فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۳٬۸۸۱ تا ۲۳٬۹۰۰ مورد از کل ۳۱٬۳۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
منطقه غرب آسیا، همواره به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک، محل تلاقی منافع و منازعه میان قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است. از آغاز سال 2011، به دنبال آغاز خیزش های مردمی و تحولات در کشورهای تونس، مصر، لیبی، یمن و بحرین به تدریج اعتراض هایی نیز از فوریه همان سال در برخی از شهرهای سوریه شکل گرفت. این اعتراضات در نیمه دوم مارس 2011، در نهایت منجر به درگیری های خشونت آمیزی میان ارتش سوریه و مخالفان نظام بشار اسد شد که زمینه سازحضور بازیگران مختلفی از جمله جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل در خاک سوریه شد. هدف جمهوری اسلامی ایران در بحران نام برده برقراری ثبات و آرامش در منطقه است اما رژیم اسرائیل به دلیل ماهیت وجودی نامشروع، با مخالفت کشورهای منطقه روبه روست؛ خواهان منطقه ای ناامن و همسایگانی ضعیف است تا خود در حاشیه امنی به سر ببرد. در بررسی هدف اصلی مقاله یعنی رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل در قبال بحران سوریه، اشاره ای به چالش ها و فرصت های دو کشور ایران و رژیم اسرائیل در بحران سوریه در چارچوب توازن قوا و همچنین بررسی پیامدهای مثبت و منفی بحران مذکور، برای دو قدرت منطقه ای مذکور شده است. بر همین مبنا، در این پژوهش سوال اصلی این می باشد که (با توجه به توازن قوا در منطقه) جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی در بحران سوریه، با چه چالش ها و فرصت هایی مواجه بوده و این بحران چه پیامدهای مثبت و منفی برای هر کدام دارد؟ در مقام پاسخ به این سوال فرض بر این است که بر اساس ملاک ها و عواملی مانند: نوع نظام سیاسی دو قدرت، جبر جغرافیایی، نوع تعریف و پاسخ های دو کشور به تهدیدات و فرصت ها، پاسخی شایسته به اهداف و سوالات داده شود.
نسبت امنیت و آزادی در اندیشه شهید مطهری مبتنی بر نظریه استخدام علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
179 - 206
حوزههای تخصصی:
بررسی نسبت میان امنیت و آزادی در جوامع بشری، از مباحث مطالعات امنیتی است که کاربست آن در تنظیم روابط اجتماعی نقش بسزایی دارد. شناخت دیدگاه امنیتی اندیشمندان، یکی از راهکارهایی است که می تواند در تبیین هرچه بیشتر نسبت امنیت و آزادی در جامعه راه گشا باشد. شهید مطهری از عالمانی است که در آثار خود به مباحث امنیتی پرداخته است. این مقاله درصدد است دیدگاه شهید مطهری را درباره نسبت امنیت و آزادی در نظام سیاسی در سطح کلان، در سه بُعد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به دست آورد. فرضیه مقاله حاضر این است که امنیت و آزادی در اندیشه شهید مطهری نسبت تعاملی متعالی دارند. با استفاده از روش برهان سبر و تقسیم و نظریه استخدام علامه طباطبایی، فرضیه مقاله بررسی شده است. از جمله یافته های این مقاله اینکه از دیدگاه شهید مطهری، در نظام سیاسی اجتماعی اسلام، امنیت و آزادی در بستر قوانین عادلانه اسلام، نسبت تعاملی متعالی با یکدیگر دارند. براین اساس تقدم هریک از امنیت و آزادی بر دیگری، خروج از وضعیت عدالت به وضعیت ظلم محسوب می شود و استخدام یک طرفه و روابط ناعادلانه ای را در جامعه رقم می زند و استمرار آن وضعیت، ضمن تهدید نفسِ امنیت و آزادی در هر سه بُعد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، حرکت در مسیر تعالی الهی جامعه را نیز دچار مخاطره می کند.
