مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
روشنفکری
حوزه های تخصصی:
"در جستجوی الگوی هویت در اندیشه روشنفکران ایرانی، ضرورت داشت به این پرسش پرداخته شود که چه عواملی نگاه روشنفکران ایرانی به هویت را تحت تاثیر خود قرار داده است؟ و آیا میتوان توضیحی از تنوع الگوها به دست داد؟ با بهرهگیری از جامعهشناسی معرفت «وبری» و جستار روشی توماس اسپریگنز، تلاش شده تا تحول و تنوع الگوها توضیح و نشان داده شود که چگونه نظریههای متعدد هویتیِ روشنفکران ایرانی، تحت تاثیر بحران زمانه روشنفکران بوده است. چهار الگوی هویتی پدیدآمده در خلال بحرانهای مختلف عبارتند از:
1. الگوی هویتی باستانی بهدستآمده از بحران عقبماندگی
2. الگوی هویتی اسلامی ناشی از بحران انحطاط و گسست معرفت از اندیشه قدسی
3. الگوی هویتی چندگانه منتج از بحران ایدئولوژیگرایی و انعطافناپذیر دانستن فرهنگها و تمدنها
4. الگوی ایرانشهریِ متولدشده از بحران فراموشی جدال قدما و متاخرین و غوطهور شدن در نزاع سنت و مدرنیته.
"
آدمیت و رفوکاری روشنفکری بررسی و نقد دیدگاه فریدون آدمیت درباره نهضت مشروطه
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با بررسی و بازبینی دیدگاهها و پژوهشهای تاریخی ـ تحلیلی فریدون آدمیت درباره نهضت مشروطه، ارزش علمی و تحلیلی آنها را میسنجد و روشن میسازد که بهرغم تصور رایج درباره وی، برخی از پیشفرضهای تحلیلهای تاریخیاش نادرستند و او در نقل و بهکارگیری مواد تاریخی، کمابیش از دقت و امانت علمی برخوردار نیست؛ یعنی پژوهشهای آدمیت، هم در صورت و هم در مواد تاریخی، خدشهپذیر است و او را به هدفهایش نمیرساند.
بازشناسى جریانهاى روشنفکرى در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۶ شماره ۳۷
حوزه های تخصصی:
جریان روشنفکری در ایران، از زمان پیدایی تا امروز، براساس ادوار تاریخی و ماهیت و چگونگی نگرش به تمدن غرب یا فرهنگ دینی و بومی، با توجه به تحولات سیاسی ـ اجتماعی جامعه به شکلهای مختلفِ غربگرا، ملیگرا، چپگرا و دینی، بروز و ظهور داشته است.
نگاهی گذرا به بازشناسی این جریانها میتواند زمینهساز فعالیت محققان اجتماعی و فکری جامعه باشد. چرا که شناخت جریانهای فعال در صحنه اجتماعی و یا فهم زمینه مناسب برای فعالیتهای آینده به اندازه زیادی، به جریان-هایی وابسته است که در سده اخیر در ایران بروز و نمود پیدا کرده است. نوشتار حاضر تلاش میکند که نگاهی هر چند کوتاه به جریان روشنفکری در ایران معاصر داشته باشد.
ترفندهای ضد ویکتوریایی درامنویسی شاو با نگاهی به اسلحه و انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله تلاشی است برای توصیف اندیشه و تفکر استثنایی شاو در زمینه نمایشنامه و تلاش های وی برای زدودن گمان و پندار رمانتیک های دوره ویکتوریا. جهان بینی، ظرافت طبع و نگاه واقعگرایانه شاو، او را در ردیف نامداران ادبیات انگلستان، به ویژه در گونه نمایشنامه نویسی جای می دهد، وی گرچه جایگاه شایسته و شخصیت برجسته ای داشت، اما مواضع روشنفکرانه اش مانع ارتباط تنگاتنگ خوانندگانش با او بود. این مقاله با توضیح اهداف ساده شاو به عنوان یک نمایشنامه نویس، تلاش دارد تا پندارهای نادرست را درباره او بزداید. این مقاله همچنین در بردارنده نگاهی کوتاه بر «اسلحه و انسان» با وام گیری جملاتی از آن اثر است که بازتاب دهنده آرای فلسفی شاواند.
