مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
نظریه روابط بین الملل
نظریه و پژوهش در روابط بین الملل در ایران: مطالعه موردی رساله های دکتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به ایجاد رابطه مناسب میان نظریه و پژوهش یکی از عوامل موجد پیشرفت رشته های علمی و تولید دانش در رشته های مختلف و از جمله علوم اجتماعی و به طور خاص روابط بین الملل است. یکی از حوزه های تولید علم در همه کشورهای جهان، رساله های دکتری تخصصی هستند که در آنها تلاش می شود دستاورد علمیِ درخوری حاصل شود؛ در نتیجه وجود رابطه مناسب میان چهارچوب های نظری و مطالعات تجربیِ رساله های دکتری از شرایط توفیق در تولید علم محسوب می شود. هدف از این پژوهش به عنوان تحقیقی کاوشی و توصیفی، دستیابی به تصویری کلی از وضعیت رابطه میان نظریه و پژوهش در رساله های دکتریِ رشته روابط بین الملل در سه دانشگاه مهم دولتیِ ارائه کننده برنامه های دکتری در این رشته است. یافته های پژوهش حاکی از وجود مشکلات جدی در فهم و برقراری عملیِ رابطه میان نظریه و پژوهش است. یافته های پژوهش نشان می دهد نه پژوهش به شکل مستقیم متکی بر گزاره ها و فرضیه های نظریه است و نه در جهت تکمیل نظریه گامی برداشته می شود، نه تعیین شرایط صدق و کذب نظریه ها مد نظر است، نه به محک زدن نظریه یا گزاره های خاصی در آن توجه می شود، و نه توجهی به نظریه پردازی زمینه مند (نیل به نظریه از طریق مطالعه تجربی) وجود دارد.
مبارزه برای شناسایی: عنصر مفقوده در تحلیل روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حالی که پارادایم های مسلط جریان اصلی نظریه پردازی در روابط بین الملل از مفهوم شناسایی به معنای نیاز به دیده شدن و مورد پذیرش واقع شدن غفلت کرده اند، مبارزه برای شناسایی به عنوان سازوکار تحلیلی توانسته است شناخت بهتری از رفتار دولت ها و ساختار انگیزشی آنان به دست دهد. مبارزه برای شناسایی در روابط بین الملل بدین معناست که بازیگران بین المللی در راستای تحقق نیازهای شناسایی خود رفتار می کنند. این نیازها می توانند از شناسایی به عنوان حاکمیت برابر تا تلاش برای شناخته شدن ویژگی های خاص را در برگیرند. بازیگران بین المللی تلاش می کنند تا هویت و جایگاه آنان مورد شناسایی قرارگیرد تا حس عمیق تری از عزت نفس به دست آورند و احساس رضایت کنند. در این نوشتار بر مبنای یافته های پژوهشی موجود در مورد مبارزه برای شناسایی در روابط بین الملل، چیستی مفهوم شناسایی بررسی می شود و سپس مبارزه برای شناسایی در روابط بین الملل و شرایط یا بافتی که مبارزه برای شناسایی در آن رخ می دهد، یعنی فرهنگ های آنارشی مورد توجه قرار می گیرد. در انتها نگارنده با به کارگیری نظریه هویت اجتماعی برای تبیین چگونگی وقوع مبارزه برای شناسایی، درک بهتری از رفتار قدرت های متوسط ارائه می کند.