سازوکارهای شناسایی و تقویت بنیادهای صلح در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در ادبیات روابط بین الملل در هنگام بحث در باب تبیین رفتار دولتها در کنار مبارزه برای قدرت و مبارزه برای ثروت به مبارزه برای شناسایی نیز اشاره می کنند. در بافت معنایی مبارزه برای شناسایی، دولتها در راستای مورد شناسایی قرارگرفتن و پذیرفته شدن حق حیات (شناسایی حداقلی) و لایه های مختلف هویتی خود از جمله منزلت (شناسایی حداکثری) تلاش می کنند. با توجه به اینکه اگر شناسایی مد نظر دولت به طور مسالمت آمیز محقق نشود، مبارزه برای شناسایی وضعیت خشونت باری به خود گرفته و شرایط منجر به جنگ را ایجاد می کند، در صورت وجود سازوکارهایی که شناسایی را به طور مسالمت آمیز محقق کنند، این سازوکارها می توانند به مثابه نیروهای تقویت کننده بنیادهای صلح در عرصه بین المللی عمل کنند. بنابراین سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا سازوکارهای شناسایی در سطح بین المللی وجود دارند که شناسایی درون آنها به صورت مسالمت آمیز محقق گردد؟ در پاسخ به این سؤال تلاش شده است تا مفهوم سازی نظری در باب سازوکارهای شناسایی صورت گیرد. بنابراین به لحاظ روشی، مقاله حاضر پژوهشی مبتنی بر تحلیل نظری و ایده پردازانه درباره سازوکارهای شناسایی است که تلاش می کند تعریفی از سازوکارهای شناسایی ارائه دهد و مصداق های عینی این مفهوم در سیستم بین المللی را تعیین کند. مراد از سازوکار، هرگونه ترتیبات و روابطی است که شناسایی را به صورت مسالمت آمیز محقق می کنند. در این نوشتار سعی شده است با توجه به تقسیم بندی مبارزه برای شناسایی به شناسایی حداقلی و حداکثری، سازوکارهایی برای تحقق شناسایی در این دو حوزه بازشناسی یا تعریف شود.
زایش ایده شهروندی در ایران معاصر از منظر فلسفه سیاسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بحث در باب مبانی انگاره شهروندی در ایران معاصر، به یک معنا بحث در باب مبانی شکل گیری فکر تجدد در ایران معاصر است و بدین معنا پیروزی یا شکست این انگاره را باید در پرتوی پیروزی یا شکست فکر تجدد در ایران معاصر در نظر گرفت. قوام شهروندی جدید در غرب، به نوعی به کوشش غالباً بلاغیِ حاملان فلسفه سیاسی جدید، در جا دادن برخی از مهم ترین مفروضات مدرنیستی در باب انسان و نسبت او با طبیعت از یک سو و دولت از سوی دیگر در محور شبکه عقل سلیم غربی وابسته بود. از مهم ترین این مفروضات از حیث بحث در باب شهروندی جدید، ایده «فرد صاحب حق بی قید و شرط در وضع طبیعی» بود؛ آن هم در معنایی که بر اساس آن، حق طبیعیِ فرد منفرد در وضع طبیعی، بر قانون سامان دهنده به وضع سیاسی تقدم پیدا می کرد. بدین ترتیب، مسئله اساسی ما، بررسی ناکامی قوام ایده شهروندی حول عنصر مدنی یا حق محوری است که در غرب جدید با هابز بنیادگذاری شد. ما خواهیم کوشید این بررسی را نه از یک نظر تاریخی اجتماعی یا حقوقی، بلکه از منظر بحث در فلسفه سیاسی مطرح سازیم. از این منظر، اصل «اِقناع» در کنار اصل «زور»، مختصات و مناسبات سیاسی را تعیین می کند. بنابراین، کوشش بلاغی این روشنفکران برای رقم زدن نسبتی قانع کننده میان ایده حق و ایده قانون، با توفیق چندانی همراه نشد. استدلال ما در این مقاله آن است که این عدم توفیق را بیش از آنکه بتوان به بدفهمی روشنفکران یادشده از مبانی تجدد مربوط دانست، باید در ضعف درونی رتوریک آنها جست وجو کرد. این ضعف، دو معضل اساسی را تقویت می نمود: نخست نقش کمرنگ ایده فرد صاحب «حق» و دوم، رادیکالیسم روسویی در قالب انقلابی گرایی غیرمدنی
مطالعه تطبیقی گونه شناسی های روش در آینده پژوهی
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی، حوزه نوپای علمی است که به دلیل عمر کوتاه، خاصیت بین رشتگی، وجه کاربردی و ویژگی های مطالعه آینده، دچار تکثر روش شده و همین تکثر به سردرگمی آینده پژوهان در انتخاب روش مناسب منجر می شود. پژوهشگران تلاش های زیادی برای نظم دهی به روش ها و روش شناسی این رشته انجام داده اند که ازجمله آنها گونه شناسی های استقرایی روش آینده پژوهی بوده است. در این گونه شناسی ها با مرور صدها پژوهش آینده پژوهی و با نگاه پسینی، سعی در ارائه یک دسته بندی کاربردی برای روش ها شده است. بااین حال، تاکنون یک کار تطبیقی به منظور ارائه تصویر جامعی از گونه شناسی روش های آینده پژوهی انجام نشده و به نظر می رسد همگرایی لازم درخصوص گونه شناسی و دسته بندی روش های آینده پژوهی وجود ندارد. مسئله این پژوهش، مطالعه تطبیقی و هم زمان گونه شناسی های روش در آینده پژوهی است تا بتوان یک نگاه جامع و یکپارچه به تمام گونه شناسی های صورت گرفته ارائه داد. بدین منظور گونه شناسی های مختلف شناسایی شده و ازطریق مطالعه تطبیقی سعی در تجمیع معیارهای آنها در چند معیار کلان شد. درنهایت تمام معیارهای گونه شناسی از چهار منظر دسته بندی شدند و نشان داده شد که در یک نگاه جامع می توان روش ها را از چهار منظر: ماهیت روش، فرایند روش، هدف روش و قابلیت روش دسته بندی نمود. این پژوهش می تواند مقدمه ای بر ارائه یک گونه شناسی جامع برای روش های آینده پژوهی باشد.