پاینده؛ مترجمی پاینده
حوزه های تخصصی:
روشنفکری دینی، دین و تیپولوژی روشنفکری (چالش سنت و مدرنیته در قرن 19 ایران)
حوزه های تخصصی:
از جمله مفاهیمی که در اواخر قرن نوزدهم در فرانسه به دنبال محاکمه کاپیتان دریفوس مطرح شد، مفهوم روشنفکری بود. به وجود آمد. چهار سال بعد، یکی از نویسندگان آن زمان به نام امیل زولا، بیانیه ای صادر کرد که به دستگیری وی انجامید. در پی آن، نویسندگان دیگری با صدور بیانیه ای به نام «بیانیه روشنفکران»، محاکمه زولا را محکوم کردند. این مفهوم در غرب دارای بار معنایی خاصی بود که در جریان تحولات ایران نیز به کار گرفته شد، به گونه ای که شماری از تحصیل کردگان غرب گرای ایرانی، خود را با همین مفهوم و معنا در ایران معرفی کردند و در قرن نوزدهم جریانات سیاسی و اجتماعی مدرنی را که برگرفته از مدل های غربی بود، شکل دادند.در این هنگام، نخبگان مذهبی (علما) و توده مردم با این جریانات به مقابله برخاستند؛ زیرا این تفکر با ساختارهای معرفتی و گفتمان سیاسی آن عصر در ایران همخوانی نداشت، به گونه ای که هویت ملی و ایرانی، از دیرباز در ایران با اسلام و شریعت تشیع آمیخته شده است و ایرانیان هر زمانی که احساس می کردند معرفت دینی آنان با تهاجم بیگانگان روبه رو شده است، با آن به مقابله بر می خاستند.این نوشتار، پس از بررسی دلایل کشمکش و ستیز میان نخبگان دینی با دیگر نخبگان و بیان دیدگاه های هر کدام، به شناخت تیپ های مختلف روشنفکری در ایران پرداخته که شامل تیپ سنت گریز، اسلام گرا و غرب گرایی نوین است.از میان دیدگاه های عالمان و نخبگان دینی، به صورت نمونه، تفکرات میرزای شیرازی و شیخ فضل اله نوری، انتخاب و با تحلیل تقابل ها، به تفکیک جریانات مثبت و منفی روشنفکری دینی پرداخته شد.
بحران هویت روشنفکری در روسیه و جریان اسلاوگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلاوگرایی تجلی خودآگاهی ملی در سطح جامع? روشنفکری روسیه در نیم? نخست سد? نوزدهم بوده است. فرضی? مقاله این است که شکل گیری اسلاوگرایی به عنوان برآیندی از تلاش گروهی از دانش آموختگان برای غلبه بر بحران هویت جامع? روشنفکری روسیه بوده است. برای تبیین این موضوع، ابتدا زمینههای سیاسی، اجتماعی و فکری این بحران و پیدایش اسلاوگرایی در چارچوب نظریههای نوسازی مورد تبیین قرار گرفته است. سپس استدلال می شود که مسأل? هویت ملی صرفاً گفتمانی در پیوند با آینده روسیه در میان نخبگان دانش آموخته بوده است. در پایان استدلال شده است که مفاهیم و اندیشه های رمانتیک هم در ایجاد بحران هویت و هم در تدارک –دستور کار جدید روشنفکری برای خروج از این بحران نقشی تعیین کننده داشته است.