سطح انتظار از نظریه علمی روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محدودیتهای مطالعاتی در حوزه روابط بین الملل، برخی از اندیشمندان این قلمرو را به سوال پیرامون ماهیت علمی نظریه پردازی در این حوزه واداشته و این پرسش را فرارو نهاده است که معیار نظریه علمی روابط بین الملل چیست؟ و علمی بودن آن به چه معنا ممکن است؟ ایده اصلی این نوشتار بر این است که میزان در علمی بودن نظریه پردازی روابط بین الملل، توفیق نظریه ها در طراحی و ابداع نظام واره های انگاره ای و ترسیم مکانیسم هایی است که بتواند به سوالات اصلی این حوزه پاسخ دهد، وقایع این عرصه را تبیین کند و از سازگاری و انسجام درونی برخوردار باشد. آنچه این توانمندی تبیینی را می سازد، ابداع مفاهیم و انگاره هایی است که فهم پذیری روابط پدیده ها را به ارمغان می آورد و فهم پذیری نیز رکن اصلی تبیین است. هدف این نوشتار آن است که نشان دهد عدم توافق بر معیارهای روش شناسانه، مانع از جستجوی معیارهای مورد اتفاق پیرامون نظریه پردازی و به تبع آن امکان سنجی این مقوله نیست؛ زیرا اگر چنین اتفاق نظری هر چند بصورت نانوشته وجود نداشت، امکان گفتگوی علمی پدیدار نمی شد. این نوشتار با نقد نگاه دستوری به شاخصه های علمی نظریه و با تاکید بر اهمیت مباحث هستی شناسانه، نشان می دهد که معیار نظریه پردازی و ورود به عرصه رقابت نظریه ها، میزان توفیق نظریات در پاسخ به سوالات مطرح در این عرصه است. این نوشتار در پایان شاخصه هایی را بعنوان معیار نظریه پردازی علمی در حوزه روابط بین الملل سامان داده است.
تبیین جنگ عراق علیه ایران: تأملی بر نقش علّی مبارزه برای شناسایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گزاره خواست و تلاش عراق با رهبری صدام حسین برای کسب هژمونی منطقه ای و رهبری جهان عرب به عنوان یکی از علل تهاجم عراق به ایران در بیشتر تحقیقات صورت گرفته درباره علل جنگ ایران و عراق مطرح شده است. این گزاره به شکلی که در تحقیقات جنگ ایران و عراق بیان می شود، دچار ابهام است. به عبارت دیگر، رابطه صریح و منطقی بین خواست عراق برای تحقق رهبری در منطقه خلیج فارس و جهان عرب و جنگ برقرار نمی شود. چرا عراق راه های دیگری، به جز جنگ افروزی را برای تحقق برتری خود در منطقه و جهان عرب انتخاب نکرد؟ آیا تحقق رهبری صدام در جهان عرب از راه مسالمت آمیز امکان پذیر نبود؟ چارچوب تحلیلی مبارزه برای شناسایی به خوبی می تواند به چنین پرسش هایی پاسخ دهد و گزاره خواست عراق برای برتری در منطقه و جهان عرب را از ابهام کنونی خارج کند. مقاله حاضر تلاش کرده است با استفاده از چارچوب تحلیلی مبارزه برای شناسایی به شناخت بهتری از تهاجم عراق به ایران دست یابد. کشورها برای شناسایی شدن حق حیات در عرصه بین المللی (شناسایی حداقلی) و لایه های مختلف هویتی خود ازجمله منزلت (شناسایی حداکثری) تلاش و مبارزه می کنند. بنابراین در نوشتار حاضر توضیح داده می شود که چگونه مبارزه و تلاش عراق برای شناسایی شدن منزلت مورد نظر خود؛ یعنی منزلت قدرت برتر در منطقه خلیج فارس و جهان عرب، وضعیت خشونت باری به خود گرفت و شرایط منجر به جنگ را ایجاد کرد
جهان وطن گرایی در سیاست جهان: از نظریه تا عمل
حوزه های تخصصی:
در روابط بین الملل و به ویژه در نظریه واقع گرایی به مثابه یکی از پایدارترین و مهم ترین نظریات این رشته، نظام بین الملل به مثابه نظامی دولت محور تصور شده است. در این نظام، منافع و علائق امنیتی و سیاسی دولت ها در تأمین بقا عامل اصلی شکل دهنده به رفتار آنها تلقی شده است. از سوی دیگر، رویکرد جهان وطن گرا، جامعه اصیل و واقعی را جامعه ای فردمحور می داند که در آن حفظ و تأمین حقوق افراد انسانی بالاترین ارزش و اولویت است. در طی سال های اخیر دولت ها و سازمان های بین المللی با تمسک به انگیزه ها و احساسات انسانی رفتار بین المللی خود را توجیه کرده اند. در این مقاله این مسأله مورد بررسی قرار گرفته است که انگیزه های انسانی تا چه میزان در توجیه رفتار دولت ها و سازمان های بین المللی نقش داشته است. با بررسی تجربی بعضی از مهم ترین موارد مداخلات بین المللی مشخص شد که انگاره های انسانی نقشی اساسی در توجیه و مشروع سازی اقدامات دولت ها داشته است و به شکل دهی به بستر هنجاری جدیدی در نظام بین الملل کمک کرده است. هرچند که در مورد انگیزه های واقعی دولت ها در این مداخلات تردیدهای جدی وجود داشته است.