مواضع کلامی شیعه در برابر تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار بر آن است که مواضع کلامی شیعه مانع شکل گیری و رشد افراطی گری و خشونت گرایی و ترویج تروریسم شده و زمینه ها و بسترهای لازم سوءاستفاده افراطیون برای توسعه دامنه اهل کفر و مفهوم جهاد به سمت مسلمین و اقدامات جنایی و تروریستی را سد می کند. بررسی های این پژوهش نشان می دهد مواضع کلامی شیعه به دلیل پیروی از معارف اهل بیت و تثبیت رویکرد عقل گرایی و به ویژه با ظهور جریان اصلاح گرا در دوره معاصر، در مباحث کلامی اساسی و بنیادین مانند توحید، نبوت، عدل، امامت، معاد، جبر و اختیار، حسن و قبح ذاتی و حجیت عقل و مستقلات عقلیه توسط کسانی چون شهید مطهری، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی، حضرت امام خمینی و دیگران، مانع شکل گیری و رشد افکار افراط گرا و گروه های تروریستی در جوامع شیعی شده است. این رویکرد راه خود را در اصول فقه و فقه شیعه پیدا کرده و با راهنمایی و هدایت جامعه و جوانان، مانع رشد و شکل گیری تروریسم در میان شیعیان و جوامع شیعی شده است.
عوامل و موانع مؤثر بر نقش آفرینی نهادهای مدنی در کارآمدی دولت جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
22 - 1
حوزههای تخصصی:
نهادهای مدنی نقش بسزایی در کارآمدی دولت ها دارند. داده های بانک جهانی و تأکید نظریه پردازان صاحب نام جهانی بر نقش نهادهای مدنی، بیانگر اهمیت این نهادهاست. در ایران نیز نهادهای مدنی در حوزه های مختلف، کم و بیش به فعالیت می پردازند و می توانند نقش مؤثری در کارآمدی دولت ایفا کنند. ولی برای نقش آفرینی مؤثر، نیازمند شناخت کاملی از موانع و عوامل مؤثر بر این نقش آفرینی با توجه به تجربه فعالان خود نهادهای مدنی هستیم. در این مقاله با استفاده از منابع موجود اسنادی، نهادهای مدنی موجود با گستره ملی مشخص شدند. سپس با نظر صاحب نظران این حوزه و با استفاده از تکنیک دلفی، یازده نهاد مدنی در سه گروه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی انتخاب شد. در مرحله بعد، یازده جلسه کانونی با حداقل پنج تن از فعالان هر یک از نهادهای مدنی و کارشناسان دولتی در حوزه مرتبط و صاحب نظران دانشگاهی برگزار شد. در این جلسات، عوامل مؤثر و موانع نقش نهادهای مدنی در کارآمدی دولت به بحث گذاشته شد و بحث ها روی کاغذ آورده و کدگذاری شد و کدگذاری تا مرحله اشباع پیش رفت. با توجه به داده های به دست آمده در مرحله قبل، نکات کلیدی جلسات کانونی استخراج شد که در نهایت در مقوله جداگانه عوامل مؤثر و موانع مؤثر، 23 عامل مؤثر و 46 مانع مؤثر در نقش آفرینی نهادهای مدنی بر کارآمدی دولت استخراج شد. با توجه به نتایج مرحله قبل مشخص شد که مهم ترین عامل نقش نهادهای مدنی در کارآمدی دولت، خود دولت است و دولت علاقه ای به ایفای نقش مؤثر نهادهای مدنی ندارد و در صورت اجازه دولت، نهادهای مدنی نقش بسیار مؤثری در کارآمدی دولت خواهند داشت. همچنین مطابق با نتایج این پژوهش، موانع مؤثر بر نقش نهادهای مدنی در کارآمدی دولت از اهمیت بیشتر نسبت به عوامل مؤثر برخوردار است. این امر نشان دهنده نوعی بی اعتمادی و بدبینی دولت به نهادهای مدنی است.