سیری در عرفان جهانی (جلوه هایی از عرفان تطبیقی)
حوزه های تخصصی:
پژوهش در عرفان جهانی نیازمند درک انگاره های عالی عرفان در مذاهب الهی، ادیان غیر الهی، بررسی عمیق و هم اندیشی ژرف در نظریه های عرفای ربانی، عاشقان الهی، معتقدان مؤمن و اصحاب پیامبران و عرفان طلبان می باشد که می توان منشاء آن را در نقش های تئوریک، و جهت های عالی شناخت جستجو نمود. همین طور که اداره، هدایت و سازماندهی یک نهاد اجتماعی بستگی به علاقه و توانمندی مدیر آن از جهت علمی و اجرائی دارد، سیر عمیق در عرفان جهانی به منظور مقایسه اصول، هدف ها و روش های کشف رموز خلقت، عارفان اندیشمند و سالکان کنکاش گر را می طلبد که راههای شهودی تقرب به حق مطلق را طی کرده و در وادی خودیابی به خدایابی به مسیر درست و سنجیده دست یافته باشند.پژوهشگر در این مقاله ضمن بررسی ریشه های تئوریک عرفان حقیقی نظیر جهت گیری آرمانی و آموزه های خداگرائی، مکاتب عرفان الهی را مورد بررسی قرار داده، آن ها را از نحل خداگریزی ومادیگرائی محض مجزا نموده، مفاهیم، فلسفه و اصولی که آثار آفرینش را به آفریدگار ارتباط می دهد با عرفان های عملی تطبیق نموده، عرفان های منطقی را از عرفان های خرافاتی و دور از حقیقت جدا ساخته است. در پایان به کند و کاو در اندیشه ها و آثار عرفانی دو تن از عرفای بزرگ مسیحی در قرن های 15 و 19 پرداخته است.
مشروطه سازان ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آغاز انقلاب مشروطیت مقارن با حکومت ناصرالدین شاه قاجار بود. نقش شعر و ادبیات در این تحول عظیم، انکارناپذیر است. با دگرگون شدن چشم اندازهای نظری و شیوه های اندیشه در کشور، موضوعات مربوط به ادبیات نیز به طور کلی متحول شد و ادبیات فارسی در خدمت این حرکت سیاسی ـ فرهنگی قرار گرفت و یکی از فعال ترین ادوار خود را در تاریخ ادبیات فارسی آغاز کرد. ادیبان، شاعران و فرهیختگان، زمینه را از طریق مطرح کردن موضوعات تازه در ادبیات، برای یک خیزش عمومی، مهیا کردند؛ و بدین سبب آنان را باید بنیان گذاران فکری انقلاب مشروطیت به حساب آورد. آنان در پی آن بودند تا احساس حقارتی را که به سبب استبداد پدید آمده بود محو کنند و پندارهای کهنه سیاسی و اجتماعی گذشته را از میان بردارند. در زمره این کسان باید به شاعران، نویسندگان، نمایش نامه نویسان و روزنامه نگارانی چون میرزا ملکم خان، طالبوف، زین العابدین مراغه ای و میرزا حبیب اصفهانی به عنوان مشروطه سازان ادبی اشاره کرد؛ زیرا نقش آنان در تحقق مشروطیت انکارناشدنی است.
روشنفکری حوزه ای(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با در نظر گرفتن معانی عرفی و اصطلاحی مختلفی که برای روشنفکری وجود دارد، به تبیین مفهوم روشنفکری حوزه ای پرداخته و فرایند تاریخی و اجتماعی روشنفکری حوزه ای را بر اساس معانی مختلفی که این ترکیب پیدا می کند، دنبال می کند.
مقاله براساس سه معنا از روشنفکری به سه مفهوم از روشنفکری حوزه ای می رسد، و در سه بخش به شناسایی موقعیت تاریخی این سه مفهوم می پردازد.