سازوکارهای شناسایی و تقویت بنیادهای صلح در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در ادبیات روابط بین الملل در هنگام بحث در باب تبیین رفتار دولتها در کنار مبارزه برای قدرت و مبارزه برای ثروت به مبارزه برای شناسایی نیز اشاره می کنند. در بافت معنایی مبارزه برای شناسایی، دولتها در راستای مورد شناسایی قرارگرفتن و پذیرفته شدن حق حیات (شناسایی حداقلی) و لایه های مختلف هویتی خود از جمله منزلت (شناسایی حداکثری) تلاش می کنند. با توجه به اینکه اگر شناسایی مد نظر دولت به طور مسالمت آمیز محقق نشود، مبارزه برای شناسایی وضعیت خشونت باری به خود گرفته و شرایط منجر به جنگ را ایجاد می کند، در صورت وجود سازوکارهایی که شناسایی را به طور مسالمت آمیز محقق کنند، این سازوکارها می توانند به مثابه نیروهای تقویت کننده بنیادهای صلح در عرصه بین المللی عمل کنند. بنابراین سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا سازوکارهای شناسایی در سطح بین المللی وجود دارند که شناسایی درون آنها به صورت مسالمت آمیز محقق گردد؟ در پاسخ به این سؤال تلاش شده است تا مفهوم سازی نظری در باب سازوکارهای شناسایی صورت گیرد. بنابراین به لحاظ روشی، مقاله حاضر پژوهشی مبتنی بر تحلیل نظری و ایده پردازانه درباره سازوکارهای شناسایی است که تلاش می کند تعریفی از سازوکارهای شناسایی ارائه دهد و مصداق های عینی این مفهوم در سیستم بین المللی را تعیین کند. مراد از سازوکار، هرگونه ترتیبات و روابطی است که شناسایی را به صورت مسالمت آمیز محقق می کنند. در این نوشتار سعی شده است با توجه به تقسیم بندی مبارزه برای شناسایی به شناسایی حداقلی و حداکثری، سازوکارهایی برای تحقق شناسایی در این دو حوزه بازشناسی یا تعریف شود.
ارزیابی کتاب مذهب و نظریه روابط بین الملل: نظریه و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب «مذهب و نظریه روابط بین الملل: نظریه و عمل» مجموعه مقالاتی است که عسگر قهرمانپور از مقالات و مجلات پراکنده ای به قلم دانیل فیلپات و چندی دیگر از پژوهشگران روابط بین الملل گردآوری و به فارسی ترجمه کرده است. مترجم با گردهم قرار دادن این مقالات تلاش کرده به نقش مهم مذهب در شکل گیری روابط بین الملل در دوره وستفالیایی بپردازد و با ارزیابی جایگاه آن در میان نظریه های مختلف اصلی و فرعی روابط بین الملل مانند واقع گرایی، لیبرالیسم و برساخت گرایی، کارکرد انواع مختلف مذاهب جهانی مانند مسیحیت، اسلام، هندو، بودایی و یهودیت را چه در دامن زدن به اختلاف ها و گسل های تمدنی و چه در همگرایی و تقویت صلح جهانی تبیین کند. با توجه به اهمیت آشنایی با انواع ادیان و همچنین نقش تاریخی آنها در شکل گیری جوامع و تحولات آنها به ویژه در دوره معاصر، این مقاله به بررسی و ارزیابی این کتاب پرداخته و ﺗﻼش ﻣی کﻨﺪ ﺗﺎ ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻧﻘﺎیﺺ ﻣﺤﺘﻮایی، ﻧﻘﺎط ﻗﻮت و ﺿﻌﻒ ایﻦ اﺛﺮ را در زﻣیﻨﻪ ﻫﺎی ﺷکﻠی، ﻧﮕﺎرﺷی و ویرایشی و همچنین در ﺗﻮﺿیﺢ، ترجمه و معادل یابی و ﻣﻨاﺒﻊ و ارجاعات کﺸﻒ و آﺷکﺎر کﻨﺪ و ﺑﺮای ﺑﺎزﻧﮕﺮی در ﭼﺎپ ﺑﻌﺪی کﺘﺎب توصیه نماید. به نظر می رسد نویسندگان مقالات و همچنین مترجم، از مشاهده وضعیت حاکم جدایی دین از سیاست و به حاشیه راندن آن در روابط بین الملل معاصر غفلت کرده اند و حتی به اشتباه این جدایی را نتیجه تأثیر مذهب بر روابط بین الملل برشمرده اند.