موانع پیش روی روند دولت سازی در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
101 - 125
حوزههای تخصصی:
پس از سقوط صدام، با مشارکت فعال شیعیان و کردها و مشارکت حداقلی و منفعلانه اهل سنت، ساختار جدیدی مبتنی بر اصول دموکراتیک در عراق شکل گرفت. در دورانی که تصور می شد با حذف یکی از بزرگ ترین دیکتاتورهای تاریخ، عراق به ساحل آرامش خواهد رسید، بحران های سیاسی امنیتی، یکی پس از دیگری در این کشور به وجود آمد و ضمن ایجاد اختلال در روند دولت سازی دموکراتیک، دولت عراق را به ورطه فروماندگی کشاند. این مقاله با استفاده از روش اکتشافی و استفاده از ابزار کتابخانه ای و مصاحبه، به دنبال پاسخ به این سؤال است که «موانع پیش روی روند دولت سازی در عراق کدامند؟» برای پاسخ به سؤال تحقیق، این فرضیه بررسی شده است که «شکاف های اجتماعی در عراق که به دلیل توزیع طایفه ای جمعیت در جغرافیا فعال شده است، به همراه فقدان زیرساخت های مورد نیاز برای دموکراسی سازی، ساختار قبایلی و عشایری و مداخلات خارجی، در روند دولت سازی اختلال ایجاد کرده است». یافته های تحقیق علاوه بر اثبات فرضیه فوق نشان می دهد دموکراسی توافقی به عنوان الگوی حاکم بر نظام سیاسی از یک سو باعث تشدید شکاف های اجتماعی و از سوی دیگر، باعث ناکارآمد شدن حاکمیت سیاسی در عراق شده است و از موانع دولت سازی در عراق به شمار می رود.
مفهوم سازی جریان های نواندیشی دینی معاصر در سه حوزه ضرورت، امکان و رویکرد نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵
133 - 154
حوزههای تخصصی:
نواندیشی دینی، که ویژگی دوره معاصر است،با مدرنیته همزاد است؛ داعیان بسیار یافته، به گونه ای که هریک از آنها، آنچنان مفهوم نواندیشی را بر خویش منطبق می کنند که عرصه را برای حضور دیگران در دایره نواندیشی دینی، تنگ می نمایند. این امر، هر معیار و ملاکی را برای ارزیابی جریان های نواندیش دینی به چالش می کشد. بدان سبب که تلاش های علمی برای تفکیک جریان ها در سه حوزه ضرورت، امکان و رویکرد نظری صورت نپذیرفته است. چگونگی جداسازی مفهومی گونه های متنوع نواندیشی دینی پرسشی است که این مقاله در پی پاسخگویی به آن است. (سؤال) به نظر می رسد با صورت بندی جریان های نواندیشی دینی در حوزه های پیش گفته، بتوان به پرسش یادشده پاسخ داد. (فرضیه) بنابراین، غرضْ مفهوم سازی سازه های تعدد نواندیشی دینی با توانایی در قابلیت سنجش و مقایسه است. (هدف) درنتیجه، مقاله حاضر بر آن است، مسائل اصلی هریک از جریان های نواندیشی دینی - از جمله مسئله رابطه میان دین و مدرنیته - را شناسایی کند و آنها را پیرامون نقطه عزیمت شان در سه مفهوم ضرورت، امکان و رویکرد نظری بازتولید نماید. (روش) این مقاله با رد نگاه درونی و بیرونیِ مصداق نگر و تنها با تأکید بر مفهوم سازی می کوشد طیف بندی خاصی از جریان های نواندیش دینی عرضه کند. (یافته)
اقتصاد سیاسی و اقتصاد مقاومتی؛ مقایسه تحریم های اقتصادی در دو دهه 1330 و 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۶
163 - 189
حوزههای تخصصی:
تحریم اقتصادی غرب علیه ایران، سابقه تاریخی دارد. البته پس از انقلاب اسلامی بر شدت آن افزوده شد. (تاریخچه) مقایسه نکردن روشمند دو پدیده بزرگ تحریم اقتصادی پیش و پس از انقلاب اسلامی،کاستی ها و برجستگی های اقتصاد سیاسی و مقاومتی را مبهم گذاشته است. (مسئله) با این وصف، درباره هر یک از آن دو، آثاری جداگانه تألیف شده است، اما پژوهشی برای مقایسه آنها وجود ندارد. (پیشینه) بنابراین، مقاله حاضر در پی پاسخ این پرسش است که مقایسه اقتصاد سیاسی دهه 1330 و اقتصاد مقاومتی دهه 1390 کاربرد کدامیک را در تحریم های اقتصادی غرب کارا می سازد؟" (سؤال) دولت مصدق برای گذار از تحریم های اقتصادی، بیشتر به بیرون از مرزهای ملی دل بست، اما نظام ج. ا. ا. با تکیه بر ظرفیت های درونی، راهی برای بیرون رفت از تحریم ها و قوت های اقتصادی می جوید. (فرضیه) مقاله قصد دارد بهترین شیوه را برای مرحله گذار از تحریم اقتصادی پیشنهاد کند. (هدف) دستیابی به عناصر و شاخص ها ونیز خصایص این دو گفتمان و تجزیه وتحلیل آنها با استفاده از شیوه مقایسه ای، کارایی و ناکارایی این دوگفتمان را روشن می سازد. (روش) تأثیر آموزه های دینی، انقلابی و عرضه رهنمودهای سیاسی ازسوی رهبران مذهبی درکارایی مقاومت دربرابر تحریم نظام سلطه و پیشرفت کشور و ناکامی دشمن، از دستاوردهای این مقاله است. (یافته)