ایده روشنفکری و موضع حوزه نجف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله ایده هایی که در صد سال اخیر در دنیای اسلام رخنه کرده، تفکر و یا ایده روشنفکری است که ادعا دارد عقل خودبنیاد بشر، می تواند مشکلات را در عرصه نظر و عمل حل نموده و انسان را از آموزه های ماورایی و وحیانی مستغنی کند، این ایده در میان برخی از دانش آموختگان مسلمان و بعضاً حوزوی، نفوذ کرده و آنان نیز با تکیه بر عقل تجربی و مشاهدات علمی تلاش کردند تا آموزه های دینی و حتی آیات و روایات را تفسیر و تبیین نمایند و به زعم خویش عقل و نقل را آشتی دهند. نوشتار پیش رو، تلاش می کند تا موضع نجف را در مقابل این رویکرد بررسی نماید و در این راستا، ابتدا نمونه ای از فعالیت های سلبی حوزه نجف در مقابل زایده عصر روشنگری و سپس فعالیت شهید صدر را به عنوان مصداقی از علمای حوزه، به عنوان نمونه ای از فعالیت های ایجابی که با بهره گیری میراث علوی به ساماندهی حوزه پرداخته و نوآوری هایی را برای جهان اسلام به ارمغان آورده است، اشاره خواهیم نمود تا روشن شود که حاصل روشنفکری حوزوی چگونه خود را از پیامد روشنفکری غربی متمایز می نماید.
نخبگان و شکل گیری گفتمان توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرنیته مفاهیم اساسی و مشترکی را شامل عقل گرایی، تجربه گرایی، اومانیسم، علم گرایی، سکولاریزم و قانون گرایی در بر می گیرد که تمامی نحله ها و اندیشه های مدرن بدان ها باور دارند و بدین ترتیب تشکیل دهنده بنیادهای مدرنیته می باشند؛ اما در عرصه عمل، مدرنیته با دو چهره جداگانه بر سر تقدم و تاخر یا اولویت بندی هر یک ظاهر گردید که به ضرورت های تاریخی و سیر تحول جوامع و پیش زمینه های آن باز می گردد. در حالی که در چهره نخست مدرنیته حول محور «دموکراسی» قرار دارد، چهره دوم آن بر «توسعه» تاکید می ورزد که بسیاری از مواقع آنها را در مقابل یکدیگر قرار داده است. برای جوامعی که ساختارهای اقتصادی و اجتماعی نابسامانی دارند و برای جوامع در حال گذار، چهره دوم تجدد یعنی "" توسعه "" جلوه بارزتری داشته و در نهایت غلبه با این چهره بوده است. لذا جوامعی که بر این بعد از مدرنیته تاکید دارند، دستیابی به هر گونه پیشرفت و ترقی را مستلزم آماده نمودن شرایط آن به ویژه از بعد عینی می دانند که مهمترین آنها تمرکز قدرت و ثروت و مراکز تصمیم گیری در دست دولت، نظم، بوروکراسی، امنیت، وحدت ملی، ناسیونالیسم، عدالت اجتماعی و صنعتی شدن است. آنچه که در ایران سالهای 1320-1304 رخ داده است، غلبه چهره دوم مدرنیته بر چهره نخست آن یعنی دموکراسی بود که بنابر علل تاریخی و ساختاری، برای پایه گذاران آن از اولویت برخوردار بوده است. در این مقاله به نقش و علل استقبال نخبگان ایرانی به ویژه روشنفکران در شکل گیری گفتمان توسعه در سال 1304 در ایران خواهیم پرداخت که در واقع غلبه بر آرمانهای دموکراسی خواهی انقلاب مشروطیت بوده است.
بسترهای پیشرفت و انحطاط زن مسلمان
حوزه های تخصصی:
ظهور اسلام مایه برکت و امتیازات بى سابقه اى براى زنان گردید. اما دوران عزت و شکوفایى زنان در صدر اسلام، چندان طولانى نبود. اهم عواملى که در طول تاریخ موجبات پیشرفت و یا انحطاط زن مسلمان را فراهم نمود، بدین قرار است:
ـ استبداد حاکمان: برخى معتقدند متغیر «فساد اخلاق» زاده استبداد است و سبب تحقیر و تنزل جایگاه زن مى شود; چون در فضاى تاریک خودکامگى، زمینه رشد فضایل فراهم نیست و در این میان، بیشترین آسیب متوجه زن مى شود.
