مطالب مرتبط با کلیدواژه

علامه طباطبایی و قرآن کریم


۱.

هستی شناسی توحیدی قرآن و نقش آن در تمدن سازی تربیت محور

کلیدواژه‌ها: تمدن نوین اسلامی تمدن تربیت محور هستی شناسی توحیدی علامه طباطبایی و قرآن کریم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۷ تعداد دانلود : ۳۷۴
تمدن سازی نوین اسلامی یکی از مهم ترین گفتمان های نوظهور در دوران معاصر است که در پی نهضت های اسلامی، جنبش بیداری اسلامی و شکست و رسوایی مکاتب مادی، اذهان متفکران اسلامی را به خود جلب نموده است. با عنایت به اهمیت ترسیم تمدن نوین اسلامی برپایه قرآن کریم و نظر به حیثیت تربیت محوری تمدن اسلامی و ابتکارهای علامه طباطبایی در مباحث تربیتی، پژوهش حاضر به شیوه تحلیل متن، به استخراج و استنباط مبانی ویژه تفسیر المیزان در حوزه هستی شناسی و ارتباط آن با تمدن سازی پرداخته است. براساس مبانی قرآنی علامه در المیزان، عالم هستی یک نظام توحیدی فراگیر است که مدیریت یکپارچه و اتصال تدبیر در آن حاکم است. پرسش از عدالت و چگونگی آن در این نظام واحد نادرست است؛ چراکه عالم وجود، خود میزان عدالت و معیار سنجش آن است. بی تردید چنین شناختی از جهان در مدیریت کلان تمدنی بسیار حائز اهمیت است. براساس این نگرش، اهداف تمدن سازی اسلامی، گسترش باور به توحید و پرورش روحیه تسلیم و رضا در آحاد جامعه ترسیم می شود؛ و از جمله اصول و راه کارهای آن، اخلاص در مربی و متربی، باور به نظام احسن، حبّ عبودی، یادآوری نعمت های الهی و «آیت» دانستن تمام اجزای هستی است؛ که شناخت و تدبیر صحیح آن از لوازم تمدن سازی تربیت محور است.
۲.

طرح آزادی جمهوری خواهانه و نقد آن بر اساس مبانی قرآنی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادی آزادی جمهوری خواهانه مدار آزادی علامه طباطبایی و قرآن کریم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۱۲۶
آزادی جمهوری خواهانه یکی از مفاهیم برجسته حوزه آزادی است که با وجود ریشه های تاریخی دیرپا، در دو دهه گذشته به صورت ویژه ای مورد توجه آزادی پژوهان قرار گرفته است. این نوشتار مبتنی بر روش تفسیری متن محور در گام نخست به طرح چیستی مفهوم آزادی جمهوری خواهانه می پردازد. سپس از مبانی انسان شناسانه آزادی که علامه طباطبائی در تفسیر المیزان طرح کرده اند بهره برده و با تکیه بر آیات قرآن کریم به ارزیابی انتقادی این مفهوم می پردازد. بر اساس این مفهوم صرف وجود امکان مداخله خودسرانه از سوی عاملی بیرونی، فارغ از آنکه دخالتی در عمل صورت پذیرد یا خیر، به معنای از بین رفتن آزادی اعضای جامعه و به بردگی گماشتن آنها است. مبتنی بر مبانی قرآنی آزادی در دو سطح این مفهوم دارای تناقضاتی اساسی است؛ در سطح مبنایی مبتنی بر درک استقلالی از انسان استوار شده که در تعارض با حقیقت خلافت الهی انسان و لوازم آن قرار دارد. در سطح فرآیندی نیز آزادی جمهوری خواهانه با تکیه بر خواست فردی اعضای جامعه می خواهد ابزارهایی را برای تحقق عینی آزادی و حفاظت از آن طراحی کند. حال آنکه ماهیت تکیه بر خواست فردی انسان در حقیقت تکیه بر فطرت استخدام گر بشر است؛ ویژگی ای که خود عامل پیدایش استبداد و اخلال در بهره مندی اعضای جامعه از آزادی های خود می باشد. این در صورتی است که تنها با تکیه بر عنصر «حق» است که می توان جامعه انسانی را از بند استبداد رهانیده و زمینه بهره مندی انسان ها از آزادی را فراهم آورد.