تأثیر سقوط اخلاقی نظام سرمایه داری بر تولید و گسترش خشونت در آمریکا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و یکم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۸۲
151 - 178
حوزههای تخصصی:
بحران اخلاقی نهفته در ماهیت نظام سرمایه داری غرب، امروزه پیامدهای ناگواری بر جهان تحمیل کرده است. یکی از مهم ترین این پیامدها که امروزه جامعه بشری تحت تأثیر آموزه های غیرالهی و غیراخلاقی نظام سرمایه داری دچار آن شده، سیر صعودی گرایش به خشونت و افراطی گری در جهان است. اتهام خشونت گرایی و افراطی گری گرچه در حال حاضر با تبلیغات گسترده غرب متوجه جهان اسلام گردیده و به یکی از جلوه های اسلام هراسی در رسانه های غربی، به ویژه رسانه های مورد حمایت ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است، اما بررسی دقیق این پدیده، محققان را به ماهیت خشونت طلبی و افراطی گری لیبرالیسم و نقش کلیدی آن در گسترش این معضل در جهان رهنمون می سازد. نگارنده با عدم پذیرش انتساب خشونت طلبی و افراطی گری به جریان اصیل اسلامی از طریق تحلیل محتوای اسناد و شواهد موجود، ریشه عوامل واقعی خشونت و افراطی گری را در جهان، در بحران اخلاقیِ نهفته در ماهیت نظام سرمایه داری و لیبرالیستی غرب جست وجو می کند.
Ayatollah Khamenei and Reformism in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Islamic Republic of Iran, as an Islamic and independent country on the original ideology of Islam, announced freedom of political parties within the Constitution (Act, 26). After the Islamic Revolution victory in 1979, two main political fronts formed, "Principlism Front and Reformism Front." Reformism seems a challenging issue to the Iranian nation as it may appear adopted on the Western ideology. The present study aimed to remove any ambiguity on this issue to help politicians, scholars, and ordinary people. To this aim, the following question should answer: what are Ayatollah Khamenei's criteria for Reformism in Iran? Moreover, the research hypothesis was that Ayatollah Khamenei approves of Reformism in Iran based on some defined criteria. For the analysis, the political thoughts of Ayatollah Khamenei were recorded as written texts which contained the word Reformism and selected and obtained from the following official Website. The collected documents analyzed through Discourse Analysis to elicit and specify the criteria for Reformism in Iran. The results indicated that: Reformism is essential and required, and has to implement in the country; Reformism should be value directed and comply with principles of Islam and the Revolution; the exact definition of Reformism is needed to specify the goals; the Reformism should be organized and controlled from a powerful and aware center according to Constitution foundation; comprehensiveness and concordance, reforms have to implement in all areas in the society synchronically; a tolerable and influential center should control the Reformism to avoid immethodically, and the structure of the Constitution has to protect in Reformism issues.