ـ عرف غیر اصیل: چون برخى از عناصر سازنده عرف، نتیجه انتقال فرهنگ غیر اسلامى به جوامع اسلامى است و مورد تایید اسلام نیست، چنین عرفى نمى تواند مرجع فهم متون دینى باشد.
ـ جمودگرایى و دیدگاه هاى افراطى نسبت به زن.
ـ گروه هاى متحجر با نام دین حیطه مشارکت و حقوق انسانى زن را محدود مى کنند و گروه هاى افراطى به نام روشن فکرى با گسترش فرهنگ بى بندوبارى زمینه سقوط اخلاقى جامعه را فراهم مى کنند.
به هر حال، جوامع اسلامى در صورتى مى توانند از فرهنگ ناب اسلامى بهره مند شوند که از نگرش هاى افراطى و تفریطى و نیز حاکمیت باطل دورى گزینند.
واکنش جریان روشنفکری ایران در برابر لیبرالیسم از دهه چهل تا انقلاب اسلامی (با تاکید بر آل احمد، بازرگان، شریعتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله واکنش جریان روشنفکری ایران از دهه چهل تا انقلاب اسلامی در برابر اندیشه لیبرالیستی را بررسی می کند. تفکر لیبرالیسم به عنوان یک اندیشه مدرن وقتی وارد ایران گردید از دو جهت بر روشنفکران اثر گذارد. از یک سو بخشی از روشنفکران ایرانی تسلیم اندیشه لیبرالیستی گردیدند و از آن تقلید نمودند که به این گروه غرب گرا گفته می شود و از سوی دیگر بخشی از جریان روشنفکری در دفاع از هویت ملی و دینی جامعه ایرانی اقدام به بازسازی اندیشه دینی و جلوگیری از تضعیف باورهای هویتی و اندیشه ای جامعه نمودند که در این مقاله با تاکید بر افکار و اندیشه های سه شخصیت تاثیر گذار و مطرح ایرانی یعنی جلال آل احمد به عنوان یک روشنفکر منتقد و مهندس بازرگان و دکتر شریعتی بعنوان دو روشنفکر دینی، واکنش جریان روشنفکری در برابر لیبرالیسم مورد مطالعه قرار گرفته است.
تجربة روشنفکری جلال آل احمد و گشودن راه برای رسیدن به معیارهای خودی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
توجه به معیارهای خودی و بومی گرایی، دغدغه ای است که سال ها ذهن اندیشمندان و روشنفکران ایرانی را به خود مشغول ساخته، و نسخه های متعددی برای نوشته شده است. این مفهوم در ابتدا در واکنش به استعمار و نفوذ فرهنگ غربی مطرح و به تدریج بسط یافت. مفاهیمی مانند علم بومی و اسلامی از ابستر این مباحث به وجود آمدند. در این نوشتار، ضمن بررسی سیرِ اندیشه ها و فعالیت های سیاسی جلال آل احمد، این موضوع که بومی گرایی ـ به مثابه یک مفهوم تاریخی ـ چگونه در جریان فعالیت های ادبی، سیاسی و روشنفکرانة او مطرح می شود و تا آنجا بسط می یابد که بر نوعی علوم انسانی بومی نیز مجال بروز می دهد. بررسی ها نشان می دهد آل احمد در جریان سال های دهة بیست تا چهل، تحت تأثیر سنت ادبی و نظری روشنفکران غربی و ایرانی و وقایع سیاسی آن زمان، و با بهره گیری از تربیت سنتی- مذهبی خود، روزبه روز به زیست بومی مردم ایران و جهان بینی اسلامی ـ شیعی نزدیک می شود. در مواردی نگاه مدرن و روشنفکرانة خود را به نفع سنت اسلامی جرح و تعدیل می کند.