نوجهانی شدن صلح جویانه(صلح سیاره ای): چارچوبی تئوریک از مفهوم صلح ایرانی در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
در بستر مفهومی نظریه های هنجاری روابط بین الملل، یکی از مهم ترین دغدغه ها رسیدن به صلح در جامعه جهانی است. از نظریه های هنجاری تانظریه های انتقادی و لیبرالیسم وحتی برخی از گرایش های فکری نظریه واقع گرایی توجه به صلح وبسط گسترش آن همواره درمیان اندیشه ورزان روابط بین الملل حائزاهمیت بوده است. این پژوهش، با معرفی نظریه نوجهانی شدن، این اعتبار را قائل شده است که درک مفهومی از صلح می تواند دارای نگرشی خاص و ایرانی باشد. مقاله در نوجهانی شدن، فرض را بر این گذاشته است که توجه صرف انسان محور در محیط جهانی نمی تواند منعکس کننده و پدیدآورنده صلح در سیاره ای به نام زمین باشد و باید در این فضا توجه انسان محور در گستره ای وسیع تر و جهانی با تمامی وسعت و موجودات زنده آن ارزیابی شود تا بتوان به صلح پایدار و نه صلح مثبت، صلح مسلح و یا مفاهیم ما به ازای این چنین رسید؛ چرا که اگر بتوان با اهمیت یافتن موضوع زمین و حفظ و بقای آن درمیان انسان ها آن را نهادینه کرد، طبیعتاً به کل جامعه جهانی و در فضای روابط بین الملل میان دولت ها، نهادها و موسسات بین المللی نیز بسط خواهد یافت و صلح مفهومی پایدار را با اشکالی جدید و نوین که مقاله تحت عنوان نوجهانی شدن در نگرش تئوریک ایرانی معنا کرده ، به وجود خواهد آورد. این پژوهش با رویکردی تحلیلی-توصیفی و طرح این پرسش که محتوای علمی صلح ایرانی چیست، به امکان سنجی جنبه های نظری آن پرداخته و ضمن نقد و بررسی مفاهیم صلح در نظریه های روابط بین الملل و ارتباط آن با نگرش جهانی شدن به نوجهانی شدن صلح جویانه(صلح سیاره ای) تغییر عزیمت داده و انگاره ها و نشانه های صلح پایدار را با اتکا به مفهوم نوجهانی شدن با نگرشی ایرانی مورد مداقه قرار داده است.
گلچین گرایی؛ رهیافتی نو برای تبیین بحران های بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
با وجود این که بحران های بین المللی یکی از سرفصل های اصلی مطالعاتی رشته روابط بین الملل است؛ اما به نظر می رسد که تبیین آن در دیسیپلین روابط بین المل دچار چالش جدی و اساسی می باشد. بنیان این چالش نیز به نسبت بین نظریه های روابط بین المل و بحران های بین المللی بر می گردد. اساسی ترین پرسشی که در این میان مطرح می باشد این است که آیا انتظار از نظریه های روابط بین الملل با توجه به گزیده گویی و مبانی فرانظری آنها که تنها نوع خاصی از دانش را معتبر می دانند؛ برای توضیح بحران های بین المللی که متغیرهای زیادی در سطوح مختلف در ایجاد و تشدید آنها دخالت دارد انتظار به جایی است؟ این مقاله تلاش می کند به این پرسش کلیدی پاسخ دهد و فرضیه اصلی نیز در پاسخ به این سئوال این است که به دلیل پیچیدگی بحران های بین الملی و دخالت تعداد زیادی از متغیرها و بازیگران در سطوح فردی ، دولتی ، منطقه ای ،ساختاری و نهادی ، اکتفا به یک نظریه واحد برای تبیین آنها درک ناقص و ضعیفی از علل ایجاد و گسترش و شیوه های مدیریت این بحران ها ارائه می کند؛ به همین دلیل با استفاده از رهیافت گلچین گرایی بهتر می توان به تبیین بحران های بین المللی پرداخت.