بررسی وجوب ایجاد امنیّت در فضای سایبر؛ با رویکرد فقه حکومتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، یافتن مستندات فقهی برای حکم به وجوب ایجاد تمام ابعاد امنیّت در فضای سایبر، از سوی حکومت اسلامی است؛ به نحوی که استکشاف یادشده، با روی کرد فقه حکومتی انجام شود. روش انجام این پژوهش، «سندپژوهی» و «توصیفی ـ اکتشافی» است که با جست وجو در منابع کتاب خانه ای انجام شده است. بعد از مفهوم شناسی تحقیق و روش شناسی نسبت به روی کرد فقه حکومتی، گزاره ها و قواعد فقهی متعدّدی در اثبات حکم به وجوب ایجاد تمام ابعاد امنیّت در فضای سایبر، از سوی حکومت اسلامی از جمله قاعده «التعزیر بما یراه الحاکم»، حرمت حفظ کتب ضلال، حدّ محاربه و اخافه عمومی، حرمت تدلیس، نجش و اجحاف در تجارت، حرمت نقض حریم خصوصی و عدم ضمان به سبب دفع مطّلع بر حریم غیر و قاعده «نفی سبیل» مستند دانسته شدند. در نتیجه وجوب ایجاد امنیّتِ اعتقادی و مذهبی، امنیّتِ اخلاقی، امنیّت روانی، امنیّت آبرویی، امنیّت مالی و اقتصادی، امنیّت حریم خصوصی، امنیّت جانی و امنیّت اطّلاعات محرمانه ملّی در فضای سایبر به اثبات رسیده و بر اساس روی کرد فقه حکومتی و تمدّنساز، علاوه بر رفتارهای سلبیِ حکومت، انجام رفتارهای ایجابی نیز ضروری دانسته شده است.
پروتستانتیزم و روح روشنفکری؛ بازخوانی انتقادی مفهوم پروتستانتیزم اسلامی در آرای شریعتی و آخوندزاده
حوزههای تخصصی:
«میرزا فتحعلی آخوندزاده» و «علی شریعتی» به رغم زمینه، نگرش و اهداف فکری عمیقا متفاوت شان هر دو از روشنفکرانی بودند که در منظومه فکریشان جایگاه رفیعی برای «پروتستانتیزم اسلامی» قائل بودند. هر دو به جنبش دین پیرایی عصر رنسانس و تاثیر آن بر دین و جامعه اروپا دیدی مثبت داشتند و به دنبال احیای آن در چارچوب دین اسلام بودند. در این پژوهش با بازتعریف جنبش پروتستانی با تکیه به آرای ماکس وبر، هربرت باترفیلد و سی رایت میلز و خوانش آنها از ماهیت، ساختار و اهداف جنبش پروتستانی و مقایسه نظریات این سه تن با خوانش دریافت و خوانش آخوندزاده و شریعتی -به عنوان مهم ترین روشنفکران پرداخته به جنبش پروتستانی در حوزه ذهن ایرانی-موشکافی کنیم، اینکه دریافت این دو چقدر بر واقعیت های تاریخی جنبش پروتستانی منطبق بوده و به چه میزان بر اسطوره های رایج و خوانش های معوج رایج آن عصر از ماهیت این جنبش؟ از سوی دیگر اینکه این انطباق با ساختارهای اجتماعی دین اسلام را این دو چگونه و به چه هدفی می خواستند انجام دهند ؟ و سومین و مهم ترین پرسش اینکه پروژه پروتستانتیزم اسلامی آخوندزاده و شریعتی چقدر موفقیت آمیز بود و تا چه میزان توانست بر جامعه و اندیشه مردم ایران در عصر خویش و امروزه تاثیر گذارد؟!
نوع سوم مخاصمات مسلحانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که جنگ بین کشورها بزرگتر، وسیعتر و دارای تلفات انسانی بیشتری بوده است توجه جهانی به حقوق بشردوستانه سبب تدوین قواعد و مقرراتی شده است که بیشتر معطوف به جنگ بین کشورها بوده است. طراحان و بنیانگذاران حقوق بین الملل بشردوستانه همت خود را صرف تدوین مقرراتی برای حفظ جان انسانها، ابنیه نظامی و غیر نظامی، اموال فرهنگی و محیط زیست منطقه درگیر در جنگ نموده اند. ولی در قرون اخیر شکل جنگها تغییر پیدا کرده است. جستجوی هویت گروههای قومی و مذهبی، استقلال طلبی مردمان سرزمین های تحت سلطه، نادیده گرفتن حقوق اولیه مردم تحت حاکمیت یک کشورتوسط دولت، بروز شورش و اغتشاشات داخلی، و ... هم زمان با پیشرفت فناوری تولید سلاحها سبب شده تلفات انسانی در جنگهایی که چهره ای داخلی به خود گرفته افزونی یابد. لذا حقوق بین الملل بشردوستانه در دهه های اخیر به سمت تدوین قواعدی برای این مخاصمات گرایش پیدا کرده است. با این حال قواعد و مقررات تدوین شده کلیه ًمخاصمات را پوشش نمی دهد. در این میان نوع سومی از مخاصمات مسلحانه بروز کرده که مغفول مانده است و آن مخاصمات داخلی هستند که به دلایل گوناگون به یک مخاصمه بین المللی تبدیل می شوند. هدف این نوشتار بررسی این گونه مخاصمات و پیشنهاد تقسیم بندی جدیدی است که توجه جامعه جهانی را به وضع مقررات خاص برای این نوع سوم از مخاصمات جلب نماید.