روش شناسی انتقادی اندیشة اجتماعی دکتر سروش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اندیشة اجتماعی همواره در بستری تاریخی و مرتبط با فرهنگی خاص شکل می گیرد و این زمینه ها هریک به سهم خود در شکل گیری اندیشة اجتماعی هر متفکر نقش بسزایی دارد. در این نوشتار، اندیشة اجتماعی دکتر عبدالکریم سروش را از ابعاد مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی پی خواهیم گرفت و خواهیم کوشید اندیشة اجتماعی او را در بستر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به تصویر کشیم. دکتر سروش از اندیشوران و روشن فکران معاصر ایران است. بنابراین، اندیشه های وی را باید در جریان روشنفکری پی گرفت. او از لحاظ معرفت شناسی نسبی گراست و در مبانی انسان شناسی اش به انسان شناسی لیبرال متمایل است و در برخی نوشته هایش انسان شناسی ای رمانتیک ارائه می کند. سروش در اندیشة خود به ایده آلیسم آلمانی(عینی) می گراید. اگرچه در اندیشه های او دوره های مختلفی به چشم می خورد، زمینة روشنفکری در تمام آنها وجود دارد.
تحلیل جامعه شناختی گفتمان روشنفکری هویت اندیشی مدرن در آراء سید جواد طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت اندیشی از دغدغه های مشترکی است که در اغلب گفتمانهای روشنفکری ایرانی مشاهده شده است. برخی در این کندوکاو هویتی به ناسیونالیسم باستانی،برخی به خویشتن اسلامی،برخی در سنتها و بوم گرایی،برخی به هویت سه گانه ایرانی(اسلامی،ایرانی و غربی) ، برخی به هویت دوگانه ایرانی(اسلامی و ایرانی)و برخی بر رابطه تفکر و هویت ،تأکید داشته اند. در بین گفتمانهای روشنفکری پس از انقلاب اسلامی، هویت اندیشی، مجدداً مورد توجه قرار گرفته است. این کنکاش هویت با بهره گیری از ابزار منطقی و استدلالی مدرن به پرسشگری در باب هویت ایرانی میپردازد. این گفتمان که در مطالعه حاضر «هویت اندیشی مدرن» نام گرفته است، از منظر فلسفی به خاستگاه اندیشه ورزی بعنوان مهمترین عنصر فرهنگی و کم و کیف آن در تاریخ ایران زمین پرداخته است. از نظریه پردازان این گفتمان میتوان به آراء سید جواد طباطبایی،بیژن عبدالکریمی،آرامش دوستدار و کوروش مرشد،اشاره نمود.در این مقاله آراء سید جواد طباطبایی بعنوان متفکر شاخص و فعال این گفتمان با طرح نظریه معروف «انحطاط و زوال اندیشه در ایران» که این نظریه در این بحث نیز محوریت دارد،پرداخته میشود.