اخلاق و روابط بین الملل؛ مجادلات نظری و فرانظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۸)
129 - 160
از دیر باز این مسئله که آیا اخلاق جایی در سیاست دارد و اینکه آیا باید سیاست را از منظری اخلاقی دید یا خیر، محل مناقشه بوده است. این دعوا به طور مشخص در کنار مدعای علم مدرن مبنی بر لزوم رهایی علم از بند قضاوت های ارزشی به این باور عمومی دامن زده است که علم سیاست و روابط بین الملل فارغ از محتوا و قضاوت ارزشی است و یا اینکه بایستی اینگونه باشد. سوال ما در این پژوهش این است که آیا نظرورزی در حوزه علوم اجتماعی و به طور خاص، در حوزه نظریه روابط بین الملل، متضمن اخلاق است؟ نوشتار پیش رو این باور را در دو سطح نظری و فرانظری، در قالب نظریه های روابط بین الملل مورد کاوش قرار می دهد و با مرور مبانی نظریه های روابط بین الملل و رویکرد آن ها در قبال ارزش های اخلاقی، نشان می دهد که اولاً در سطح فرانظری و به طور مشخص به لحاظ روش شناسانه اساساً دوگانه علم ارزش قابل تمایز از هم نیست و ثانیاً، در سطح نظری، می توان مبانی عمیق و گسترده اخلاقی را در نظریه های روابط بین الملل بازشناخت.
نظریه روسی روابط بین الملل: مجادله هویت، امنیت و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
367 - 343
حوزه های تخصصی:
اندیشه پردازی در حوزه مسائل بین المللی در روسیه از میانه سده نوزدهم به یک جریان آکادمیک تبدیل شد، در دوران شوروی در چارچوب آموزه های کمونیستی تداوم یافت و در عصر پساشوروی مجادله هایی بنیادین بر سر مهم ترین موضوع های مربوط به دولت در محیط بین المللی از نو آغاز شد، ولی به نظر می رسد مهم ترین پرسش در این زمینه آن باشد که چگونه مسائل بنیادین دولت در نظریه پردازی روسی روابط بین الملل بازتاب یافته است؟ در فرضیه پژوهشی مطرح می شود که در روسیه مجادله هایی بزرگ به ویژه در سه دهه کنونی در زمینه سه مسئله «هویت، امنیت و توسعه» جریان داشته که با ابرمسئله غرب در پیوند هستند و به دیدگاه هایی متعارض، ولی با برتری نگرش دولت گرایی منجر شده است. مبنای مفهومی این مقاله مباحثه هایی است که بر سر علم اثباتی و یکسان انگاری دانش انسانی و نقدهای بنیادین آن از دیدگاه انتقادی و جامعه شناسی علم مطرح می شود. برای آزمون فرضیه با رویکردی کیفی، از روش تحلیل مضمون برای بررسی متون علمی مرتبط با مباحث نظری در جامعه دانشگاهی و مراکز پژوهشی روسیه و جهان بهره گرفته شد. یافته اصلی این مقاله آن است که نگرش موجود در مکاتب چهارگانه و به ویژه نگرش تمدنی و ژئوپلیتیک روسی به گونه ای است که امکان های مهمی را برای نظریه های بومی در مباحث مربوط به مسئله های ملی مطرح کرده اند که می توان از آن همچون نظریه های روسی روابط بین الملل یاد کرد.