نقش بهائیان ایران در تحکیم و گسترش سرمایه داری وابسته در دوره پهلوی دوم 1357-1332 (مطالعه موردی شرکت امنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلاف اشکال اولیه استعمار، در شکل جدید وابستگی، دو نیروی داخلی در کنار یک نیروی خارجی مثلثی را می آفرینند که در فرایند گسترش و تعمیق وابستگی سهیم اند. یعنی علاوه بر شرکت های چند ملیتی که از پشتوانه دولت های سرمایه داری بهره می برند(نیروی خارجی)، دولت پیرامونی و سرمایه داری محلی(نیروهای داخلی) نیز در خدمت تحقق وابستگی یک کشور به مراکز سرمایه داری هستند. در این راستا، پژوهش حاضر با تاکید بر دوره پهلوی دوم، به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا بهائیان در فرآیند تحکیم و تثبت سرمایه داری وابسته در ایران اثرگذار بوده اند؟ در پاسخ به این پرسش، مقاله حاضر قصد دارد به روابط یکی از مهم ترین این نیروها (یعنی فرقه بهائیت در قالب شرکت امنا به عنوان بخش مهمی از سرمایه داری محلی این دوره) و دولت پهلوی دوم و شرکت-های چندملیتی بپردازد. نویسندگان این مقاله برآنند که تعامل میان این سه بازیگر باعث تعمیق هر چه بیشتر وابستگی به نظام بین الملل و قدرتهای مرکز نظام سرمایه داری شد. تبیین روابط این مثلث در ایران عصر پهلوی دوم هدف پیش روی این مقاله است. در این راستا، این پژوهش، چارچوب نظری «توسعه وابسته» کاردوزو و فالتو را برمی گزیند.
طرح آزادی جمهوری خواهانه و نقد آن بر اساس مبانی قرآنی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
165 - 192
حوزههای تخصصی:
آزادی جمهوری خواهانه یکی از مفاهیم برجسته حوزه آزادی است که با وجود ریشه های تاریخی دیرپا، در دو دهه گذشته به صورت ویژه ای مورد توجه آزادی پژوهان قرار گرفته است. این نوشتار مبتنی بر روش تفسیری متن محور در گام نخست به طرح چیستی مفهوم آزادی جمهوری خواهانه می پردازد. سپس از مبانی انسان شناسانه آزادی که علامه طباطبائی در تفسیر المیزان طرح کرده اند بهره برده و با تکیه بر آیات قرآن کریم به ارزیابی انتقادی این مفهوم می پردازد. بر اساس این مفهوم صرف وجود امکان مداخله خودسرانه از سوی عاملی بیرونی، فارغ از آنکه دخالتی در عمل صورت پذیرد یا خیر، به معنای از بین رفتن آزادی اعضای جامعه و به بردگی گماشتن آنها است. مبتنی بر مبانی قرآنی آزادی در دو سطح این مفهوم دارای تناقضاتی اساسی است؛ در سطح مبنایی مبتنی بر درک استقلالی از انسان استوار شده که در تعارض با حقیقت خلافت الهی انسان و لوازم آن قرار دارد. در سطح فرآیندی نیز آزادی جمهوری خواهانه با تکیه بر خواست فردی اعضای جامعه می خواهد ابزارهایی را برای تحقق عینی آزادی و حفاظت از آن طراحی کند. حال آنکه ماهیت تکیه بر خواست فردی انسان در حقیقت تکیه بر فطرت استخدام گر بشر است؛ ویژگی ای که خود عامل پیدایش استبداد و اخلال در بهره مندی اعضای جامعه از آزادی های خود می باشد. این در صورتی است که تنها با تکیه بر عنصر «حق» است که می توان جامعه انسانی را از بند استبداد رهانیده و زمینه بهره مندی انسان ها از آزادی را فراهم آورد.