جدال های الهیاتی در عالم قدیم و پدیدار شدن روشنفکری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصور غالب درباره روشنفکری در ایران ، آن را پدیداری وارداتی و برآمده از خلاء توصیف می نماید.این تصور، مانع توجه به شرایط امکان درونی تفکر روشنفکری می گردد؛مدعای اصلی نویسندگان مقاله این است که هویت روشنفکری تنها با توجه به تجربه فکری ایران پیشاروشنفکری (عالم قدیم) در کنار تجربه فکری در غرب قابل ادراک است؛ در پژوهش های جاری برآمدن روشنفکران تنها در پرتو ارتباطات ایران و جهان غرب مورد تحلیل قرار می گیرد،اما این پدیدار بدون رخ نمودن تحولاتی در صورت بندی تفکر قدیم، زمینه و شرط ظهور در فضای فکری ایران نمی یافت. این نوشتار با تحلیل جدال های الهیاتی میان اندیشه الهیاتی صدرایی، شیخیه و بابیه در دوران «پیشاروشنفکری»، نشان خواهد داد که چگونه این جدال ها به ظهور تفکر روشنفکری به مثابه یک زبان فکری جدید مدد رسانده است. تحلیل جدال های الهیاتی در پیشاروشنفکری نشان می دهد، که شاهد به حجاب رفتن معرفت قدسی به مثابه امری عینی، بسط تصور طبیعت گرایانه از عالم و انسان، جانشینی علمحصولی به جای معرفت قدسی، و دنیوی شدن زبان الهیاتی هستیم، که پیش از ظهور پدیده روشنفکری، شرایط امکان تفکرات غیرالهیاتی را فراهم ساخته بود.
واکاوی فلسفة خاتمیت از منظر روشنفکران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث روشن و ضروری در کلام اسلامی مسئلة ختم نبوت است، به این معنا که بعد از پیامبر اسلام6 پیامبری مبعوث نخواهد شد. اما تبیین فلسفة این مسئله در کلام جدید شکل نوینی به خود گرفته است و برخی روشنفکران مسلمان با نگرش و پرسش های برآمده از مدرنیسم به تحلیلی مغایر با تحلیل سنتی به آن پرداخته اند. آنان با نگاهی متفاوت بر این باورند که بلوغ و رشد عقلی بشر یا پویایی علوم جدید موجب ختم نبوت است.
نوشتار حاضر بر آن است پس از تحلیل و نقد دیدگاه های روشنفکران به این نکته بپردازد که فلسفة اصلی خاتمیت را باید در خود دین، یعنی کمال و تحریف ناپزیری اسلام، و همچنین در وجود مبارک پیامبراعظم6 جستجوکرد.
ناآگاهی تاریخی و زوال جایگاه عقاید دینی در اندیشه امروزین ایران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریباً عمده روشنفکران ایران که در حوزه اندیشه امروزین ایرانشهری قلم زده اند، عقاید دینی را به سان روشنفکران اروپایی سنت روشنگری، عامل واپس ماندن قلمداد می کنند. در تاریخ معاصر ایران، عرفی گرایی دوران مشروطیت، بناپارتیسم رضاشاهی، چپ گرایی و لیبرال باوری در دوره محمدرضاشاه و حتی ملی گرایی مستقل که میراث دکتر محمد مصدق بود، نمودهایی از چنین روند و باوری به شمار می آیند. اما بررسی تاریخ مدرن ایران که هم زاد با تاریخ مدرن اروپا در نظر گرفته می شود، نشان از همنشینی دولت با دین دارد که از سر ضرورت بوده و با اصل مصلحت دولت الفت یافته است. در نظر نگرفتن این ضرورت و مصلحت سبب شده که اندیشه ایرانشهری با وصف همه پویایی هایی که درنظریه پردازی و زمینه سازی برای آزادیخواهی، قانون گرایی، مردم سالاری، و... در روزگار معاصر داشته، نتواند منظومه های فکری مترقیانه ای برای تنظیم مؤثر روابط دولت و دین در دوران کنونی بیافریند و در حقیقت، در روند تأثیرگذاری بر مناسبات سیاسی کشور تا حد زیادی بازمانده است. این مقاله که تنظیم روابط دین و دولت را در تقویت قدرت دولت ملی در ایران مهم می داند، چرایی نادیده گرفته شدن چنین ضرورتی را مسئله مهمی در نظر می گیرد که می تواند پاسخ های متعددی داشته باشد. مقاله به عنوان یک ایده و صورت بندی تازه، «ناآگاهی اندیشه وران امروزین ایرانشهر از پیوند تاریخی سیاست با عقاید دینی» را علت مهمی دانسته و آن را مورد بررسی قرار می دهد.