قدرت نرم و نتایج آن است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است و براساس پیوند اقتصاد-قدرت نرم به عنوان کانون سیاست خارجی نرم افزاری چین تبیین می شود. بنابراین، نوشتار پیشِ رو در پیِ پاسخ بدین پرسش برآمده که ابزارهای اقتصاد چه جایگاهی در سیاست نرم افزاری چین درقبال مناطق درحال توسعه دارد؟ فرضیه آن است که سیاست نرم افزاری چین در مناطق درحال توسعه معطوف به ایجاد «حوزه های نفوذ» با اهداف اقتصادی و سیاسی ازطریق قدرت نرم (غیرمستقیم) اقتصادی و سپس فرهنگی است. یافته ها: رهبران چین می خواهند ازطریق معرفی فرهنگ چینی تصویری نرم تر از خود ارائه نمایند و آن را با اتکاء به ابزارهای اقتصادی پیش می برند. سال۲۰۱۷ نقطه عطف مهمی تلقی می شود؛ نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین، تفکرات شی جین پینگ با نام «سوسیالیسم با خصائل چینی در عصر جدید» را در اساسنامه حزب درج کرد و به جانمایی اهداف سیاسی در کنار اهداف اقتصادی در سیاست خارجی پکن مبادرت ورزید. قطعنامه ها نشان می دهند که چینی ها همچنان بر ابزارهای اقتصادی جهت پیشبرد اهداف سیاست خارجی تأکید می کنند. یافته ها نشان می دهند که چین از شرکای اصلی تجاری و سرمایه گذاری، از بزرگ ترین کمک کنندگان در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، «مدل توسعه» برای جهان درحال توسعه و از مهم ترین اعطاءکنندگان بورسیه تحصیلی دراین مناطق است. نتیجه آنکه قدرت نرم چین خصلتی اقتصادی دارد. در حالی که چین شریک اقتصادی جهان درحال توسعه دیده می شود، این به معنای گسترش ارزش ها، فرهنگ و ایده های چینی نیست. توان جاذبه آفرینی چین دراین مناطق اقتصادی است نه اینکه ضرورتاً فرهنگی باشد. دراین معنا قدرت نرم چین از ویژگی های متمایزی برخوردار است که بدان خصلت چینی می بخشد و آن را از مدل غربی متمایز می سازد. نتیجه گیری: نتیجه حاصله دلالت بر آن دارد که جاذبه چین در مناطق هدف، بیش از آن که برآمده از غنای تاریخی -فرهنگی این کشور باشد، برخاسته از قدرت صنعتی، علمی و فناوری آن است. تا زمانی که قدرت اقتصادی چین پیش رونده باشد، قدرت نرم این کشور نیز تقویت می گردد. باوجوداین، شواهد نشان می دهند به رغم اولویت دهی چین به آسیای جنوب شرقی و آسیای مرکزی در سیاست خارجی نرم افزارگرا، اما بیشترین دستاورد سیاسی و اقتصادی در آفریقا و آمریکای لاتین نصیبش شده است.
الگوی دیپلماسی فرهنگی در دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی انقلاب اسلامی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
143 - 164
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی یکی از شاخه های دیپلماسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. این شاخه از دیپلماسی به دلیل اهمیت قدرت نرم در دوره پساجنگ سرد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده است. تصمیم سازان سیاست خارجی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تغییر نظم نرم افزاری منطقه ای و جهانی با استفاده از ابزارهای نرم قدرت و دیپلماسی فرهنگی و عمومی تاکید داشته اند. مقام معظم رهبری با توجه به وزن تاثیرگذاری بالا و نقش تعیین کننده در جهت گیری های کلان سیاست خارجی از جایگاه بالایی در منظومه گفتاری و رفتاری سیاست خارجی برخوردار هستند. دیدگاه ایشان در ارتباط با یکی از مهمترین شاخه های دیپلماسی خارجی که در این متن دیپلماسی فرهنگی است از اهمیت پژوهشی بسیار بالایی برخوردار است. سوال پژوهش پیش رو این است که دیدگاه مقام معظم رهبری در ارتباط با دیپلماسی فرهنگی چیست؟ فرضیه پژوهش حاضر جهت پاسخ به سوال مذکور این است که دیدگاه مقام معظم رهبری در ارتباط با دیپلماسی فرهنگی را می توان در سه دسته ایجابی، سلبی و یادگیری خلاصه نمود. روش پژوهش مقاله پیش رو توصیفی- تبیینی است و روش گرداوری مطالب کتابخانه ای و اسنادی می باشد.
مفهوم امنیت ملی و لوازم آن در دیدگاه آیت الله خامنه ای و بایسته ها و الزامات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 26
حوزه های تخصصی:
مفهوم امنیت ملی یکی از مهمترین مفاهیم سیاست خارجی و مکاتب نظری در رشته روابط بین الملل محسوب می شود. هر یک از مکاتب نظری در ارتباط با مفهوم امنیت ملی با بهره گیری از رویکردهای متنوع تحلیلی عینی گرایانه و ذهنی گرایانه به توضیح و تبیین این مفهوم پرداخته اند. لایه های مختلف موضوعی امنیت ملی از دیگر حوزه های مطالعاتی مهمی است که نزد محققان علوم سیاسی بحث و بررسی شده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارتباط با مفهوم امنیت ملی دیدگاه خاصی را در بیانات مختلف مطرح کرده اند. در پژوهش حاضر نگارندگان به دنبال تبیین ابعاد مختلف مفهوم امنیت ملی در مکاتب مختلف نظری و رهبر معظم انقلاب اسلامی هستند. سوال مقاله پیش رو این است که دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارتباط با مفهوم امنیت ملی چگونه است و از چه ابعادی برخوردار می باشد؟ در پاسخ به سوال فوق فرضیه ذیل مطرح می شود دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارتباط با مفهوم امنیت ملی برخاسته از نگاه تکثرگرایانه ایشان به این مقوله است و از ابعاد و لایه های مختلف نرم افزاری و سخت افزاری برخوردار می باشد. روش پژوهش مقاله حاضر توصیفی- تبیینی و روش جمع آوری منابع به صورت اسنادی است.