آسیایی شدن: خوانشی جدید از نگاه به شرق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
37 - 68
حوزههای تخصصی:
طی سالیان اخیر راهبرد نگاه به شرق تبدیل به یکی از اصلی ترین مباحث مربوط به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شده است. علی رغم تأکیدات مکرر بر این راهبرد، یکی از مشکلات اصلی عدم تبیین دقیق از آن و ارائه تعاریف متفاوت از واژه "شرق" است. از طرف دیگر، در دهه های اخیر، و مخصوصاً پس از آغاز هزاره جدید، شاهد خیزش آسیا و افزایش نقش کشورهای این قاره در عرصه روابط بین الملل بوده ایم و به تبع آن موج گسترش روابط با کشورهای آسیایی هم افزایش یافته است که از سوی عده ای آسیایی شدن یا "چرخش به آسیا" نامیده شده است. اکنون این پرسش مطرح می گردد که آیا می توان خوانش جدیدی از سیاست نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران براساس ایده آسیایی شدن ارائه داد؟ به علاوه با توجه به تحولات نظام بین الملل و جایگاه جمهوری اسلامی ایران، راهبرد نگاه به شرق چه جایگاهی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت؟ بررسی های پژوهش حاضر ذیل روش توصیفی-تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای خوانش جدیدی از نگاه به شرق را مطرح نمود که ذیل سیاست "چرخش به آسیا" و اصلاحاً "آسیایی شدن" قرار می گیرد. نهایتاً با بررسی تاریخچه نگاه به شرق در جمهوری اسلامی ایران پیش بینی شد که راهبرد نگاه به شرق جمهوری اسلامی و مشخصاً آسیایی شدن حداقل در چند سال آینده محتمل ترین گزینه ای است که دستگاه سیاست خارجی به پیگیری آن خواهد پرداخت.
تبیین و بررسی نگرشهای فمینیستی بین زنان ایرانی در دوران بعد از انقلاب اسلامی با رویکرد تحلیل کمی (مطالعه موردی بانوان شهرستان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
1180 - 1197
حوزههای تخصصی:
با تغییر نگرش نسبت به زن در جریان انقلاب اسلامی، زنان توانستند حضور پررنگی در عرصه اجتماعی و سیاسی پیدا کنند. روش پژوهش حاضراز نوع ترکیبی اکتشافی بود که از دو روش کیفی و کمی استفاده گردید. در بخش کیفی از تکنیک تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. ابزار گردآور یداده ها مصاحبه نیمه-ساختاریافته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز کدگذاری سه-گانه باز، محور یو انتخابی بود. در بخش دوم از روش پیمایشی استفاده گردید. جامعه آماری این بخش نیز کلیه زنان بالای 18 سال اصفهانی بودند، که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 2000 نفر از آن ها انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته برگرفته از یافته های بخش کیفی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار SPSS انجام شد. یافته های مربوط به بخش کیفی نشان داد در بین بانوان مورد مصاحبه، چهار گرایش غالب فمینیستی شامل نگرش فمینیستی مارکسیستی، اسلامی، رادیکال و لیبرال بود. نتایج مربو به آزمون فرضیه ها نیز نشان داد؛ نگرش فمینیستی بر بازتعریف هویت اجتماعی تاثیر مثبت دارد. نگرش فمینیستی بر آگاهی از حقوق شهروندی تاثیر مثبت دارد. نگرش فمینیستی بر عضویت در گروه ها و جنبش های اجتماعی-سیاسی تاثیر مثبت دارد.
Iranian Energy Diplomacy in the Caspian Sea
حوزههای تخصصی:
After the Soviet Union fragmentation, the Caspian basin, containing considerable resources especially oil and gas reserves, has gained more geopolitical importance. Iran enjoys a distinguished position in the Caspian region, while deprived from advantages of this position. US tends to isolate the Islamic Republic of Iran because its anti-dominance struggle prevents Iran from enjoying its geo-strategic and geo-economic privileged op-portunities including its unique transit situation. Iran's energy diplomacy in the Caspian basin has failed because of Iran-US antagonism and US efforts to reduce Iran's geostra-tegic position by exerting pressure on the Caspian states to transport energy from routes other than Iran.In this article, we intend to examine which of these two are more impor-tant and influential. The hypothesis we are going to discuss in this paper is: The discre-pancy of Caspian states’ diplomacy and discourse has been one of the main factors of the failure in Iran’s energy diplomacy. Therefore, the main question is: Why Iran's energy diplomacy has not been successful in Caspian Basin?